مقابله امام جعفرصادق(ع) در برابر جریان مهدی‌سازی؛ عصر ناآرام امام
کد خبر: 3822231
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۸ - ۰۱:۵۷

مقابله امام جعفرصادق(ع) در برابر جریان مهدی‌سازی؛ عصر ناآرام امام

گروه معارف ـ نویسنده کتاب «جعفر بن محمد(ع)؛ امام صادق(ع)» با بیان اینکه  در زمان امام صادق(ع) مسئله مهدویت، بسیار بارز است، گفت: در زمان ایشان از نفس زکیه ـ یعنی محمد پسر عبدالله پسر حسن مثنّی ـ به عنوان مهدی موعود نام می‌بردند و یکی از مبارزات شدید امام جعفرصادق(ع) با این افکار بود.

مقابله امام جعفر صادق(ع) در برابر جریان مهدی‌سازی/عصر ناآرام امام

کتاب «جعفر بن محمد(ع)؛ امام صادق(ع)» یکی از آثار مرضیه محمدزاده پژوهشگر تاریخ اسلام است که در سال 93 توسط انتشارات دلیل ما انتشار یافت. این کتاب در 1056 صفحه به زندگانی امام ششم ما شیعیان اختصاص دارد. 

یکی از ویژگی‌های این اثر جامعیت آن نسبت به دیگر آثار در این زمینه است. متن زیر مصاحبه ایکنای خوزستان با نویسنده این اثر به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) است.

مرضیه محمدزاده پژوهشگر تاریخ اسلام و مؤلف کتاب «جعفر بن محمد(ع)؛ امام صادق(ع)» در گفت‌وگو با ایکنا از خوزستان، درباره این اثر گفت: این کتاب در دو فصل تنظیم شده که فصل نخست آن مسائل تاریخی زندگانی امام صادق(ع) مطرح می‌شود و بخش دوم زندگانی معرفتی امام را تبیین کرده است.

به دلیل اینکه امام صادق(ع) رئیس مذهب تشیع هستند، کتاب‌های زیادی درباره ایشان نسبت به دیگر ائمه(ع) ـ به جز امام علی(ع) و امام حسین(ع) و امام عصر(ع) ـ  نوشته شده و به خصوص درباره مسائل فقهی نقل شده از ایشان مطالب زیادی وجود دارد.

ویژگی کتاب «جعفر بن محمد(ع)؛ امام صادق(ع)» این است که به همه ابعاد زندگی امام صادق(ع) می‌پردازد. در آغاز کتاب مسائل تاریخی زندگی ایشان؛ شامل تولد، مادر، خصوصیات، سیره عملی، حاکمان معاصر و ... را دربرمی‌گیرد. تفاوت عصر امام صادق(ع) با دیگر ائمه این است که در دوره ایشان حکومت عوض می‌شود؛ یعنی امام جعفر صادق(ع) دوران حکومت اموی و پس از آن سقوط آن را شاهد است و روی کارآمدن عباسیان را دیده است.

گرچه حکومت عباسیان از ابتدا قدرتمند نبود، اما از زمان منصور دوانیقی تقریبا قدرت بنی‌عباس اوج می‌گیرد و عکس آن زمان که قدرت امویان رو به افول بود، عباسیان در حال قدرت گرفتن بودند.

قیام‌های مختلفی در زمان امام صادق(ع) رخ می‌دهد. یکی از آنها قیام ابومسلم خراسانی است که در راستای حکومت بنی عباس قیام می‌کند و قدرت را به عباسیان می‌دهد. همچنین قیام‌هایی از علویان را نیز در این دوره شاهدیم. مثلا قیام زید پسر امام سجاد(ع) که در دوره اموی رخ می‌دهد. این قیام خیلی مهم است. در عصر عباسیان نیز دو قیام مهم داریم که یکی نفس زکیه و دیگری ابراهیم شهید است که هر دو از نسل حسن مثنّی هستند.

می‌خواهم بگویم عصر امام صادق(ع) عصر آرامی نیست. فکر نکنید در ابتدای امامت امام صادق(ع) امویان قدرت نداشتند؛ در آن موقع هشام‌بن عبدالملک حکومت می‌کرد که در همان دوره زید به شهادت می‌رسد؛ اما بعد حکومت امویان رو به ضعف می‌گذارد، سپس عباسیان بر سرکار می‌آیند. در این دوره قیام فرزندان امام حسن(ع) رخ می‌دهد و عباسیان قتل عام فجیعی را به وجود می‌آورند. آنها به نام علویان بر سر قدرت می‌آیند اما در قتل فرزندان حضرت زهرا(س) نقش مستقیمی دارند.   

ما در زمان امام صادق(ع) مسئله مهدویت را داریم. از زمان مختار که فرقه کیسانیه در مقابل علویان درست شد بحث از مهدی(عج) رواج پیدا کرد. چرا که مختار به محمد حنفیه لقب مهدی داد و گفت مهدی امت اوست. پس از آن مهدی‌سازی در تاریخ شروع شد. در عصر امام صادق(ع) مسئله مهدویت خیلی بارز است؛ به طوری که از نفس زکیه ـ یعنی محمد پسر عبدالله پسر حسن مثنّی ـ به عنوان مهدی موعود در دوره امام نام می‌بردند. حالا ببینید امام صادق(ع) چقدر باید زحمت می‌کشیدند تا نشان دهد مهدی(عج) ایشان نیست و اصلا عصر، عصر ایشان نیست. یکی از مبارزات شدید امام جعفرصادق(ع) مقابله با این افکار بود.

یکی از تفاوت‌های این کتاب با سایر کتاب‌ها این است که جامع ابعاد مربوط به زندگانی امام صادق(ع) است و در آن تلاش کرده‌ام به دور از تحریفات کار کنم. ممکن است برخی آثار مهدویت را از نگاه امام صادق(ع) بررسی کرده باشند، برخی به قیام‌های دوره امام، برخی به فقه ایشان و ... پرداخته باشند؛ اما کتاب «جعفر بن محمد(ع)؛ امام صادق(ع)» که کتاب قطوری است، هر چه درباره امام صادق(ع) است، به دور از تحریفات در خود جای داده است.  

یکی دیگر از مسائل دوره امام صادق(ع)، جریان غلو بود. غالیان در این دوره بسیار رونق داشتند و امام باید جلوی آنها می‌ایستادند و از گسترش آن جلوگیری می‌کردند. گاهی اوقات این افراد امام صادق(ع) را خدا می‌دانستند یا می‌گفتند از غیب خبر دارد که امام به آنها پاسخ می‌داد و می‌گفت من بنده خدا هستم و علمی به غیب ندارم و با مثال‌های بسیار زیبایی به آنها پاسخ می‌دادند. ایشان حتی در تبیین این مسئله که غیب نمی‌دانند برای آنها مثال ساده‌ای آوردند و گفتند: «به من و دو نفر از عموزادگانم ارث مشترکی رسید و آن زمینی بود که میان خود تقسیم کردیم. زمین خشک نصیب من شد و دو قسمت حاصلخیز آن نصیب عموزادگان من. اگر علم غیب می‌دانستم قسمت بهتر نصیب من می‌شد.»

محمدزاده همچنین درباره اوضاع فرهنگی دوره امام صادق(ع) گفت: امام صادق(ع) مکتبی را ساخت که از زمان امام سجاد(ع) شروع شد. امام سجاد(ع) شاگردانی را تربیت کردند که بعدها در دوره امام باقر و امام صادق(ع) پرورش یافتند. این مکتب در دوره امام صادق(ع) وسعت یافت به طوری که وقتی امام در مسجدالنبی(ص) می‌نشستند، جمعیت تا بیرون از مسجد نیز به شنیدن سخنان امام(ع) می‌آمدند و این افراد دانشمندان آن عصر بودند. افرادی مثل ابان‌بن تغلب، ابوبصیر اسدی، ابوبصیر مرادی، جابرن حیان و ... که سخنان امام را نوشته و آن را ثبت می‌کردند.

علاوه بر غُلات، نحله‌های فکری دیگری مثل مفوضه و زنادقه نیز در دوره امام صادق(ع) فعالیت می‌کردند. یک نکته دیگر این است که در آن دوره سخنان بزرگان ادیان دیگر ـ نه فقط شیعه یا اهل سنت ـ نیز رواج داشت؛ اما سخنان امام صادق(ع) موجب جذب این بزرگان نیز شده بود.

در زمان امام صادق(ع) مسأله عقل، علم و حکمت خیلی مطرح است.  در این دوره است که شاگردان امام صادق(ع) مثل هشام بن حکم امامت را به طور عقلی ثابت می‌کنند. امام، توحید را با صورت بندی‌های خاص برای جامعه علمی تبیین می‌کنند و دیگر مباحث اعتقادی مثل نبوت، معاد و مباحث حجت را برای جامعه علمی آن روز تبیین عقلی می‌کنند. در این دوره است که از عصمت و علم لدنی امام صحبت می‌شود. شاخه‌های مختلف علوم؛ حدیث، تفسیر و علم کیمیا در عصر امام صادق(ع) مطرح می‌شود.

امام صادق(ع) در عصر خود با صوفیان نیز مواجه بوده و گفت‌وگوهایی داشته‌اند. ایشان سخنان زیبایی درباره مسئولیت‌ های اجتماعی، فرهنگی و ... دارند. کلمات قصاری از امام باقی مانده که می‌درخشند و تقریبا در همه موضوعات است. نامه‌های فراوانی از ایشان برجای مانده که حائز اهمیت‌اند.

انتهای پیام

 

captcha