انتشار آخرین شماره «خردنامه صدرا»/ بررسی لوازم توسعه فلسفه از نظر رهبری
کد خبر: 3823389
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۰

انتشار آخرین شماره «خردنامه صدرا»/ بررسی لوازم توسعه فلسفه از نظر رهبری

گروه اندیشه ــ نودوپنجمین شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «خردنامه صدرا»، به صاحب امتیازی بنیاد حکمت اسلامی صدرا و مدیرمسئولی آیت‌الله سیدمحمد خامنه‌ای منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ در این شماره از فصلنامه علمی ـ پژوهشی «خردنامه صدرا»، مقالاتی با عناوین «نقد و بررسی ادله ابتکاری حکیم سبزواری بر حرکت جوهری» نوشته حسینعلی شیدان‌شید و محمدهادی توکلی؛ «بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا» نوشته سیدمحمد اسمعیل سیدهاشمی و سیدمحمدجواد سیدهاشمی، «بایدها و نبایدهای فلسفه اسلامی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری» تالیف محمد رحمانی‌گورجی و فاطمه مسجدی؛ «مقایسه چگونگی کلام الهی از نظر متکلمان و ابن عربی» نوشته زهره معصومی و فاطمه محمد؛ «تحقیق و بررسی نظر نهایی ملاصدرا در باب معنای «اعتباریت ماهیت»»، به قلم سیدشهریار کمالی‌سبزواری؛ «خاستگاه اختلافات مبنایی در علت غایی» نوشته یاسر طاهررحیمی و موسی ملایری و «علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (از نظر ملاصدرا)» تالیف مریم حیدری و حمیدرضا آیت‌اللهی منتشر شده است.

 لوازم توسعه فلسفه از دیدگاه رهبری

در چکیده مقاله «بایدها و نبایدهای فلسفه اسلامی مبتنی بر اندیشه مقام معظم رهبری» می‌خوانیم این پژوهش با الگو قرار دادن سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی به بررسی اندیشه‌های ایشان در فلسفه اسلامی و لوازم توسعه و تعمیق آن پرداخته و در تلاش است با استفاده از روش نظریه‌پردازی داده بنیاد، الگوی توسعه و تعمیق فلسفه اسلامی را بر مبنای بیانات و دیدگاه‌های رهبر معظم انقلاب تدوین و ارائه کند. در این پژوهش، بیانات، خطبه‌ها، پیام‌ها، احکام و فرمان‌ها و مصاحبه‌های امام خامنه‌ای طی سال‌های 1363 تا 1397 مورد مطالعه قرار گرفته و با استفاده از سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی در روش نظریه‌پردازی داده بنیاد، 111 کد/مفهوم، 24 مقوله و چهار بعد به دست آمده است. در بخش نتایج، ضمن ارائه الگوی پارادایمی حاکم بر مقوله‌ها، با استفاده از یافته‌های پژوهش به سوالات اولیه نیز پاسخ داده شده است.

مقایسه کلام الهی از نظر متکلمان و ابن عربی

نویسنده مقاله «مقایسه چگونگی کلام الهی از نظر متکلمان و ابن عربی» در طلیعه نوشتار خود آورده است حادث یا قدیم بودن کلام الهی از مباحثی است که معتزله و اشاعره به آن پرداخته و عرفا آن را نفس الرحمان الهی گرفته اند که نه قدیم است و نه حادث. در نوشتار حاضر بحث بر سر چگونگی دریافت وحی توسط نبی است که این کلام الهی برغم حادث یا قدیم بودن آن، چگونه در قالب الفاظ به ظهور میرسد. برخی از معتزله آن را از جنس اصوات و الفاظ دانسته اند و گروهی از اشاعره آن را حقیقتی نفسانی تلقی کرده اند که اصوات و الفاظ حاکی از آن هستند. ابن عربی بین کتاب الله و کلام الله فرق قائل شده و اختلاف در عربی و عجمی بودن را به کتاب نسبت میدهد نه کلام الله، و الفاظ قرآن کریم را کلام خدا میداند نه کلام رسول، و نزول آن بر قلب پیامبر(ص) را بصورت زبانی میداند، یعنی پیامبر(ص) قرآن را با همین حروف و کلمات عربی دریافت میکند و خودش در آن دخل و تصرفی ندارد. قونوی نیز در شرح آن گفته که صورت وجودی عینی قرآن مانند صورت ادارکی آن است، پس قرآن نور بالذات است.

مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم

نویسنده مقاله «بررسی مقایسه یی چیستی زمان و حدوث زمانی عالم از نظر فخر رازی و ملاصدرا» در طلیعه نوشتار خود آورده است یکی از مهمترین مباحثی که قبل از بیان دلایل حدوث یا قدم زمانی جهان باید مورد توجه قرار گیرد، این است که مراد از حدوث و قدم زمانی از نظر متکلمان و فلاسفه چیست؟ این نیز به نوبه خود مبتنی بر سوال دیگری است که زمان از نظر این دو گروه به چه معناست؟ فخر رازی با تسلط بر نظریات کلامی و فلسفی و با روشی انتقادی، به تحلیل و مقایسه دیدگاه متکلمان و فلاسفه درباره حدوث و قدم زمانی عالم و دلایل آنان اقدام نموده و ریشه‌ها و مبادی تصوری و تصدیقی طرفین را نقد کرده است. او تفسیر متکلمان از زمان و حدوث زمانی را باطل می‌داند، همچنین تعریف زمان به مقدار حرکت و کم متصل را که فلاسفه مطرح کرده‌اند ناصحیح شمرده و بر خلاف مشهور، زمان را کم منفصل دانسته است. وی بر خلاف سایر متکلمان، در حادث زمانی بودن عالم عقول و مجردات تردید دارد. اما صدرالمتالهین با نقد نظر متکلمان و فلاسفه پیشین، تلاش می‌کند افلاطون، ارسطو و سایر حکمای یونانی و پیروان ادیان را همرای خود نشان دهد، در حالی‌که تفسیر وی از حدوث زمانی و نیز مبانی فلسفی وی با چنین وحدتی سازگار نیست، چراکه مفهوم حدوث زمانی صدرایی مبتنی بر اصالت وجود و حرکت جوهری است که نه در فلسفه یونان مورد بحث بوده و نه متکلمان اسلامی فهمی از آن داشته‌اند. در این مقاله به ارزیابی دلایل حدوث یا قدم پرداخته نشده بلکه چیستی حدوث یا قدم زمانی از نگاه این دو متفکر بررسی شده است. به نظر ما اشکال مشترک فخر رازی و ملاصدرا به متکلمان و فلاسفه مشاء، در تفسیر آنان از زمان و حدوث زمانی است و تفاوت نظر این دو محقق نیز در تفسیر خود آنان از چیستی زمان و حدوث زمانی است.

خاستگاه اختلافات مبنایی در علت غایی

نویسنده مقاله «خاستگاه اختلافات مبنایی در علت غایی» در چکیده نوشتار خود آورده است جایگاه ممتاز بحث از علت غایی بر اهل اندیشه پوشیده نیست. اهمیت این مسئله به حدی است که بزرگانی مانند ابن سینا و ملاصدرا آن را افضل اجزاء حکمت دانسته‌اند. در عین حال، اختلافات مهمی در این مبحث میان موافقان و منکران وجود دارد. در فلسفه اسلامی مباحث علت غایی عمدتا معطوف به پاسخ اشکالات وارده بوده است، در حالی‌که در فلسفه معاصر غرب بحث از علت غایی تا حد زیادی بی اهمیت و زائد تلقی می‌شود. چه حکمای اسلامی و چه فلاسفه ارسطویی، کمتر به زمینه‌ها و ریشه‌های بنیادین اثبات یا انکار علت غایی پرداخته‌اند؛ حال آنکه تا بنیادها مورد تحلیل قرار نگیرد، در روبناها توافقی حاصل نمی‌شود. در این مقاله سعی شده با کنکاش در مبادی تصوری و تصدیقی علت غایی، به روشی تحلیلی، عمده‌ترین ریشه‌های اختلاف در این مبحث احصا و مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد تا قضاوت در باب روبناها آسانتر شود. این موارد عبارتند از: «نسبت علت فاعلی و غایی»، «مصدر ایجاد حرکت»، «قوه و استعداد»، «ذاتگرایی و صورت نوعیه».

علیت طبیعی و متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا معنوی

در چکیده مقاله «علیت طبیعی، علیت متافیزیکی؛ اشتراک لفظی یا اشتراک معنوی (از نظر ملاصدرا)» می‌خوانیم علیت یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که در طول تاریخ سیر تحول معنایی گسترده‌ای را تجربه کرده است. این معنا گاهی در قالب تبیین تجربی و گاهی در قالب تبیین فلسفی دیده می‌شود. گستردگی این تحول، برخی متفکران را به این باور سوق داده که شکاف معنایی عمیقی میان علیت متافیزیکی و علیت طبیعی وجود دارد و رابطه میان آن دو تنها از نوع اشتراک لفظی است. گسترش این باور در میان برخی فلاسفه و دانشمندان سبب شده است هرگونه همسخنی و هم‌اندیشی میان آنها غیرممکن تلقی شود و در نتیجه، راه تمام مطالعات تطبیقی در این دو حوزه بطور کامل مسدود گردد. علیرغم اینکه حتی برخی از پیروان حکمت متعالیه نیز بر این باورند، اما مبانی فلسفی ملاصدرا هرگونه مرز و شکاف میان این دو حوزه را از میان برچیده و آنها را ذیل یک معنا قرار می‌دهد. بر این اساس، می‌توان گفت علیت طبیعی صورت تنزل یافته علیت متافیزیکی است و از این رهگذر هم اندیشی و تعامل و تقرب میان این دو حوزه، گریزناپذیر خواهد بود».

انتهای پیام

captcha