به گزارش
ایکنا؛ در این شماره از پژوهشنامه علمی ـ پژوهشی «پژوهشنامه تاریخ اسلام» مقالات «مواضع سیاسی ـ نظامی پیامبر در مواجهه با مسیحیان جزیرهالعرب» نوشته حسین علی بیگی، شهرام یوسفیفر و عثمان یوسفی؛ «بررسی نزاع گفتمانها بر سر معانی سیاسی ـ مذهبی در معجم الصحابهی بغوی (مطالعۀ موردی روایات راجع به خلفای راشدین)» تالیف زهره باقریان، محمدعلی چلونگر و اصغر منتظرالقائم؛ «رویکرد قرونوسطایی گاردنر در معرفی پیامبر اسلام» به قلم یاسمن یاری و علیمحمد ولوی؛ «بررسی گرایش مذهبی دولت شیعی ادریسیان» تالیف سعید کاظمی و محمدرضا بارانی؛ «شالودههای دینی و نظام حکومتی جامعۀ فرارود پیش از اشغال منطقه توسط روسها» نوشته عبدالله متولی؛ «اسکندربیک ترکمان و آیهنگاریاش در عالمآرای عباسی» تالیف عظیمه پاینده و علیاکبر جعفری منتشر شده است.
مواضع پیامبر(ص) در مواجهه با مسیحیان
در چکیده مقاله «مواضع سیاسی ـ نظامی پیامبر در مواجهه با مسیحیان جزیرهالعرب» آمده است جاذبههای بازرگانی جزیرهالعرب باعث جذب شماری از پیروان ادیان الهی در نواحی یمن، نجران، شمال شبهجزیره و بهصورت پراکنده، عمان شده بود. در بحرین نیز، برخی از قبایل عرب به مسیحیت گرویده بودند. ظهور اسلام روابط جدیدی را با جماعات مسیحی ایجاب کرد و تعاملات تازهای را با ایشان تحت نظمی متفاوتتر از قبل در شبهجزیره پدید آورد. بنا به رویکردهای متفاوتی که جماعات مسیحی در برابر حکومت اسلامی اتخاذ میکردند، مواضع سیاسی و نظامی پیامبر(ص) نیز آشکارا متفاوت میشد. در این پژوهش، مواضع و راهبردهای سیاسی و نظامی دورۀ پیامبر نسبت به جوامع مسیحی شبهجزیره بررسی خواهد شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که چرا در برخی مواضع این دوره، نسبت به مسیحیان تنوع دیده میشود. برای پژوهش این موضوع با روش مطالعات تاریخی، منابع مربوط مطالعه و دادههای مربوط، بهمنظور سنجش فرضیهها و آزمون متغیرهای دخیل در موضوع، جمعآوری شد. یافتههای پژوهش بیانگر این است که در دورۀ پیامبر، سیاستهای تعامل یا تقابل با مسیحیان بر اساس احکام قرآن و نیز نوع رفتار مسیحیان شکل میگرفت. بر این اساس، مسیحیان جنوب و غرب شبهجزیره، که به برتری پیامبر گردن نهادند، با پرداخت جزیه از آزادیهای دینی و مذهبی برخوردار شدند و نقش خود را در اقتصاد نجران حفظ کردند. ولی مسیحیان شمال شبهجزیره، بنا به علل مختلف، مواضع خصمانهای برابر پیامبر اتخاذ کردند و با تقابلات نظامی روبهرو، و درنهایت، وادار به عقد قراردادهای صلح و پرداخت جزیه شدند.
نزاع گفتمانها بر سر معانی در معجم الصحابهی بغوی
نویسنده «بررسی نزاع گفتمانها بر سر معانی سیاسی ـ مذهبی در معجم الصحابهی بغوی (مطالعۀ موردی روایات راجع به خلفای راشدین)» در طلیعه نوشتار خود آورده است معجم الصحابه بغوی از جمله مهمترین منابع صحابهنگاری قرن سوم و چهارم هجری است که همانند سایر منابع معرفتی در حوزۀ تاریخ، تاریخنگاشتهای شفاف و خنثی نیست که واقعیتهای اجتماعی، سیاسی، و مذهبی را عیناً بازگو کند، بلکه حقایق را تحریف یا پنهان کردهاست. این دسته از منابع بازتابی دقیق و منطبق بر عینیت نیستند، بلکه بهنوعی بازنمایی اراده و اندیشههای مورخاند و تحت تأثیر بافتهای زمانۀ مؤلف تدوین شدهاند. در این منبع نیز، نمود تفکرات مؤلف دربارۀ روایات مربوط به خلفای راشدین، که در برههای از تاریخ، خود تفکرساز بودهاند، بیشتر است. پژوهش پیشِ رو درصدد است بر اساس روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به این مسئله بپردازد که الگو و نحوۀ بازنمایی روایات معجم الصحابه دربارۀ خلفای سهگانه و علی(ع)، بازتاب کدام معانی از گفتمانهای سیاسی-مذهبی جامعه است. بنابراین این پژوهش نوعی تحقیق متنمحور است که چگونگی شکلگیری قدرت (سیاسی-مذهبی و.. .) در متن بغوی را، که در آن با برجستهسازی یک اندیشه و طرد سایر اندیشهها درحقیقت به تقویت آن قدرت پنهان پرداخته شده، تفسیر و تبیین کند.
رویکرد قرونوسطایی گاردنر در معرفی پیامبر اسلام(ص)
در چکیده مقاله «رویکرد قرونوسطایی گاردنر در معرفی پیامبر اسلام» میخوانیم در این پژوهش، راهبردی نوین در قرن نوزدهم در انگارهسازی از چهرۀ پیامبر اسلام در متون تولیدشده توسط یکی از اسلامشناسان غربی، به نام ویلیام هِنری تمپل گاردنر(1873-1927) واکاوی شدهاست. مسئلۀ این تحقیق بررسی نوعی راهبرد است که در موضعی مغرضانه میکوشد با پوششی علمی و ظاهراً عاری از سوگیری پیامبر اسلام را معرفی کند. انگارههای تولیدشده در این راهبرد در پی نشان دادن اسلام و پیامبر این دین مبین به غرب نیست و تنها در پی اثبات ناتوانی حضرت محمد(ص) در ایجاد دینی جهانشمول و مقبول برای تمام زمانها است. بسیاری از اندیشههای مغرضانۀ پیش از تمپل در غرب مسیحی پیامبر اسلام(ص) را به مخاطب مسیحی و غربی دروغین معرفی میکردند، اما گاردنر، که فعالی مذهبی در مصر بود، سعی کرد در زمانهای که این کشور در تلاش برای کسب آزادی از استعمار بود، انگارهای جدید دربارۀ بخشی از هویت ملی و مذهبی این مردم ارائه دهد و درنتیجه، شیوهای دیگر در این دشمنی پیش گرفت. وی کوشید اذهان مسلمانان را با این اندیشه اقناع کند که پیامبر دین مبین اسلام6 متعلق به زمانهای است که در آن ظهور یافت و بنابراین، آموزههای او برای تمام زمانها و مکانها کارایی ندارد. بهعکس، در این دیدگاه، حضرت مسیح(ع) پادشاه و سرور جهان در کل ادوار و با ویژگیهایی جهانشمول معرفی میشود. این راهبرد ممکن بود بدون اینکه مخاطب را برانگیزد، او را آمادۀ قبول گذر از هویت اسلامی خود کند.
شالودههای دینی و نظام حکومتی جامعۀ فرارود
نویسنده مقاله «شالودههای دینی و نظام حکومتی جامعۀ فرارود پیش از اشغال منطقه توسط روسها» در چکیده نوشتار خود آورده است منطقۀ فرارود، در شمالشرقی خراسان، بخشی از قلمرو جهان اسلام محسوب میشد که در قرن اول هجری، ساکنان آن بهتدریج پذیرای اسلام شدند. پس از آن، رویکردهای دینی بخش عمدهای از تحولات سیاسی منطقه را تحت تأثیر خود قرار داد، بهگونهایکه حکومتهای سیاسی و متصدیان امور دینی، در اجرای مناسک مذهبی، خود را مسئول میدانستند. در قرن سیزدهم، حاکمانی که در ساختارهای سیاسی موسوم به خاننشینها بر این سرزمین فرمان میراندند، در تلاش بودند امور سیاسی و دینی را توأمان در اختیار داشته باشند. بخش دیگری از امور دینی اجتماع نیز تحت نظارت و کنترل طبقۀ روحانی قرار داشت. این نوشتار در پی بررسی نوع اِعمال حاکمیت دینی در خاننشینان منطقۀ فرارود پیش از اشغال آن توسط روسها است. سؤال اصلی نوشتار پیشِرو اینگونه قابلطرح است که ساختارهای سیاسی و جمعیتی فرارود قبل از تهاجم روسها چه نوعی از شرایط دینی را تجربه میکردند. نتایج پژوهش نشان میدهد که تمامی ارکان قدرت و ساختارهای رسمی در پی جاری ساختن آموزههای دینی در امور اجرایی جامعه بودند. علاوهبراین، رهبران دینی، که جایگاه رسمی نیز نداشتند، بهعنوان بازوهایی مکمل، در حفظ و تداوم سنتهای دینی جامعه میکوشیدند.
انتهای پیام