الگوی غربی پيشرفت، با نظام حقيقت موجود در عالم ناسازگار است
کد خبر: 2047294
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۸۹ - ۱۳:۱۱

الگوی غربی پيشرفت، با نظام حقيقت موجود در عالم ناسازگار است

گروه سياسی: الگوی غربی پيشرفت، با نظام حقيقت موجود در عالم ناسازگار است. اين ناسازگاری را می‌توان با توجه به دستاوردهای اين نظام برای بشريت لمس كرد.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا) به نقل از پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله العظمی خامنه‌ای، با حضور نخبگان و اساتيد كشور، نخستين نشست «انديشه‌های راهبردی» حول موضوع «الگوی ايرانی-اسلامی پيشرفت» در محضر آيت‌الله خامنه‌ای برگزار شد. در اين نشست كه بيش از چهار ساعت به طول انجاميد، اساتيد و صاحب‌نظران در اين حوزه، نظرات خود بيان كردند. متن زير سخنان زهرا نصراللهی، استاد اقتصاد و عضو هيئت علمی دانشگاه يزد است كه به ارائه مقاله خود پرداخت:
1. دلايل عدم پذيرش الگوی غربی توسعه
تفاوت نظام ارزشی اسلام و سرمايه‌داری: (تفاوت در تعريف انسان و سعادت او، تفاوت در جهان‌بينی و ...)
سيستم اقتصادی هر كشور از نظام ارزشی آن جامعه پيروی می‌كند. نظام ارزشی اسلام و غرب متفاوت است. در نظام ارزشی هر جامعه بايد تعريف انسان و جهان‌بينی مشخص شود. نظام ارزشی غرب بعد از رنسانس مبتنی بر تعريف كاملاً مادی از انسان و اصالت سود بود. در نتيجه به جدا كردن رفتارهای اخلاقی از حوزه‌های مختلف رفتارهای بشر (سكولاريزم) از جمله رفتارهای اقتصادی منجر شد. اين تعريف بر تجربه تلخ دوران قرون وسطی كه به تعبير «ويل دورانت» از دوره‌های تاريك تاريخ بشر است، استوار بود. در اسلام دوران مشابهی تجربه نشده بلكه برعكس زمان حاكميت دين در جوامع اسلامی دوران سربلندی و پيشرفت جامعه بوده است.
پذيرش عدالت به عنوان ارزش و نفی ظلم به عنوان ضد ارزش در اسلام:
تقدم توسعه بر عدالت عين ظلم است. به اين علت كه عدم توزيع عادلانه ثروت و پايمال شدن يك عده را در دوران گذار به اميد توسعه‌ای كه تحقق آن قطعی نيست، می‌پذيرد. پيامبر اكرم(ص) می‌فرمايند: «جامعه به كفر می‌ماند اما به ظلم نه». تاريخ هم نشان داده كه اغلب انقلاب‌های جهان بر ضد ظلم بوده است.
در جهان‌بينی مادی غرب، استثمار و استعمار توجيه‌پذير و در راستای توسعه غربی چندين قرن به كار گرفته شده و همچنان به اشكال مختلف تداوم دارد. اما بر طبق جهان‌بينی اسلامی و در شرايط فعلی ما به عنوان يك جامعه اسلامی نه مايل و نه قادر به استفاده از اين ابزار می‌باشيم. به عبارت ديگر در فرآيند توسعه غرب، كل دنيا در اختيار غرب بود، اما در مورد ما كل دنيا رقيب تلقی می‌شوند.
منابع انرژی ما رو به اتمام است و آنچه تا به حال اجازه تقليد از الگوی غربی توسعه را به ما داده درآمدهای نفتی بوده كه نقش ما را به عنوان توليدكننده انرژی و مصرف‌كننده كالای مصرفی تعريف كرده است. اين منبع درآمد در حال حاضر رو به كاهش و اتمام است.
الگوی غربی پيشرفت، با نظام حقيقت موجود در عالم ناسازگار است. اين ناسازگاری را می‌توان با توجه به دستاوردهای اين نظام برای بشريت لمس كرد. از جمله جنگ‌های جهانی، فقر و گرسنگی در آفريقا، وجود ردپای غرب در هر جنگ و مناقشه در دنيا با هدف فروش هرچه بيشتر اسلحه و پی‌گيری هدف سودآوری حداكثری، تشويق و ترغيب برای توليد و مصرف بيشتر و نتايج ناشی از آن از جمله پارگی لايه ازن و ...
همه ايدئولوژی‌های موجود بخت‌شان را در ايران و جهان آزموده‌اند و هزينه اين آزمون‌ها در ايران با درآمدهای نفتی پرداخت شده است. اين الگوها ناموفق بوده‌اند كه تجربه ايران و دنيا مبين آن است.
2. اجزای الگوی پيشنهادی اسلامی ايرانی
مشخص كردن غايت (هدف از توسعه و پيشرفت چيست؟)
تعيين و تربيت كارگزاران مجری الگوی اسلامی ايرانی
در اين دو بخش كه مهم‌ترين اجزای الگوی توسعه می‌باشند ما نيازمند سه پيش‌نياز هستيم:
الف) تربيت نيروهای كارآمد، مجرب و دارای توان نظريه‌پردازی. اين تربيت بايد از مرحله كودكی صورت پذيرد. پرورش افرادی مانند علامه طباطبايی، شهيد مطهری، استاد جعفری و ... حتی توانمندتر مد نظر است.
ب) ايجاد جوّ مباحثه و تضارب آرای و فضای آزاد گفت‌وگو: در كدام دين به مانند اسلام توصيه شده است كه اقوال مختلف شنيده شده و بهترين آنها گزينش شوند؟ در كدام دين توصيه شده كه سخنان مخالفان خود را بشنويد تا به عيوب خود پی ببريد، زيرا دوستان شما يا اين عيوب را نمی‌بينند و يا به شما نمی‌گويند. تجربه تاريخی صحت اين نظريه را نشان داده است، كما اينكه نظام سوسياليستی دشمن نظام سرمايه‌داری بود اما ناجی آن شد. اما بايد به خاطر داشت كه آزادی‌های اسلامی با آزادی‌های ترويج شده در نظام غربی، هماهنگی يك‌به‌يك ندارد و در اين حوزه نيز بايد الگوی اسلامی ايرانی تعريف شود. كما اينكه در ارزش‌های دينی و ايرانی، بزرگ‌تر، معلم و افراد با تجربه، ارزشمندی‌های ويژه‌ای دارند كه پرده‌دری، هتك حرمت، افترا و ... در رابطه با آنها مجاز نمی‌باشد.
ج) مطالعات آينده‌پژوهی: بايد آينده را ديد و برای آن برنامه‌ريزی كرد. هر نظامی كه در اين قسمت جلوتر باشد برگ برنده را در اختيار دارد. ميزان سرمايه‌گذاری غرب در ترسيم آينده شاهدی بر اين مدعاست.
مجهز شدن به ابزار لازم و تعريف ماده كه همان علم است: در دين بسيار به كسب علم (زگهواره تا گور دانش بجوی، مداد علما برتر از خون شهدا است و ... گواهی براين مدعا است) توصيه شده‌ايم و به تعبير شهيد مطهری هر علمی كه مورد نياز جامعه اسلامی است، كسب آن واجب است.
فرم: ملموس‌ترين و قابل مشاهده‌ترين بخش پيشرفت، شكل ظاهری و عينی پيشرفت است.
3. آفات و موانع ارائه الگوی اسلامی ايرانی
دچار خطای معكوس شدن؛ يعنی پرداختن به فرم و ظاهر به جای پرداختن به اصول: اين خطا می‌تواند باعث بروز مشكلاتی چون گسترش نفاق، دل‌زدگی مردم از چيزی كه تنها ظاهر اسلامی دارد و تكرار تجربه تلخ تاريخ در ايران شود. تاريخ ايران نشان داده كه با تغيير ظاهر نمی‌توان محتوا را تغيير داد.
پراكنده‌كاری و موازی‌كاری: واقعيت آن است كه در حوزه‌های علميه و دانشگاه‌های كشور جزاير پراكنده‌ای به كار توليد اين علم و ادبيات مشغول هستند. اين جزاير جداگانه به دليل نداشتن ارتباط سيستماتيك كه خود معلول لحاظ نشدن توليد اين علم در برنامه‌ريزی كشور است، عملاً به موازی‌كاری غير مؤثر مشغول هستند و صاحب علم هم‌افزا نشده‌اند.
عدم تقاضای سيستماتيك از طرف ساختارهای اجرايی به علت ناآشنايی با الگوی ايرانی-اسلامی پيشرفت و همچنين عدم احساس نياز به آن به علت حضور درآمدهای نفتی و عدم برنامه‌ريزی برای استفاده از آن.
نشناختن غرب، ايران و اسلام: تجربه نشان داده كه ما اگرچه زير پرچم اسلام شعارهای اسلامی سر داده‌ايم، اما در عمل يا الگوی سوسياليستی را مبنای عمل قرار داده‌ايم يا الگوی ليبراليستی. همه چيز در حد مناقشات سياسی خلاصه شده است و ساختارهای علمی نيز زاينده نبوده و نتوانسته الگوی جامعی برای اداره كشور ارائه كند و در عمل نيز نازا عمل كرده است.
انعطاف‌ناپذيری و ايستايی‌های داخلی
مقابله صددرصد رقبای خارجی: هيچ رقيبی از رقيب خشنود نيست و با تمام قوا سعی در حذف آن دارد. مخصوصاً اگر اين الگو نگاهی مادی داشته باشد كه در جهت حداكثر كردن منافع خود با هر ابزاری به مقابله با رقيب برمی‌خيزد. كما اينكه از بعد از انقلاب اسلامی ما شاهد اين مقابله بوده‌ايم. ناگفته نماند كه نظام سرمايه‌داری با تمام قوا به مقابله با نظام سوسياليستی به عنوان ايدئولوژی رقيب پرداخت و بسياری از صاحب‌نظران معتقدند همپای نقاط ضعف درونی نظام سوسياليستی به فروپاشی آن كمك كرد، مقابله و تبليغات شديد رسانه‌های غربی بود. به راستی رسانه‌های ما برای مقابله با اين هجمه چه كرده و می‌كنند؟
عدم خودباوری و اعتماد به نفس لازم برای گام گذاردن در اين حوزه: بايد گفت كه ارائه الگوی ايرانی-اسلامی، نيازمند خودباوری و توان عرض‌اندام كردن در مقابل نظريه‌های موجود در حوزه علوم انسانیِ مبتنی بر نظام ارزشی غربی است. اما متأسفانه در حال حاضر بسياری از متفكران در مقابل نظريه‌های غربی كاملاً تسليم می‌باشند و به خود جرئت شك كردن در اين نظريه‌ها را نيز نمی‌دهند و هركه نيز خواست در اين وادی گام بردارد را به غيرعلمی بودن متهم می‌كنند.
پيشنهادات
درباره الگوی ايرانی-‌اسلامی پيشرفت بسيار بيشتر از جواب‌ها و معلومات سؤال وجود دارد و در عين حال طرح سؤالات دقيق درباره آنچه كه از اين الگو می‌خواهيم بسيار قابل اهميت است.
غرب و به تبع آن دنيای امروز، الگوی پيشرفت خود را با توجه به تعريفی كه از انسان، نيازها و سعادت او ارائه می‌كنند، بنا كرده‌اند. در اين الگو كه هدف نهايی آن بيشتر كردن لذت مادی است، ثروت، سرمايه و پول و به تبع آنها اقتصاد نقش محوری را در سيستم‌سازی و ارائه الگو دارد. به گونه‌ای كه روابط را در سطوح كلان و جزئی تنظيم و تعريف می‌كند و همه سيستم‌ها براساس آن بنيان گذاشته می‌شوند. حال بايد اين سؤال را مطرح كرد كه در الگوی ايرانی-اسلامی پيشرفت بر چه عاملی به عنوان تكيه‌گاه می‌توان حساب كرد؟ آيا در اين الگو اقتصاد كماكان نقش محوری را خواهد داشت يا به عنوان يكی از عوامل در تلفيق با مؤلفه‌هايی چون فرهنگ عمل خواهد كرد؟
برای پاسخ به اين پرسش بايد به اين نكته توجه كرد كه برای استخراج هر الگو و مدل كلان، نخست بايد فلسفه زيربنايی، پايه و مورد ارجاع آن الگو تبيين شود و سؤالاتی كه اين فلسفه بايد به آنها پاسخ دهد روشن و شفاف استخراج شوند. بنابراين به نظر می‌رسد از جمله اولين گام‌هايی كه در طراحی الگوی ايرانی-اسلامی پيشرفت می‌توان برداشت، طرح سؤالات اساسی است كه اين الگو می‌بايست جواب‌گوی آنها باشد. بدين لحاظ می‌بايست از كليه صاحب‌نظران اين حوزه خواست تا به طرح سؤالات دقيق در اين حوزه بپردازند و سپس اين سؤالات را بايد در معرض پاسخگويی عالمان و صاحب‌نظران قرار داد تا بتوان از طريق پيگيری سيستماتيك تضارب آرا و نقد و بررسی نظريه‌های ارائه شده، به بهترين پاسخ‌ها دست يافت.
پاسخگويی به اين سؤال در حوزه كاری علوم انسانی قرار می‌گيرد. بنابراين توجه به علوم انسانی بايد به عنوان مهم‌ترين ضرورت طراحی يك الگوی مناسب در دستور كار مسئولان رده اول كشور قرار گيرد. بنابراين بايد به منظور جذب نيروهای كارآمد، معتقد و باانگيزه، تلاش مضاعفی صورت گيرد.
تحقيقات بنيادی، انتقادی و گروهی بايد در جهت نظريه‌پردازی و نقد نظرات دانشمندان مطرح اين حوزه (اقتصاد) شكل گيرد.
تلاش جهت يافتن ارتباط‌ها و هماهنگی‌های ساختاری بين ايران و اسلام. از جمله توجه به وضعيت ساختاری در مقاطع اوج تمدنی ايران. اگرچه شرايط امروز ما و جهان با شرايط آن زمان متفاوت است اما می‌تواند در استخراج اصول كلی تمدن‌سازی و توليد الگو مفيد باشد. به عنوان مثال بتوان فتوت‌نامه‌هايی كه توسط صاحبان مشاغل نگاشته شده، چارچوبِ كاری و فكری و حركتی آنها را مشخص كرد كه می‌تواند نمونه خوبی در بررسی ارتباط اقتصاد، توليد و فرهنگ محسوب شود.
-بايد دانست كه راه طولانی و دشوار است، بنابراين می‌بايست با عزمی راسخ و تلاشی مضاعف در جهت برنامه‌ريزی‌های طولانی‌مدت در اين حوزه گام برداشت.
تعريف نوبل اسلامی-ايرانی (جايزه صدرا)
در آخر بايد گوشزد كرد كه:
سال‌ها دل طلب جام جم از ما می‌كرد آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا می‌كرد
واقعيت اين است كه غرب پس از قرن‌ها آزمون و خطا به صحت بسياری از نظريات اسلامی پی برده است. اگرچه كه با زيركی تمام مصادره به مطلوب كرده و آنها را به نام خود تمام می‌كند. (البته اين انعطاف‌پذيری برای پذيرش تغييرات را در واقع می‌توان از ويژگی‌های خوب اين نظام دانست.) برای مثال مفاهيمی همچون توسعه پايدار پس از مشاهده آثار و نتايج پيگيری نيل به توسعه با هدف حداكثر كردن سود فردی، مطرح شد. درواقع مفهوم توسعه پايدار همان عدالت بين نسلی كه در اسلام 1400سال پيش -بدون هيچ‌گونه آزمون و خطا- مطرح شده است. يا گسترش كاربرد بانك‌داری اسلامی و تلاش جهت تئوريزه كردن نرخ بهره صفر در متون علمی معاصر غرب، در واقع واكنشی از سوی نظام سرمايه‌داری در برابر كاستی‌های نظام بانك‌داری سرمايه‌داری و نتايج ناشی از آن است كه از جمله باعث نامتعادل شدن بخش اعتباری در مقابل بخش واقعی اقتصاد شده است.
captcha