اسلام سياسی پتانسيل زيادی برای راديكاليزه شدن دارد
کد خبر: 1477824
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۳۸۵ - ۱۰:۰۲

اسلام سياسی پتانسيل زيادی برای راديكاليزه شدن دارد

گروه سياسی: تحولات اسلام سياسی در خاورميانه تابعی از تحولات سياست خارجی آمريكاست؛ اسلام سياسی ذاتاً راديكال نيست، ولی پتانسيل زيادی برای راديكاليزه شدن دارد.

به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) حجت‌الاسلام داود فيرحی، استاد دانشگاه تهران، در همايش ايران و آمريكا كه در تالار شيخ انصاری دانشكده حقوق دانشگاه تهران سخنرانی می‌كرد با بيان اين مطلب گفت: اسلام‌گرايان دركشان از بحران خاورميانه با تكيه بر مفهوم استعمار است، مقابل آن آمريکا تروريسم را تابعی از استبداد كشورهای خاورميانه می‌داند.
اين استاد دانشگاه تهران با اشاره به سندی كه 16 مارس 2006 كاخ سفيد منتشر كرده گفت: استراتژی امنيت ملی آمريكا از 12 سپتامبر 2002 تا 2006 مشخص شده كه يكی از زير‌مجموعه‌های اين سند طرح خاورميانه بزرگ است.
وی با قرائت بخش‌هايی از سند ادامه داد: در سند آمده است که آمريكا از جنبش‌های دموكراتيك حمايت می‌كند و در حذف كشورهای تمامیت‌خواه تلاش می‌نمايد.
فيرمی گفت: در سند نكاتی آمده از جمله اين‌كه «امنيت هر شهروند آمريكايی وابسته به امنيت در خاورميانه است، جنگ عليه تروريسم تنها مسلحانه نيست، بلكه اعتقادی نيز هست» البته بعد تصريح می‌كند« دين متكبر اسلام» و از اين پس سند با مفهوم اسلام سياسی درگير می‌شود.
وی اظهار داشت: پيش فرض‌هايی كه در سند آمده به اين شرح است
1- تروريسم تنها ناشی از فقر نيت
2- دشمنی با سياست آمريكا در عراق منبع گسترش تروريسم است
3- تروریسم تنها ناشی از مناقشه اسراييل و فلسطين نيست
4- محدودسازی تروريسم توسط آمريكا
استاد دانشگاه ضمن بيان اينكه دگرگونی در اسلام سياسی رخ داده، افزود: در آرايش نيروهای اسلام سياسی در خاورميانه تغيير ايجاد شده و مفهوم اسلام سياسی فراتر از جمهوری اسلامی است.‌اسلام سياسی پديده‌ای منطقه‌ای است.
وی گفت: اگر در گذشته اسلام سياسی در قالب دولت‌های ملی عمل می‌كرد، امروزه در دنيای سنی رهبری واحدی آن را هدايت نمی‌كند، ولی در جهان تشيع، مرجعیت اسلام سیاسی را رهبری می‌كند. در جهان سنی محوريت سلسله مراتبی رهبران سنی شكسته شده و احزاب سياسی شبكه‌ای ايجاد شده‌اند.
فيرحی ضمن اشاره به اينكه احزاب سياسی چون حزب التحرير عراق در چند كشور شعبه دارد، تأكيد كرد: اين احزاب به مرجعيت واحدی تن نمی‌دهند، آنچه آنها را حفظ نموده، مخالفت آمريكا است و تمام استدال‌هايشان به اين برمی‌گردد كه پيش فرض‌های آمريكا در سند كاخ سفيد را وارونه جلوه دهند.
وی ادامه داد: احزاب ميانی شيعی در ايران و عراق توسط مرجعيت كنترل و رهبری می‌شوند، اما نشانه‌هايی نيز دال بر راديكاليزه شدن احزاب سیاسی شیعه وجود دارد.
فيرحی سپس به مفهوم و تاريخچه بينادگرایی پرداخت و گفت: بنيادگرایی در خاورميانه محصول سال‌های 1320 هـ.ش به بعد و شكست زنجبر جنبش‌های مشروطه‌خواهی و ناكامی جنبش‌های چپ و ليبرال است.
وی ضمن تأكيد بر اينكه كه بنياد‌گرایی بخشی از اسلام سياسی است، افزود: اسلام سياسی بخشی از تفكر اسلامی بوده و مدعی است دين راه حل‌های سياسی مناسب دارد. و برخلاف تصور غربی‌ها بخش بزرگی از بنیاد‌گراها، راديكال نبودند. بلكه از طريق انقلاب‌های اجتماعی به قدرت رسيدند و اولويت اولشان دموكراسی است.
وی در پايان به تفاوت احزاب اسلامی و احزاب مسيحی پرداخت و گفت: احزاب اسلامی به خاطر بينش منطقه‌ای به شدت ضد امپرياليستی‌اند و در صورت هجوم بیرونی ميل به وحدت دارند.
captcha