به گزارش ایکنا؛ بیستمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «معرفت سیاسی» به صاحبامتیازی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) و مدیرمسئولی حجتالاسلام محمدجواد نوروزی با هدف بسط و گسترش مطالعات در حوزه دانش سیاسی اسلامی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «اقتضائات حضور عقل برهانی در معرفت سیاسی آیتالله جوادی آملی»، «تحلیل ماهیت عدالت بر مبنای حق فطری»، «بررسی و ارزیابی قاعده «سلطنت» در اثبات مشروعیت سیاسی»، «نقش نخبگان سیاسی و فرهنگی در آسیبهای اجتماعی»، «حکمرانی فضای مجازی و قاعده فقهی «نفی سبیل» با تاکید بر بایستههای نظام جمهوری اسلامی ایران»، «بررسی مسئله رابطه با «شیطان عصر» بر اساس خط مشی سیاسی قرآن».
عقل برهانی در معرفت سیاسی آیتالله جوادی آملی
در چکیده مقاله» اقتضائات حضور عقل برهانی در معرفت سیاسی آیتالله جوادی آملی» میخوانیم: «تعین مبانی معرفتی یک اندیشمند در ظروف گوناگونی صورت میپذیرد. ساختار اندیشه سیاسی یکی از آن ظروف است. استواری جهاندانی و جهانبانی یک اندیشمند بر چارچوبها و بنیانهای معرفتی او به اندازهای است که برخی از اندیشمندان تاریخ نظامها و اندیشههای سیاسی را تاریخ شناسایی نظامهای معرفتی میدانند. جایگاه و حدود و ثغور عقل برهانی در میان منابع و ابزارهای معرفت دست مایه انشعابات گوناگون در کلام و فلسفه سیاسی گردیده است. نظر به اینکه آیتالله جوادی آملی یکی از اندیشمندان و متفکران بنام اصولی جهان اسلام است، سوال اصلی در پژوهش نظری حاضر، این است که اقتضائات شناختی عقل برهانی جوادی چگونه در نظریه سیاسی ایشان تعین یافته است؟ فرضیه این نوشتار آن است که همزادپنداری عقل برهانی و دین در اندیشه سیاسی آیتالله جوادی آملی موجب همروی عقل و وحی در پاسخ به نیازهای سیاسی اجتماعی روز با تاکید بر نقش مکمل منبع وحیانی گردیده است. نوشتار با روش «مطالعه اسنادی و کتاب خانهای» و «تحلیل محتوا» سعی در اثبات مدعای خود نموده است. یافتههای پژوهش حاکی از آن است سیاست جوادی یک سیاست برهان بنیاد است که دستاوردهای قطعی عقل تجربی، قوه متخیله و عقل تجریدی در حوزه سیاست را جزو احکام دین قلمداد کرده و کاستیهای ذاتی آن را با سیاست وحیانی برطرف میسازد.»
تحلیل ماهیت عدالت
در طلیعه مقاله «تحلیل ماهیت عدالت بر مبنای حق فطری» چنین آمده است: «تبیینهای متعددی از مفهوم «عدالت» بر پایه «برابری»، «استحقاق» و یا «حق» توسط نظریهپردازان ارائه شده است. در تلقی از عدالت به مثابه «حق» نیز برداشتهایی از سوی نظریهپردازان از عدالت به مثابه «حق طبیعی» یا «حق قراردادی» ارائه شده است. هر یک از این نظریهها در برداشت از ماهیت عدالت و ارائه راهکارهای تحقق آن در جامعه، مسیرهای مخلتفی را طی کرده است. نظریه «عدالت مبتنی بر حق فطری» با ارائه یک تلقی عام از «عدالت» ناظر به اساسیترین و مهمترین نیازها و حقوق انسانی، از گستردگی و جامعیت بیشتری نسبت به نظریههای رقیب برخوردار است. بر اساس این نظریه، حق در پایهایترین و اساسیترین حالت، نه طبیعی و نه قراردادی، بلکه امری فطری و ذاتی است. توجه به ویژگیهای حق فطری، برداشتی از عدالت که دربرگیرنده همه نیازهای اساسی و حقوق ثابت بشری بوده و از این رو مورد توافق و رضایت همه جوامع بشری و در همه عصرها و نسلها است، ارائه میدهد.»
ارزیابی قاعده «سلطنت» در اثبات مشروعیت سیاسی
در آغاز مقاله «بررسی و ارزیابی قاعده «سلطنت» در اثبات مشروعیت سیاسی» میخوانیم: «نظریه «انتخاب اکثریت» به عنوان یکی از نظریههای کلان در مشروعیت سیاسی تلقی میشود. این نظریه در عین اینکه بازخوانی متفاوتی با نوع غربی خود دارد، مورد توجه و پیشنهاد برخی فقیهان شیعه قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، در فقه سیاسی شیعه، رای و اراده اکثریت در عصر غیبت به عنوان جزءالعله یا تمامالعله در مشروعیت سیاسی دخیل است. به جرئت میتوان گفت: اصلیترین مستند این نظریه، قاعده «سلطه» و یا اولویت مستفاد از این قاعده است. نظر به اهمیت این قاعده در اثبات نظریه «انتخاب اکثریت»، مقاله حاضر با رویکردی «تحلیلی انتقادی» دلالت این قاعده را موضوع بحث قرار داده است تا نشان دهد که قاعده مذکور به فرض آنکه سلطنت بر نفس را اثبات کند تلازمی با حق اعطای آن به دیگری ندارد و در نتیجه، با استناد به آن، حق مردم در اعطای مشروعیت به حاکم سیاسی، قابل اثبات نخواهد بود.»
رابطه با «شیطان عصر» بر اساس خط مشی سیاسی قرآن
در چکیده مقاله «بررسی مسئله رابطه با «شیطان عصر» بر اساس خط مشی سیاسی قرآن» میخوانیم: «قرآن مرجع تمام خط مشیهای سیاسی نظام اسلامی است. قرآن رابطه با شیطان را ممنوع کرده است. شیطان، که دشمن قسمخورده انسان است، یک فرد مشخص نیست، بلکه عنوانی برای مجموعهای از خصوصیات است؛ مانند: دشمنی با دین و رهبران الهی، ترویج دشمنی میان بندگان خدا، بدعهدی، فساد، فریبکاری، گمراه ساختن. مسئله این است شیطان در هر روزگاری، در قالب فرد، گروه یا دولت، چگونه میتواند ظهور کند؟ معیار امام خمینی که «شیطان بزرگ» را بر آمریکا تطبیق کرد، و مقام معظم رهبری، که بر تداوم تطبیق تاکید دارد، برای اثبات ادعا چیست؟ اثبات ادعا بر مبنای وحی قرآنی مستلزم ممنوعیت روابط با آمریکا خواهد بود. هدف این پژوهش نشان دادن مستند بودن نظر امام راحل و مقام معظم رهبری بر معیارهای قرآنی است که با روش «توصیفی، تحلیلی و تطبیقی» انجام شده است. تثبیت این اندیشه مستلزم مقاومت و مبارزه با این دشمن خطرناک است. البته به سبب داشتن ظاهر انسانی و امکان فریب افکار عمومی، در مواقعی، نوعی تعامل با شیطان انسانی، با هدف تضعیف جبهه او، بر اساس راهبردهای رهبری نظام اسلامی ممکن است ضروری شود.»
انتهای پیام