کمالالدین غراب، پژوهشگر و مترجم قرآن کریم، در گفتوگو با ایکنا از خراسان رضوی، در بخش چهارم و انتهایی تفسیر ساختاری «سوره بقره»، اظهار کرد: فراز دهم این سوره، آیات 168 تا 251 را فرا میگیرد و شامل احکام و فرمانهایی برای مسلمانان است، در حقیقت میتوان این فراز را مفصلترین فراز این سوره به شمار آورد، در این فراز، دین در کنار جنبههای معرفتی و باورخواهانه، اصرار بر اجرای فرمانها و احکامی دارد که خداوند از طریق پیامبران برای مردم آورده است و اجرای آنها را به صورت جدی از پیروان درخواست میکند، مانند 10 فرمان معروفی که حضرت موسی آورد.
بیشتر بخوانید:
وی ادامه داد: در حقیقت رسالت پیغمبران در رابطه با مردمی که مخاطب او هستند بیشتر در این بخش معنا پیدا میکند، شاید بتوان گفت مباحث معرفتی نظیر آگاهیهایی که از زندگی اخروی و روز رستاخیز و توان و دانش خدا در خصوص مرگ و حیات موجودات میآورد، همگی مقدمه و انگیزه هستند برای آنکه پیروان، فرمانهایی را که پیامبران برای تنظیم زندگی آنها آوردهاند، بیچون و چرا بپذیرند و یقین داشته باشند که سعادت دنیوی و اخروی آنها و حتی کل جهانی که در آن زندگی میکنند، در گرو عمل به همین فرمانهاست.
این پژوهشگر دینی و مترجم قرآن بیان کرد: این فرمانها همه بخشهای زندگی انسان را فرامیگیرد؛ از خورد و خوراک و پوشاک گرفته تا جنگ، بخشش، ازدواج، خانواده، فرزند، همسایه، دوست، جامعه، اقوام بیگانه، زن و مرد، کنیز و برده، خرید و فروش، عبادت، نماز و روزه، شیطان، خدا، پیامبر، کفر و ایمان، فرشته و پری، ارث، قتل، قرض، وصیت و... در ارتباط با تمام این مقولهها فرمانهایی آورده شده و از پیروان میخواهد که از خطا و سهو در عمل به آنها پرهیز و با دقت به تمامی آنها عمل کنند و اگر نسبت به آنها بیتوجه باشند و در راستای آنها عمل نکنند رنج، ناکامی و بدبختی زندگی آنان را فراخواهد گرفت.
غراب تصریح کرد: هیچ تفاوتی هم ندارد که این فرمانها در چه جایی از کتاب و چگونه آمده باشد و یا آیاتی که حاوی این پیامها هستند، دارای پیوستگی به یکدیگر باشند و یا نباشند، مهم این است که این فرمانها به زندگی انسان پیوسته و وابسته هستند.
وی با تأکید بر اینکه البته این نکته را هم باید مورد توجه قرار داد که تمام این فرمانها شامل احکام فقهی نیستند، بلکه بیشتر آنها احکام اخلاقی، معنوی و در رابطه با زندگی انسان در جامعه و طبیعت و انسانهای دیگر و نیز در رابطه با آخرت، رستاخیز، خدا، فرشتگان و... هستند.
این پژوهشگر و مترجم قرآن کریم اضافه کرد: خداوند در نخستین آیه این بخش میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالاً طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ (آیه 168 سوره بقره)؛ هان اى مردم! از آنچه در زمین روا و پاکیزه است بخورید و از گامهای اهریمن پیروی مکنید که او دشمن آشکار شماست». در اینجا میبینیم از نگاه دین، خوردن آن چیزهایی که حرام تلقی شده به مثابه دنبالهروی از شیطان آمده است، یعنی خوردن چیزهای حرام چنان تاثیر مخربی در روح و روان و زندگی شما دارد که از آن تعبیر به پیروی از اهریمن کرده است، از این رو نباید این فرمانها را سهل و ساده و بیاهمیت شمرد.
غراب اظهار کرد: یکی از زیباترین آیات این سوره، آیه 177 است که بسیاری از جنبههای معرفتی و ایمانی را در این سوره در برمیگیرد و گویی چکیدهای از مفهوم ایمان و رفتار مورد انتظار قرآن از یک مسلمان در آن آمده است، در این آیه خداوند میفرماید: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ؛ نيكي آن نيست كه روی خود را در نماز يا نيايش به سوی خاور يا باختر بگردانيد. نه، نيكی آن است كه آدمی به خدا و واپسین روز هستی و فرشتگان و نامههای آسمانی و پيامبران باور آورد و از دارايی خود با همه دوست داشتن آن، به نزديكان، یتیمان، بينوايان، درراهماندگان و خواهشگران بدهد و در راه آزادی بردگان هزينه كند و نماز برپای بدارد و زکات بپردازد. همچنین آنان كه چون پيمان میبندند، آن را به انجام میرسانند و آنان كه در سختیها و زيانها و هنگامه كارزار، شكيبا هستند، نیکوکارند، اينان كسانی هستند كه از خود راستی نشان دادهاند و پارسا نيز تنها هم ايشانند».
وی با بیان اینکه در اینجا شاید این سؤال پیش بیاید که چرا دین از مخاطبان خود، خواهان عمل به این فرمانها است؟ بیان کرد: در پاسخ باید گفت که از دیدگاه دینی، خداوند بی نیاز است، اما جهان و جهانیان از پرستش خدا بینیاز نیستند، زیرا از نظر دین، پرستش خدا ضامن بقای حیات است و به معنی باز نگه داشتن در فیضان حیات از سوی خدا بر جهان و جهانیان است، از اینرو برای آنکه فیضان حیات از سوی خدا بر جهان و جهانیان ادامه داشته باشد باید خدا را پرستید و پرستش خدا در عمل به معنای پذیرش و عمل به فرمانهای اوست وگرنه چه معنایی میتواند داشته باشد!؟.
این پژوهشگر دینی و مترجم قرآن افزود: در واقع پیامبران، افرادی را که به خدا و فرمانهای او ناباور هستند، به شکنجه و دوزخ تهدید میکنند. زیرا این افراد، در واقع گویی خواهان فیضان لطف و رحمت خدا نیستند و به آن باور ندارند و بدین ترتیب آن را از روی زندگی خود قطع میکنند.
غراب ادامه داد: دین، عموم مردم را مخاطب خود قرار میدهد، چراکه از نظر دین، بقا و بالندگی حیات بستگی به پیروی شخصی و فردی از سنن رشد و بقا ندارد، بلکه به پیروی جمعی و گروهی وابسته است. به عبارت دیگر نیروی فردی در این فرآیند تأثیر اندکی دارد و حیات، همواره برای بقا و بالندگی خود به همراهی گروهی و جمعی نیازمند است.
وی افزود: در حقیقت کنارهگیری از همراهی با این فرآیند نه تنها یک نتیجه بی تفاوت ندارد، بلکه نقش منفی را بازی میکند، زیرا موجودات حیات، خودشان همان نیروهای حیات هستند، از اینرو تأثیر مستقیم و بزرگ در کل بقا و بالندگی آن دارند، پس بیتفاوتی در این زمینه معنایی ندارد، هر اختلالی در مسیر بقا و رشد، گریبان همه را میگیرد، چنانکه هر اعتلایی در این مسیر همه اجزاء را شامل میشود.
این پژوهشگر و مترجم قرآن کریم اظهار کرد: از اینجاست که دینداری به منزله یک مسئولیت همگانی، دعوتی از همه بشر است، هرچند دین در دعوت خود هیچگونه اجباری ندارد، اما جدی است، یعنی به صورتی جدی و با پافشاری و حتی تهدید از همه میخواهد که سنتهای رشد و بقا را در حیات رعایت کنند و از اجرای آنها دوری نکنند و حتی در برابر افرادی که رعایت نمیکنند بایستند، زیرا عدم پیروی و بیاعتنایی به سنن رشد و یا عمل کردن آگاهانه برخلاف این سنن، موجب ویرانی و تباهی جهان و گمراهی و بازماندن از رشد جهانیان میشود.
غراب تصریح کرد: در حقیقت شکنجهای که پیامبران، ناباوران را به آن تهدید میکنند، چیزی جز بازتاب و نتیجه عمل فرد ناباور به سوی خود او نیست، خداوند این امر را به عنوان یک قانون برای بشر وضع کرده است، بنابراین، این تهدید تبیین نتیجه عمل خود فرد است.
وی با اشاره به فراز یازدهم این سوره که شامل آیات 252 تا 260 میشود، بیان کرد: در این فراز خداوند نخست بر اینکه این آیات وحی الهی است و تو از جمله پیامبران ما هستی تأکید میکند تا فرمانها و حکمتهایی را که بر پیامبر و مسلمانان فرو خوانده است، در دل ایشان استحکام بخشد، از اختلاف آراء میان مسلمانان پرهیز میدهد، قیامت را فرا روی انسانها نشان میدهد، به بخشش تشویق میکند و پس از آنکه در این آیه معرفتی از خداوند به دست او را پشت و پناه باور یافتگان معرفی میکند، تا هرگونه سستی، کاهلی، شک و تردید را در ایشان از میان ببرد.
این پژوهشگر و مترجم قرآن کریم با اشاره به فراز دوازدهم شامل آیات 261 تا 286 سوره بقره عنوان کرد: در نخستین آیه این فراز آمده است: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا یُتْبِعُونَ مَا أَنفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَّهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ؛ آنان كه دارايی خود را در راه خدا بخشش میكنند و در پی آنچه بخشیدهاند، به رخ کشيدن و آزردنی نمیآورند، پاداش خود را نزد پروردگار خود دارا هستند، نه ترسی بر آنان خواهد بود و نه هيچ اندوهگين میشوند». در اینجا میبینیم خداوند تأکید فرموده که آنچه انفاق میکنید، اگر به عنوان فرمانی از سوی خدا است، باید بدون منت و آزار باشد، در یک تعبیر وسیعتر رویکرد شما به فرمانهای الهی و دین که مجموعهای از سوی خداست، باید دلخواهانه باشد و اگر اکراهی در انجام آنها داشته باشید، خلاف فلسفه این فرمانها خواهد بود؛ یعنی بر خلاف تمایل به فیضان حیات از سوی خدا و استمرار آن بر جهان عمل کردهاید.
غراب گفت: چنانکه ملاحظه میشود بحث انفاق در این فراز که در مقابل تنگچشمی و ربا خواری به آن پرداخته شده، بازگشتی و اشارهای دارد به نخستین آیات این سوره در فراز نخست که دیدیم در کنار ایمان به غیب و اقامه نماز بهعنوان یکی از ارکان ایمان از آن سخن به میان آمده است، چنانکه آدمی وادار به تسلیم در برابر این دیدگاه میشود که از نظر دین، انفاق یکی از بزرگترین رویکردها و فرمانهای الهی برای جامعه انسانی است و خداوند پیرامون آن سفارشات بسیاری کرده و پاداشها و شیوههای بسیاری را وعده داده است.
وی اظهار کرد: آنچه در این گفتوگو عنوان شد تفسیر ساختاری سوره بقره در لایه اول و آشکار آن است، از دیدگاه این بنده بخشی از پیامها و اهدافی را که این سوره بر اساس فرازهای دوازدهگانه، دنبال میکند، میتوان در این موارد خلاصه کرد: «شناساندن آیین جدید به جهانیان به مثابه یک دین الهی که در راستای تکامل ادیان الهی پیشین برای بشر فرود آمده است»، «اثبات و سپس تثبیت راستینبودن و حقیقتداشتن نزول وحی بر محمد(ص) و صحت رسالت او به سوی بشر»، «جذب پیروان برای این آیین از میان تمامی آحاد جامعه، بهویژه ادیان توحیدی که آیین جدید در دنباله آنها فرود آمده است؛ مانند یهودیت و مسیحیت، با تبیین نشانههای صحت و درستی آن که در کتب آنها آمده است و سایر ادیان توحیدی در شبه جزیره، مانند صابئان و آیین زرتشت»، «استحکام و قوتبخشیدن به ایمان و باور کسانی که به آئین جدید میگروند»، «آوردن احکام و فرمانهای جدید از سوی خداوند و فروخواندن آنها بر جامعه جهت اصلاح روش زندگی گرویدگان».
این پژوهشگر و مترجم قرآن کریم با بیان اینکه در حقیقت این موضوعات، بخشی از اهدافی هستند که از مطالعه و تأمل در ظاهر آیات این سوره و دستهبندی آیات در 12 فراز به دست آمده است، تصریح کرد: بدون شک با مطالعه آیات هر بخش ممکن است با آیاتی مواجه شویم که ما آنها را در توضیح این 12 فراز نادیده گرفتهایم، اینها همان آیاتی هستند که به نظر میرسد در لایه دیگری از تفسیر ساختاری میتوانند دیده شوند و جایگاه آنها در ساختار سوره تعریف شود.
غراب اظهار کرد: با این وجود و توضیحاتی که در خصوص سوره بقره ارائه شد میتوان گفت که سوره بقره، تمام جنبههایی را که یک مکتب میتواند داشته باشد، دربردارد، همچنین تمام جنبههای جهانشناسانه، انسانشناسانه و انتظاراتی را که یک مکتب از انسان دارد، در این سوره میتوان مشاهده کرد، همانطور که گفته شد، سوره بقره به مثابه بیانیه اسلام است.
انتهای پیام