«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست/ سفیدنمایی؛ مشکل سینمای اجتماعی
کد خبر: 3837105
تاریخ انتشار : ۰۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۳
در میزگرد نقد و بررسی مستند «مهین» بیان شد:

«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست/ سفیدنمایی؛ مشکل سینمای اجتماعی

گروه هنر ــ در نشست نقد و بررسی مستند «مهین» مطرح شد که این مستند به هیچ وجه در پی توهین به زنان محجبه نیست، بلکه می‌خواهد بگوید هیچ فرد و گروهی از وسوسه بزهکاری در امان نیست. مشکل اصلی سینمای اجتماعی نه سیاه‌نمایی، بلکه سفید‌نمایی است؛ وقتی در آثار سینمایی همه چیز مطلوب نشان داده می‌شود، هر اثری که در پی نمایش معضلات باشد با انگ سیاه‌نمایی رو‌برو می‌شود.

مستند سینمایی «مهین» چندی است در گروه هنر و تجربه اکران شده است. این مستند توانست در چند جشنواره داخلی به موفقیت‌هایی دست پیدا کند. این فیلم محصول سازمان اوج است، سازمانی که در چند سال گذشته روی مستندسازی نیز سرمایه‌گذاری خود را آغاز کرده است. در همین راستا خبرگزاری ایکنا با محمدحسین حیدری، کارگردان؛ مهدی مطهر، تهیه‌کننده و مهدی اسدزاده، نویسنده این اثر، گفت‌و‌گویی در قالب یک میزدگرد انجام داده که در ادامه با آن همراه می‌شویم؛
 
ایکنا – درباره ضرورت پرداختن به موضوعی که در مستند سینمایی «مهین» به آن پرداخته می‌شود توضیح دهید؟

اسدزاده – من و کارگردان درباره قصه این مستند بار‌ها با هم گفت‌وگو کردیم، چون می‌خواستیم درباره آدم‌هایی فیلم بسازیم که دست به قتل‌های زنجیره‌ای می‌زنند. در ابتدا نیز سوژه دیگری مدنظرمان بود، اما با گذشت به این نتیجه رسیدیم که قصه مهین جذابیت بیشتری برای تبدیل یک اثر نمایشی دارد. همچنین شرایط پخش آن نیز نسبت به موضوع قبلی بهتر است. در ادامه طرح را به مهدی مطهر، تهیه‌کننده، پیشنهاد دادیم که سوژه تأیید شد و در ادامه مستند جلوی دوربین رفت.

حیدری - اگر از دیدگاه اجتماعی بررسی کنیم، متوجه خواهیم شد، موضوع قاتلان زنجیره‌ای از جمله مباحثی است که تاریخ مصرف ندارند. برای همین اگر به صد سال قبل یا صد سال بعد برویم باز هم این‌چنین اتفاقاتی متأسفانه رخ می‌دهد. در ضمن قصه مهین برای من جذابیت دیگری هم داشت، زمانی که در شهر قزوین در حال درس خواندن بودم اتفاقات فیلم در حال رخ دادن بود. برایم جالب بود بدانم مادری که به خانواده و فرزندان خود علاقه داشته و گرایش‌های مذهبی نیز دارد، چگونه مسیر قتل زنجیره‌ای را پیش می‌گیرد.

ایکنا – در این کار برای معدود دفعات شاهدیم در یک مستند سینمایی تصویری که از نقش منفی می‌بینیم بر خلاف کلیشه‌های رایج است، چون قاتل هم اهل نماز خواندن است و هم مناسک مذهبی را انجام می‌دهد. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟

حیدری ــ ضرورت پرداخت خاکستری به موضوع از ابتدای ساخت، مد نظر سازندگان این اثر بود. البته نمی‌خواستیم تصویری بسازیم که در آن مهین برای کارهایش توجیهی داشته باشد، بلکه در پی این بودیم تا بگویم ممکن است اتفاقی که برای مهین افتاد برای دیگران نیز رخ دهد. درباره گرایش‌های مذهبی مهین هم باید بگویم در جامعه ما همه اقشار با تعلقات مذهبی بزرگ شده‌اند، حتی خانواده‌هایی که ادعای مذهبی بودن ندارند نیز در نهایت از جامعه تعلقات دینی را وام می‌گیرند. به ویژه افرادی که کودکی خود را در دهه شصت گذرانده‌اند به شدت با الگو‌های دینی آشنا هستند.
 
یکشنبه////«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست / قوه قضاییئه همراه «مهین» شد
مطهر ــ در تکمیل توضیحات کارگردان باید بگویم در بسیاری از تولیداتی که در آن به بزه‌های اجتماعی پرداخته می‌شود به بزه‌کار به مانند قارچ نگریسته می‌شود، درصورتی‌که بسیاری از افرادی که راه نادرست و خلاف را در زندگی پیش گرفتند از خانواده‌های مذهبی بودند. اگر بخواهیم خلاف واقعیت اجتماع تصویرگر افرادی خطاکار باشیم در حقیقت تصویری کاریکاتوری از آن‌ها ارائه کرده‌ایم که تماشاگر آن را باور نخواهد کرد. البته وقتی در فیلم نشان می‌دهیم قاتل تعلقات دینی دارد، به معنای متشرع بودن او نیست، بلکه مرسومات جامعه و خانواده روی او تأثیر گذاشته است. البته تأثیرگذاری که عمقی نبود.

بابت رویکردی که در پیش گرفتیم با سختی‌هایی نیز مواجه شدیم؛ برای مثال عده‌ای تنها با تکیه بر تیزر فیلم از ما ایراد گرفتند که در مهین در پی مخدوش کردن چهره آدم‌های محجبه هستیم! در صورتی‌که اگر آن‌ها فیلم را ببینند درخواهند یافت که اساساً مشکل فیلم این نیست که یک فرد مذهبی دست به چنین خطا‌هایی زده، بلکه حرف این است چه اتفاقاتی رخ داده که فردی عادی متمایل به چنین کار‌هایی شده است.
 
یکشنبه////«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست / قوه قضاییئه همراه «مهین» شد
درباره این مستند به جرئت می‌توانم یک ادعا داشته باشم. آن هم این‌که حداقل شاید در چند سال آینده دیگر چنین کاری ساخته نشود. این حرف نیز به معنی بی‌نظیر بودن کار نیست، بلکه گروه برای ساخت این کار سه سال عمر خود را صرف کردند و هر چه داشتند در این کار خرج کردند تا تنها یک اثر کمی تولید نشود، بلکه کیفیت امتیازی اصلی آن باشد.

ایکنا ــ وقتی درباره شرایط کار با فیلمنامه‌نویسان حرف می‌زنیم، عمدتاً گلایه مشترکی وجود دارد، آن هم این‌که در سینما و تلویزیون به این حوزه توجه نمی‌شود، به‌ نحوی که کمترین میزان دستمزد برای این بخش است. پیرامون این موضوع توضیح دهید و بگوید چنین نگاهی به فیلمنامه‌نویسی تا چه حد بر روی کیفیت متون نمایشی تأثیر‌گذار است؟

اسدزاده ــ مطمئناً دغدغه معیشت روی کیفیت تأثیر‌گذار است. این معضل نیز فقط مختص به سینما نمی‌شود، بلکه در ادبیات داستانی و دیگر بخش‌های سینما نیز دخیل است، اما همان گونه که گفتید، دغدغه معیشت در فیلمنامه بسیار جدی‌تر از دیگر بخش‌های سینماست. برای نمونه باید بگویم که دستمزد نویسنده شاید یک‌پنجم دیگر عوامل یک فیلم باشد، اما در این کار چندان دغدغه فیلمنامه را نداشتیم، هرچند که اثر یک متن قوی و منسجم داشت، ولیکن آنچه برایمان اهمیت جدی داشت وجهه مستندی آن بود، به ویژه که بعد از گذشت چند ماه این اثر تبدیل به دغدغه شخصی شد.
 

مطهر ــ در رابطه با این سؤال می‌خواهم بیان کنم که در سینمای داستانی پول در تولید است نه توزیع! برای همین هم بسیاری از کارگردانان یا تهیه‌کننده تمایل دارند فیلمشان اکران نشود، چون اگر فیلم دیده شود در معرض نقد قرار خواهد گرفت و عیار آن مشخص خواهد شد، اما در سینمای مستند این وضعیت متفاوت است. برای همین تمرکز روی توزیع استوار است، با این تفاوت که گردش مالی در کل فیلم‌های مستند شاید با هزینه تولید یک اثر سینمایی برابری کند. در مطلوب شدن وضعیت توزیع در سینمای مستند فکر می‌کنم اکران هنر و تجربه و vod به رونق این حوزه کمک شایان‌توجهی کرده‌اند.

ایکنا ــ در بخشی از توضیحات به کلمه سیاه‌نمایی اشاره شد. فکر می‌کنم این عنوان بیش از اینکه توجیه منطقی و سینمایی داشته باشند، منبعث از تعلقات جناحی و سیاسی است، والا فیلمی که در آن به بزه‌های اجتماعی پرداخته شد چگونه می‌تواند سیاه‌نما باشد؟

مطهر ــ با این نکته موافق نیستم که اثر سیاه‌نما در سینما وجود ندارد. البته درک می‌کنم رسالت سینما این است که برخی مشکلات را مطرح کند تا با زیر ذره‌بین بردن آن اهمیتش بیشتر درک شود، اما وقتی مشکلی را که در یک روستا وجود دارد به کل کشور تعمیم می‌دهیم به نظرم سیاه‌نمایی است، به ویژه فشار‌های عدیده‌ای روی کشورمان وجود دارد که به بهانه‌های مختلف می‌خواهند ایران را ناقض حقوق بشر نشان دهند.

ایکنا ــ نقدی که درباره سیاه‌نمایی مطرح شد، به نظرم یکی از موانع رایج سینماست که دست فیلمسازان را بسته، زیرا سینماگر وقتی می‌بیند اثرش با کوچکترین تصویرسازی از مشکلات با انگ سیاه‌نمایی رو‌برو می‌شود، ترجیح می‌دهد به چنین حوزه‌هایی ورود نکند. این مسئله در سینمای انقلاب نیز وجود دارد؛ زیرا وقتی اجازه نمی‌دهیم به رویداد‌های معاصر به شکلی واقع‌بینانه‌ نگاه شود در حقیقت اجازه داده‌ایم آثاری نظیر «آرگو» تولید شود. آیا آسیبی که «سنگسار ثریا میم» یا «آرگو» وارد می‌کنند، کم‌اهمیت است که اجازه نمی‌دهیم به این موضوعات در سینما پرداخته شود؟

مطهر ــ برای جواب به این پرسش به دو فیلم خارجی «پروژه فلوریدا» و «کفرناحوم» اشاره می‌کنم. در فیلم اول به فقر پرداخته می‌شود، اما نگاه آزاردهنده نیست تا به رؤیایی آمریکایی خللی وارد نشود، اما در «کفرناحوم» به اندازه تاریک و سیاه بیروت ترسیم شده که دیدن آن را به همراه خانواده توصیه نمی‌کنم. این دو فیلم را نام بردم تا بگویم می‌توان به معضلات پرداخت بدون این‌که سیاه‌نمایی صورت گیرد.
 
یکشنبه////«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست / قوه قضاییئه همراه «مهین» شد

مثال دیگرم فیلم مازیار بهاری (عنکبوت) است که درباره سعید حنایی ساخته شده است. در این فیلم به تماشاگر القا می‌شود که اگر فردی گرایش‌های مذهبی داشته باشد، ناخودآگاه دست به چنین کار‌هایی (قتل‌های زنجیره‌ای) خواهد زد. همین رویکرد فیلم باعث شد که قوه قضائیه دیگر اجازه نداد تا آثاری با این محوریت ساخته شود، در حالی که «مهین» با همراهی قوه قضائیه روبرو شد، حتی با وجود این‌که نقد‌هایی نیز به قوه قضائیه داشت.
چرا وقتی اصغر فرهادی در ایران فیلم می‌سازد آثارش با استقبال فستیوال‌های خارجی مواجه می‌شود، اما وقتی در فیلم آخرش که اتفاقاً به لحاظ سینمایی کاری بهتر است، چون قصه در اسپانیا می‌گذرد اثر با استقبال جشنواره‌های خارجی مواجه نمی‌شود؟


شاید از سخنانم سوءبرداشت شود که هر فیلم مورد استقبال در جشنواره‌های خارجی سیاه‌نماست. برای همین فیلم‌های اصغر فرهادی و امیر‌حسین یوسفی از دیدگاه من سیاه‌نما نیستند، اما برخی فیلم‌های جعفر پناهی را سیاه‌نما می‌دانم، هرچند تعدادی از آثارش را دوست دارم. در همین رابطه بگذارید مطلبی را به صورت پرانتز بیان کنم که به نیت جشنواره‌های خارجی مربوط می‌شود. چرا وقتی اصغر فرهادی در ایران فیلم می‌سازد آثارش با استقبال فستیوال‌های خارجی مواجه می‌شود، اما وقتی در فیلم آخرش که اتفاقاً به لحاظ سینمایی کاری بهتر است، چون قصه در اسپانیا می‌گذرد اثر با استقبال جشنواره‌های خارجی مواجه نمی‌شود؟

اسدزاده ــ نگاه من به موضوع سیاه‌نمایی شکلی دیگر دارد، چون من مشکل اصلی سینمای اجتماعی را نه سیاه‌نمایی، بلکه سفید‌نمایی می‌دانم؛ وقتی قرار است که در آثار سینمایی و مستند همه چیز مطلوب و خوب نشان داده شود شرایطی پیش می‌آید که هر اثری که در پی نمایش معضلات است با انگ سیاه‌نمایی رو‌برو می‌شود.

ایکنا ــ درباره شرایط اکران سینمای مستند هم توضیح دهید، چراکه با توجه به هجمه‌ای که فیلم‌های طنز به سینما کرده‌اند، فرصت برای دیگر ژانر‌های سینمایی آن‌چنان که باید مهیا نیست. در این میان فضا برای فیلم‌های گروه هنر و تجربه بسیار سخت‌تر است. در چنین اتمسفری اکران فیلم «مهین» چگونه بود؟

مطهر ــ هر اندازه که موقعیت بر اکران برخی آثار سینمایی، سخت باشد، این دشواری را چند برابر کرده و برای سینمای مستند درنظر گیرد، البته اکران هنر و تجربه تا حدی در جهت بهبود وضعیت نابسامان موجود است، زیرا نور امیدی برای سینمای مستند ایجاد کرده است. در این میان ممکن است این سؤال پیش آید که فیلم‌های مستند مخاطبش نخبگان هستند، پس نباید انتظار اکران عمومی را از این آثار داشت. من با این گفته مخالفم، چون فیلمساز در اولین قدم نیاز دارد تا اثرش را مخاطب عام ببیند و بتواند از نظر آن‌ها برای پیشرفت کارش استفاده کند.
 
یکشنبه////«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست / قوه قضاییئه همراه «مهین» شد
درباره اکران بیان نکته‌ای را ضروری می‌دانم. ابزار‌هایی در اختیار داشتیم که می‌توانستیم به واسطه آن به فروش بهتری دست یابیم؛ برای مثال پوستری طراحی کرده بودیم که انتظار می‌رفت روی فروش فیلم تأثیر بگذارد، اما با مشاوره‌هایی که انجام دادیم از چاپ آن منصرف شدیم، زیرا همان گونه که گفتم دغدغه در ساخت این اثر مددکاری بود نه این‌که بخواهیم به هر قیمتی به فروش دست پیدا کنیم.

ایکنا ــ درباره گروهی که در این مستند حضور داشتند به ویژه بازیگران اول فیلمتان توضیح دهید؟

حیدری ــ اکثر کسانی که به ما در این مستند سینمایی یاری رساندند از بچه‌های شهر قزوین بودند. بازیگر نخست این سریال که نقش مهین را بازی می‌کرد نیز اعظم عرفانی نام دارد که سابقه بازی در چند کار تلویزیونی را دارد، اما این مستند اولین تجربه جدی اوست. این بازیگر از طریق بهزیستی توانسته بود درباره مهین اطلاعات کاملی دریافت کند همین مسئله هم به نظرم به بهتر شدن کیفیت کارش کمک کرد. درباره لوکیشن‌های فیلم هم باید بگویم اکثر محل‌هایی که در فیلم می‌بینیم، صحنه‌های واقعی جرم هستند که به نظرم با بازی درست عرفانی برای تماشاگر شکلی واقعی پیدا کرده است.
اگر مهین می‌دانست که به واسطه چکی که در دست طلبکار دارد به زندان نخواهد افتاد، شاید دست به این قتل‌ها نمی‌زد تا از بچه‌هایش دور نشود. این موضوع می‌تواند برای صد‌ها نفر دیگر رخ دهد، برای همین باید در زمینه اطلاع‌رسانی به این افراد اقدامات اساسی انجام دهیم


اسدزاده ــ درباره شخصیت مهین ذکر نکته‌ای را ضروری می‌دانم. این فرد آنچه برایش رخ داده تا حد زیادی نشئت‌گرفته از آسیب‌هایش است. این فرد همسری معتاد دارد، فرزندش معلول است، پدر و مادرش او را حمایت نمی‌کنند و از همه مهم‌تر نهادی وجود ندارد تا به وی اطلاعات کیفری دهد، زیرا اگر به او مشاور داده می‌شد و مهین می‌دانست که به واسطه آن چکی که در دست طلبکار دارد به زندان نخواهد افتاد، شاید دست به این قتل‌ها نمی‌زد تا از بچه‌هایش دور نشود. این موضوع می‌تواند برای صد‌ها نفر دیگر رخ دهد، برای همین باید در زمینه اطلاع‌رسانی به این افراد اقدامات اساسی انجام دهیم.
 
یکشنبه////«مهین» در پی مخدوش کردن زنان محجبه نیست / قوه قضاییئه همراه «مهین» شد
اما مطلب بعد، ممکن است این سؤال در ذهن پیش بیاید که چرا به خانواده مهین نپرداختم و بیشتر درباره آن‌ها در فیلم حرف نزدیم. جواب این است که تمام آن افراد هم‌اکنون در قزوین مشغول زندگی هستند، برای همین تصور کنید اگر می‌خواستیم آن‌ها را مطرح کنیم، آیا زندگی برای آن‌ها در قزوین دشوار نمی‌شد؟ در ضمن در این کار موضوعاتی قابل طرح بود که اگر می‌خواستیم به آن بپردازیم ممکن بود باعث قضاوت نادرست شود و حتی به نوعی حق را به قاتل بدهند. در همین راستا حتی فیلم را در شهر قزوین اکران نکردیم تا برای برخی شخصیت‌ها مشکلی ایجاد نشود.

ایکنا ــ اوج سازمانی است که ورود جدی به حوزه سینما و هنر کرده و طی چند سال گذشته بانی و حامی آثار متعددی در این حوزه بوده است. درباره همکاری با این سازمان توضیح دهید؟

مطهر ــ خوشبختانه در چند سال اخیر سازمان اوج بانی اتفاقات خوبی در سینما بوده است، چون شرایطی را پیش آورده تا تمام کسانی که طرحی قابل ساخت با کیفیت برتر در دست دارند، بتوانند کار خود را جلوی دوربین ببرند، حتی این امکان برای افرادی که به لحاظ سیاسی تفاوت‌هایی با اوج دارند هم رخ داده است؛ نکته دیگر اینکه اوج توانسته به یک‌سری موضوعات ورود کند که قبلاً پرداختن به آن‌ها جز خطوط قرمز بود. درباره سینمای مستند هم اوج توجه خود را به این حوزه از سال ۹۱ و با خانه مستند ایران آغاز کرد. برای همین در جشنواره سینماحقیقت نزدیک به یک‌سوم آثار متعلق به اوج بودند. درباره اوج باید اضافه کنم که این سازمان شاید عقبه‌اش به سپاه برسد، اما کاری که انجام می‌دهد، پروپاگاندای نظام نیست. برای همین هم به تمام موضوعات از زلزله تا قتل توجه می‌کند.
 
گفت‌و‌گو از داود کنشلو
 
انتهای پیام
captcha