به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) شعبه آذربايجان غربی، آياتی در قرآن كريم تأكيد دارند بر اينكه سعادت ابدی از آن كسانی است كه خوف و خشيت دارند؛ مثل آيات:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُوْلَئِكَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ * جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ؛ (بیّنه، 7 ـ 8)
محققاً كسانی كه ايمان آوردند و كارهای شايسته انجام دادند، آنان بهترين افراد خلقند، پاداششان در نزد پروردگارشان بهشتهای جاويد است كه از دامنه آنها نهرها جاری است، در آنها برای ابد جاودان بمانند. خداوند از آنان خشنود و آنان از خداوند خشنود هستند. اين (پاداش بزرگ و سعادت ابدی) از آنِ كسانی است كه از پروردگارشان (بيم و) خشيت داشتهاند».
همچنين در گروه ديگری از آيات قرآن، خشيت با تعابير مختلف به عنوان شرطی برای پذيرش دعوت انبيا و هدايت الهی و تأثر از انذارهای آسمانی معرفی شده است؛ مثل آيات:
«وَلَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِیَاء وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَیْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ؛ (انبياء، 48 ـ 49)
و حقاً اعطا كرديم به موسی و هارون فرقان (تورات كه فارق حق و باطل است) و نور و (آنچه كه مايه) يادآوری برای با تقوايان است، آن كسانی كه در پنهان در خشيت از پروردگارشان هستند و از روز واپسين در بيم و هراس به سر میبرند».
در گروه سوم، آياتی خوف و خشيت را با تعابير مختلف عامل انجام و شتاب در كار خير معرّفی كردهاند؛ مثل آيات: «إِنَّ الَّذِينَ هُم مِّنْ خَشْیَةِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ * وَالَّذِينَ هُم بِآیَاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ * وَالَّذِينَ هُم بِرَبِّهِمْ لاَ یُشْرِكُونَ * وَالَّذِينَ یُؤْتُونَ مَا آتَوا وَّقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ * أُوْلَئِكَ یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ؛(مؤمنون، 57 ـ 61)
كسانی كه از خشيت پروردگارشان در هراسند و كسانی كه به آيات پروردگارشان ايمان آورند و كسانی كه نسبت به پروردگارشان شرك نورزند، آنان در انجام كارهای نيك شتاب كنند و همانان به سوی آنها پيشی گيرند».
در اين چند آيه با تعابير مختلف خشيت، اشفاق و وَجَل، بر اين حقيقت تأكيد میكند كه صفات خوف و خشيت از خدا و قيامت انسان را وامیدارد تا در كارهای خير فعّال باشد و در انجام آنها شتاب كند.
همچنين گروه چهارم از آيات با تعابير مختلف دلالت دارند بر آنكه جز از خدا، از چيز يا كس ديگری نبايد ترسيد؛ مثل آيه: «وَ تَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ؛(احزاب، 37) و تو از مردم میترسی و خداوند شايستهتر است كه از او بترسی».
و مثل آيه: «الَّذِينَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَیَخْشَوْنَهُ وَلاَ یَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلاَّ اللَّهَ؛(احزاب، 39) كسانی كه رسالتهای الهی را (به مردم) میرسانند و از او میترسند و از احدی جز خدا نمیهراسند».
آيه فوق توصيف مدحگونهای از انبياست و از خصلت ترس از خدا و نترسيدنشان از غير خدا كه در انبيا موجود است، به عنوان يك صفت برجسته و ممدوح ياد میكند.
در بعضی ديگر از آيات بر خشيت به عنوان شرط عبرتآموزی از حوادث تأكيد میكند؛ چنانكه پس از ذكر داستان فرعون در آياتی آمده است كه: «فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الآخِرَةِ وَالأُولَى * إِنَّ فِی ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن یَخْشَى؛ (نازعات، 25 ـ 26) پس خداوند او را به عذاب دنيا و آخـــرت گـــرفتار كـــرد كه در اين (حادثه) عبرتی است برای آن كس كه خشيت دارد».
وقتی انسان گمان داشته باشد كه در آينده نعمتی نصيب او خواهد شد كه از آن لذّت میبرد و بهرهمند میشود، از اين انديشه احساس خوب و حالت مطلوب و شيرينی به وی دست میدهد كه ما آن را «رجا» و «اميد» میناميم.
پس در «رجا» و «اميد» نيز همانند خوف دو ويژگی ملحوظ است: يكی توجه به آينده، و از اينرو اميد ربطی به آنچه گذشته است ندارد؛ جز به لحاظ نتايج بعدی آن.
دوم اينكه منشأ اصلی اميد و رجا نيز لذّت و شيرينكامی و راحتی است كه برای خود انسان حاصل شود؛ ولی بالعرض اين حالت به چيزهای ديگری هم نسبت داده میشود.
گردآوری: محمد آقايی پر
منبع:معارف قرآن دانشگاه امام خمينی(ره) قم