عصمت همتی، عضو هیئت علمی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فرهنگیان اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، در تعریف جامعه تکصدایی اظهار کرد: جامعه تکصدایی به جامعهای گفته میشود که در آن گروه حاکم، صداهای مخالف با سیاستها و برنامههای خود را آنقدر کوتاه و خاموش میکند که دیگر شنیده نمیشود و صدای آن گروهی که قدرت را در دست دارد، صدای حاکم بر جامعه میشود. در واقع جامعه تکصدایی یکی از ویژگیهای حکومتهای غیردموکراتیک است.
وی با بیان اینکه عوامل مختلفی در شکلگیری جامعه تکصدایی دخیل است، افزود: در حوزه فرهنگی، اعضای جامعه تکصدایی به رشد کافی برای دخالت دادن نظراتشان در حاکمیت جامعه نرسیدهاند. بنابراین در جوامعی که رشد فرهنگی و اطلاعات سیاسی و اجتماعی ضعیف است، حاکمیت بهتر میتواند صداها را کنترل و خاموش کند؛ در نتیجه هر چقدر رشد و آگاهی سیاسی جامعه افزایش یابد، آن جامعه چند صدایی خواهد شد.
پلورالیسم فکری
عضو هیئت علمی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فرهنگیان اصفهان اضافه کرد: در جوامعی که آزادیهای سیاسی و اجتماعی مثل آزادی بیان، حق اظهارنظر و قدرت ابراز مخالفت بدون دادن هزینه از سوی حاکمیت مورد نقض قرار میگیرد، خود به خود صداها خاموش شده و دیدگاه حاکمیت به دیدگاه غالب تبدیل میشود. از طرف دیگر، جوامعی که در آنها عقلانیت حاکم نیست، خواه ناخواه به سمت تکصدایی شدن میروند، چون آنچه صداها را متعدد میکند تکیه بر عقلانیت است. در هر جامعهای که گفتوگو، مناظره و مباحث عقلانی وجود داشته باشد و سیاست فرهنگی آن جامعه به سمت این مفاهیم پیش برود، تکصدایی اتفاق نخواهد افتاد، چون از جنبههای مختلف به مسائل مینگرند و خود به خود آن تکثر و پلورالیسم فکری مانع از تکصدایی شدن جامعه میشود.
سرکوب عقلانیت
همتی تصریح کرد: در هر جامعهای که عقل سرکوب شده و تعبد و اطاعت بیچون و چرا ارزش تلقی شود، صداهای شنیده شده صداهای عقلانی نخواهد بود. به همین دلیل در آن جامعه تنوع و تکثر وجود نخواهد داشت. البته زمینههای اقتصادی و سیاسی دیگری نیز در شکلگیری جامعه تکصدایی مؤثر است، ولی عوامل فرهنگی بیشترین نقش را دارد، یعنی اینکه سخن گفتن و اظهار نظر کردن را هزینهدار نکنیم تا صداهای گوناگون در یک حوزه شنیده شود.
وی با تأکید بر نهادینه ساختن تضارب آرا در جامعه گفت: قانون اساسی کشور منبعی بسیار غنی است و زمانی که تدوین شد، به دلیل بروز انقلاب چند صدایی در جامعه حاکم بود و در چنین فضایی قانون اساسی با رأی بالا مورد اقبال مردم قرار گرفت. اگر قانون اساسی را ملاک عمل قرار دهیم و قوانین التزام به آن را برای همگان استخراج کنیم، میتوان تضارب آرا را در جامعه نهادینه ساخت.
وی ادامه داد: شکلگیری فضای مبتنی بر گفتوگو به یکسری زمینهها نیاز دارد و اولین آنها این است که هیچ کدام از گروههای درون جامعه اسلامی خود را حق مطلق و دیگران را باطل مطلق ندانند. مادامی که چنین تفکری در جامعه رایج باشد، فضای گفتوگو شکل نمیگیرد و اگر هم گروهها به گفتوگو مبادرت کنند، با این پیشزمینه اقدام به این کار میکنند که طرف مقابل را ساکت سازند، یعنی هدف آنها جدل کردن میشود، در حالی که راجع به بسیاری از مسائل فرهنگی سوال وجود دارد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند که پاسخ قطعی این سوالها را در اختیار دارد.
بسته شدن راه گفتوگو در جامعه
عضو هیئت علمی فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه فرهنگیان اصفهان خاطرنشان کرد: مثلاً درباره مسئلهای همچون بالا بردن امنیت اجتماعی و روانی جامعه که همه اندیشمندان و عقلا بر آن اتفاق نظر دارند، یکی از راهکارها، تقویت پشتوانههای قانونی عنوان میشود، ولی ممکن است کسی معتقد باشد که پشتوانههای قانونی تا حدی میتواند فضا را تلطیف کند و راهکار اصلی، تقویت آموزش و پرورش است تا فضای فرهنگی را تغییر دهد. مسئله جامعه ما این است که همه جناحهای فکری به نوعی ملتزم به قرآن و اسلام هستند، ولی با این حال گفتوگو در چنین فضایی غیر ممکن شده است، چون هر کدام از این جناحها بر این باورند که تمام راهحلها را میدانند، حق مطلقاند و غیر از آنچه آنها باور دارند، هر باور دیگری باطل است. همه این عوامل راه گفتوگو را میبندد.
وی تصریح کرد: برای اینکه گفتوگو را در جامعه باب کنیم، باید به تقویت عقلانیت بپردازیم و شرط تقویت عقلانیت این است که همگان خود را به ابزار برهان و استدلال مجهز کنند، ولی متأسفانه اینگونه است که کسی به دیدگاههای خود عمل میکند، چون در مسند قدرت قرار گرفته و میتواند به دیدگاههایش جامه عمل بپوشاند، در حالی که شاید خودش را مقید نداند برای دیدگاهش استدلال بیاورد یا استدلالهای مخالفان خود را بپذیرد. در واقع ساختارهای گفتوگو در سطوح بالای جامعه هنوز شکل نگرفته است.
اطلاعرسانی آزاد
همتی ادامه داد: عامل دیگری که میتواند به چند صدایی کمک کند، پاسخگویی مسئولان است. هر کسی که در این کشور مسئولیتی برعهده دارد باید پاسخگوی اعمالش باشد؛ مثلاً قوه قضائیه اعلام میکند چنانچه مسئولان قبلی به مردم و اموال آنها صدمه زدهاند باید پاسخگو باشند، این موضوع باید از حد شعار فراتر رود، البته بنده قائل به این نیستم که پاسخگویی باید فقط از طریق دادگاه و قوه قضائیه باشد، بلکه از طریق باز کردن فضای رسانهای نیز ممکن است. اگر در جوامع غربی چند صدایی تحقق یافته، بخشی از دلیل آن به باز بودن فضای رسانهای برمیگردد.
وی افزود: قائل به این نیستم که هرچه در فضای مجازی منتشر میشود درست است، ولی از زمانی که فضای مجازی با همه باطلهایش به ابزار اطلاعرسانی تبدیل شده، گاه مسئولان خود را موظف میدانند که راجع به مطالب منتشرشده در این فضا توضیح دهند و صحت و سقم آنها را مشخص کنند. نه اینکه هیچ حساب و کتابی در کار نباشد، ولی فضای چند صدایی به اطلاعرسانی آزاد نیاز دارد. در اطلاعرسانی آزاد هیچ مسئولی احساس امنیت نمیکند تا هر چه خرابکاری و ساختوپاخت کرده، حاشیه امنی برای خودش لحاظ کند و انتظار داشته باشد کسی او را مورد سؤال قرار ندهد.
تحقق چند صدایی در جامعه
این استاد حوزه و دانشگاه اضافه کرد: مصونیتهای مندرج در قانون اساسی برای ابراز نظر و برگزاری کرسیهای آزاداندیشی به معنای واقعی در فضاهای دانشگاهی نیز به تحقق چند صدایی در جامعه کمک میکند.
وی با تأکید بر اینکه زمینههای برقراری چند صدایی در جامعه ما وجود دارد، گفت: قانون اساسی در فضای تضارب آرای مختلف تدوین شد و رأی آورد، چون جامعه دیکتاتوری زمان شاه را تجربه کرده بود، یعنی همان قدرتی که اجازه نفس کشیدن به دیگران نداده و فسادش آشکار بود؛ بنابراین قانون اساسی کاملاً ظرفیتهای چند صدایی را دارد، ولی رشد فرهنگی کسانی که باید این چند صدایی را تحقق بخشند، کافی نیست. واقعیت این است که در جامعه ما چه راست و چه چپ بر سر کار آمده و قدرت را به دست بگیرند، آن انحصارگرایی را نسبت به دیدگاه خود اعمال میکنند، علیرغم همه شعارهایی که در انتخابات سر میدهند، میبینیم که رسانهها دولتی شده، دیدگاههای مخالف و انتقادی به شدت کوبیده میشود و کسی که مسئولیتی برعهده میگیرد، کمترین انتقاد را برنمیتابد و حتی حاضر میشود سرمایههای ادب جامعه را مورد تهاجم قرار دهد و با توهین به مخالفان درصدد دفاع از آنچه خودش باور کرده برآید.
همتی اظهار کرد: شاید اصلاح این وضعیت زمانبر است. به هر حال چهل سال از انقلاب میگذرد و در این مدت بوده که بحث دموکراسی و دیدگاه موافق و مخالف در جامعه ما به برکت انقلاب اسلامی محقق شده است، ولی اگر به دنبال حل مشکلات به صورت درونی هستیم یا میخواهیم جامعهای پویا داشته باشیم و ارزشهای دینی را در جامعهای متعادل حفظ کنیم، چارهای نداریم که از اهرمهایی نظیر گفتوگو، تحمل مخالف، عقلانیت حداکثری و تضارب آرا استفاده کنیم، ولی متأسفانه سازوکارهای عملی این موارد را پیدا نکرده، یا نهادینه نساخته یا استفاده نکردهایم.
انتهای پیام