صفحه نخست

فعالیت قرآنی

سیاست و اقتصاد

بین الملل

معارف

اجتماعی

فرهنگی

شعب استانی

چندرسانه ای

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

خراسان جنوبی

بوشهر

چهارمحال و بختیاری

خراسان رضوی

خراسان شمالی

سمنان

خوزستان

زنجان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویر احمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

بازار

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۳۱۴۹۰۵
تاریخ انتشار : ۲۰ آبان ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۱
حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی مطرح کرد

حضرت فاطمه (س) نشان داد در همان حال که از جماعت و اجتماع نا‌اهلان فاصله فکری گرفتن لازم است، دلسوزی و هدایت و غمگساری از ایشان نیز لازم و شایسته است بنابراین ایشان خود تجلی کامل این سنجه قرآنی و مظهر شکیبایی و هجر جمیل است.

حجت‌الاسلام والمسلمین حمید احمدی، عضو گرده انقلاب اسلامی دانشگاه معارف اسلامی در یادداشتی که در اختیار خبرنگار ایکنا قرار گرفته است، نوشت: «خداوند در قرآن سنجه‌ها و معیار‌هایی برای سنجش و فهم رفتار اولیای خویش ارائه کردند، ازجمله سنجه قهر و هجر جمیل پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) و شکیبایی در مقابل اذیت و آزار قوم و مردم سرزمین‌شان و عدم ترک مردم، است.

این معیار مهم در رفتار و تعامل نبوی، فاطمی و اهل بیت(ع) بوده است، همچنین علاوه‌بر آن، او به پدر که اسوه و خود معیار نیکی و تجلی قرآن بوده با جماعتی که از طاعت رسول خدا(ص) سرباز زدند و به‌جای تکریم خاندان نبوی به آتش‌افروزی پرداختند، به قهر جمیل روی آورد.

جماعتی که به رغم سفارش مکرر و مؤکد پیامبر خدا(ص) که آن قوم همه حیات و بزرگی‌اش را از او داشت، بر اذیت و آزار دخت گرامش کوشیدند و بهر خلاف فرمان رسول خدا(ص) حکم رانده و عمل کردند، این اصل مهم الهی معیار سلوک نبوی در مکه بوده که با آن همه آزار سنگین و بی‌نظیری که متحمل شدند، ماندند.

چنان‌که فرمودند: «ما اُوذِیَ أحدٌمِثْلَ ما اُوذِیتُ فی اللّه؛ هیچکس به اندازه من در راه خدا آزار و اذیت ندیده است». با آن همه رنج و آزار ماند تا زمانی که تصمیم به قتلش گرفتند، ناگزیر به ترک مکه شد و بعد سال‌ها که مکه به رویش آغوش گشود، با آن دسیسه‌گران و اهل ستم همانگونه تعامل کردند که قرآن بیان می‌دارند که با جاهلان معامله کنید و فرمودند: «فَأَنْتُمْ الطُّلَقَاءُ»؛ این طلقا ابوسفیان و سران مشرکین بودند که نهایت آزار و اذیت را بر پیامبر(ص) روا داشتند.   

حضرت زهرا(س) نیز با کسانی که به ولی‌خدا امیرمؤمنان(ع) که نفس پیامبر(ص) بود، ظلم کردند و به بیت و خانه‌ای که سکونت‌گاه اشرف خلق و پاکان و محل آمد و شد ملائک بود، تعدی کردند و حرمت اهل خانه را پاس نداشتند، از آنان کناره‌گیری کرد، با این‌حال، درخواست ملاقات خلیفه و یار و مشاورش را به توصیه امیر مؤمنان(ع) پذیرفت ولی قهرش را با روی برگرداندن از آنان به نمایش گذاشت.

همچنین کرد در نپذیرفتن عایشه و یا رد عذر‌خواهی برخی از یاران و نخبگان مدینه در توجیه عدم همراهی در ستاندن حق، چنان‌که روایت شده: «فاعادت النساء قول‌ها علیهاالسلام على رجالهن فجاءالی‌ها قوم من وجوه المهاجرین والانصار معتذرین و قالوا: یا سیده‌النساء لو کان ابوالحسن ذکر لنا هذا لامر قبل ان نبرم العهد، و نحکم. العقد، لما عدلنا عنه‌الى غیره. فقالت:الیکم عنى، افلا عذر بعد تعذیر‌کم، ولاامر بعد تقصیرکم»

زنان مهاجر و انصار آن‌چه را حضرت زهرا(س) برایشان گفته بود براى مردان خود بازگو کردند. پس از آن گروهى از بزرگان مهاجر و انصار در مقام عذرخواهى برآمدند و به نزد حضرت زهرا(س) رفتند و گفتند: اى سرور زنان! اگر ابوالحسن پیش از بیعت کردن با ابوبکر این نکته را به ما پیشنهاد مى‌کرد، هرگز ما او را رها نمى‌کردیم و به سراغ دیگران نمى‌رفتیم. حضرت زهرا فرمود: «از من دور شوید! بعد از عذرهاى دروغین شما، دیگر عذرى پذیرفته نیست و بعد از این تقصیر و گناه شما، دیگر چاره‌اى وجود ندارد»؛ و قهر جمیل را در فرجامین روز حیاتش به نمایش گذاشت و با هوشمندی تمام طرحی ریخت تا عروج، صفحه آخر قهرش در این گیتی باشد.

بنابراین فرمودند به نهایت غربت و در سکوت، تغسیل، تکفین و تدفینش انجام بگیرد. این قهری نیکو که نه‌تنها در دوران حیاتش بلکه تا بقای دهر رمزآلود و جمیل باقی است و روایت‌گر غم و حزن او و حکایت از اذیت و آزار آن قوم ناسپاس دارد. از طرفی این هجر جمیل در این سنجه الهی با شکیبایی همراه است که پایداری و ایستادن در میدان  را بیان می‌کند.

حضرت بر این معیار درمقابل همه تلخی‌ها، محنت‌ها و سختی‌ها عرصه را خالی نساخت و ایستاد و اولاً، نادرست بودن مسیری که اصحاب سقیفه پیش گرفتند را آشکار ساخت، ثانیاً، تخلفشان را از سیره و سنت نبوی اعیان کرد و ثالثاً، به تبیین اصول و ارزش‌های الهی پرداخت و رابعاً؛ با آشکار کردن اندوه خویش در بیت‌الاحزان نام و یاد پیامبر(ص) را زنده نگه داشت و تلاش منافقان را ناکام گذاشت.

خامساً؛ پای ولایت و دفاع از این رکن رکین اسلامی جان‌فشانی کرد، سادساً؛ راه و شیوه مبارزه با کجی‌ها و انحرافات را ترسیم کرد که در دفاع از حق حتی اگر تنها و در اقلیت هم باشیم، وظیفه و مسئولیت سلب نمی‌شود و در‌های جهاد در انحا و اشکال مختلف گشوده است و ترک صحنه و میدان پذیرفته نیست و سابعاً؛ در همان حال که از جماعت و اجتماع نا‌اهلان فاصله فکری گرفتن لازم است، دلسوزی و هدایت و غمگساری از ایشان نیز لازم و شایسته است. از این‌رو، می‌توان گفت حضرت صدیقه طاهره(س) خود تجلی کامل این سنجه قرآنی و مظهر شکیبایی و هجر جمیل است.

انتهای پیام