4. پرهيز از برچسب زدن
امروزه نظريه «برچسب زنی» يكی از رايج ترين نظريه های جامعه شناختی درباره انحراف و تحليل اجتماعی آن است. طرفداران نظريه «برچسب زنی» بر اين عقيده اند كه بزه كاری در شكل نخستين آن، ممكن است از هر كسی سر زند، اما تداوم آن به صورت يك بزهكاری حرفه ای، هنگامی اتفاق می افتد كه افراد جامعه برچسب بزه كاری به فردی بزنند و وی را به اين باور برسانند كه واقعاً او مجرم و بزه كار است. از اين رو، اگر به طور رسمی و از نگاه مردم، فردی به عنوان مجرم و بزه كار شناسايی شود، هويت و خودپنداره او تغيير می كند و او درباره خود همان گونه فكر می كند كه در برچسب ها مطرح شده است. اين تصور ذهنی رفتار افراد را تحت تأثير قرار می دهد و از آن پس، به سهولت مرتكب رفتار خلاف و بزه كارانه می شود.
برای توضيح اين مطلب به مثالی توجه كنيد: پسر بچه گرسنه ای اقدام به دزدی می كند. اگر اين فرد دستگير شود، چه بسا ممكن است او را دزد يا منحرف بنامند و اين امر منجر به طرد او از سوی همسالان، همسايگان و اعضای خانواده اش گردد. پس از اين نيز ممكن است محاكمه و پس از محكوميت به زندان ويژه جوانان فرستاده شود. از اين رو، پس از رهايی از زندان نيز ممكن است به سبب اين برچسب رسمی انحراف يا مجرميت، ديگر در مدرسه خويش جايی نداشته باشد. در نتيجه، او دوباره و در موقعيت های مشابه، به دزدی روی می آورد و اين بار از نوع شديدتر آن؛ مانند سرقت مسلحانه يا دزدی از منازل مسكونی، و در نهايت نيز ممكن است اين فرد در گروه دزدان حرفه ای وارد شود. بنابراين، با برچسب زدن به مردم، آنان را «بيگانه» می ناميم و از اين پس، يك فراگرد بدنام كردن، به جريان می افتد. اين واقعيت ـ كه انسان برچسب خورده، بيگانه نام می گيرد و طبق اين تلقّی با او رفتار می شود ـ از روند عمومی زندان ها، بيمارستان های روانی و مراكز اصلاح و بازپروری پيداست. 24
گرچه نظريه «برچسب» نظريه ای جامع برای تحليل جرم و بزه كاری شمرده نمی شود (زيرا برچسب ها به تنهايی نمی توانند شرط كافی برای مجرم و بزه كار حرفه ای شدن باشند، و ديگر اينكه همه بزه كاران و مجرمان نسبت به برچسب حسّاسيت يكسانی ندارند) اما بايد به خاطر داشت كه نظريه برچسب زنی در تبيين رفتار انحرافی تا حدی از نكات مثبت و قابل قبولی برخوردار است و نيز آثار و پيامدهای برچسب زدن را نمی توان بكلی انكار كرد.
همان گونه كه گذشت، در نظام تربيتی اسلام، حفظ حرمت و كرامت ذاتی انسان يكی از اهداف مهم و اساسی به شمار می رود. به همين دليل، وقتی انحراف يا خلافی از كسی سر می زند و يا احتمال بروز كار نادرستی را از كسی می دهيم، نه تنها بايد از برچسب انحراف و بزه كاری پرهيز نماييم، بلكه برای اصلاح، تربيت و حفظ حرمت و كرامت او، بايد از مراحل ذيل استفاده كرد:
الف. خوش بينی و توجيه رفتار متربّی: هيچ انسانی از لغزش و انحراف مصون نيست و هيچ كس نمی تواند ادعا كند كه هيچ گاه مرتكب خطا و اشتباهی نمی شود. تنها معصومان (عليهم السلام) از هر لغزش و گناهی پيراسته اند.
بنابراين، همان گونه كه صفات و رفتار نيك و پسنديده در انسان ها وجود دارند، احتمال خطا و انحراف نيز در آنان هست؛ ولی مربّی دينی، كه درصدد اصلاح و تربيت می باشد، نبايد خطای متربّی را پی گيری كرده، با تجسّس خود، موجب كشف فساد و هتك حرمت او گردد، بلكه بايد با خوش بينی با او برخورد كند و تا جايی كه ممكن است، رفتار او را به نيكوترين وجه، توجيه و تعبير نمايد.
اميرالمؤمنين علی (عليه السلام) در اين باره می فرمايند: «ضَعْ اَمْرَ اَخيكَ عَلی اَحْسَنِهِ حَتّی یَأتيكَ ما یَغْلِبُكَ وَ لا تَظُنَّنَّ بِكَلَمَة خَرَجَتْ مِن اَخيكَ سُوءً وَ اَنتَ تَجِدُ لَها فی الخَيرِ مَحمِلا»؛ 25 كار برادرت را به بهترين وجه آن تفسير و تعبير كن، مگر اينكه كاری كند كه راه توجيه را بر تو ببندد، و نسبت به سخنان او نيز مادامی كه راهی برای تفسير نيكو دارد، گمان بد مبر.
روايات ديگری نيز بر اين امر تأكيد دارند كه انسان ها نبايد به فردی برچسب بزنند و او را فاسق، گناه كار و متخلّف بشمارند. البته سپردن مسئوليت های مهم و اجتماعی به افرادی از اين دست حكمی جداگانه دارد.
آيت اللّه مصباح، در اين باره می فرمايد: حمل به صحّت يا تفسير و توجيه رفتار برادر مسلمان و يا داشتن خوش بينی قلبی و ذهنی، كه در روايات اسلامی به آن سفارش شده، غير از خوش بينی و اعتمادی است كه هنگام سپردن مسئوليت ها بايد احراز گردد. بنابراين، سفارش به خوش بينی و اعتماد قلبی نسبت به ديگران مجوّز سپردن مسئوليت به ديگران بدون بررسی نمی شود، بلكه هنگام سپردن مسئوليت، بايد صلاحيت علمی، اخلاقی، اجتماعی، فردی و كارآمدی افراد احراز و اثبات گردد. 26
ب. تغافل و پوشاندن خطای افراد: «تغافل» يعنی خود را به غفلت زدن و ناديده انگاری. 27
امام علی (عليه السلام) می فرمايد: «مِنْ أشرَفَ أعمالِ الكَريمِ غفلَتُهُ عَمّا یَعلَمْ»؛ 28 از جمله شريف ترين كارهای شخص بزرگوار، آن است كه از آنچه می داند تغافل ميورزد.
چنان كه گذشت، انسان موجودی است كه هميشه در معرض خطا و اشتباه است. به ويژه در برخی از دوره های زندگی، احتمال خطا و اشتباه بيشتر است. اگر برای نخستين بار خطا و گناهی از كسی سر زد كه با ارزش های اسلامی سازگار نيست، ولی انجام دهنده گناه سعی در مخفی نگه داشتن آن دارد و يا در صورت آشكار شدن گناهش، به توجيه آن می پردازد، مربّی دينی بايد خطای او را ناديده گرفته، چنان وانمود كند كه از خطای او آگاهی ندارد تا بدين وسيله، به شخصيت افراد آسيبی نرسد و تا آنجا كه ممكن است، به او فرصت بازگشت و بازيابی داده شود؛ زيرا ممكن است فردی كه مرتكب جرم يا خطايی شده، از عمل خويش پشيمان گردد و ديگر قصد تكرار آن را نداشته باشد.
بنابراين، در امر اصلاح و تربيت دينی، تا آنجا كه ممكن است، بايد از لغزش و اشتباه افراد مجرم و خطاكار تغافل كرد و از برچسب زدن و متهم نمودن آنان پرهيز نمود؛ چنان كه در روايات اسلامی و سيره معصومان (عليهم السلام) بر تغافل و چشم پوشی از لغزش های افراد بسيار سفارش شده است. امام باقر (عليه السلام) در اين باره می فرمايد: «اصلاح وضع زندگی و معاشرت با پيمانه ای انجام می شود كه دو سوم آن، زيركی و يك سوم آن، تغافل و چشم پوشی از لغزش های ديگران است.»29
و در روايت ديگری می فرمايد: «یَجِبُ للمُومِنَ عَلی المُؤمِنِ اَنْ یَستُرَ عَلَيهِ سَبعينَ كبيرة»؛ 30 هر مؤمنی وظيفه دارد هفتاد گناه كبيره را بر برادر مؤمن خود بپوشاند.
تغافل و پوشاندن لغزش افراد در نظام تربيتی اسلام، آن قدر ارزش و اهميت دارد كه امام علی (عليه السلام) بدترين مردم را كسی می داند كه از لغزش ديگران درنمی گذرد و از خطای آنان چشم پوشی نمی كند. 31
اما نكته ای كه بايد به آن اشاره كرد، اين است كه تغافل و پوشاندن خطای ديگران تا جايی رواست كه افراد خطاكار از آشكار شدن رفتارهای ناشايست خود احساس نگرانی كنند و در صورت آشكار شدن، به توجيه خطای خويش اقدام نمايند. پس اگر افراد بر پوشاندن خطا و لغزش خود اصرار ندارند و يا در صورت بيرون افتادن لغزش، دست به توجيه نمی زنند، يعنی چنان گستاخ شده اند كه به صورت آشكار و بدون هيچ هراسی از رسوايی در بين مردم به انجام كارهای ناشايست روی می آورند، استفاده از تغافل ناروا خواهد بود؛ زيرا به كارگيری تغافل برای پيش گيری از رسيدن فرد به مرحله طغيان و مرزشكنی است. 32
ج. چشم پوشی (عفو و صفح): عفو و چشم پوشی از خطا از جمله روش های ضروری و مهم مربّی است، البته اگر مربّی احتمال دهد كه با عفو و چشم پوشی از خطای متربّی، موجب اصلاح رفتار او خواهد شد. هر كس ممكن است در زندگی خويش، مرتكب خلاف يا خطايی شود. همين كه خطايی از كسی سر زد، نبايد فوراً او را طرد و محكوم نماييم؛ زيرا با طرد كردن و راندن ديگران هرگز مشكلی حل نمی شود. از اين رو، در آيات نورانی قرآن كريم، عفو و چشم پوشی از خطای ديگران بسيار سفارش شده است.
قرآن كريم در خطاب به پيامبر می فرمايد: (خُذِالْعَفْوَ وَأمُرْ بالْعُرْفِ وَأعْرِضْ عَنِ الْجاهِلينَ) (اعراف: 99)؛ عفو و بخشش پيشه كن و به نيكی ها دعوت نما و از جاهلان روی بگردان.
در آيه ديگر می فرمايد: (فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُ الُْمحسِنينَ) (مائده: 13)؛ از آنان درگذر و چشم پوشی كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست دارد.
در روايات اسلامی و سيره تربيتی معصومان (عليهم السلام) نيز عفو و گذشت از ارزش و جايگاه برجسته ای برخوردار است؛ چنان كه پيامبر می فرمايد: «عَلَیْكُم بِالعَفوَ؛ فَإِنَّ العَفوَ لایَزيدُ العَبدَ الاّ عِزاً»؛ 33 بر شما باد به عفو و بخشش؛ زيرا گذشت بر عزّت بندگان خدا می افزايد.
حضرت علی (عليه السلام) در نامه خود به مالك اشتر، وی را به چشم پوشی از خطا و لغزش های افراد سفارش نموده، می فرمايد: «وَ أشعِر قَلبَكَ الرَّحمةَ للرَّعیَّة،... یَفرُطُ مِنهُمُ الزَّللَ، و تَعرِضُ لَهُمُ العِلَلُ، وَ یُؤتَی علی أيديهِم فی الْعَمدِ وَالخَطأ، فأعطِهِم مِن عَفوِكَ وَ صَفحِكَ مِثلَ الّذی تُحِبُّ وَ تَرضی أن یُعطيكَ اللّهُ مِن عَفوِهِ وَ صَفحِه»؛ 34 دل خويش را نسبت به مردم مملو از رحمت و محبت و لطف كن... اگر لغزش و خطايی از آنان سر می زند، ناراحتی هايی بر آنان عارض می گردد يا خواسته و ناخواسته اشتباهی مرتكب می گردند، از عفو و گذشت خود آن مقدار به آنان عطا كن كه دوست داری خداوند از چشم پوشی و عفوش به تو عنايت كند.
بنابراين، گام اول در برخورد با افراد مجرم و خطاكار چشم پوشی است، نه تنبيه و مجازات؛ چرا كه آثار و پيامدهای فردی، اجتماعی و تربيتی چشم پوشی به مراتب بيش از كيفر و مجازات است.
پژوهش های انجام شده نيز نشان می دهند كه عفو و گذشت در كاهش اضطراب، افسردگی، عصبانيت، پرخاشگری، اختلالات عاطفی، رفتاری و افزايش اعتماد به نفس مؤثر است. علاوه بر اين، عفو و چشم پوشی در كاهش بزه كاری و استفاده از مواد مخدّر و داروهای آرامبخش، اثر قابل ملاحظه ای داشته است و فوايد آن در كاستن رفتارهای ضد اجتماعی، بدبينی، لجباری مورد تأييد پژوهشگران قرار گرفته است. 35
مقصود از «عفو و چشم پوشی» مربّی دينی آن است كه او نسبت به فردی كه مرتكب جرم و خلافی شده، در ظاهر به روی خود نياورد و به گونه ای برخورد نمايد كه گويی جرم و خطايی مرتكب نشده است و در اقدامات تربيتی خويش، به گذشته او توجه ننموده و جهت گيری او منحصر به آينده و به منظور اصلاح و تربيت و پيش گيری از تكرار لغزش و خطا باشد.
24ـ براى توضيح بيشتر ر. ك: آپولو رو مايز، «كمك نظريه برچسب به درك تعدى، تعارض و خشونت در آفريقاى جنوبى»، ترجمه محمدباقر طالبى، مجله بصيرت، سال نهم، ش 25 و 26 (1380)، ص 145ـ 160 / حبيب احمدى، «رهيافت هاى نظرى تركيبى در تبيين انحرافات اجتماعى»، فصلنامه علمى پژوهشى علوم انسانى، سال نهم، ش 32 (1378)، ص 1ـ 16.
25ـ محمدبن يعقوب كلينى، اصول كافى، ج 2، روايت 3، ص 362.
26ـ محمدتقى مصباح، پند جاويد، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره)، 1380، ج 2، ص 56.
27ـ مصطفى حسينى دشتى، معارف و معاريف، تهران، مؤسسه فرهنگى آرايه، 1379، ج 3، ص 160.
28ـ محمد محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، قم، دارالحديث، 1375، ج 3، ح 15219، ص 2287.
29ـ همان، ح 15222، ص 2288.
30ـ محمدباقر مجلسى، پيشين، ج 74، باب 20، روايت 37، ص 301.
31ـ محمد محمدى رى شهرى، پيشين، ح 13195، ص 2013.
32ـ على بهرام طجرى، چشم اندازى بر جايگاه و نقش تغافل در فرايند تربيت با نگرشى اسلامى، پايان نامه كارشناسى ارشد رشته علوم تربيتى، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (ره)، 1381، ص 98.
33ـ محمد محمدى رى شهرى، پيشين، ح 13181، ص 2013.
34ـ محمدباقرمجلسى، پيشين، ج33، روايت744، باب30، ص600.
35ـ باقر غبارى بناب، «رابطه عفو و گذشت با ميزان اضطراب در والدين كودكان استثنایى و عادى»، مجله حوزه و دانشگاه، ش 31 (تابستان 81)، ص 59.