صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۲۴۴۶۲۰
تاریخ انتشار : ۰۶ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۳
حق الناس/ 68

آنکه شایعه را به دیگران منتقل می‌سازد، اگر خود سازنده و مخترع شایعه باشد، گناه او و حق‌الناس او مضاعف و بسیار سنگین است؛ افرادی هم که به نسبت‌های ناروا و به شایعات دامن می‌زنند، یعنی پس از شنیدن برای دیگران نقل می‌کنند، گناه اشاعه فحشا هم به گناهشان ضمیمه‌ می‌گردد.

«حق‌الناس» مهم‌ترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانی‌ترین آیه قرآن(سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز می‌فرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمه‌ای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.» 

اوج جلوه‌گاه توجه به حق‌الناس در مکتب اسلام و اهل‌بیت(ع) را می‌توان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت می‌دانستند.  

همین رویداد مهم و درس‌آموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حق‌الناس» بپردازد و بخش‌هایی از کتاب «حق‌الناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیت‌الله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش شصت و هشتم با عنوان «برخی از مصادیق حق الناس آبرویی؛ شایعه‌پراکنی» را می‌خوانید.  

۳. شایعه‌پراکنی

نسبت دادن عیب دروغین به دیگران، شایعه‌سازی و پخش و انتشار آن در بین مردم شایعه‌پراکنی است. به بیان رساتر شایعه‌پراکنی، شیوع تهمت در جامعه است که گناه آن بسیار بزرگ است. شایعه‌پراکنی، گناه اشاعه فحشا را نیز با خود دارد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید؛ «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ».

آنکه شایعه را به دیگران منتقل می‌سازد، اگر خود سازنده و مخترع شایعه باشد، گناه او و حق الناس او مضاعف و بسیار سنگین است؛ اگر هم فقط شنونده شایعه باشد، حق بازگویی آن را ندارد، بلکه باید هنگام شنیدن، با گوینده برخورد و از شخص غایب دفاع نماید. افرادی که به نسبت‌های ناروا و به شایعات دامن می‌زنند، یعنی پس از شنیدن برای دیگران نقل می‌کنند، گناه اشاعه فحشا هم به گناهشان ضمیمه‌ می‌گردد.

پس، از حیث حق‌الناس، شایعه‌پراکنی، قبح فراوانی دارد و حق بسیار بزرگی بر عهده انسان باقی‌ می‌گذارد که ادای آن در نهایت سختی است. شایعه‌پراکنی، به قدری نزد قرآن منفور است که بر عاملان آن مرگ فرستاده است. می‌فرماید: «قُتِلَ الْخَرِّاصُونَ الَّذِینَ هُمْ فِی غَمْرَةٍ سَاهُونَ». اگر کسی که شایعه را به دیگران منتقل می‌کند، بداند دروغ و تهمت است و دانسته به انتشار آن بپردازد و آبروی مردم را ببرد، شاید بتوان گفت که گناهش از تهمت، بیشتر یا دست کم مثل تهمت است. قرآن شریف به طور مؤکد، از چنین کسی سلب ایمان کرده است:

«إنما یفترى الکذب الذین لا یؤْمِنُونَ بِآیات الله»، حال اگر کسی نداند، آنچه شنیده تهمت است، باز هم حق انتشار آن و حق ریختن آبروی دیگران را ندارد. متأسفانه برخی از افراد ساده‌لوح هرچه از دیگران می‌شنوند، بدون، فکر، بدون تحقیق و بدون تعقل، می‌پذیرند و از آن بدتر اینکه برای سایر افراد نقل می‌کنند، یعنی به راحتی به شایعه‌پراکنی و انتشار تهمت می‌پردازند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَلا تَقْفُ مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَ الفؤادَ کُلِّ أُولئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسؤلاً». بر این اساس دنبال کردن خبر یا سخنی که انسان نسبت به صحت آن اطمینان ندارد، صحیح نیست. انسان عاقل و زرنگ آن است که با شنیدن یک سخن از گوینده، مدرک آن را مطالبه کند و اگر مدرک معتبر نداشت، آن را نپذیرد. نه اینکه به محض شنیدن یک خبر دروغ به دیگران نیز منتقل نموده با آبروی مردم بازی کند.

چشم، گوش و حتی دل انسان، طبق آیه شریفه مسئولیت دارند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: در قیامت، از گوش، نسبت به آنچه شنیده؛ از چشم نسبت به چیز‌هایی که دیده؛ و از دل نسبت به هرچه بدان تعلق و وابستگی داشته سؤال‌ می‌شود. قرآن کریم در آیات ابتدایی سوه نور، به مذمت شایعه پرداخته و عاملان این گناه بزرگ را شدیداً ملامت کرده است. قضیه از این قرار است که در زمان پیامبر اکرم(ص) از سوی دشمن، تهمتی علیه یکی از همسران آن حضرت طراحی شد. اما مهمتر اینکه مسلمان‌ها آن تهمت را گرفتند و در بین خود پخش کردند. آن افراد نادان آبروی رسول خدا(ص) را بردند.

خداوند متعال با نزول آیات «افک»، آبروی پیامبر گرامی(ص) را خرید و از همسرشان رفع اتهام کرد‌. می‌فرماید: «إِذْ تَلَقُونَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِکُمْ مَا لَیسَ لَکُمْ بِهِ عِلمٌ و تَحْسَبُونَهُ هَیناً وَهُوَ عِنْدَ الله عَظیم». خطاب به آن دسته از افرادی که شایعه‌پراکنی کردند، می‌فرماید: چرا سخن دیگران را گرفتید و ندانسته آن را انتشار دادید؟ بعد می‌فرماید شما تصور می‌کنید گناه این رفتار چیزی نیست، در حالی که گناهش نزد خداوند سبحان خیلی بزرگ است. آیات «افک» به خوبی حاکی از آن است که اگر انسان مراقب نباشد و شنیده‌ها را با فکر و تحقیق بررسی نکند، به جایگاه پستی می‌رسد که حتی به همسر رسول خدا(ص) تهمت می‌زند و سبب آبروریزی پیامبر الهی می‌شود.

مسلمان‌های صدر اسلام که این گناه بزرگ و این خطای فاحش را مرتکب شدند، از حیث ایمان و معرفت رتبه خوبی داشتند، ولی باز هم بعضی از آنها در اثر کوتاهی در مراقبت فریب شیطان را خوردند و شایعه‌پراکنی از آنها سرزد، در زمان حاضر نیز چنانچه مواظبت دقیق از شنیده‌ها و گفته‌ها صورت نگیرد و هرکس اخبار و نسبت‌های ناروا را نشر دهد، ممکن است حتی به فرزند عزیز پیامبر اکرم(ص)، یعنی حضرت ولی عصر(عج) تهمت زده شود، چنان که ممکن است بعضی افراد نایبان امام زمان که فقها و مراجع تقلیدند را متهم سازند و علیه آنان شایعه‌پراکنی کنند.

امام علی(ع) در خطبه‌ای می‌فرمایند:‌ ای مردم کسی که فهمید دین برادرش درست است و در راه راست گام برمی‌دارد نباید به گفتار بیهوده‌ای در مورد او گوش دهد بدانید که تیرانداز گاهی تیر می‌اندازد و تیرش به خطا می‌رود، سخن هم چنین است، گاه درباره کسی چیزی می‌گویند و صحیح نیست. گفتار باطل تباه است و خداوند شنوا و شاهد است. آگاه باشید که بین حق و باطل بیش از چهار انگشت فاصله نیست. سپس با قرار دادن چهار انگشت خود بین گوش و چشم فرمودند؛ باطل آن است که بگویی شنیدم و حق آن است که بگویی دیدم.

بعضی افراد خودشان اهل دروغ، غیبت، تهمت و بدگویی نیستند، ولی وقتی به همدیگر می‌رسند، به جای یاد خدا از هم می‌پرسند چه خبر؟ دیگری نیز در پاسخ، دروغ‌ها و اتهاماتی که در رسانه‌ها سایت‌ها و روزنامه‌ها دیده و هیچ مدرکی ندارد را بازگو می‌کند. بعد هم توجیه می‌کند که ما باید سیاست بدانیم و باید دیگران را از اخبار سیاسی آگاه کنیم، یعنی غیبت، تهمت و شایعه‌پراکنی را به عنوان فعالیت سیاسی بر خودش واجب می‌داند. بیش از نود درصد این حرف‌ها که بین مردم ردّ و بدل می‌شود، نیز غیبت نیست، تهمت و شایعه است. وقتی بررسی کنیم می‌بینیم که واقعیت ندارد، یک کلاغ، چهل کلاغ است، اما برخی بدون توجه به اثرات مخرب آن با یک جمله آبروی اشخاص موجه یا حتی آبروی یک طایفه را می‌برند.

انتهای پیام