به گزارش ایکنا؛ در این شماره از مجلّه علمی ـ پژوهشی «فلسفه و کلام اسلامی» مقالاتی با عناوین «تبیین لذت خیالی از دیدگاه صدرالمتالهین» نوشته نفیسه الهیخراسانی، سیدمرتضی حسینیشاهرودی و عباس جوارشکیان؛ «اصالت وجود از منظر محقق خفری» تالیف غلامرضا بنان و علیمحمد ساجدی؛ «دفاع از روانگرایی در چیستی شاهد» به قلم محمدعلی پودینه و منصور نصیری؛ «تقریر انسانشناسانه اعتباریات بر اساس ماجرای هبوط انسان از منظر علامه طباطبایی» نوشته ابراهیم راستیان، محمد بیدهندی و فروغالسادات رحیمپور؛ «تبیین علم بلامعلوم خداوند در سایۀ کشف انسان از استحالۀ اجتماع نقیضین براساس نظر میرزا مهدی اصفهانی» نوشته رضا رهنما؛ «منطق ابهری در زبدة الحقائق» تالیف مهدی عظیمی؛ «مفهوم متافیزیکی فرارویدادگی و زندگی پس از مرگ (در تأثیر فرارویدادگی حالات ذهنی بر حالات مغزی ـ عصبشناختی بر مسئلۀ امکان زندگی پس از مرگ)» به قلم مهدی غیاثوند و «عشق مجازی: چیستی و چرایی عشق مجازی در عرفان اسلامی (از ابتدا تا پیش از ابن عربی)» تالیف زهرا کلهر و رضا الهیمنش منتشر شده است.
تبیین لذت خیالی از دیدگاه صدرالمتالهین
در چکیده مقاله «تبیین لذت خیالی از دیدگاه صدرالمتالهین» آمده است در مقاله حاضر، با استناد به نظریات صدرالمتألهین، ضمن تبیین فلسفی لذت به امر وجودی بهعنوان صفت کمالیۀ وجود و مساوقت با آن و تعریف خیال به امری مجرد، لذت خیالی بسط داده میشود تا اهمیت و جایگاه این لذت در قیاس با لذات دیگر روشن گردد. در ادامه، پس از بیان شروط رؤیت و تعریف آن مبتنی بر غایت انکشاف حقیقت هر موجودی، اثبات میشود که صور خیالی همانند صور حسی، بیهیچ تفاوتی مورد ابصار و ادراک قرار میگیرند و به دلیل حرکت جوهری، ادراک صور خیالی موجب استکمال نفس میشود که این استکمال به انکشاف نفس میانجامد و این خود لذتی مبنی بر رسیدن به غایتی را دربردارد. در نهایت، تبیین میشود که لذت درک صور خیالی بهدلیل بهره بیشتری از وجود، لذتی تامتر و کاملتر از لذایذ محسوس است که تنها صاحبان نفوس عالیه، بهدلیل اشتغال کمتر به محسوسات، مشمول برخورداری از این لذت وافر خواهند بود.
اصالت وجود از منظر محقق خفری
نویسنده مقاله «اصالت وجود از منظر محقق خفری» در طلیعه نوشتار خود آورده است محور نظام فکری حکمت متعالیه بر مبحث وجود بهویژه اصالت وجود میچرخد. نظری که اکنون در مجامع علمی ـ فلسفی مشهور است، این است که اصالت وجود از ابداعات ملاصدرا است. سؤالی که جستار حاضر دنبال میکند، این است که آیا اصالت وجود، ریشه در آرای فیلسوفان گذشته دارد یا خیر؟ در صورت صحت شق اوّل، نقش و سهم فیلسوفان قبل از ملاصدرا در پیریزی این بنای رفیع چه مقدار است؟ ما در این نوشتار با بیان هشت استدلال از محقق خفری که بر محال بودن خروج ماهیت از حالت امکان بدون وجود، تحقق حمل شایع صناعی، محال بودن وجودِ مفهوم بدون مصداق، عدم امکان اخذ مفهوم وجود از ماهیت، عدم امکان انطباق اشتراک معنوی مفهوم وجود بر ماهیات، تشکیک در وجود، منشأ اتصاف ماهیت به وجود و علت تحقق اشیای خارجی، مبتنی است، درمییابیم که این اندیشمند مبحث اصالت وجود را قبل از ملاصدرا، بیان و بر آن برهان اقامه نموده است.
دفاع از روانگرایی در چیستی شاهد
در طلیعه نوشتار «دفاع از روانگرایی در چیستی شاهد» میخوانیم یکی از مفاهیم مهم در معرفتشناسی، مفهوم شاهد است. شاهد دلیلی است که نشاندهندۀ صدقِ گزارهای است که متعلقِ گرایش باوری شناسا است. در این مقاله میخواهیم به چیستی شاهد بپردازیم. سه دیدگاه مهم در مورد چیستی شاهد وجود دارد: روانگرایی، گزارهگرایی واقعنما و گزارهگرایی غیرواقعنما. در این مقاله، پس از طرح و بررسیِ ادلۀ دیدگاههای سهگانه در چیستی شاهد، به این نظر رسیدیم که ادلۀ قویتری به نفعِ روانگرایی وجود دارد و استدلالهایِ گزارهگرایان تمام نیست؛ ازاینرو به نظر میرسد که شاهد عبارت از حالات ذهنی غیرواقعنمایِ شناسا است.
تقریر انسانشناسانه اعتباریات بر اساس ماجرای هبوط انسان
نویسنده مقاله «تقریر انسانشناسانه اعتباریات بر اساس ماجرای هبوط انسان از منظر علامه طباطبایی» در چکیده نوشتار خود آورده است هبوط انسان ماجرای یک شخص خاص نیست که در تاریخ رخ داده است، بلکه فرایند ورود انسان به حیات دنیایی است. علامه طباطبایی با تبیین تمایز ماجرای هبوط و خلقت ارضی انسان و بیان چیستی و علل هبوط انسان به دنیا، منشأ و مراحل شکلگیری اعتباریات انسانی را تقریر میکند. محوریترین سؤال این مقاله پیرامون نسبت هبوط انسان با اعتباریات است که از منظر علامه طباطبایی، حقیقت هبوط به معنای ورود به عالم اعتباریات است؛ اعتباریاتی که نقش اساسی در شکلگیری اجتماع و همچنین نقش انکارناپذیری در رشد و تعالی انسانها دارد. براساس ماجرای هبوط که همان توجه انسان به کثرت و غفلت از وحدت است، پندار استقلالی انسان و به تبع آن، توجه به بدن و نیازهای حیوانی شکل میگیرد و ذیل توجه به نیازهای دنیایی و احکام هستیشناسانۀ آن، اعتباریات متحقق میشود. در نهایت، پس از توبه، انسان در فرایند هبوطی قرار میگیرد که همراه با تشریع اعتبارات دینی و جدا شدن راه سعادت از راه شقاوت برای انسان است.
تبیین علم بلامعلوم خداوند در سایۀ کشف انسان
در طلیعه نوشتار «تبیین علم بلامعلوم خداوند در سایۀ کشف انسان از استحالۀ اجتماع نقیضین براساس نظر میرزا مهدی اصفهانی» آمده است استحالۀ اجتماع نقیضین یکی از پایهایترین بدیهیات اولیه به شمار میرود. میرزا مهدی اصفهانی با نگاهی متفاوت به بداهت این قضیه، به تبیین علم بلامعلوم در دایرۀ علم انسان پرداخته و معتقد است میتوان از علمی سخن گفت که معلوم آن هیچ نوع تحققی در هیچ موطنی ندارد. او با تکیه بر این علم و آیه قرار دادن آن، علم خدای متعال پیش و پس از خلقت را علمی تفصیلی و بدون معیت معلومات میداند. در نتیجه، ذات پروردگار را از هر گونه تقرر معلومات به هر نحوۀ ممکن اعم از اجمالی و تفصیلی، تنزیه میکند. بر این اساس میتوان گفت نظریۀ علم بلامعلوم میرزا مهدی اصفهانی در صورتی که چالشهای پیش روی خود را بهدرستی حل نماید، رقیبی برای نظریۀ ثابتات ازلی معتزله، اعیان ثابته عارفان و نیز نظریۀ علم اجمالی در عین کشف تفصیلی ملاصدرا است.
مفهوم متافیزیکی فرارویدادگی و زندگی پس از مرگ
در چکیده مقاله «مفهوم متافیزیکی فرارویدادگی و زندگی پس از مرگ (در تأثیر فرارویدادگی حالات ذهنی بر حالات مغزی ـ عصبشناختی بر مسئلۀ امکان زندگی پس از مرگ)» میخوانیم این مقاله تلاشی است در جهت تحلیل مفهوم فرارویدادگیِ نفس بر بدن (یا حالات مغزی ـ عصبشناختی) و بررسی تأثیر اذعان به چنین رابطهای میان نفس و بدن بر مسئلۀ زندگی پس از مرگ. مدعای این مقاله این است که مفهوم فرارویدادگی (که اجمالاً به معنای تأکید بر همتغییری، وابستگی هستیشناختی و بیطرفی نسبت به تحویلپذیری است)، فاقد توان تبیینی کافی برای صورتبندی فیزیکالیستی مسئله رابطۀ نفس و بدن است. از این روی، حداکثر میتواند شاخصههایی را در توصیف رابطۀ آنها در اختیار نهد. شاخصههایی که از یک سو با نسخههایی از زندگی پس از مرگ که مبتنی بر دوگانهانگاری افلاطونی ـ دکارتی باشند، ناسازگاری دارد و از سوی دیگر، صرفاً دلالت فیزیکالیستی نداشته و افزون بر نسخههایی از زندگی پس از مرگ که با فیزیکالیسم سازگارند، با نسخههای یگانهباورانه و البته غیرفیزیکالیستی و غیرتحویلی نیز سازگارند.
عشق مجازی: چیستی و چرایی عشق مجازی در عرفان اسلامی
نویسنده مقاله «عشق مجازی: چیستی و چرایی عشق مجازی در عرفان اسلامی (از ابتدا تا پیش از ابن عربی)» در چکیده مقاله خود مینویسد در متون عرفانی، عشق مجازی محبت شدیدی است که متعلق آن فردی از نوع انسان است. این عشق، تمام توجه عاشق را به معشوق معطوف میدارد؛ به گونهای که عاشق جز معشوق نمیبیند و خواسته و ارادهای جز وصال و رضای او ندارد. پژوهش کتابخانهای پیش رو که با توصیف، تحلیل و نقد تدوین شده است، به چیستی عشق مجازی و چرایی ظهور و تأثیر آن در آثار عارفان مسلمان از ابتدای ظهور تصوف تا پیش از ابن عربی میپردازد؛ آنگاه با بررسی تأثیر ابن عشق در مراحل مختلف سلوک عرفانی به این نتیجه میرسد که بر اساس دیدگاه کارکردگرایانه، عشق مجازی سبب لطافت درون و آن نیز عامل ورود به سلوک عرفانی است؛ در اوایل سلوک، عشق مجازی آزمونی برای سنجش میزان پایبندی سالک به شریعت است؛ شریعتی که شاهراه طریقت است. در اواسط سلوک، عشق مجازی سبب گذر سالک از کثرات به وحدت است. برای عارف واصلی که به مقام جمع الجمعی رسیده، عشق مجازی سبب تعدیل عشق ربانی و آنگاه راه یابی او از مقام فنا به مقام بقاست. در نهایت سالک میتواند در هر مرحله از مراحل سلوک عرفانی عشق مجازی را تجربه کند که به لحاظ ماهوی و دلیل ظهور متمایز از مقامات مافوق و مادون است.
انتهای پیام