حجتالاسلام والمسلمين محسن اديببهروز، عضو هيئت علمی گروه معارف دانشكده علوم پزشكی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) در بخش قبلی سخنان خود با اشاره به اينكه اگر خدای ساخته ذهن خودمان نه خدای مطلق را صدا بزنيم؛ اجابت دعا رخ نمیدهد، گفت: اما خالق من میداند كه من او را میخواهم؛ بههمين دليل بر اساس آن لطف خاص به من جواب میدهد، در اين زمان است كه اجابت دعا به واسطه لطف خاص خدا رخ میدهد نه صحت دعای ما.
مدير گروه رشته تاريخ اسلام در جامعهالزهرا(س) تشريح كرد: ما يك راه اصلی داريم كه با مراجعه به يك كارشناس قرآنی مسير علمی و دانشی را ياد میگيريم، اين مسير زمانبر است اما با طی آن میتوانيم بفهميم خدای قرآنی با خدای ذهنی ما چه قدر تفاوت دارد و سپس خدای مطلق را جايگزين خدای ساخته ذهن خود كنيم؛ اين مسير شايد به طور عادی دو سال زمان ببرد اما راه ميانبر اين است كه خداوند بر اساس قانون لطف به من جواب میدهد؛ اگر انسان در همين زمان از حالت گرفتن جواب خودآگاهی را آغاز كند میتواند به بخشی از خصوصيات خدای قرآنی به صورت قلبی و ميانبر دست پيدا كند.
اين استاد حوزه كشورمان در تشريح مطالب خود گفت: خداوند با همين جوابی كه به من میدهد به طور مستقيم علیرغم اينكه من او را صدا نزدهام خود را به من نشان میدهد و معرفی میكند؛ اگر من توانستم اين نشان دادن را ثبت و ضبط كنم و به محض اينكه مشكلم حل شد خالق اصلی را فراموش نكرده به سراغ خدای ساخته ذهنم نروم، میتوانم خدای واقعی را در مراحل بعدی زندگی خود كه به صورت عادی به پيش میروم صدا بزنم. منتهی مشكل من انسان اين است كه در اين مواردی كه خداوند دعای من را از روی لطف اجابت میكند، مجدد از آن خالق اصلی غفلت میكنم و دوباره در مسير عادی به سمت خالق ذهنی خودم میروم.
وی نماز را وسيله آزمايش و شناخت خداوندی دانست كه به آن باور داريم و گفت: فردی كه در نماز خود قرار میگيرد از حالت خودش در نماز میتواند كشف كند كه با چه خالقی صحبت میكند، با خالق ذهنی خودش يا خالق و مبدأ اصلی حيات.
حجتالاسلام اديب بهروز اين بخش از سخنان خود را اينگونه جمعبندی كرد كه به طور ميانگين درصدی از دعاهای هر فردی مستجاب شده است، پس خداوند يك راه ميانبر برای همه انسانها قرار داده تا او را بدون مراجعه به كارشناس، قرآن و ... به طور مستقيم بشناسند، برخی از اين راه استفاده نمیكنند اما برخی ديگر استفاده میكنند، يعنی همين راه مستقيم را دنبال كرده و خالق ما كه خود خدا به آنها نشان داده را در خود ثبت و در موارد ديگر به سمت اوی مطلق میروند و او به آنها پاسخ میدهد.
وی مرحله دوم دعا را طلب حاجت دانست و تصريح كرد: مرحله اول صدا زدن و برقراری ارتباط با خداست و مرحله دوم طلب حاجت است.
خبرنگار ايكنا سؤال كرد آيا به دليل اينكه ما مسير درست دعا را بلد نيستيم ائمه را واسطه قرار میدهيم، كه وی پاسخ داد، بله و سخنان خود را اينگونه ادامه داد كه در واقع اگر ما بين دعا و طلب حاجت فرق گذاشته و تفكيك كنيم، مشكل خود را بهتر میتوانيم حل كنيم؛ ما بايد بدانيم كه در گام اول نگاه حديثی بر اساس كتاب كافی اين است كه به صورت عادی و روزمره خدا را بخوانيم، «ادعونی» دستور است و خداوند مرتب میگويد مرا بخوانيد و صدا بزنيد. اگر اين مسئله را به عنوان يك برنامه ثابت در زندگی قرار دهيم، چه روزی كه گرفتاری دارم و چه روزی كه ندارم خداوند متعال بيشتر به ما توجه میكند و اين صدا زدن يك عبادت است.
اين استاد دانشگاه در پاسخ به افرادی كه مفهوم عبادت را نمیدانند و میخواهند اثر كاربردی از صدا زدن خدا به دست آورده به سوی صدا زدن خدا جلب شوند، گفت: ما میگوييم خداوند متعال يك حقيقت مشهود است يعنی از هر چيزی كه ما به صورت محسوس حس كنيم، خداوند بيشتر قابل حس است؛ اين تعريف ما از حقيقت مطلق است، اما در واقعيت وجودی افراد میبينيم كه حضور خالق را احساس نمیكنند، دليل اين مسئله موانعی است كه در اثر رفتارهای آنها بر روی بينايی، شنوايی و ساير حواسشان تأثير میگذارد.
وی ادامه داد: وقتی حواس پنجگانه ما كه ظاهری است توسط موانع و حجابهايی پوشيده میشود و من آثار محسوس و مشهود حقيقت مطلق را احساس نمیكنم، طبيعتاً با قلبم هم اين حقيقت را احساس نمیكنم. چون قلب برای درك حضور خدا به حواس ورای حواس پنجگانه نياز دارد و برای اينكه بتوان اين موانع را به صورت ميانبر از بين ببريم به صورت بلند مدت به من دستور میدهند كه مدام خالقم را صدا بزنم، لذا گفته میشود كه از واژه «الله» استفاده شود و تأكيد میشود كه از واژه غير الله استفاده نشود و گفته میشود كه وقتی میخواهيد خداوند را صدا بزنيد با هر بيانی محور واژه الله باشد، لذا در نماز هم واژه «الله» محور است.
حجتالاسلام اديببهروز خواستن «الله» را يك راه ميانبر برای از بين بردن موانع فهم حقيقت مطلق خداوند دانست و گفت: سر و راز اينكه به ما دستور داده میشود مدام دعا كنيم يعنی خدا را صدا بزنيم برای اين است كه اين موانع حالتی در من ايجاد نكند كه من به مرحلهای برسم كه حضور الله را حتی با آيات مستقيم خداوند نيز احساس نكنم.
وی با اشاره به آيه 97 سوره آل عمران كه مقام ابراهيم(ع) را نشانه الهی معرفی میكند، و میفرمايد «فِيهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا؛ در آن نشانههایى روشن است [از جمله] مقام ابراهيم است و هر كه در آن درآيد در امان است» گفت: ما وقتی مشرف به مسجدالحرام میشويم يكی از آيات الهی به نام مقام ابراهيم را میبينيم كه من به وسيله اين آيات حضور الله را احساس كنم، اما افرادی میآيند و اين آيات الهی هيچ اثر و ردپايی از حضور الله در ذهنش ايجاد نمیكند چه برسد به اينكه در قلبشان او را احساس كنند.
اديببهروز تصريح كرد: چنين فردی به حدی اين موانع در ذهنش تثبيت شده و در قلبش تقويت شده كه ديگر هيچ كدام از آيات الهی نمیتواند در وی تأثير بگذارد و اگر هم اين مسير را ادامه داد میرسد به مرحلهای كه خداوند در توصيف چنين بندهای میگويد «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ؛ كرند، لالند، كورند بنابراين به راه نمىآيند(آيه 18 سوره بقره)».
وی در جمعبندی سخنان خود اظهار كرد: دعا خواستن خالق است، خالق كه اجابت كرد به من جواب میدهد و من اين دعا(خواستن خالق) را برای اينكه موانع فهم خدا در من تثبيت نشود در روزمره خود دارم و از سوی ديگر وقتی كه خداوند اجابت كرد احساس میكنم و بعد از او حاجت خود را میخواهم؛ يعنی پس از اجابت خداوند خواسته خود را از او بايد بخواهيم و اگر خداوند پس از اينكه ما او را صدا كرديم ما را اجابت نكند، طرح حاجت معنی ندارد، چون خداوند هنوز جواب ما را نداده است به همين جهت در دعاها انتظاراتمان برخلاف رفتاری است كه خودمان انجام میدهيم.