وی تصریح کرد: متفاوت بودن یک عنصر کلیدی است و انسان حق دارد به گونهای متفاوت از دیگران فکر و رفتار کند و باید بررسی شود که این نگاه چقدر رایج است و آیا این حق متفاوت بودن در جامعه پذیرفته شده است؟ در تفکر بسیاری از انسانها چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی یک ایدئولوژی منحصر به فرد بودن وجود دارد. برخی فرهنگها خود را استثنا میدانند. برخی در گرایشهای قومی و برخی هم در گرایشهای مذهبی و در هر صورت عده بسیاری در جهان برای خود برتری قائلاند. اندیشه و تفکرمان رفتارهای ما را میسازند و رفتار چیزی جز تجلی اینها در کنشهای اجتماعی نیست و این قبیل نگاههای استثنایی بودن و منحصر به فرد بودن رفتارهای برآمده از آن مخالف فرهنگ گفتمان است.
سعیدآبادی درباره اهمیت تنوع فرهنگی بیان کرد: جامعه برای شکوفایی نیازمند خلاقیت است و فرض کنید اگر مردم جهان یکسان و در یک چارچوب بیندیشند چقدر همه چیز کریه و مشمئزکننده است. همان قدر که تنوع زیستی و طبیعی ضرورت دارد، تنوع فرهنگی، ایده و اندیشه نیز ضروری است
سعیدآبادی درباره اهمیت تنوع فرهنگی بیان کرد: جامعه برای توسعه و شکوفایی نیازمند خلاقیت است و خلاقیت بدون تنوع امکانپذیر نیست فرض کنید اگر مردم جهان یکسان و در یک چارچوب بیندیشند چقدر همه چیز کریه و مشمئزکننده است. همان قدر که تنوع زیستی و طبیعی ضرورت دارد، تنوع فرهنگی، ایده و اندیشه نیز ضروری است. به موضوع گفتوگو و تنوع فرهنگی نمیتوان به شکل ویترینی نگریست و نباید فکر کنیم تا با گفتوگو خلا دیگران را پر کنیم بلکه باید در گفتوگو درصدد کشف دیگران باشیم و این موضوع هم یکی دیگر از نکاتی است که در فرهنگ ما هنوز جا نیفتاده است.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: یکی از ویژگیهای گفتوگو این است که هم ریشههای ما را به دیگران مینمایاند و هم اینکه ریشههای طرف مقابل را روشن میکند و برای نمایاندن ریشههای خود و شناخت ریشههای دیگری راهی جز گفتوگوی فرهنگی، انعطافپذیری و همپوشانی شناختی وجود ندارد. ما برای انجام گفتوگو نیازمند انعطافپذیری شناختی هستیم و اگر این انعطاف وجود نداشته باشد، قطعاً گفتوگویی شکل نمیگیرد، زیرا فروتنی و منعطف بودن زمینهساز گفتوگوست و اگر تصور کنیم که حقیقت مطلقیم در همان لحظات اولیه امکان شکلگیری گفتوگو را از میان بردهایم. از لوازم گفتوگو توان و مهارت خوب گوش کردن، شنیدن، تأمل و تفکر و تعحب کردن است که کالای کمیابی در جامعه ایران است.
وی افزود: وقتی از گفتمان سخن میگوییم، باید ببینیم چقدر به این مقوله باور داریم و بدانیم که نمیتوان با زور، موازنه اجتماعی ایجاد کرد. در گفتمان سهم هرکسی مشخص است و باید صداها و تصاویر گوناگون شنیده شوند تا آن موازنه مطلوب شکل بگیرد. مبنای فرهنگی، دیگر شنوایی و چندصدایی است .انحصارطلبی شورهزار نفرت تولید میکند و قطعاً قوم و فرهنگی که منزوی میشود و صدا و تصویرش ایزوله میشود،از فرهنگ به عنوان ابزار استفاده میکند، در حالی که گفتوگوی فرهنگی خاک دوستی را بارور میکند.
سعیدآبادی درباره تنزل فرهنگی تصریح کرد: اگر به طور مداوم به مخاطبان کالای فرهنگی بد و ضعیف عرضه کنیم، فرهنگ او را به مرور تنزل میدهیم زیرا او به دیدن نازیبایی عادت کرده و وقتی فردی زیبایی را نبیند آن را نمیشناسد. دقیقاً این مسئله درباره خشونت هم صادق است جامعهای که خشونت در آن عادی باشد، قطعاً به سمت خشونت میرود. مهمترین راه برای مقابله با تنزل فرهنگی آموزش افراد در سطوح گوناگون است.
سازمان فرهنگی همراه با ایدهآلهای فرهنگی نیست
وی ساختار و سازمان را دومین مشکل دانست و بیان کرد: اگر از منظر کلان به موضوع نگاه کنیم درمییابیم که معمولاً ساختار و سازمانهای ما چندان با ایدهآلهای فرهنگی ما همخوان نیستند، این ناهمخوانی گاهی به دلیل عدم شناخت است، گاهی مربوط به اولویتهاست و نکته دیگر در این زمینه روند تودهای شدن و یا انبوه شدن کالا و تقاضای فرهنگی است و شرایط فعلی را نمیتوان با 50 سال پیش مقایسه کرد و اگر ساختار و سازمان فرهنگی ما نتواند خود را با این روند همگام کند دچار مشکل خواهد شد.
سعیدآبادی افزود: خصوصی شدن هم یکی از عواملی است که در عرصه فرهنگ باید به آن پرداخت، زیرا اکنون فرهنگ از سیطره اختصاصی دولتها خارج شده است و دیگر شکل انحصاری آنها نسبت به مقوله فرهنگ از میان رفته است و بخش خصوصی در حال تولید است و ممکن است این تولیدکنندگان و خدمات دهندگان جدید و کالاهای فرهنگی آنها با ساختارها و سازمانهای اولیه همخوان نباشند.
توجه به اقتصاد فرهنگ
وی افزود: حالا دیگر تولید کالای فرهنگی یک نوع از تجارت است و صنعت فیلمسازی، موسیقی، بازیسازی و... باعث کالایی شدن فرهنگ شدهاند و اقتصاد فرهنگ امروز بخش مهمی از اقتصاد است و باید درآمدزا باشد تا چرخه اقتصاد فرهنگ مولئ باشد و البته باید علاوه بر اقتصاد فرهنگ و کالای فرهنگی را با ذائقه بینالمللی تولید کرد زیرا این کالا میتواند قدرت نرم جوامع را افزایش دهد.
اینکه سیاستگذاران و مدیران فرهنگی چقدر به موضوع فرهنگ و توسعه آن اعتقاد و باور دارند، نکته بسیاری مهم و درخور توجهی است زیرا توسعه بدون فرهنگ درون مایه ندارد و پایدار نیست
سعیدآبادی سومین نکته در موضوع فرهنگ را بخش کارگزاری و مدیریت فرهنگی دانست و اظهار کرد: اینکه سیاستگذاران و مدیران فرهنگی چقدر به موضوع فرهنگ و توسعه آن اعتقاد و باور دارند، نکته بسیار مهم و درخور توجهی است، زیرا توسعه بدون فرهنگ، درونمایه ندارد و پایدار نیست و این مهم است که کارگزاران فرهنگی انسانهای شایسته و متخصصی باشند، نه اینکه افرادی که در دیگر حوزهها برای آنها کاری وجود ندارد به عنوان متولی فرهنگی انتخاب شوند.
این استاد دانشگاه درباره معیارهای فرهنگی جهان در یونسکو اظهار کرد: اگر قرار باشد در مورد استانداردها در حوزه عمل توضیح دهیم نیازمند کار علمی است، نمیتوان به طور دقیق گفت که دولتهای گوناگون در 180 کشور در حوزه فرهنگ چه کردهاند و یا چه میکنند. اما از لحاظ تئوری شاخصهایی وجود دارد که در حوزه فرهنگ هم استانداردهایی وجود دارد. مثلاً یونسکو برای میراث فرهنگی جهانی چهار کنوانسیون دارد که شامل میراث فرهنگی، میراث طبیعی، چشماندازهای فرهنگی و میراث ناملموس است. در این کنوانسیونها برای ملتها تشریح شده است، چه حقوقی را به رسمیت بشناسند و چگونه میراث فرهنگی را ثبت و نگهداری کنند. در حوزه میراث ملموس هم این استاندارد وجود دارد و دقیقاً تعریف شده است که در حوزه میراث فرهنگی چه چیزی را میتوان در حد میراث جهانی دانست. البته ایران در این حوزه یکی از اعضای پیشروی یونسکو است.
وی افزود: گروههای تخصصی یونسکو به 5 دسته با عناوین آموزش، علوم طبیعی، علوم اجتماعی و انسانی، فرهنگ، ارتباطات و اطلاعات تقسیمبندی شده است که در راستای صلح جهانی تلاش میکند. البته این وظایف در ابتدا در حوزه فعالیتهای سازمان ملل بوده و بیانگر آن است که سازمان ملل در این حوزه عملکرد خوبی نداشته که یونسکو در کنار آن شکل گرفته است و هرچه شناخت، گفتوگو و دریچه فرهنگی بین کشورها ایجاد شود، قطعاً شناخت بیشتر خواهد شد و کلیشهها از میان خواهد رفت و ارتباطات واقعی شکل خواهد گرفت.
آسیبشناسی در حوزه میراث ناملموس
وی اظهار کرد: فرهنگ در حوزه میراث ناملموس قرار میگیرد که در زندگی ما ساری و جاری است و البته کنوانسیون مربوط به خود را دارد که چه چیزهایی را میتوان در حوزه میراث ناملموس ثبت کرد و چگونه باید از آنها نگهداری کرد و این استانداردها چه هستند و خوشبختانه در این زمینه تجربه خوبی داریم.
این استاد دانشگاه برای بهبود حال فرهنگ در کشور اظهار کرد: در موضوع بهبود حال فرهنگ در جامعه نمیتوان به شیوههای فوری و زودبازده عمل کرد زیرا فرهنگسازی نیازمند طی مراحل گوناگون است، اما اگر بخواهیم برای بهبود حال جامعه دو اقدام فوری انجام دهیم، یکی ایجاد موازنه در عرصههای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است، یعنی تعادلی در این موارد ایجاد شود که هرکس به حد شایستگی و لیاقتش از مزایای اجتماعی، جایگاه و تریبون بهرهمند شود و دومین مقولهای که باید برای بهبود حال جامعه به آن پرداخت روند اعتمادسازی بین مردم و همچنین بین مردم و نهادهای حاکمیتی است و این امر میتواند سبب ایجاد تحول اجتماعی و فرهنگی در جامعه شود.
گفتوگو از مینا حیدری
انتهای پیام