سعید ابوطالب، کارگردان، مستندساز و نماینده اسبق مجلس در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره توجه به موضوع خانواده در تلویزیون گفت: رسانههای غربی و حتی شبکههای تلویزیونی غرب به سمت موضوعات خانواده روی آوردهاند و حتی این موضوع در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی موضوع مهمی است. اما در ایران متأسفانه کمتر به این موضوع پرداختهایم، به این معنی که در ایران بسیاری از شخصیتهای خوب یا بد فیلم، خانواده ندارند. اما در رسانههای غربی، حتی بدمنها هم خانواده دارند و حرمت خانواده را حفظ میکنند و این موضوع به فیلمنامهنویسی ما و محتوای محصولاتی که برای تلویزیون و سینما ساخته میشود، برمیگردد.
وی افزود: محتوا را فیلمنامه تعیین و ساختار فیلم را کارگردان مشخص میکند. در مرحله اول که فیلمنامه نوشته میشود، متأسفانه نویسندگان خیلی به این موضوع توجه نمیکنند، به این دلیل که یا سفارشی کار میکنند یا اینکه به گیشه نگاه میکنند و همین امر سبب شده است از مؤلفههای اصلی، روابط انسانی و شخصیتهای اجتماعی که خانواده هم شامل آن است، غافل شوند.
ابوطالب ادامه داد: مسئله مهمتر این است که امروز هرچه میگذرد، تنوع در رسانههایی مانند تلویزیون، شبکه نمایش خانگی، شبکه ماهوارهای، سینما، تئاتر و شبکههای اجتماعی باعث شده است، رسانهها به سمت تخصصی شدن پیش بروند و این رسانهها مخاطبان خاص پیدا میکند و هر کدام از اینها مخاطب متفاوتی دارند. مثلاً مخاطب سینما با مخاطب تئاتر دوگونه مختلف مخاطب هستند و به همین میزان، نحوه جذب مخاطب آنها هم متفاوت است. مثلاً تلویزیون یک رسانه عمومی است و همه گونه مخاطبی دارد، زیرا تلویزیون سالها در خانههای مردم بوده است.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر قرار باشد در مورد موضوعات مهمی چون خانواده صحبت کنیم، بهتر است از رسانههایی مانند تلویزیون که فراگیری بیشتری دارند، استفاده کنیم. زیرا مجموعههایی در سینما، تئاتر یا فضای مجازی نمایش داده میشوند، ممکن است مخاطب خاصی داشته باشند و یا هدف خاصی را از تولید محتوا پیگیری کنند و هدفشان با مخاطب خاصشان روشن باشد و ممکن است آنجا ما انتظار چندانی نداشته باشیم، ولی در تلویزیون، چون مخاطب عمومی است، بنابراین به موضوع خانواده توجه بیشتری دارد.
ابوطالب در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه در رسانههایی مانند تلویزیون و سینما و ... چه اندازه به سبک زندگی مورد نظر رهبری توجه میشود، بیان کرد: رسانهای مانند تلویزیون وظایف و اهداف خاصی را برای مخاطبان خاص خود دارد و چون تلویزیون در ایران وابسته به حکومت و نظام جمهوری اسلامی بوده و محل درآمد نیز از بیت المال است، بنابراین به همه مردم مربوط میشود؛ از این رو باید به موضوعات بنیادین اخلاقی و معرفتی بپردازد.
وی ادامه داد: در سینما مخاطب عمومی نیست و براساس انتخاب خود فیلم را میبیند و وقت و هزینه برای آن صرف میکند. در سینمای سالهای اخیر، هم مشکل فقر محتوا و هم موضوع وجود دارد، به این معنی که یکسری فیلمهای کمدی ساخته میشود که دارای قصههای دم دستی بوده و برخی از فیلمها نیز سفارشی هستند، البته نمیخواهم درباره خوب یا بد بودم این موضوع صحبت کنم، اما به هر حال فیلمهایی هستند که سفارشی بوده و برای آن هم هزینه و هم تبلیغات میشود و برخی از فیلمها نیز مربوط به نوعی از سینما است که زمانی به آن سینمای متفاوت، آوانگارد و مستقل گفته میشد که در حال حاضر چیزی از آن وجود ندارد، به جهت اینکه این نوع سینما برگشت مالی نداشته و مخاطب کمی دارد و فیلمسازهای کمی به این سمت میروند.
این کارگردان در ادامه با بیان اینکه کمتر فیلمی ساخته میشود که موضوعات آن اخلاقی و معرفتی و دینی باشد، گفت: اگر یک فیلمساز به سمت کارهای سفارشی نرود، کار گیشهای خواهد کرد و همین امر سبب میشود توجه به موضوعات اخلاقی، معرفتی و اساسی را از دست بدهیم. اگر چه در ظاهر این فیلمها نیز اشاراتی به موضوعات مهم اخلاقی دارند، اما در همین سطح میمانند و این به دلیل ممیزی است که ملاحظه مسائل هنجاری را هم میکنند.
وی در ادامه به رواج خشونت در فیلمهای سینمایی پرداخت و گفت: برخی از فیلمهای اجتماعی، قصه جذابی دارند و مخاطب به همین دلیل به سینما میرود و این فیلم گردش مالی خوبی هم دارد و ممکن است سازندگان دنبال هنجار اجتماعی نباشند، اما ارزشهایی در آن مانند خانواده، روابط انسانی و اجتماعی و ... توجه قرار گرفته و معلوم است که برای نویسنده، کارگردان و فیلمساز اهمیت داشته است، اما در سینمای ایران، کمتر از مایههای هنجاری در آن میبینیم. یکی از اتفاقاتی که در سینمای ایران رخ داده، برای تنوع دادن به محصولات سینمایی و دور شدن از فیلمهای کمدی و ...، به فیلمهایی روی آوردهاند که خشونت را به تصویر میکشد و این مواقعی برای جذب مخاطب و گاهی برای متفاوت نشان داده شدن کارگردان و فیلمساز است که میخواهد بگوید من با حاکمیت فاصله دارم و مجیزگوی دولت و حاکمیت نیستم. هر چند این فیلمها اشاراتی هم به واقعیتهای جامعه دارند، اما این موضوع ترویج و بازتولید و تکرار میشود.
ابوطالب در پایان گفت: معتقد نیستم که فیلمهایی مانند «ابد و یک روز» نباید ساخته شود، بلکه تکرار آن خوب نیست؛ جامعه مورد نظر در این سبک کارها، همه جامعه نیست و هزاران موضوع دیگر وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
انتهای پیام