حجتالاسلام والمسلمین هادی مزینانی، کارشناس مذهبی و رئیس مركز فرهنگی خانواده كاركنان ناجا، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، به بررسی اهمیت آموزش احکام فقهی به اصناف و بازاریان پرداخته است که متن این یادداشت در ادامه میآید:
سعادت به صرف اعتقاد محقق نمیشود
اسلام دین سعادت و كمال است و بر كسی پوشیده نیست كه این سعادت به صِرف اعتقاد داشتن، محقق نخواهد شد بلكه عمل كردن به اعتقادات و پیاده كردن آنها در زندگی فردی و اجتماعی، تنها راه رسیدن به این سعادت دنیوی و اخروی است.
حال اگر در جامعهای باشیم كه همه افراد جامعه علاوه بر معتقد بودن به دین، عملكننده به دین هم باشند، مسیر سعادت جامعه بسیار هموارتر خواهد شد و آرامش روحی و روانی بر فضای جامعه حاكم خواهد شد زیرا دزدی، اختلاس، تدلیس، كلاه برداری و ... در چنین جامعهای به حداقل خواهد رسید.
تا آگاهی نباشد عمل معنا پیدا نمیکند
نكتهای كه نباید از آن غفلت كرد، آموختن دین و بایدها و نبایدهای دینی است. قدر مسلم تا آگاهی نباشد، عمل معنا پیدا نمیكند و ضرورت دارد در گام اول برای سعادتمندی، در جهت آموختن دین و احكام آن اقدام کنیم. فراگیری علم در هر زمینهای كه باشد به شرط نافع و سودمند بودنش، امری پسندیده و معقول است و در بین علوم، طبق آموزههای دینی، فراگرفتن علم دین بر سایر علوم اولویت دارد، چون لازمه بهرهمندی از علم، معتقد بودن به خیر رساندن به خود و دیگران است و گرنه جامعه انسانیت را به فساد و تباهی خواهد كشد.
امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند: «فراگرفتن یک حدیث درباره حلال و حرام برای تو بهتر از دنیا و زر و سیمهای آن است؛ زیرا دنیا برای كسی ماندگار ابدی نیست و همه چیز را دیر یا زود، باید گذاشت و گذشت».
این امر برای عزیزانی كه در امور اقتصادی فعالیت میكنند به ویژه كسبه محترم، اهمیتی مضاعف دارد تا خدای نكرده، حرام را وارد زندگیشان نكنند و زحمات خودشان را هدر ندهند چرا كه امیرالمؤمنین(ع) در كلامی فرمودند: قیمت هركسی به اندازه اعمال خیری است كه انجام داده است؛ چون عمل ماست كه برای آخرت ماندنی است و دنیا فانی و رفتنی است.
ابتدا فقه کاسبی را بیاموزید
با این مقدمه میرسیم به فلسفه نقل معروفی كه حضرت علی(ع) در بازار حركت میكرده و میفرمودند: «ای جماعت كاسب، ابتدا فقه كاسبی را بیاموزید و سپس به تجارت بپردازید». قطعاً برای تحقق این امر، پیشنیازهایی لازم است كه بر آنها مروری گذرا خواهیم نمود.
١- قصد و اراده اهل كسب، بر آموختن احكام تجارت. به این معنا كه هركس كه تمایل دارد در حوزه اقتصاد فعالیت کند، خودش را مقید كند به فراگیری مسائل شرعی در حوزه كار و حرفهای كه میخواهد آغاز نماید تا خدای نكرده حقی را ناحق نكند و خودش را مدیون خدا و خلق خدا نكند. با این كار، هم بركت را به كاسبیاش میدهد و هم خودش را عاقبت به خیر میكند تا مشمول این روایت باشد كه «كسی كه برای رزق حلال تلاش میكند تا خود و خانوادهاش را تامین كند مانند مجاهد در راه خداست».
٢- اما پیشنیاز دوم تكلیفی است كه بر عهده حكومت در قالب اصناف اقتصادی و تجاری و تولیدی است؛ به نحوی كه مثلاً كه باید قبل از دادن جواز كسب به افراد، همانگونه كه گواهی سلامت و گاه آموزش لازم در خصوص شغل انتخابی را مطالبه میكنند، آموزشهای لازم در حوزه مسائل دینی و آشنایی با حلال و حرام در حیطه همان حرفه را نیز را به آنها بیاموزند و یا گواهی دوره آموزشی آن را مطالبه کنند.
بسیاری از مشكلاتی كه امروز در این حوزه شاهدیم از مُد لباس در تولید و فروش گرفته تا داد و ستدهای كلان اقتصادی، از سر عدم آگاهی افراد است كه ندانسته وارد این فعالیتها شده و هم به خود، هم به دیگران و گاه به جامعه ضربههای جبرانناپذیری وارد کردهاند.
٣- پیش نیاز سوم هم به حوزههای علوم دینی برمیگردد تا به صورت تخصصی احكام مشاغل را به تفكیك نوع فعالیت، احصاء کند و به آموزش دادن این احكام در اشكال مختلف حضوری و غیرحضوری و رسانهای بپردازند و گفتمان دینی را درباره مشاغل، به صورت فراگیر مطرح كنند تا جامعه احساس نیاز به آن را در خود پیدا كند و به فراگیری آن بپردازد.
آنچه امروز در بازار كسب و كار شاهدیم، بیتفاوتی یا حداقل كم توجهی به این امر مهم است. از مدارس و دانشگاهها گرفته تا حرفههای صنعتی و تجاری. نباید عقب ماندگی در سه پیش نیازی كه اشاره شد، نسبت به مشاغل موجود و مشاغل جدیدی كه به حسب پیشرفت علم و تكنولوژی شاهد هستیم از قبیل ارز دیجیتال و مباحثی مانند خرید و فروش آن یا استخراج آن و ... را شاهد باشیم.
تبعات غفلت از آموزش دین و معتقد ساختن كاسب و كارگر و تاجر را، در بیكیفیتی برخی كالاها، ساختمانها یا سودهای كلان اقتصادی و متأسفانه اختلاسها و امثال این موارد می توان عنوان کرد كه هركدام از مثنوی هفتادمن كاغذ هم فراتر میرود.
امیدوارم به روزی برسیم كه علاوه بر كلاس های تخصصی هر رشته شغلی، كلاسهای دینی همان رشته هم در قالب احكام تخصصی آن برگزار شود و هر كاسب و تاجر عزیز ما، متخصصی فقیه در كار خودش باشد و هر یك از افراد جامعه به سهم خودش، حركت به سوی جامعه مدنی در قالب مدینه فاضله را رقم بزند.
فراموش نكنیم كه عمر به سرعت خواهد گذشت و نكند زمانی به خود بیاییم كه كار از كار گذشته باشد.
یك نَفَس بُود همه عمر گران من و تو
آن نفس نیز ندانیم چه سان آمد و رفت
پی دلباختگی شد به جهان نیمِ نفس
نیم دیگر پی این كندن جان آمد و رفت.
انتهای پیام