نادعلی عاشوری تلوکی، منتقد ترجمههای قرآن، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری گفت: این ترجمه را حجتالاسلام علی ملکی با عنوان «قرآن کریم، ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری و پیامرسان برای نوجوانان و جوانان» با سرویراستاری محمدمهدی باقری ارائه کرده است. این اثر جدیدترین ترجمه فارسی از قرآن کریم به شمار میرود که با سبکی متفاوت انتشار یافته است. هدف مترجم و گروه ویراستاران در انجام این کار آن بوده است که پیام و محتوای قرآن کریم به سادهترین وجه و به دور از دشواریهای علمی و زبانی در اختیار مخاطب به ویژه نوجوانان و جوانان قرار گیرد. از همین رو در نام اثر خود چنین ذکر کردهاند که این ترجمه به روش تفسیری و پیامرسان است.
وی افزود: به این روش ترجمه مفهومی یا مرادمحور هم میگویند که دغدغه اصلی آن رساندن پیام آیهها به خواننده عام است. برای رسیدن به پیام آیه و بازتاب آن در ترجمه، مترجم کوشیده است با مراجعه و اتکا به مهمترین تفاسیر قدیم و جدید عمدتاً از میان تفاسیر شیعه و گاه تفاسیر اهل سنت، از ورود نظرگاههای شخصی جلوگیری کند.
ترجمه خواندنی رویکرد تطبیقی ندارد
این ترجمه اصلاً رویکرد تطبیقی با متن آیات قرآن را ندارد. در سراسر آن از پرانتز یا قلاب استفاده نشده است و تمام افزودههای تفسیری و توضیحی مترجم با متن ترجمه آمیخته است و نهایتاً متنی روان و یکدست فراهم آمده است
عاشوری ادامه داد: این ترجمه اصلاً رویکرد تطبیقی با متن آیات قرآن را ندارد. در سراسر آن از پرانتز یا قلاب استفاده نشده است و تمام افزودههای تفسیری و توضیحی مترجم با متن ترجمه آمیخته شده و نهایتاً متنی روان و یکدست فراهم آمده است. این ترجمه با سبکی متفاوت با سایر ترجمهها عرضه شده و بر این مبنای فکری مترجم و تئوری ذهنی وی شکل گرفته که «در ترجمه ضرورت ندارد که لغت عیناً معنا شود. این مهم است که مفهوم به خواننده انتقال داده شود». اما نباید فراموش کرد متنی که باید ترجمه شود قرآن است نه رمان؛ و با این نگاه آیا واقعاً صرف انتقال معنا کفایت میکند؟ به علاوه در قرآن آمده است ما این کتاب را آسان گردانیدهایم. پس ترجمهاش نیز باید ساده و آسان باشد. اگر مخاطب از او بپرسد در آنجا که خداوند در خطابی به پیامبر میفرماید: «انا سنلقی علیک قولاً ثقیلاً» این قول ثقیل چیست و چگونه باید برگردان شود، چه پاسخی باید داد؟
ترجمه پیامرسان
عاشوری ادامه داد: مترجم در مؤخره کوتاهی که در پایان ترجمه آورده، بیان کرده که با این ترجمه که ما آن را ترجمه پیامرسان نام نهادهایم نمیتوان و نباید انتظار داشت که ترجمه دقیقِ واژه به واژه را از آن یاد گرفت؛ یعنی نباید انتظار داشته باشید که با این اثر بتوانید معنای لغوی هر واژه قرآن را با تطبیق یک به یک فرا بگیرید. برای این هدف ترجمههای بسیارِ دیگری از نوع ترجمه تطبیقی در دسترس شماست که میتوانید سراغ آنها بروید. ترجمه مضمونی چنین رسالتی ندارد، بلکه میکوشد مراد آیه را بازتاب دهد، واژهها را در بافت آیه معنا کند و آیهها را در بافت سوره به هم ربط دهد. بنای قرآن اغلب فشردهگویی است و تمرکز بر قسمتهای اصلی جریانها؛ از این رو، دانستن برخی شأن نزولها یا چیستی مفهومها یا چگونگی رخدادها، فایده بخش افرادی است که با دانستنیهای دینی کمتر آشنایند.
تلاشی برای ترجمه لحن به لحن
وی در ادامه گفت: مترجم معتقد است ترجمه خواندنی قرآن را میتوان اولین تلاش برای ترجمه لحن به لحن قرآن دانست. قرآن کتابی نیست با لحنی یکنواخت، پس باید هم شانه با تغییر لحن، متن اصلی ترجمه هم تا جایی که میشود لحنهای متناسب بگیرد و ادب مقام در آن رعایت شود. به ویژه اینکه ساختارهای عربی و فارسی برای رساندن ادب مقام، تفاوتهایی باهم دارند. البته ما برای لحن محوری غالب این ترجمه لایهای برگزیدهایم که میان لایه معیار نوشتاری و لایه زبان روزمره گفتاری است. اما در جاهایی و به تناسب تغییر در لحن قرآن، این لحن غالب را تغییراتی دادهایم.
ارسال نسخهای برای منتقدان
عاشوری پیشنهاد کرد: از آنجا که این چنین ترجمههایی در گذشته سابقه نداشته است پیشنهاد میشود اکنون که ترجمه چاپ شده نیز مترجم چشم به راه مقالههای انتقادی دیگران نباشد و خود پیش از نقد منتقدان و صاحب نظران، پیشدستی کند و با ارسال یک نسخه به برخی ترجمه پژوهان قرآنی از آنها بخواهد که دیدگاههای اصلاحی خویش را در حاشیه ترجمه یا به هر شکل دیگری که صلاح میدانند یادداشت و برای مترجم ارسال کنند تا در چاپ جدید از آنها استفاده کند. مطمئناً همان گونه که مترجم، خود به درستی اعتراف کرده، واقعیتی غیرقابل انکار است «این ترجمه ایرادهایی دارد و قطعاً بهترین و آخرین ترجمه نیست» پس چه بهتر که با استفاده از دیدگاههای انتقادی و اصلاحی دیگر مترجمان و منتقدان به رفع کمبودها و نقایص احتمالی آن اقدام شود.
وی در نقد این ترجمه بیان کرد: به نظر میرسد بیشترین بازخوردها به متن ترجمه و رسیدن به نثر قابل قبول مترجم برای جوان و نوجوان مربوط میشود و پانوشتهایی که مترجم معتقد است: «در خیلی صفحهها پاورقیهای ضروری درج کرده ایم تا هم ترجمه طولانی نشود و هم معنا نقص نیابد» چندان در این نظرخواهی مدنظر نبوده است؛ زیرا اگر جز این بود مطمئناً برخی پانوشتها تغییر میکرد یا حذف میشد. برای اثبات این نکته به مترجم محترم پیشنهاد میشود فقط پانوشت شماره ۴ صفحه ۸۴ ترجمه را در وهله اول برای فرزندان خود که طبق اعتراف صریح مترجم، پرسشهای قرآنی آنها باعث نگارش چنین ترجمهای شد و در وهله دوم به بخشی از نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشگاهی که این ترجمه برای آنها نوشته شده بخواند و از آنها بخواهد برداشت خود را بازگو کنند تا برای مترجم محترم روشن شود که آیا این گونه پانوشتها رفع شبهه کرده یا پرسشها و ابهامهای بسیار دیگری را سبب شده است؟ حقیقت این است که همان گونه که یکی از مترجمان به صراحت اعلام کرده: «در برخی از آیات قرآن، معنای آیه حتی با ترجمهای روان، باز هم مبهم و سؤالبرانگیز است» بلکه از این هم باید فراتر رفت و باید گفت برخی آیات حتی با توضیح بیشتری که در ترجمهها میآید، نیز پرسش برانگیز و ابهام زاست و در این قبیل آیات باید خواننده را به تفاسیر معتبر ارجاع داد.
عاشوری تصریح کرد: اگر مترجم باور ندارد در همان صفحه ۸۴، ترجمه آیه ۳۴ سوره نساء را برای همان گروه بخواند و از آنها بخواهد فهم و برداشت خود از آیه را به مترجم محترم انتقال دهند تا روشن شود که آیا مشکل فقط در دشوار ترجمه کردن مترجمان دهههای گذشته و روان و آسان ترجمه کردن مترجمان دهه نود است، یا سنگینی وحی و معارف الهی در پارهای موارد به گونهای است که نمیتوان انتظار داشت همه بخشهای قرآن را بتوان در حد درک و فهم کودک، نوجوان و جوان تنزل داد و برای آنان مفهوم ساخت؟
این منتقد در ادامه یکی از جنبههای مثبت ترجمه خواندنی قرآن را نظرخواهی مترجم پیش از انتشار ترجمه دانست و گفت: این چنین صفحهآرایی متن و ترجمه که برعکس همه ترجمههای سالیان اخیر است که متن قرآن در سمت راست و ترجمه در سمت چپ آمده برخلاف هدف و شیوه مترجم در نگارش متنی منسجم و منظم برای قشر جوان و نوجوان است و قطعاً چنین آشفتگی مورد تأیید آنها نخواهد بود. ضمن اینکه پارهای صفحات مانند صفحه ۲۲۵ و ۲۲۷ و ۲۲۹ و ۲۳۱ و ۲۳۳ مربوط به سوره هود، سفید است و آیات و ترجمه آنها نیامده است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: مترجم در مصاحبهای بیان کرده که ترجمه برخی آیات قرآن که به مسائل زناشویی مربوط میشود، حتی سرگذشت یوسف و زلیخا برای نوجوانان و جوانان کاری بسیار دشوار است و باید زبانی برای برگردان این آیات پیدا کرد. حق این است که مترجم بر نکته بسیار درست و بجایی انگشت گذاشته است و قطعاً بخشی از همین مسائل باعث شده که برخی صاحبنظران با ترجمه کل قرآن برای این قشر و به طریق اولی برای کودکان موافق نباشند؛ و حتی بعضی متخصصان در زمینه ادبیات کودکان که علاقهمند به انجام چنین کاری بودند آن را به سرانجام نرسانند. چنانچه بر اساس گزارش رسانهها، مصطفی رحماندوست، داستان نویس و شاعر کودکان و نوجوانان که سالها بود در صدد ارائه ترجمهای از قرآن برای کودکان بود و حتی برخی سورههای اواخر قرآن را نیز ترجمه کرد، اما نتوانست این ایده را عملی کند و قطعاً یکی از دلایلی که باعث به پایان نرسیدن چنین ایدهای شد، وجود همین مباحث در قرآن است که نه تنها هنوز زبان ویژهای برای کودکان در این زمینه پدید نیامده است؛ بلکه هنوز زبان ویژهای که بتوان غیر از این مسائل، همه قرآن را هم برای این قشر ترجمه کرد وجود ندارد.
در گفتوگو به زبان مشترکی برسیم
اصولاً در همه متونهای مقدس آیینهای الهی و آسمانی نظیر تورات و انجیل، و حتی در متونهای مقدس آیینهای غیرالهی نظیر بودیسم و هندوئیسم هم مطالبی وجود دارد که ترجمه آنها برای کودکان و نوجوانان و به زبان آنها یا اساساً میسر نیست، و یا لازم و ضروری نیست
وی افزود: اصولاً در همه متونهای مقدس آیینهای الهی و آسمانی نظیر تورات و انجیل و حتی در متونهای مقدس آیینهای غیرالهی نظیر بودیسم و هندوئیسم هم مطالبی وجود دارد که ترجمه آنها برای کودکان و نوجوانان و به زبان آنها یا اساساً میسر نیست، و یا لازم و ضروری نیست. به همین دلیل، باوجود اینکه مثلاً ترجمه کتاب مقدس مسیحیان به بیش از دو هزار زبان دنیا عرضه شده، اما کمتر سخنی درباره ترجمه آنها برای کودکان مطرح است. بلکه برای کودک یا نوجوان و حتی جوان، ترجمه بخشهای گزیدهای از هر کتاب مقدسی کفایت میکند. ترجمه کامل یک کتاب مقدس برای کودک، نوجوان، و جوان نه ممکن است و نه لازم و ضروری. به همین دلیل، بر این باورم، همان گونه که ترجمه قرآن به همراه تفسیر آیات منتخب داریم، میتوان ترجمه آیات و سورههای منتخبی برای کودکان، نوجوانان و جوانان نیز ارائه کرد و ضرورتی ندارد کل قرآن را برای این قشر از جامعه ترجمه کرد. مگر اینکه بپذیریم برای آنها ترجمههایی مفهومی و معناگرا عرضه کنیم که اگرچه مخالفان بسیار جدی و سرسختی دارد؛ ولی میتوان امیدوار بود که با گفتوگو به زبان مشترکی در این زمینه برسیم.
انتهای پیام