به گزارش ایکنا، برخی دشمنان متعمدانه در تخریب نهادهای دینی و اعتقادی به ایجاد شبهه درباره نقش و کارکردهای نهادهای دینی میپردازند. یکی از شبهات تخریب جایگاه روحانیت و نقشهای آنان در جامعه است، در ادامه ضمن بیان یک نمونه از شبهات، سعی میشود جایگاه روحانیت شیعه و تأثیر آن در جامعه بررسی شود.
اگر کارگران شهرداری یک ماه اعتصاب کنند، تمام شهر را زباله و کثافت برمیدارد؛ اگر یک ماه پزشکان اعتصاب کنند، فاجعه انسانی به وجود میآید، اگر ارتشیان یه ماه مرزها را رها کنند، امنیت کشور به خطر میافتد، ولی اگر روحانیت و ملاها یک ماه بلکه یک سال اعتصاب کنند، اتفاقی نخواهد افتاد.
ریشه این سخن برخواسته از نگاه مادی به عالم است و ظاهراً آنان که این سخنان را میگویند ظاهرا توجهی به حقیقت خداوند متعال، جهان آخرت و بهشت و جهنم ندارند و نگاه آنها به دنیا، تنها نگاهی ابزاری و مادی است و تنها به این فکر میکنند که اصناف مختلف چه کاری برای رفع حوائج دنیوی مردم انجام میدهند و حال آنکه باید سطح نگاه انسان را بالا برد و از این نگاه مادی به نگاهی متعالی رساند که رشد و تعالی و سعادت در آن هدف انسان باشد.
اگر نگاه انسان متعالی باشد و خداوند متعال را پذیرفته و به دنبال فرمان او باشد، تمام امور او مشمول این حکم بوده و بدون استفاده از منابع دینی و کمک از فقاهت و عقلانیت هیچ کاری نمیتواند انجام دهد؛ از خرید نان گرفته تا بزرگترین معاملات، مشمول حکم خدا میشوند، آیا این معامله باطل است یا صحیح و آیا حرام است یا حلال؟ چراکه اسلام برای تمام اموری که مربوط به زندگی انسان است، دستور دارد، و برای عامه مردم بدون کسب تکلیف از مراجع بزرگوار، دانستن تکالیف شرعیشان و داشتن زندگی دینی و معنوی کامل برایشان ممکن نخواهد بود؛ زیرا نمیتوان پذیرفت کسی بدون تخصص و بدون فراگیری علوم مربوطه(اجتهاد) بتواند حکم خدا را استنباط و هر کسی برای خودش دین و دستوراتی را از جانب خویش به عنوان دستور خدا تلقی کند.
در واقع کار مراجع و روحانیت شیعه استنباط و بیان دستورات خداوند متعال از منابع آن یعنی کتاب و سنت و عقل است، پس حضور آنان برای ادامه زندگی معنوی بسیار ضروری و حیاتی است. بله اگر انسان دین را رها کرده و نگاهی اگزیستانسیالیسمی داشته باشد و خواستههای خود انسان را محور قرار دهد و هر آنچه خودش خواست را انجام دهد یا ترک کند، در آن صورت نیازی به معنویت و دین نخواهیم داشت.
از طرفی اخلاق مبتنی بر دین است، یعنی اگر دین و معنویت نباشد، اخلاقی هم نخواهد بود، دانشمندان غربی نیز به این موضوع اعتراف کرده و گفتهاند که بیاخلاقی و خشونت و جرم و جنایت در بین آتئیستها و منکران خدا بسیار بیشتر از مردم مومن است.[1] بر این اساس همه انسانها و به خصوص کودکان نیاز به آموزش اخلاقی و دین دارند.
بدون شک اگر تربیت درستی نباشد و کودکان و نوجوانان در فضای نادرستی تربیت شوند، هم دچار لغزشهای اخلاقی میشوند و هم دچار جرم و جنایت و نقض قانون. انسان بیخدا حتی اگر قانون را رعایت کند، بر اثر ترس از تبعات قانونی آن است، اما اگر همین شخص جایی باشد که مطمئن باشد دست قانون به او نمیرسد، هرگز قانون را رعایت نمیکند و مرتکب هر نوع جرم و جنایتی میشود، چون خواهش نفسانی اوست و باید به آنها جامهی عمل بپوشاند. اما انسان مومن چون همیشه خداوند را ناظر بر اعمال خود میداند و معتقد است اعمال نیک پاداش و گناهانش عذاب دارد، هرگز سراغ گناه نمیرود و هیچ جرم و جنایتی انجام نمیدهد، چون از عذاب خدا در قیامت میترسد.
در ثانی اعتقاد به خداوند و جهان آخرت، به انسان امید داده و از پوچگرایی و ناامیدی جلوگیری میکند، انسانی که انگیزهای برای زندگی نداشته باشد، ناامید بوده و دچار افسردگی میشود و ممکن است حتی دست به خودکشی زده و خودش را از بین ببرد، لذا دین و وجود خداوند متعال و جهان آخرت میتواند بهترین انگیزه برای ادامه زندگی و تلاش برای خوب شدن باشد.
پس با نگاه مادی هم که نگاه کنیم، وجود روحانیت و تبلیغ دین برای جامعه موثر است، زیرا دو اثر بسیار مهم برای جامعه دارد: 1. ایجاد انگیزه و روحیه قوی برای ادامه زندگی و تلاش و کوشش برای بهتر شدن و جلوگیری از افسردگی و بیماریهای روحی - روانی؛ 2. تربیت انسان اخلاقی و متدین که از ترس خداوند متعال همیشه پایبند اخلاق است و خود را ملزم به رعایت اخلاق و دستورات خدا میداند و هرگز مرتکب جرم و جنایتی نمیشود، زیرا آن را حق الناس میداند و هرگز مرتکب آن نمیشود.
در پایان لازم است، اشاره شود که کار روحانیت شیعه مشابه کار انبیای الهی است، وظیفه انبیای الهی نیز بیان دستورات خداوند متعال، تربیت مردم و سوق دادن آنان به سمت معنویت و زندگی اخروی بود؛ انبیا آمدند تا به مردم بگویند زندگی همین جا ختم نمیشود و جهان دیگری وجود دارد که انسان باید با تلاش و زحمت در این دنیا، آن سرا را آباد کرده و جای مناسبی را برای خود مهیا سازد که این وظیفه هماکنون بر عهده روحانیت قرار دارد و این قشر تلاش میکنند مردم را به سمت آخرت سوق دهند و از نگاه مادی و دنیاپرستی و شهوترانی نجات دهند.
بر اساس آنچه آمد ضرورت وجود روحانیت و حوزههای علمیه برای جامعه لازم و ضروری خواهد بود و حتی میتوان گفت اگر این مروّجین دینداری و اخلاق مداری نباشند، جامعه دچار اختلال شده و حتی از بین میرود.
نویسنده: محمد فرضیپوریان
__________
پینوشت:
[1]. منبع: زیست و فن آوری آمریکا: https://goo.gl/ZJollq و ژورنال پلاس: https://goo.gl/3TLyv6