به گزارش
ایکنا، مهر نوشت؛ مناظره «مسئولیت اجتماعی دانشگاه» سهشنبه ۱۸ تیر با حضور نعمتالله فاضلی و داود مهدوی زادگان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
نعمتالله فاضلی در ابتدای نشست گفت: نهاد دانشگاه در ایران با چند ایده مسئولیت اجتماعی درگیر بوده است. نهاد دانشگاه خودش را به طور ساختاری پاسخگوی چه چیز میداند؟ اگر دارالفنون را به عنوان شروع دانشگاه معاصر و نقطه گسست از شکلهای پیشامعاصر دانشگاه در ایران بدانیم، دانشگاه ایرانی در مرحله اول پاسخگوی قدرت سیاسی و سلطنت بوده است؛ لذا به آن دارالعلم یا دارالحکمه نگفتند و نامی شبیه به سرزمین تکنیکها برای آن گذاشتند و در آن علومی مانند پزشکی و مهندسی و علومی که برای توپخانهها مناسب باشد شکل گرفت.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: گسست دوم از دوره شکلگیری دانشگاه تهران به وجود میآید. یک نظام اداری که تولید انبوه آدمهای اداری میکند شکل میگیرد. یعنی دانشگاه بروکراتیک شکل میگیرد. گسست سوم با انقلاب اسلامی آغاز میشود. در این دوره دانشگاه با مفهوم جدیدی به عنوان تعهد شروع میشود؛ تعهد به معنای پاسخگویی به گفتمان رسمی حکومت. در این دوره دانشگاه باید پاسخگوی این مسایل یعنی آرمانهای انقلاب، اسلام و … باشد.
وی گفت: نقد بنده این است که چه چیزی در درون این دانشگاه، مسئولیت تعریف نشده است؟ چه در دوره درالفنون، چه دوران پهلوی و چه جمهوری اسلامی. تقسیم بندی بنده به این سه دوره معنایش این نیست که ویژگیهای مرحله اول و دوم باقی نمانده بلکه چیزهایی به آن اضافه شده است. اقلیت حاشیهای هم در کشور ما وجود دارد که گفتمان مقاومت در برابر این گفتمان رسمی را انتخاب کرده است.
نعمت الله فاضلی اضافه کرد: نه دارالفنون توانست ما را تبدیل به ژاپن کند و نه گفتمان بروکراتیک دانشگاه توانست یک نظام اداری قدرتمند ایجاد کند. در گفتمان تعهد هم در چالشهای سیاسیای که اتفاق میافتد معلوم میشود که آن هدف محقق نشده است. در تمام این سه دوره مسئولیتهای تعریف شده متناسب با مسئولیت دانشگاه و منطق وجودی آن نبوده است. دانشگاه باید فرد کارآمد اجتماعی یا به زبان فوکو سوژه پرورش دهد. دانشگاه باید بتواند کاری کند انسان معاصر در موقعیت و زمان خودش شخصیت پیدا کند و فرد شود و در سطح عالی کارآمد شود. آنچه که به آن پرورش استعدادها و توانمند شدن میگوییم. مهمترین آن تفکر انتقادی است. چه به معنای کانتی یعنی توان تجزیه و تحلیل معرفتی و چه به معنای فوکویی یعنی رهایی بخشی. یعنی استقلالی وجود داشته باشد و تسلیم گفتمانهای روز نشود.
وی سپس عنوان کرد: گفتمان بازاری و تجاری سازی هم امروز شکل گرفته که این هم مسئولیت دانشگاه نیست. دانشگاه محل تولید سرمایه هست و نه محل تولید پول. دانشگاه محل گفتگو و بحث، یادگیری و یاددهی و تفکر انتقادی است. بازار و حکومت نمیتوانند از بیرون چیزی را به دانشگاه تحمیل کنند. دانشگاه نمیتواند این وظیفه را محقق کند در نتیجه چالش شکل میگیرد.
داود مهدوی زادگان در ادامه نشست گفت: مفهوم وارونگی که به آن اشاره شد با کلام آقای دکتر تداوم پیدا کرد. ایشان به معنا و مفهوم مسئولیت و مسئولیت دانشگاه نپرداختند. در شکل مصداقی هم آنچه که از تاریخ دانشگاه بیان کردند مقرون به واقع نیست. بنده به نظریه دو دانشگاه قائل هستم. ما در تاریخ معاصر دو دانشگاه داشته ایم؛ منظور دو روایت از دانشگاه نیست. این دو دانشگاه تا امروز هم فعال است و کار خودش را میکند. آقای دکتر درباره یکی از این دو دانشگاه صحبت کردند و در بیان شان نوعی وارونهگویی داشتند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داد: تا مفهوم مسئولیت روشن نشود ما نمیتوانیم بحث را پیش ببریم. به طور اجمال مسئولیت را در ۵ ویژگی میدانم:
- مسئول همیشه مورد خطاب واقع میشود.
- در مسئولیت نوعی جدی گرفتن وجود دارد و نهاد یا فرد مسئول جدی گرفته میشود.
- در مسئولیت امانت داری وجود دارد.
- در مسئولیت تعهد، تکلیف و وظیفه وجود دارد. انسان مسئول متعهد به انجام کاری پیرامون امانتی که در دست دارد میشود. نمیشود کسی خودش را مسئول بداند، اما قائل به تکلیف و وظیفه نباشد.
- مسئول، قابلیت مورد سوال واقع شدن دارد. مورد سوال واقع شدن هم معمولاً زمانی اتفاق میافتد که فرد، بد عمل میکند.
داود مهدوی زادگان سپس اظهار داشت: بر این اساس اگر بخواهیم صحبت از دانشگاه مسئول بکنیم باید این دانشگاه این ویژگیها را داشته باشد. دانشگاه مسئول تا پیش از انقلاب اساساً شکل نگرفته بود. یعنی نه مورد خطاب واقع میشد، نه جدی گرفته میشد، نه امانتی به او سپرده میشد و نه حتی مورد سوال واقع میشد. یعنی ما یک دانشگاه تشریفاتی و زینتی داشتیم در نتیجه در سازندگی و آبادانی کشور هم هیچ نقشی نداشت. اینکه چه چیزی باعث شده که دانشگاه در کشور ما مسئول نباشد جای بحث دارد. مثلاً وقتی کسی میگوید ما از فرق سر تا نوک پا باید غربی باشیم، در چنین تفکری آیا به دانشگاهِ مسئول که امانتی به آن سپرده شود میرسیم؟ یا اینکه مستشاران اجازه نمیدهند حتی فرد ایرانی یک پیج و مهره را باز بکند. چنین فضایی در عدم شکل گیری مسئولیت پذیری دانشگاه طبیعی است.
وی افزود: به عقیده من دانشگاه بعد از انقلاب توانست به مرحله مسئولیت پذیری برسد که به هیچ عنوان با قبل از انقلاب قابل مقایسه نیست. در این چهل سال دانشگاه توانسته بسیاری از مسایل جامعه را حل کند. مردم چه در جنگ و چه در شرایط بعد از جنگ به دانشگاه روی آوردند و از دانشگاه خواستند مشکلاتشان را حل کند. نقدی که بر کلام آقای دکتر دارم این است که طبق تعریف ایشان دانشگاه نمیتواند مسئول باشد. وقتی سخن از فردگرایی و فردی شدن میکنیم این تفکر مسئولیت گریز است. مفهوم شهروندی، غیر اجتماعی شدن است و به همان معنای فردی شدن است و نگاه تجزیه گرا دارد. شهروندی با خود را در جمع احساس کردن و اجتماعی شدن کاملاً در تضاد است. با این نگاه نمیتوانیم مسئولیت را شکل دهیم تا چه رسد به اینکه صحبت از دانشگاه مسئول کنیم.
داود مهدوی زادگان اضافه کرد: تمام ویژگیهایی که آقای دکتر گفتند متعلق به دانشگاه تشریفاتی است و نمیخواهد مسئولیت بپذیرد و مورد تخاطب قرار گیرد. این نگاه به دانشگاه هنوز هم وجود دارد و با قدرت هم به کار خود ادامه میدهد و اتفاقاً به شدت به قدرت متصل است. ارادهاش معطف به قدرت است و به شدت برای بقای خود از قدرت استفاده میکند. این است که میگویم در کلام ایشان وارونه گویی وجود دارد.
نعمت الله فاضلی در ادامه گفت: اینکه ایشان با بحث مفهومی شروع میکنند و ابتدا مفهوم را روشن میکنند بسیار خوب است. این سنت طلبگی ایشان است و بسیار خوب است. در اینجا مشخص است که با دو نوع نگاه به مسئولیت مواجه هستیم. یک نگاه مسئولیت را امر بیرونی میبیند و نگاه دیگر که بنده مطرح میکنم مسئولیت را درونی میبیند. ایشان مسئولیت را مورد خطاب واقع شدن میدانند. به این میتوان استیضاح گفت که نظامهای ایدئولوژیک دائماً شهروندان خود را استیضاح میکنند تا بتوانند آنها را به انقیاد خود در بیاورند. دائماً مورد خطاب واقع میشوی که چرا آن چیزی که باید باشی نیستی.
وی بیان کرد: من دقیقاً عکس این را میگویم. معتقدم مسئولیت یک انتخاب است و نه یک استیضاح. بخشی از این انتخاب اراده گرایانه است و بخشی از آن ساختاری؛ یعنی موقعیت این امکان را به فرد میدهد. من مسئولیت را نوعی ظرفیت میدانم. این سخن که دانشگاه بعد از انقلاب در ایران جدی گرفته شده است و پیش از آن غربی بوده و روی پای خودش نبوده و جدی گرفته نمیشده، استناد تاریخی ندارد. دارالفنون برای پاسخ گویی به مسایل زمان خودش به وجود آمده است. تاریخ نشان میدهد که دارالفنون برای پاسخ به مسایلی همچون وبا، قطحی و بحرانهای بزرگ آن زمان شکل گرفته بود.
نعمت الله فاضلی همچنین گفت: هم در دوره قاجار و هم در دوران کنونی انتظارات زیادی از دانشگاه داشتهایم. اینکه گفته شد مسئولیت امانت داری است باید گفت مسئولیت در معنای اخلاق فردی و توضیح دینی آن امانت داری است. اما اینکه کسی بار امانتی بر روی نهاد دانشگاه گذاشته است این گونه نیست. در هیچ کجای دنیا چنین چیزی نیست. مسئولیت دانشگاه امانت داری نیست. بلکه نهاد مولد، خالق، به وجود آورنده پویایی و تغییر است تا دانش را از راه تفکر انتقادی و خلاق بیافریند. رویکرد بنده مسئولیت به معنای ظرفیت است و نه امانت و تعهد و استیضاح. مسئولیت مفهومی برای به انقیاد در آوردن نیست.
وی اضافه کرد: دانشگاه باید در چهارچوب منطق وجودی خود که یادگیری و یاددهی است بالنده شود تا افراد بتوانند در آن پذیرای چیزی باشند و کنشگر و پیشگام باشند، نه اینکه چیزی را از آنها بخواهند. اگر کسی استقلال فکر داشته باشد نامش فردگرایی نیست. اینکه شهروند مفهومی غیر اجتماعی است نمیدانم از کجا آمده است. شهروندی یعنی گونه انسان معاصری که میتواند در محیط خود حقوقی داشته باشد و در عین حال مسئولیتهایی را بپذیرد. هر نهادی باید از استقلال نهادی برخوردار باشد. حکومت حق ندارد به نام آرمان یا هر مفهوم دیگری به نهادها تجاوز کند. باید تفکیک و استقلال نهادی را بپذیرد.
نعمت الله فاضلی عنوان کرد: دانشگاه کارش نقادی است که اگر نتواند این کار را انجام دهد آن وقت شما مجبور هستید هر ۲۰ سال یک بار انقلاب کنید. موافقم که دو دانشگاه مسئول و غیر مسئول داریم، اما باید ببینیم که دانشگاه مسئول و دانشگاه غیر مسئول دقیقاً کجاست؟ امام خمینی در ابتدای انقلاب جملهای داشتند که گفتند دانشگاه باید کارخانه آدم سازی باشد. با این جمله بسیار موافقم، اما دانشگاه در کشور ما به کارخانه قدرت سازی تبدیل شد. ساخت ابزار، مدرک و … ساخت آدم نیست. نباید توده نگرانه از واژه مردم استفاده کنیم. چون به کمک همین مفاهیم میتوانیم آدمها را انکار کنیم. شاید همین موجب شده که آقای دکتر تصور کنند من دارم از فردگرایی صحبت میکنم. من طرفدار خودشیفتگی و خودخواهی نیستم. بلکه شهروند آکادمیک، دیگری را به رسمیت میشناسد و نمیگوید، چون از ما نیست باید به سر آن زد. همین نگاهها در دانشگاه است که تبعیضها را شکل میدهد.
داود مهدوی زادگان در ادامه گفت: معلوم است که آقای دکتر مخالفتی با اصل شاخصهایی که بنده مطرح کردم ندارند و فقط موضع شان این است که اینها نباید بیرونی باشد. بنده هم با این مسأله هیچ مشکلی ندارم. گاهی بنده ممکن است طرف مقابل خودم را جدی بگیرم، اما او خودش را جدی نمیگیرد و در نتیجه مسئولیتی هم شکل نمیگیرد. من نفی انتخاب نمیکنم بلکه سخن این است که مسئولیت چیزی بالاتر از انتخاب است. اگر به کسی میگوییم برای پیشرفت و تعالی جامعه متعهد شو آیا انسانی میتواند در برابر چنین مسئولیتی بگوید، چون من حق انتخاب دارم پس با این کار مخالفت میکنم؟ اگر چنین باشد حرکتی غیر معقول و ناپسند است.
وی افزود: وقتی کسی در رشتهای ظرفیت سازندگی دارد، اما بگوید، چون حق انتخاب دارم این کار را نمیکنم، معنای این حرف این است که این شخص نمیخواهد در پیشرفت جامعه کمک کند. اینکه کسی حق استیضاح ندارد حرف متکبرانهای است. در درجه اول مردم حق دارند که دانشگاه را استیضاح کنند. با بمب اتم ۲۰۰ هزار انسان بی گناه را نابود کردند. این بمب اتم را دانشگاه ساخت. آیا این مردم و وجدان دانشگاه حق ندارد دانشگاهی که این بمب اتم را ساخت را استیضاح کند و بگوید بأی ذنب قتلت؟ اینکه بگوییم اینها نگاه از بالا به دانشگاه است نوعی جوسازی کردن است. دانشگاه مسئول، هیچ وقت خود را نهادی برتر و مرجعی بالاتر از همه نمیداند که هیچ کسی حق ندارد من را مورد سوال قرار دهد. اتفاقاً دانشگاه مسئول، همیشه خود را بدهکار به مردم میداند، چون مردم را، ولی نعمت خود میداند.
داود مهدوی زادگان ادامه داد: اگر بگوییم مردم یعنی چه این سقوط جامعه شناسی و علم الاجتماع است. مردم و جامعه عبارت از تک تک آدمها نیست، بلکه مجموعه به هم پیوستهای از آدم هاست که نمیتوانید در این مجموعه به هم پیوسته آدم را به تنهایی ببینید. این نگاه میشود شهروندی که صرفاً طلب میکند. وقتی صحبت از مسئولیت دانشگاه میشود یعنی دانشگاه در حضور خود در اجتماع چه مسئولیتی دارد. نباید نگاه ماکس وبری داشته باشیم که بگوییم دانشگاه در درون مرزهای خودش چه مسئولیتی دارد. میخواهیم دانشگاه را به درون جامعه بیاوریم تا بتواند مشکلات جامعه را حل کند و نسبت به آنها مسئول باشد.
وی تصریح کرد: وقتی کسی مورد خطاب قرار میگیرد یعنی برای او ارزش قائل شدهایم. این به معنای نفی دیگری نیست. اتفاقاً اگر بگوییم کسی حق ندارد دانشگاه را استیضاح کند نفی دیگری است. من نفی انتخاب نکردم. منظورم از دو دانشگاه مقایسه قبل و بعد از انقلاب نیست. دانشگاه مسئول و غیر مسئول همین الان هم وجود دارد. اینکه میگویم در کلام ایشان وارونگی است به این خاطر است که ایشان همه آن شاسنامهای که به نام دانشگاه غیر مسئول است را به نام دانشگاه مسئول عنوان میکند. حقیقت این است که آن قدر که دانشگاه غیر مسئول از قدرت استفاده میکند دانشگاه مسئول این کار را نمیکند. دانشگاه غیر مسئول در سازندگی مشارکت نمیکند و کلی هم ادعا دارد.
داود مهدوی زادگان سپس عنوان کرد: در ۴ دهه اخیر جامعه با دانشگاه مدیریت شد. اینکه نگذاشتیم تحریمها فلج کننده شود و ضربه گیر تحریمها شدیم تماماً به وسیله دانشگاه بود. دانشگاه مسئول به تحول در علوم انسانی میاندیشد، اما دانشگاه غیر مسئول مقاومت میکند. یک نمونه این مسأله تغییر سرفصلهای علوم سیاسی بود. عدهای از اساتید علوم سیاسی در سال ۹۳ به وسیله قدرت جلوی آن را گرفته اند. ۳۰ سال است که سرفصلهای علوم سیاسی تغییر نکرده است.
وی در پایان گفت: هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب فرار مغزها داشته ایم. در قبل از انقلاب، چون دانشگاه مسئول نبود و جدی گرفته نمیشد عدهای میرفتند. اما امروزه اگر فرار مغزها داریم به خاطر دانشگاههای غیر مسئول است. آن قدر فرهنگ غیر مسئولیت را حاکم کرده که دانشجو با اینکه میتواند در اینجا کار کند و امکانات هم است، اما به دلیل عدم وجود نگاه مسئولانه مهاجرت میکند. نباید تصور کرد به ازای حقوقی که دریافت میکنیم هیچ مسئولیتی نداریم. این کاملاً غلط است. نگاه شهروندی به انسان، یک نوع فردگرایی تهوع آور است که به ازای خدماتی که جامعه به او میدهد نمیخواهد هیچ مسئولیتی را قبول کند.