اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از علی شریعتی
کد خبر: 3820455
تاریخ انتشار : ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۶

اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از علی شریعتی

گروه بین‌الملل ـ استاد علی شریعتی با تکیه بر شیوه خاص خود توانست با جوانان ارتباط برقرار و آن‌ها را با فهم جدیدی از اسلام آشنا کند. در واقع، استکبارستیزی، اصلاح‌گری، حق‌طلبی، آزادی‌خواهی و دفاع از حقوق مظلومان از ویژگی‌های شخصیتی این روشنفکر دینی بود.

اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از استاد شریعتی
به گزارش ایکنا؛ شبکه‌ ماهواره‌ای الجزیره در گزارشی به بررسی زندگینامه، افکار و اندیشه‌های استاد علی شریعتی و تحصیلات علمی و آکادمیک وی پرداخته است.
 
در گزارش الجزیره آمده: «علی شریعتی»، نویسنده و متفکر تحلیل‌گرایی بود که در سال 1933 در روستای «کاهک» از توابع شهرستان «سبزوار» در استان خراسان رضوی متولد شد. وی در خانواده‌ای مذهبی و دانشمند بزرگ شد. علی شریعتی از پدر خود «محمدتقی شریعتی»، که به تلاش‌ در زمینه تجدد‌گرایی دینی مشهور بود، تأثیر فراوانی پذیرفت.
 
«محمدتقی شریعتی» همچنین به مخالف با سنت‌ها، آیین‌ها و خطابه‌های خرافی برخاست، سنت‌هایی که در آن زمان تا حدودی مذهب شیعه را غرق در خود کرده بود. علی شریعتی شعله‌ای از آتش این تلاش‌ها را دریافت کرد. لذا تبدیل به دانش‌آموخته‌ای  فعال، با نشاط، جسور و مخالف سرسخت سنت‌های آویخته به دین شد. 
 
علی شریعتی علی‌رغم سن کمی که داشت، به جبهه ملی‌گرای جوانان پیوست. این جبهه به ریاست «محمد مصدق»، که در سال 1950 نخست‌وزیر ایران بود، اداره می‌شد. دستورالعمل‌های مصدق در سال 1953 در خصوص ملی‌سازی شرکت نفت باعث شد تا شاه او را برکنار و به مدت سه سال حبس کند. سقوط مصدق، فشار نیروهای نظامی و سلب آزادی عمومی باعث شعله‌ورشدن گرایش انقلابی شریعتی شد. لذا وی به جنبش مقاومت ملی پیوست که این جنبش نیز به تأثیر از مصدق بود. این جنبش کاملاً سرکوب و شریعتی نیز برای مدت 6 ماه در سال 1958 در زندان حبس شد، در حالی که هنوز او از دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد فارغ‌التحصیل نشده بود.

 شوق به تحقق عدالت و آزادی

«خنجر حمیه»، پژوهشگر لبنانی، در گفت‌‌‌وگو با الجزیره، درباره شخصیت علی شریعتی می‌گوید: «موضع شریعتی در برابر رژیم وقت، یک موضع سیاسی صرف نبود، موضعی که ممکن باشد انسان را غرق در خود کند و گاه احترام و شخصیت او را زیر سؤال برد و دایره آزادی انسان را تنگ و اجازه بسیاری از عملکردها را از وی سلب کند. شوق علی شریعتی به عدالت و برپایی آزادی همان چیزی بود که می‌تواند پایه اصلی هر جامعه موفقی نیز در نظر گرفته شود».
اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از استاد شریعتی
 
 
وی در بخش دیگری از سخنان خود به تبعید شریعتی به یک مدرسه دورافتاده در خراسان اشاره کرده و گفت: «شریعتی این امر را پذیرفت، چراکه معتقد بود که جنبش اصلاح‌گری همان طور که در دانشگاه و حسینیه ارشاد قابل اجراست، در یک روستای دورافتاده که مردم آن فرهنگی بسیار ساده دارند نیز قابل اجراست و می‌توان سطح آگاهی آنان را ارتقا داد. در آن زمان تعدادی از مسئولان استان خراسان اعتراض خود را به گوش مقامات در تهران رساندند. با این حال پس از مدتی به تهران بازگشت داده شد تا این بار کاملاً تحت نظر باشد».   
 
بازگشت شریعتی به پایتخت ایران (تهران) باعث گسترش دایره فعالیت وی شد، چراکه حسینیه ارشاد را به‌ عنوان مکانی فرهنگی و دینی پایگاه خود قرار داد. از این رو شریعتی تمام فعالیت‌های خود را در این حسینیه متمرکز کرد و سخنرانی‌های اجتماعی، سیاسی و دینی خود را در این مکان ارائه کرد و این سخنرانی‌ها بعدها منتشر شد.
 
حسینیه ارشاد در تهران برای علی شریعتی پایگاه مناسبی به منظور پرورش فکر و اعتقاد جوانان بود. جوانانی که در آن برهه گرفتار جریانات فکری مختلفی شده بودند و از منظر وی آن جریانات با جامعه همخوانی نداشت. علی شریعتی توانست با تکیه بر شیوه بیان خاص خود، با جوانان ارتباط برقرار کند و آنان را با فهم جدیدی از اسلام آشنا سازد.
 
آگاهی‌بخشی به مردم
 
خنجر حمیه در این باره می‌گوید: «سخنرانی شریعتی مستقیماً آگاهی مردم را هدف قرار می‌داد، حتی اگر این مردم آموزش‌دیده و دارای فرهنگ بالایی نبودند، زیرا هدف شریعتی تصاحب جایگاه سیاسی نبود، بلکه هدف وی آگاهی بخشیدن و به حرکت درآوردن اراده مردم بود و تمامی اینها فقط از طریق کلام محقق می‌شد».

شریعتی در دوران دانشجویی خود در دانشکده ادبیات، «اتحادیه دانشجویان مسلمان» را تشکیل داد و پس از فارغ‌التحصیلی شغل معلمی را انتخاب کرد تا از این طریق بتواند با بسیاری از اقشار جامعه ارتباط نزدیکی داشته باشد. وی تلاش می‌کرد تا توجه مردم را به مسائلی همچون عدالت و آزادی جلب کند. فعالیت‌های شریعتی باعث ناراحتی مقامات شد. لذا آنان با دادن یک بورس تحصیلی وی را در سال 1960 به دانشگاه سوربن فرانسه فرستادند و بدین ترتیب یکی از پربارترین مراحل زندگی شریعتی رقم خورد.
 
علی شریعتی در فرانسه ارتباط نزدیکی با جنبش‌های ضد استعماری برقرار کرد، جنبش‌هایی که پاریس در آن برهه زمانی به فراوانی شاهد آن بود. وی به جبهه ملی آزادسازی الجزایر پیوست و دانشجویان ایرانی را برای تمرین نظامی به پایگاه‌های انقلابیون الجزائر دعوت کرد. پس از آن، جنبش آزادی ایران را به همراه جمعی از دانشجویان تشکیل داد. وی همچنین در یکی از تظاهرات‌ها با جنبش «پاتریس لومومبا»(رهبر استقلال کنگو از استعمار بلژیک) شرکت کرد.
 
آزادی‌خواهی و حق‌طلبی
 
«محبوب عبدالسلام»، اندیشمند و متخصص سودانی و استاد متخصص در مطالعات اسلامی، نیز در گفت‌و‌‌گو با شبکه ماهواره‌ای الجزیره درباره شریعتی می‌گوید: «در آن زمان، جهان سوم تماماً از آزادی‌طلبی به دور بود، در حالی که ایران در درگیر نزاع شدیدی با رژیم شاه بود. در این زمان تمدن غرب بر تمدن انسانی سلطه یافته و تجزیه و تحلیل این سلطه امپریالیستی نزد علی شریعتی کاملاً روشن و واضح بود. لذا نمی‌توان انتظاری جز جنبش و انقلاب از همچون شخصیتی داشت. او ارتباط بسیار نزدیکی با مظلومان آن برهه برقرار کرده بود و آنان را به آزادی‌خواهی و برپایی اسلام ناب تشویق می‌کرد. این مظلومان نه تنها مظلومان حیطه اقتصاد، بلکه مظلومان حوزه فکر و روان نیز بودند».
 
اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از استاد شریعتیمحبوب عبدالسلام، اندیشمند و متخصص سودانی
 
موضع علی شریعتی در خصوص استعمار بسیار جدی و سرسختانه بود. وی اگرچه در اروپا تحصیل کرد و از مشارب فکری این فضا تأثیر می‌گرفت، غرب را به دلیل گرایش استعماری آن و رغبتش برای سیطره بر ملت‌های فقیر و سلب حق انتخاب آنان نکوهش می‌کرد. 

شریعتی پس از دریافت مدرک دکترای خود در رشته جامعه‌شناسی و تاریخ اسلام در دانشگاه سوربن پاریس، عزم بازگشت به ایران کرد، اما قبل از ورود به ایران دستگیر شد و مدتی به زندان افتاد. پس از آزادی از زندان، از سال 1966 در دانشگاه مشهد به تدریس مشغول شد، اما این فعالیت کاملاً تحت‌ نظر رژیم وقت بود.
 
سيدمحمدحسن الامین، عالم شیعی لبنانی، نیز در گفت‌وگو با الجزیره درباره شریعتی می‌گوید: «مشاهده می‌کنیم که بسیاری از اندیشمندان علی‌رغم آنکه اندیشه‌هایی بسیار عالی و ناب در سر دارند، اما آن را بروز نمی‌دهند و این به دلیل ترس از سلطه وقت یا غوغای مردم است، در حالی که علی شریعتی نه از سلطه می‌ترسید نه از غوغا. وی بر آن بود که صاحب رسالت است و این رسالت را تحت هر شرایطی باید ادا کند، ولو اینکه او را به سخت‌ترین سرنوشت‌ دچار کند».

اندیشمندی آزادی‌خواه و استکبارستیز؛ توصیف الجزیره از استاد شریعتی
 
سيدمحمدحسن الامین، عالم شیعی لبنانی
 
در پایان گزارش الجزیره آمده که علی شریعتی از نظر فکری با سه جبهه مواجه بود که به ترتیب «استبداد سیاسی مورد حمایت نظام سرمایه‌داری» و «چپ فرصت‌طلبی» و «ارتجاع دینی» بودند.
 
این متفکر و روشنفکر دینی بر آن  بود که اسلام ناب و انقلابی را جایگزین این جبهه‌های سه‌گانه سازد. از این رو اندیشه‌های وی خواب سنگین سنت‌گراها و مقامات حکومتی را برآشفت، به نحوی که در آن واحد با امواج متناقضی از انتقادات مواجه شد. 
 
ترجمه و تنظیم: سید حسین حسینی
 
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha