به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی خامنهای به مناسبت سالروز جنگ 33 روزه يادداشتی از جمال شورجه، تهيهكننده و كارگردان فيلم سينمايی «33 روز» ارائه داده است كه به شرح ذيل است:
اگر بخواهيم خط مقدم مبارزه با رژيم صهيونيستی در منطقه را ترسيم كنيم، بیشك اين خط از جنوب لبنان میگذرد. در اين منطقه جريان حزبالله توانست برای نخستين بار و در جنگی سیوسه روزه در برابر تهديدها و هجوم صهيونيستها و حاميان آمريكايی آنان بايستد. مقاومت در حالی چنين نقشی را ايفا كرد كه عمده كشورهای عرب منطقه و حتی برخی جريانهای داخل لبنان در برابر خواستههای آمريكا و غاصبان صهيونيستی سر تسليم فرود آورده بودند.
ماجرای مقاومت در لبنان مانند ماجرای بسيج در ايران است. از آنجا كه اين كشور همواره در معرض تهاجم و دستاندازی بوده، مقاومت در آن به يك فرهنگ تبديل شده است. اقشار مختلف مردم لبنان در مقاومت حضور دارند. پزشك و مهندس و كشاورز و كارگر و دانشجو و معلم لبنانی وقتی صدای دفاع بلند میشود، گرد هم میآيند تا از حريم كشورشان دفاع كنند.
همچنين مشاهده كردهاند كه سرانشان، سرمايههای ملی را صرف اهداف كشورهای مستكبر میكنند ولذا برآشفتهاند و حقوق خود را مطالبه میكنند.
اگر به لبنان برويد، درمیيابيد كه مردم اين كشور، مخصوصاً در جنوب كه عمدتاً شيعهاند، يك نگاه ويژه به مردم ايران دارند و آنان را مثل خودشان و از خودشان میدانند. اما نگاه حزبالله به ايران فراتر از اين است. در جلسهای كه خدمت سيدحسن نصرالله رسيده بوديم، متوجه شدم كه بين ايشان و رهبر معظم انقلاب، علاوه بر يك حس فرزند و پدری كه ناشی از يك رابطه عاطفی قوی است، يك رابطه مريد و مرادی مبتنی بر ولايت نيز وجود دارد. در آن ديدار به علاقه سيدحسن به شخص رهبر معظم انقلاب و انس و الفتی كه با رهبر دارد، علیرغم اينكه ديدارهاشان با يكديگر محدود است، پی بردم.
شنيدم كه میگفتند در هنگامه جنگ سیوسه روزه، رهبر معظم انقلاب در تماسی با سيدحسن نصرالله، ايشان را به مقاومت ترغيب و تشويق كرده و فرموده بودند كه توكلتان فقط به خدا باشد و بدانيد كه قطعاً پيروز هستيد. همچنين ايشان تمام فرماندهان و رزمندگان مقاومت را به خواندن دعای جوشن صغير و مداومت بر آن توصيه كرده بودند. فرمايشهای ايشان تأثير عميقی در مقاومت میگذارد.
اتفاقاتی كه در جريان جنگ سیوسه روزه رخ داد، بسيار شگفتانگيز و عجيب بود. ماجرای مورد اصابت قرارگرفتن تانكهای مركاوا و ناوچه ساعر فقط چند نمونه از آنها است. میگويند كسی كه موشك را به ناوچه ساعر شليك كرد، فقط همان يك موشك در اختيارش بود. او قبل از شليك و با بیسيم با سيدحسن نصرالله صحبت كرده و سپس آيه «وَ ما رَمَيتَ اِذ رَميتَ ولكنَّ اللهَ رَمی» را خوانده و آن يك موشك را شليك كرده است. همان هم به هدف خورد و ناوچه شكستناپذير صهيونيستها را غرق كرد.
وضعيت مقاومت در لبنان بر وقوع قيام در كشورهای منطقه هم تأثير بسياری گذاشته است. ملتهای منطقه متوجه زدوبندهای علنی يا پشت پرده حكامشان با آمريكا و صهيونيستها شدهاند و فهميدهاند كه عنوان صلح جهانی، تنها پوششی برای خيانتهای حاكمان به آنها بوده است.
يا ماجرای آن خانواده دوازده نفرهای كه از كودك شيرخوار تا پيرمرد هفتادسالهشان نزديك به 30 روز در روستايی زندگی كردند كه در اشغال صهيونيستها بود؛ بدون اينكه آنها بدانند و بفهمند. جالب اينكه شبها هم به صهيونيستها حمله میكردند و دوباره به محل اختفاشان برمیگشتند. تا اينكه با عقبنشينی صهيونيستها، آنها نيز آزاد شدند.
ممكن است امكانات و تجهيزات مادی جبهه حق محدود باشد، اما تأثير آن هرگز محدود نيست. همانطور كه در زمان حضرت رسول اكرم صلواتاللهعليهوآله با وجود تمام توطئهها و همدستیهای شياطين جبههی باطل، پيامبر گرامی اسلام ندای وحی را نشر میدهد و چيزی نمیگذرد كه اين ندا تمام سرزمينها را فرامیگيرد. دليل اين تأثير عميق، چيزی جز ريشه داشتن پيام اسلام در فطرت انسانها نيست. پيام حقانيت و صلحدوستی به گوش هر كسی و در هر جايی كه برسد، وجدانهای بيدار آن را دريافت میكنند و به آن تأسی میجويند.
هرچند كه آمريكايیها میكوشند كه با ابزارهای مختلف و سرمايههای كلان، جبهه مسلمانان را شكست دهند و مثلاً با ابزار قدرتمند هاليوود، دائماً عليه اسلام فيلم میسازند و تبليغ میكنند و انواع شبكههای ماهوارهای و اينترنتی را ضد مسلمانان ايجاد میكنند؛ درست در همين زمان میبينيم يك فيلم يا سريال كه بر اساس مبانی اسلامی ساخته شده است، چنان تأثيری بر مردم دنيا میگذارد كه تلاش آنها را خنثی میكند. همينطور است كه وقتی حضرت حجت عجلاللهتعالیفرجه تشريف میآورند و پيام خود را به گوش تمام مردم جهان میرسانند، وجدانهای بيدار بلافاصله پيام ايشان را دريافت میكنند و لبيكگويان به سوی آن حقيقت موعود حركت میكنند.