از ابتدای تاریخ سینما، همواره فیلمهای طنز جزء آثار پرفروش سینما بودهاند. آثار چارلی چاپلین، باستر کیتون، لورل و هاردی و... بیانگر این موضوع است، اما در سینمای ایران این ژانر فعالیت خود را بر مبنای صحیحی آغاز نکرد، زیرا طنز کلامی و لودگی پایههای اصلی کمدی در ایران را شکل داد. پس از پیروزی انقلاب اتفاقات خوبی در سینمای طنز رقم خورد و آثار این حوزه از ابتذال فاصله گرفت و صورت دیگری به شکل طنز بخشید. در همان زمان فیلم کمدی «اجارهنشینها» ساخته شد که تا امروز باید آن را جزء آثار برتر سینمای طنز محسوب کرد.
با گذر زمان طنز هم مانند بسیاری هنرهای دیگر مسیر بیراهه را پیش گرفت و به سمت آثار بیکیفیت و بازاری متمایل شد و این کجروی تا حدی پیش رفت که در سالهای اخیر عمده آثار کمدی سینمایی برای تماشای خانوادهها مناسب نیستند. منتقدان رسانهای بارها درباره این موضوع تذکرات خود را مطرح کردهاند، اما مدیران سینمایی با بیان اینکه این قبیل تولیدات چراغ سینما را روشن نگاه میدارند، برای بهبود این وضعیت تلاشی نکردهاند. در این میان استقبال مخاطبان و میزان فروش هم سینماگران را به سمت این قبیل موضوعات سوق داده است.
عکسالعمل عجیب مخاطبان «ما همه با هم هستیم»
اکران ما همه باهم هستیم در ژانر طنز اتفاق نادری است که این روزها در سینمای کشور رخ داده است، چون به لحاظ ساختار این اثر متکی به فرم است و از طنز کلامی تا حد امکان پرهیز شده است، اما نکته جالب اینجاست که مردم با عکسالعملهای خود برخوردی عجیب با این فیلم داشتند. البته «ما همه با هم هستیم» تا به امروز فروش خوبی داشته، اما عمده تماشاگرانی که از سالن نمایش خارج میشوند از تماشای این فیلم راضی نیستند، چون با اثری مواجهاند که برخلاف آثار رایج این حوزه است و در آن از لودگیهای رایج خبری نیست. تماشاگری که به دیدن آثاری نظیر «لازانیا» میرود و با دیالوگهای رکیک جنسی میخندند، مطمئناً نباید از طنزی که بر پایه متن و موقعیت شکل گرفته راضی باشد.
درباره نارضایتی مردم عمدتاً یک نکته بیان میشود. آنهم اینکه چرا با این همه بازیگر، فیلم برای تماشاگر خندهدار نیست. جای بسی تأسف است که برخی منتقدان و روشنفکران هم به این فیلم نقد دارند. در صورتی که باید جایگاه اصیل طنز را به این دوستان یادآور شد.
اشارههای فراوان اجتماعی و سیاسی
کمال تبریزی فیلمسازی است که آثار گوناگونی در کارنامه خود دارد. وی پیشتر با ساخت «لیلی با من است» نمونهای از یک طنز موفق را به تماشاگر نشان داد، ولی همین فیلمساز در «طبقه حساس» ظرفیت خود را تا حد فیلمفارسی نازل کرد و یک اثر سخیف را در کارنامه خود بر جای گذاشت. البته این فیلم توانست یکی از پرفروشهای سال باشد، اما او در اثر جدیدش داستان مسافران هواپیمایی را بیان میکند که قصد دارند خودکشی کنند. به همین جهت سوار هواپیمایی میشوند که قرار است سقوط کند، اما به واسطه وجود یک مسافر که به اشتباه سوار هوایپما شده، بار دیگر به زندگی امیدوار میشوند و دیگر جایی برای پشیمانی نیست و هواپیما سقوط میکند. کمال تبریزی در این اثر اشارههای فراوان اجتماعی و سیاسی نیز دارد تا با زبان طنز نقدی هم از شرایط موجود داشته باشد. اعتیاد، سینما، مسائل اقتصادی و... از جمله این موضوعات است.
در ادامه فیلم از مسافران بازجویی میشود و در حقیقت به سؤال و جواب پس از مرگ اشاره میکند اما پرواضح است که لحن کلی اثر طنز است و ممکن است تماشاگر در ابتدا این اشاره را درنیابد و در پایان فیلم متوجه این نکته شود. در اتاق بازجویی برخی مواقع بازجو در حال نگاه کردن به افراد است، این اقدام بیانگر آن است که همه موجودات در عالم در محضر خداوند هستند.
تیم هنرمندان ما همه با هم هستیم نیز حاشیههای فراوانی هم در پی داشت و باید گفت که این فیلم شاید یکی از پر بازیگرترین، آثار سالهای اخیر سینمای ایران است و همین نکته هم اعتراض برخی منتقدان را در پی داشته است، اما این اعتراضها چندان پایه سینمایی ندارد، چون حضور بازیگران چهره برای قوام بخشیدن به یک اثر نه تنها بد نیست، بلکه خوب هم هست، ولی شاید برخی تنگنظریها درک این امر را برای عدهای دشوار کرده است. درباره کیفیت بازیها نه میتوان چندان نمره بالایی به بازیگران داد نه اینکه بازیهای در این اثر کاملاً ضعیف دیده میشود. به همین جهت میتوان گفت که تمامی هنرمندان این فیلم نمره قبولی دریافت کردهاند.
حضور سیدرضا میرکریمی به عنوان تهیهکننده در این فیلم سینمایی یکی از عوامل موفقیت ساختاری فیلم ما همه با هم هستیم است، زیرا تجربه سینمایی میرکریمی بیانگر آن است که او به چه نوع سینمایی علاقهمند است. این هنرمند در تمام آثارش به صورت مستقیم و غیرمستقیم به آموزههای دینی توجه دارد و در این فیلم هم میتوان حضور او را حس کرد.
به قلم، داوود کنشلو
انتهای پیام