حسین پارسایی، کارگردان تئاتر، در گفتوگو با ایکنا روی صحنه بردن رمانهای فاخر ادبیات جهان را اقدامی پسندیده دانست و اظهار کرد: اتفاق خجستهای است که از رمانهای معروف در تئاتر موزیکال استفاده شود و بارها در تاریخ هنر نمایش از این آثار استفاده شده است. برای همین باید ببینیم که مشکل منتقدان این ژانر نمایشی چیست؟ آیا با فرم اثر مسئله دارند یا با محتوای آن؟ الیور توئیست و بینوایان دو رمان پرمخاطب و خواندنی هستند. پس نمیتوان ایراد گرفت که چرا یک اثر فاخر ادبی تبدیل به یک اثر موزیکال نمایشی شده و احتمالاً مسئله شکل و شمایل کار است.
وی ادامه داد: در گذشته آثار بسیاری را در حوزه موسیقی نمایش داشتهایم که هم سوگ بودهاند و هم سور. برای مثال در سوگ، تعزیه سرشار از موسیقی است. در آن شکل نمایش موسیقی، شخصیت دارد. موسیقی آن اثر باعث میشود پیامی آسمانی درباره یک اسوه دینی به درستی و در شأن موضوع بیان شود. در سور نمایشهای شادیآور از موسیقی بهره فراوان بردهاند تا کلام تبدیل به ترانه و ملودی شود. این اتفاق را در آثار کودک و فانتزی به خوبی میتوان مشاهده کرد. با این توضیح باید گفت که در بهرهگیری از موسیقی در هنر نمایش صاحب تجربه هستیم.
همچنین پارسایی درباره حضور هنرپیشههای نامآشنا در تئاتر به بیان نکاتی پرداخت و اظهار کرد: اگر این حق را برای کارگردان قائل باشیم که وقتی سوژه را انتخاب میکند بر مبنای آن بتواند بازیگرانش را هم انتخاب کند، به چند عامل خواهیم رسید؛ اول، به توانایی، تجربه و مهارتهای هنرپیشه مربوط میشود. دوم، سنخیتی است که هنرپیشه باید با نقش داشته باشد. سوم، به بازگشت سرمایه مربوط میشود. درباره بازگشت سرمایه باید گفت بیتردید نمایشهای بزرگ و پرهزینه از طرف دولت کوچکترین حمایتی نمیشوند و ضروری است از طریق دیگری هزینهها برگردانده شود. یکی از راهها حضور هنرپیشههای تواناست. البته باید توجه کرد تئاتری که نتواند از عهده هزینهها برآید، حتی اگر یارانه هم بگیرد، در نهایت در جذب مخاطب و بخش اقتصادی موفق نخواهد بود.
اعتراضها درباره حضور سلبریتیها در تئاتر را درک نمیکنم
این کارگردان ادامه داد: موضوع دیگر درباره حضور سلبریتیها و نقدهایی که درباره این مسئله رخ میدهد این است که باید بازیگر را در صحنه ارزیابی کرد و سپس دست به نقد و تخریب زد. بسیاری از بازیگرانی که امروز از آنها به عنوان سلبریتی نام میبریم، بازیگران تئاتر بودهاند که تحصیلکرده این رشته هستند و با حضورشان به سینما اعتبار دادهاند. چه اشکالی دارد از وجود آنها در خانه اصلیشان بهره برد. بنابراین، وقتی میبینیم هنرمندانی چون پرویز پرستویی، پارسا پیروزفر و نوید محمدزاده و امثال ایشان به تئاتر میآیند باید از آنها استقبال کرد، حتی بازیگری چون مهناز افشار و پریناز ایزدیار هم تجربه حضور در روی صحنه را داشتهاند.
وی متذکر شد: شاهد بودهایم در سینما یک نابازیگر توانسته جایزه بهترین بازیگر را به دست آورد. برای همین چطور باید یک بازیگر را فقط به دلیل معروف بودن با چوب سلبریتی از تئاتر برانیم؟ بنابراین در اینجا سخن از استعداد و توانایی است. پس باید به هر آفرینشگری اجازه داده شود که براساس نیاز سوژه، بازیگرانش را انتخاب کند. برای درک بهتر از بزرگان سینما نام میبرم که از تئاتر وارد سینما شدند. استادانی چون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز و زنده یاد جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی و داود رشیدی گواه این ادعا هستند. بسیاری از بازیگران مطرحی که در تئاتر حضور پیدا میکنند دستمزدشان یکدهم حضورشان در سینماست، اما این کار را فقط برای عشقی که به تئاتر دارند انجام میدهند. این امر نشان میدهد آنها به این حوزه باور و اعتقاد قلبی دارند.
پارسایی در پاسخ به این سؤال که برخی منتقدان میگویند چرا پارسایی به جای رمانهای خارجی سراغ قصههای قرآنی و دینی نمیرود؟ گفت: افرادی که این حرف را میزنند کوچکترین اطلاعی از سوابق من ندارند. من از سال ۷۰ تا کنون در مساجد با نوجوانان و جوانان نمایش کار کردهام. نمایشهای عاشورایی بسیاری را کارگردانی کردهام که در تمامی آنها از بازیگران نامآشنا استفاده شده است. نمایشهای عروسکی و کمدی نیز کار کردهام. مطمئن باشید اگر امروز قرار باشد یک نمایش عاشورایی را روی صحنه ببرم، سراغ بازیگرانی خواهم رفت که باورهایشان را با شکوه تمام به نمایش بگذارند.
وی درباره اثر اخیرش «مولن روژ» هم چنین توضیح داد: هماکنون در حال آماده کردن نمایشی با عنوان مولنروژ بدون هیچ ارتباطی به تم و موضوع اثر سینمایی آن هستم. آیا به نظرتان باید سراغ بازیگری بروم که از تجربه و تواناییهای طنز بیبهره است؟ مطلب دیگر اینکه وقتی در پی راهاندازی کار یا فعالیتی هستیم، همیشه سعی میکنیم از بهترین بهره ببریم، اما نمیدانم چرا وقتی نوبت هنر میشود، نمیخواهیم از بهترینهایمان سود ببریم!
پارسایی در بخش دیگری از سخنان خود گلایه کرد و افزود: فکر میکنم که مشکل اصلی، آثار اجراشده نبوده است، بلکه صرفاً نام حسین پارسایی چنین انتقاداتی را پیش آورده است. بعد از من، همکاران عزیز دو تئاتر بزرگ و موزیکال دیگر را در هتل اسپیناس، همان هتل پنج ستاره، با سرمایه بسیار و سلبریتیها و بلیط گران روی صحنه بردند، اما خوشبختانه حاشیهای نداشت!
فعالیت در حوزه عاشورا را با موضوع دیگری عوض نمیکنم
وی درباره شرایط تئاتر دینی و اینکه آیا موقعیت برای فعالیت در این حوزه فراهم است؟ به نکاتی اشاره و بیان کرد: اگر شرایط فراهم بود تا بتوانم کار قرآنی و عاشورایی اجرا کنم، مطمئن باشید کار در این حوزه را با موضوع دیگری عوض نمیکردم، چون علاقه اصلی من در این حوزه است، اما وقتی بخش دولتی خود حاضر نیست در این زمینه سرمایه گذاری کند، از بخش خصوصی باید چه انتظاری داشته باشم؟ توجه کنید کاری که در این زمینه تولید میشود، حتماً باید در شأن موضوع و با شکوه و تأثیرگذار باشد.
این کارگردان در پایان گفت: بعد از چند کاری که با محوریت موضوعات عاشورایی روی صحنه بردم، چند طرح دیگر هم پیشنهاد دادم، اما هر جایی که آنها را بردم با در بسته مواجه شدم. دلیل آنها نیز این بود که این دست آثار دیگر به شیوههای سنتی مخاطب ندارد و حتی بخش دولتی هم حاضر به سرمایه گذاری نیست. متأسفانه مخاطبان چنین آثاری عادت کردهاند که آنها را رایگان تماشا کنند! برای مثال اگر هماکنون «شب دهم» حسن فتحی را با همه جذابیت و موفقیت تصویریاش با همان تیم بازیگری بخواهید روی صحنه ببرید، مطمئن باشید سرمایهگذار ندارد و از آن استقبال نخواهد شد. این مسئله نیز هیچ ربطی به کیفیت کار ندارد، بلکه همان گونه که گفتم تماشاگر این آثار به رایگان دیدن نمایشهای مذهبی عادت کرده است.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام