ابن مردويه بيش از هزار حديث در دفاع از اهل بيت(ع) نقل كرده/ آرامگاه ويران ابن مردويه بايد تجديد بنا شود
کد خبر: 2358327
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۱ - ۲۲:۰۲

ابن مردويه بيش از هزار حديث در دفاع از اهل بيت(ع) نقل كرده/ آرامگاه ويران ابن مردويه بايد تجديد بنا شود

"احمد بن موسی ابن مردويه" جزو محدثين، مفسرين و مورخين بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری است كه به سبب تأليفات متعدد دارای آوازه‌ای بلند در عرصه حديث و تفسير و ... است.

آرامگاه وی در خمينی شهر واقع شده و به همين مناسبت اخيرا همايش نكوداشت نام‌آوران حوزه‌های علميه اصفهان جهت بزرگداشت اين عالم بزرگ وی و به همت دفتر فرهنگ اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی خمينی شهر برگزار شد. فرصت ضمن تجليل از مقام علمی اين دانشمند بزرگ، گزيده ای از سخنان سخنرانان و مقالات ارائه شده در اين همايش را به همراه ديدگاه دو تن از اساتيد دانشگاه اصفهان و تهران (دكتر منتظرالقائم و دكتر شفيعی) ارائه می دهد.

ابن مردويه؛ حكيم مسلمان

دكتر اصغر منتظرالقائم-عضو هيات علمی دانشگاه اصفهان

احمد بن موسی بن مردويه اصفهانی يكی از مشهورترين محدثان و حافظان حديث و مفسران اهل سنت در اوايل قرن چهارم ه.ق بوده كه در سال 323 متولد شده و در 24 رمضان سال 410 از دنيا رفته است. اگرچه برخی گفته اند اهل ری بوده اما اصفهانی بودنش ثابت شده و زادگاهش اصفهان است.

برخی منابع اشاره كرده اند كه درگذشت ايشان در سده ماربين بوده و مقبره اش به "بابا دومرده" معروف شده است. او احتمالا برای استفاده از هوای پاك به خمينی شهر می آمده، شايد هم كلاس درسی در خمينی شهر داشته چرا كه آن زمان خمينی شهر يك پايگاه مهم علمی بوده همانطور كه وجود مسجد جامع خوزان و محلات قديمی نشان می دهد كه خمينی شهر در دوران اسلامی از اهميت زيادی برخوردار بوده است.

اين دانشمند در خانواده ای اهل علم و دانش به دنيا آمده، پدرش از محدثان بزرگ است. (متوفی:365 ه.ق). برادرش هم از محدثان بزرگ بوده كه مدت 30 سال در اصفهان حديث می گفته است. نواده او نيز به نام احمد بن محمد بن احمد بن موسی بن مردويه از محدثان بزرگ بوده كه برخی گفته اند در سودرجان (يكی از مناطق لنجان) از دنيا رفته است. (متوفی:498 ه.ق)

اساتيد و شاگردان

طبق منابع، اين دانشمند در خدمت 139 استاد بوده كه از جمله آن ها می توان به: اسماعيل بن عَباد (صاحب ابن عباد)، حافظ ابوشيخ انصاری، احمد بن ايوب بن مطير طبرانی كه يكی از بزرگترين محدثان اهل سنت است، (متوفی 360) اشاره كرد.

37 نفر نيز از او نقل حديث می كنند و از شاگردان او هستند، از جمله: ابوالقاسم عبدالرحمان بن محمدبن اسحاق اصفهانی، ابوالفضل احمدبن حسن جلودی مفسر قرآن و همچنين پسر ابن مردويه به نام محمد.

در اصفهان طرفداران اهل بيت(ع) خيلی كم بودند

اصفهان به عنوان پايگاه علمی بازار اختلافات مذهبی نيز بود، پس از افول حنابله، شافعيان و حنفيان رو به فزونی گذاشتند و اين درحالی بود كه طرفداران اهل بيت(ع) خيلی كم بودند. اين درگيری ها تا قرن هفتم و حمله مغولان به اصفهان خيلی شديد بود و گردآوری آيات و روايات در رابطه با اهل بيت و نوشتن از اين بزرگواران در چنين فضايی توسط نويسندگانی مثل ابن مردويه، ابو نعيم، طبرانی و ... نشان از دوستداری اهل بيت دارد و شايسته تقدير است.

آثار علمی

ابن مردويه علاوه بر حديث در تفسير قرآن، رجال، جغرافيا، نجوم و طب هم كتاب هايی دارد به نام های: المستخرج علی الصحيح بخاری، مسند فی الحديث، كتاب الصحيح، كتاب الاربعين، كتاب المتون، كتاب السيره، كتاب السبيل، كتاب العلم، كتاب الابواب، كتاب الامثال، كتاب الشيوخ، كتاب الحديث، كتاب التاريخ، المعجم، معجم البلدان، تاريخ اصفهان، الجامع المختصر فی الطب.

آثار ايشان با موضوع اهل بيت (ع) نيز عبارتند از: حديث الطير، حديث رد الشمس، ما نزل من القرآن فی علی بن ابيطالب(ع)، كتاب المناقب. بعضی معتقدند كتاب ارزشمند "ما نزل من القرآن فی علی بن ابيطالب" بخشی از كتاب "المناقب" است و بعضی هم گفته اند كه كتاب جداگانه ای است. كتاب المناقب را محمد حسين حرز الدين به طرز زيبايی تدوين كرده است. تفسير قرآن او هم 7 مجلد بوده و 300 مجلس امالی از هم از او نقل شده است.

هم اكنون كتاب جغرافيا، معجم البلدان، بخش هايی از امالی و تفسير قرآن ايشان در دسترس است، به كتاب تاريخ اصفهان هم خيلی استناد شده است.

جايگاه علمی

ابن مردويه به لحاظ مقام بلند حديثی اش به "ملك الحفاظ"، "طراز المحدثين"، "سند الخطاط" و... معروف است.

ذهبی از نويسندگان بزرگ تاريخ اسلام در قرن 8 در باره ابن مردويه می گويد: علامه محدث اصفهانی از بزرگان حديث و راوی احاديث بسيار است و جايگاه او در حفظ حديث به واسطه تاليفات اوست.

صفدی نيز درباره اش می گويد: حافظ علامه، راوی احاديث ائمه (ع) كه احاديث بسياری را در عراق و اصفهان شنيد و جمع آوری كرد.

ابوبكر ذَكَرانی اصفهانی از شاگردانش نيز می گويد: وی بزرگ تر از آن است كه به وصف آيد در سيرت و علم و فضل.

شخصيت ابن مردويه برای خمينی شهر اعتبار بسياری به ارمغان خواهد آورد

حفظ جايگاه بزرگان و مقام شامخ آن ها بر هر قوم و ملتی لازم و البته برای كارنامه فرهنگی خودشان هم خيلی مهم است چراكه او دوست دار اهل بيت بوده و برای اميرالمومنين (ع) كتاب نوشته آن هم كتابی كه خيلی از دانشمندان شيعه ننوشته اند.

او آن چنان دوستدار اميرالمومنين بوده كه به گردآوری آياتی از قرآن با شان نزولی در مورد حضرت علی پرداخته و آيات و رواياتی را از قول پيامبر اكرم (ص) راجع به ايشان را در كتاب "ما نزل من القراآن فی علی ابن ابيطالب" ثبت و ضبط كرده كه يكی از اسناد حقانيت اميرالمومنين (ع) است.

همچنين او از قول پيامبر (ص) می نويسد: "علی خير البشر و خير البريه بعد نبی " و در جايی ديگر: " علی صاحبی، وزيری، وصيی، خليلی، صفيی وأمينی، خليفتی، موضع سری " و يا به نقل داستان برادری اميرالمومنين با پيامبر(ص) می پردازد: "انت اخی فی الدنيا و الآخره."

ابن مردويه همچنين لقب "اميرالمومنين" را تنها مخصوص علی بن ابيطالب می داند و تاكيد می كند "علی" اولين كسی بود كه مسلمان شد.

اگر قبرش حفظ شود مسلما ما خدمتی به تاريخ فرهنگ و تمدن كرده ايم. شخصيت علمی ابن مردويه به جهت احاطه اش بر علوم مختلف برای جايگاه خمينی شهر اهميت و اعتبار بسياری به ارمغان خواهد آورد و می تواند بابی برای خمينی شهر شناسی و بزرگداشت دانشمندان اين شهر باشد و جايگاه بلند علمی و فرهنگی اش برای جهانيان مشخص بشود. خمينی شهر نقش فرهنگی برجسته ای در تاريخ اصفهان و جهان اسلام داشته است.

***

كتابشناسی آثار مردويه

دكتر سعيد شفيعی خوزانی- عضو هيات علمی بنياد دايره المعارف اسلامی و استاد دانشگاه تهران

ابن مَرْدَوَیْه، محدث بزرگ اصفهانی در قرن چهارم و پنجم. نام كامل وی احمدبن موسى بن مردويه بن فورَك بن موسی بن جعفر اصفهانی است. وی در سال 323 در خانواده‌ای اهل علم در اصفهان به دنيا آمد (ذهبی، سير، ج17، ص308؛ همو، تذكرة، ج3، ص1051). اين خاندان به سبب نام جدشان به فورَكی نيز شهرت داشتند. پدرش، ابو عِمران موسی بن مردويه (متوفی 356) با ابراهيم بن مَتّويه همنشين بود و از او حديث بسياری شنيده بود. برادرش، ابو عبدالله محمدبن موسى بن مردويه (متوفی 378)، مدت سی سال در اصفهان مجلس درس و افتاء داشت و نزد ابوحامد مروزی در بصره درس خوانده و از محدثان آنجا و نيز محدثان اصفهان حديث شنيده بود همچنين نوۀ وی، احمدبن محمدبن احمدبن موسى (متوفی 498) كه به ابن مردويه صغير شهرت دارد، از دانشمندان زمان خود بوده و از ابونعيم اصفهانی حديث شنيده است.

نخستين شرح حال احمدبن موسى بن مردويه از سوی ابونعيم اصفهانی ارائه شده كه او را «حافظ» معرفی كرده و افزوده است كه او احاديث محدثان بزرگ و روايات تفسيری را گرد آورده بود (ذكر أخبار إصبهان، ج1، ص 168). ذهبی شرح حال مفصل‌تری برای ابن مردويه ذكر كرده است. ذهبی (سير، ج17، ص308، 310) او را حافظ، علامه و محدث اصفهان خوانده و دارای نيروی فهم، هوشياری و اتقان دانسته است و نقل قول‌هايی از ديگر محدثان در تمجيد ابن مردويه آورده است (سير، ج17، ص309). بنا به يك نظر (همانجا) چنانچه ابن مردويه خراسانی بود، آوازه‌اش از حاكم نيشابوری فراتر می‌رفت.

ابن مردويه در منابع شيعه نيز خوشنام است و با القابی همچون ملك الحفاظ، طراز المحدثين و سند الحفاظ مورد تمجيد قرار گرفته است (موفق خوارزمی، ص54)

ابن مردويه با محدثان محله خوز اصفهان ارتباط داشته است

در منابع كهن، از محل سكونت ابن مردويه در اصفهان يادی نشده، اما اين را می‌دانيم كه او با محدثان محلۀ خوز ارتباط داشته است (موفق خوارزمی، ص265 – 266، 271 – 274؛ ابن ماكولا، ج3، پانويس ص 18 – 20). در مورد محلۀ خوز اصفهان توضيح دقيقی در منابع نيامده و تنها اين نكته ذكر شده كه كسانی چون محمدبن علی بن دعبل خوزی، ابوبكر احمدبن محمد بن عبدالرحمن اصفهانی خوزی (متوفی 438) و... در محلۀ خوز يا "كوی خوزيان" يا "در خوزيان" ساكن بودند. علت ناميده شدن اين محله به خوز را نيز ساكن شدن اهل خوز ـ كه هم به خوزستان در ايران منتسب است و هم به محله‌ای در مكه ـ در اين محل می‌دانند. اين احتمال دور از ذهن نيست كه خوز يا خوزيان همان محلۀ خوزان فعلی در سدۀ اصفهان باشد و ابن مردويه در اين منطقه ساكن بوده باشد (ياقوت حموی، ج2، ص494؛ دهخدا، ذيل خوزان). در عين حال، دهخدا (همانجا) وجه تسمیۀ خوزان را چنين ذكر می‌كند كه خوزان در اصل نام پهلوانی بوده كه قریۀ خوزان در ماربين اصفهان را آباد كرده و بدين سبب اين محل به خوزان معروف شده و اشعاری از فردوسی در اين زمينه نقل كرده است، از جمله اين بيت: كه بر كشور پارس بودند شاه/ منوشان و خوزان زرين‌كلاه.

ابن مردويه در اواخر عمر نابينا شد

ابن مردويه در اواخر عمر نابينا شد (ذهبی، سير، ج17، ص309) و در رمضان 410 در 87 سالگی از دنيا رفت. مصلح الدين مهدوی (ج1، ص206) مقبرۀ او را در سدۀ ماربين و معروف به بابا دو مَرده دانسته است؛ اين مقبرۀ متروك هم‌اكنون در محلۀ فروشانِ شهرستان خمينی‌شهرِ اصفهان قرار دارد.

مؤلفان شيعه از ابن مردويه با القاب نيكو تمجيد كرده‌اند

در مورد مذهب فقهی ـ كلامی ابن مردويه در كتابهای رجال و طبقات مطلبی گفته نشده است. تنها دانسته است كه وی از عالمان اهل سنت بوده است. ابن شهر آشوب (معالم العلماء، ص138)، او را از عالمان اهل سنت دانسته و علی بن موسی بن طاووس (الطرائف، ص23، 137، 427) او را از بزرگان مذاهب اربعه دانسته است. باتوجه به آنكه خود اين مؤلفان از ابن مردويه با القاب نيكو تمجيد كرده‌اند، می‌توان دريافت كه سخنان آنها در اين موضع، تنها در مقام احتجاج با مخالفان خود بوده است، نه اينكه قصد طعن بر ابن مردويه را داشته باشند.

نكتۀ حائز اهميت در اين باره آنكه باتوجه به فهرست استادان و نيز كتابهايی كه برای او ذكر شده است، شايد بتوان گفت كه وی به مذهب خاصی گرايش نداشته و در نقل و گردآوری حديث و آرای گذشتگان، سعی در جمع بين آرا و مذاهب داشته است. چنانكه او هم روايات مناقب امام علی (عليه السلام) و حديث طير را جمع كرده و هم اخبار فضائل خلفا و برخی ديگر از صحابه را نقل كرده است. وی همچنين از ابوالحسن عبادبن عباس طالقانی (متوفى 334 يا 335) كه از پيروان مذهب معتزله بوده، روايت كرده است. در نهايت می‌توان گفت كه ابن مردويه از دانشمندان ميانه‌رو اهل سنت بوده است.

تاليفات ابن مردويه

ابن مردويه از محدثان پرتأليف در شاخه‌های مختلف علوم اسلامی مانند حديث، تفسير، رجال و تاريخ بوده است. هرچند متأسفانه اغلب آثار وی از بين رفته و به‌جز اوراقی از كتاب معجم البلدان، سه مجلس از كتاب أمالی، و جزئی كه در آن حديث اهل بصره انتخاب شده بود، چيز ديگری به زمان ما نرسيده است (سزگين(1)، ج1، ص225)، با اين همه روايات منقول از او در كتاب‌های شيعه و سنّی به كثرت وجود دارد.

برخی از آثار او به شرح ذيل است:

1. المستخرج على صحيح البخاری، اين كتاب را ذهبی (سير، ج17، ص310) ذكر كرده و آن را در علوّ احاديث به‌گونه‌ای توصيف كرده كه گويا شخصاً با بخاری ملاقات كرده است.

2. المستخرج علی مسلم، اين كتاب را ابن نقطه (ج1، ص199) در زمرۀ آثار ابن مردويه برشمرده است.

3. التشهُّد وطُرُقه وألفاظه، ذهبی (سير، ج17، ص310) آن را كتابی در يك مجلد كوچك توصيف كرده است. به نظر می‌رسد اين اثر دست كم تا سدۀ نهم در دسترس بوده است.

4. تفسير القرآن، ذهبی (سير، ج17، ص310) آن را دارای هفت مجلد دانسته است. ابن حجر عسقلانی (فتح الباری، ج2، ص607) و عينی (ج7، ص59) از اين اثر با عنوان التفسير المسند ياد كرده‌اند.

5. الأمالی، سمعانی (الأنساب، ج5، ص600) گفته است كه يكی از مجالس اين كتاب را از وزير أبوالفتح احمدبن علی نظام الملك معروف به خواجه احمد شنيده و ابن عساكر (ج21، ص407) و متقی هندی (ج11، ص691) از آن نقل كرده‌اند.

6. تاريخ أصبهان، سمعانی و ابن حجر عسقلانی از اين كتاب نقل كرده‌اند. بر اين اساس می‌توان گفت كه اين كتاب دست كم تا سدۀ نهم در دسترس بوده است. به احتمال بسيار، كتابی كه سمعانی، ذهبی، ابن حجر عسقلانی و ديگران با عنوان مطلق التاريخ از آن نقل می‌كنند، همان تاريخ أصبهان ابن مردويه باشد.

7. معجم البلدان، اين كتاب را سزگين (ج1، ص225) ذكر كرده و افزوده كه چند ورق از آن در كتابخانه‌های آصفيه و مركزی دانشگاه تهران موجود است.

8 و9و10، كتاب المتون، كتاب رد الشمس فی فضائل اميرالمؤمنين (ع) و كتاب الأربعين، اين سه كتاب را بياضی (متوفی 877؛ ج1، ص153، 275) و قمی شيرازی (ص33) برای ابن مردويه نام برده‌اند.

11. السيرة، اين كتاب را حَطّاب رعينی (ج4، ص189) در زمرۀ آثار ابن مردويه ذكر كرده است.

12. مسانيد الشعراء، اين كتاب را ابن كثير در تفسيرش (ج4، ص257) ياد كرده است.

13. كتاب الدعاء، ابوموسی اصفهانی (ص177، 178) از اين كتاب نقل كرده است.

14. كتاب العلم، ذهبی (سير، ج20، ص47) اين كتاب را نام برده و ابن حجر عسقلانی (الإصابة، ج6، ص269) از آن نقل كرده است.

15. كتاب الأمثال، ابن نقطه (ج1، ص199) اين كتاب را از تأليفات ابن مردويه برشمرده است.

16. أولاد المحدثين، عالمانی همچون ابن ماكولا (متوفی 475؛ إكمال، ج7، ص197)، ابن نجار بغدادی (متوفی 943؛ ج3، ص125)، علاء الدين مُغَلطای نقل قول‌هايی از اين كتاب دارند.

17. جزء فيه ما انتقى ابن مردويه على أبی القاسم الطبرانی من حديثه لأهل البصرة، چنانكه از عنوان اثر برمی‌آيد، ابن مردويه در آن مجموعه‌ای از احاديثی را كه محدث بزرگ ابوالقاسم طبرانی (متوفی 360) برای مردم شهر بصره فراهم آورده بود انتخاب كرده است.

18. طرق حديث طير، ابن كثير (البداية، ج7، ص390) از ابن مردويه در زمرۀ كسانی ياد كرده كه كتاب مستقل دربارۀ حديث طير تأليف كرده‌اند كه ظاهراً بر اساس سخن ابن حجر عسقلانی (لسان، ج1، ص42) ابن مردويه در اين كتاب، طرق طبرانی به اين حديث را گرد آورده است.

19. كتاب المناقب، اين كتاب مرجعی مهم برای روايات مربوط به علی بن أبی طالب (عليه السلام) بوده و مؤلفان شيعه بسيار به آن اهتمام داشته‌اند

***

اگر قبر ابن مردويه را احياء كنيم سند حقانيت اميرالمونين(ع) را امضا كرده ايم

حجت الاسلام ابوالبركات

در مورد شخصيت "ابن مردويه" بايد بگويم او در سال 323 متولد شده يعنی در زمان غيبت صغرا. متاسفانه قبر ايشان در همين خمينی شهر به شكل خيلی ناهنجاری در آمده است. عده ای می گويند او يك عالم سنی مذهب بوده كه 1100 سال پيش می زيسته، برای چه بايد قبر اين عالم را تعمير كنيم؟

الان وهابيت ميلياردها دلار خرج می كند تا شيعه را به زعم خودش نابود كند. با بمب گذاری، با تبليغات سوء و... هركسی می رود بقيع -چون آنجا گلوگاه است- عده ای را تعليم دادند كه به زائران ما شبهه القا می كنند، كتاب شبهه می دهند و.... آنها در حدود 10 هزار سايت بر عليه شيعه راه اندازی كرده اند. در حدود 300 شبكه ماهواره ای به زبنهای فارسی، عربی، انگليسی و ... راه اندازی كرده اند تا بر ضد تشيع برنامه اجرا كنند. اينها هم با پول چاههای نفت كشورهای عربی تامين می شود. يكی از شبهاتی كه اينها خيلی روی آن كار می كنند بحث غدير است.

حالا چه ضرورتی دارد قبر ابن مردويه بازسازی شود؟ اگر قبر امثال ابن مردويه را احياء كنيم سند حقانيت اميرالمونين را امضا كرده ايم. چون حرفی كه امثال ابن مردويه می زنند برابر است با حرفی كه ميليونها وهابی می زنند. چون با توجه به اعتباری كه امثال ابن مردويه بين اعلام و اعيان (بزرگان) اهل سنت دارد اگر يك حرف به نقل از ابن مردويه زده شود حجم زيادی از تبليغات سوء وهابيت را خنثی می كند. يكيش دربحث غدير است.

ابن مردويه در شان امام علی(ع) نقل كرده...

وهابيت نمی توانند سند غدير را رد كنند چون از منابع فراوانی نقل شده است. لذا شديدا تبليغ می كنند كه ما برای همين می گوئيم گرچه رسول خدا می فرمايد من كنت مولا فهذا علی مولا ولی منظور از مولا دوست داشتن است نه ولايت علی بن ابيطالب(ع). می گويند رسول ا... در حجت الوداع می خواستند رفع كدورت كنند. اين صحبت را وهابيت دائما تكرار می كند. اكثر مردم هم به اين مسائل آگاهی ندارند و ممكن است تحت تاثير قرار بگيرند. وقتی ما می خواهيم در زمينه حقانيت اميرالمومنين از كتابی ياد كنيم الغدير را نام می بريم در صورتی كه كتاب عبقات الانوار اگر بالاتر از الغدير نباشد كمتر نيست. مرحوم ميرحامدحسين صاحب كتاب عبقات الانوار وقتی وارد موضوع ابن مردويه می شود می گويد ابن مردويه حديث غدير را به اين شكل ذكر كرده است.

برای همين ما تاكيد داريم قبر ابن مردويه احيا شود. ايشان احاديثی در حقانيت اميرالمونين(ع) نقل كرده كه ديگران ذكر نكردند. از طرف ديگر جلالت و قدر او خيلی بالاست و در نزد اهل سنت خيلی احترام دارد. اهل سنت نمی توانند به او نسبت شيعی بودن بزنند. از طرف ديگر او تقدم زمانی دارد يعنی 1100 سال پيش می زيسته است. بجز اين بزرگان اهل سنت مثل ذهبی و ابن حجر عسقلانی و جلال الدين سيوطی از او نقل حديث كرده اند. جلال الدين سيوطی در كتاب تفسيرش به نام الدر المنثور وقتی به آيه "يا ايها الرسول بلغ ما انزل ..." می رسد عين روايت را از قول ابن مردويه نقل می كند و می گويد ابن مردويه از عبدا... بن مسعود نقل می كند كه ما در زمان رسول ا... اين آيه را به اين صورت می خوانديم: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك ان عليا مولی المومنين. اين حديث را اصول كافی شيعی نقل نكرده بلكه سيوطی سنی مذهب از قول ابن مردويه نقل كرده است.

حديث ديگری كه در بحث غديرخم نقل می كند می گويد وقتی در غديرخم آيه "يا ايها الرسول بلغ ما انزل..." نازل شد رسول ا... دست اميرالمومنين(ع) را بالا برد و فرمود: هذا يوم اكمال الدين و هذا يوم اتمام النعمه. وهابيت زيربار اين نمی روند كه اين آيه در شان ولايت اميرالمونين (ع) نازل شده است.

يكی از احاديثی كه ابن مردويه نقل كرده كافی است تا دهان وهابيت بسته شود

الان قبر ابن مردويه شبيه يك زباله دانی شده است، در صحرايی واقع شده كه به زبان محلی می گويند "بالامرده" كه همان ابن مردويه است. من از بچگی يادم است اينجا يك محله متروكه ای بوده و چند بار هم می خواستند خرابش كنند و در باغات بيندازند.

بعضيها می گويند او سنی مذهب بوده است، بله درست كه سنی مذهب بوده ولی اگر تجديدبنا شود سند حقانيت اميرالمومنين(ع) است. می توان اين بنا را بازسازی كرد و اطراف اين بنا احاديثی كه ابن مردويه در حقانيت اميرالمومنين (ع) را نقل كرده بنويسند. زمانی كه مردم برای تفريح می روند شيراز و كنار قبر حافظ می روند می بينند روی قبر حافظ نوشته شده " مژده وصل تو كو كز سر جان برخيزم/ طاير قدسم و از دام جهان برخيزم. " با شعر حافظ آشنا می شوند، مردم می روند سر قبر سعدی و با اشعار سعدی آشنا می شوند. همه بايد بدانيم ايشان چه احاديثی نقل كرده است. فقط در زمينه غديرخم، يكی از احاديثی كه ابن مردويه نقل كرده كافی است تا دهان وهابيت و مخالفان با ميلياردها دلاری كه خرج می كنند بسته شود. ابن مردويه چنين شخصيتی است.

ايشان كتابی داشته به نام مناقب علی بن ابيطالب (ع). ابن شهرآشوب در كتاب مشهور مناقبش اكثر احاديث را به نقل از كتاب ابن مردويه نقل كرده است. اگر اين آثار زنده شود خدمت به اسلام و تشيع است.

ابن مردويه جزو كسانی است كه خدا آيت قرار داده است و سند گذاشته برای حقانيت اهل بيت (ع)

وقتی خلافت اميرالمومنين(ع) غصب می شود، در كنار غصب خلافت چند چيز ديگر هم از ايشان غصب می شود از جمله عناوين بسيار مهمی از جمله "صديق" و"فاروق" كه از ايشان گرفته و بر ديگران گذاشته اند. ابن مردويه در كتابش حديثی آورده و نوشته: رسول ا...(ص) دست اميرالمومنين را گرفتند و فرمودند "هذا اول من آمن بی و هو اول من يصاحفنی يوم القيامه و هو صديق الاكبر و فاروق هذه الامه" اين را ابن مردويه نقل كرده است.

مرحوم ميرحامد حسين وقتی كه به نام ابن مردويه می رسد يك صفحه در مورد او القاب و عناوين می آورد و می نويسد بسيار جليل القدر است، صاحب تفسير است، مورخ، مورد وثوق، رجالی و... است.

احاديثی از اين قبيل در كتاب ابن مردويه خيلی زياد است من از باب نمونه اين چند مورد را نقل كردم. اين احاديث بسيار در حقانيت شيعه كمك می كند.

بله درست است كه ابن مردويه سنی است ولی از سنی هايی است كه خدا آيت قرار داده است و سند گذاشته برای حقانيت اهل بيت (ع). اگر می خواهيم به اهل بيت(ع) خدمت كنيم بايد مقبره ايشان تجديدبنا شود و اطراف بنا احاديثی كه ايشان در شان اهل بيت(ع) نقل كرده نوشته شود.

***

ابن مردويه برای دفاع از اميرالمومنين(ع) تلاشهای بسياری كرد/ مقبره او در خمينی شهر بايد تجديدبنا شود

دكتر رياحی- استاد دانشگاه

خاندانهايی مانند ابن مردويه در حدود قرن سوم تا پنجم شخصيتهای بزرگ و ناموری در جهان اسلام پرورش دادند كه مايه مباهات است.

در آن زمان جو ناصبی گری اصفهان و احاطه خلفای عباسی بر اين شهر و ضديتی كه مبلغان بنی اميه ايجاد كرده بودند اصفهان را شديدا تحت تاثير قرار داد و اين جو تا قرن 8-7 ادامه داشت.

در قرن دوم به بعد ابو اسحاق ابراهيم ثقفی كوفی اصفهانی به دعوت مردم قم از كوفه راه افتاد برود قم. در راه در اصفهان توقف كرد. توقف ابواسحاق طولانی شد، قمی ها پيكی خدمت ابواسحاق فرستاندند. ابو اسحاق گفت من نيت كرده بودم در شهری كه بدترين نسبتها را به اهل بيت (ع) می دهند و ناصبی گری در اوج است بمانم و به تبليغ معارف اهل بيت(ع) مشغول شوم. پس ببينيد جو اصفهان چگونه بوده است. در چنين جوی خاندان ابن مردويه می درخشند.

در يكی از سايتها ديدم كه از قبر ابن مردويه چيز چندانی باقی نمانده، ما اعتقاد داريم مقابر جايگاههايی هستند برای تجديد عهد با مردان خدا. ما نسبت به وهابی ها خيلی تفاوت داريم. شما می دانيد شيعه چقدر بارگاه ائمه را پاس می دارد. امروز نسبت به تخريب مقابر بزرگان اسلام با دشمنان اسلام در ستيز هستيم. حتی اگر يك ديوار كاهگلی يا يك قبر ساده حفظ شود اينها نمادی از گذشته پر عظمت تاريخی و درخشش تمدن اسلامی هستند.

من يك چيز جالب در مورد ابن مردويه بگويم؛ مورخين آندلسی از او نقل حديث كرده اند تا مكتب حجاز و مكتب عراق و مكتب شام. اين دلالت بر وثوق اين شخصيت می كند. بيش از هزار حديث در حب اهل بيت(ع) و در دفاع از مقام و فضائل اميرالمومنين و خاندانش از ابن مردويه روايت شده است.

ابن مردويه در "طب" هم صاحب نظر بوده است

يكی ديگر از اساتيد ابن مردويه "ابوشيخ اصفهانی" صاحب كتاب ارزشمند "طبقات المحدثين" است. از ديگر اساتيد او "حمزه اصفهانی" است. او فوق العاده استاد متبحری است و كتاب "تاريخ الملوك" را نوشته و شيعه هم بوده و بخاطر اينكه شيعه بوده او را باب الهذيان می گفتند. قطعا چنين استادانی كه رنگ تشيع دارند و علاقه مند شيعه هستند بر شخصيت "ابن مردويه" تاثيرگذار بودند. ابن مردويه اساتيد ديگری هم دارد .

ابن مردويه به بغداد و بصره و اهواز سفر كرده و مدتی را در هركدام سكنی گزيده است. در اهواز قبر "علی بن مهزيار" را زيارت كرده است.

***

مقبره ويران ملك الحفاظ و طراز المحدثين ابن مردويه (م. 323 ه.ق 410 ه.ق) در املاك ديميتريون خمينی شهر

رسول صرامی (سروش)-نويسنده و محقق

ابن مردويه احمد ابن موسی اصفهانی از محدثان و محققين بزرگی بود كه در شرايط ضد فرهنگی بر عليه امام علی(ع) و خاندان مطهر ايشان و همزمان با قتل مرداويج زياری و شروع حكومت حسن بويه در اصفهان به دنيا آمد. از اواخر قرن چهارم جريان افراطی حنبلی و اهل حديثی به تدريج جای خود را به جريان اشعری داد كه بر اثر آن حنبليان رو به ضعف رفتند و جای نزاع های پيشين را نزاع حنفی و شافعی گرفت.

در كتابخانه ظاهريه بخشی از كتاب المالی ابن مردويه، به صورت خطی نگهداری می شود. اين كتاب بعدها مورد استفاده دانشمند شيعه شهر آشوب قرار می گيرد. مرحوم مصلح الدين مهدوی می نويسد: " در معالم العلما آمده او عامی مذهب است"

نگارنده اين احتمال را بعيد نمی داند شايد با توجه به اوضاع اصفهان، با فوت ابن مردويه جسد ايشان نه در محل تولد او بلكه در سده فعلی، كه محل سكونت شيعيان و زردشتيان بوده دفن می شود.

اوضاع مذهبی يك شهر اعم از مناسبات، منازعات و مناقشات بی تاثير از مذهب حكمرانان نيست چرا كه مردم بر كيش سلاطين و فرمانروايان خود می روند و سلاطين نيز خواستار اين بوده اند كه اهداف خود را در جهت مذهب رسمی هماهنگی سازند و شهر اصفهان تا نيمه دوم قرن 6 به واسطه مركزيت سياسی خويش درگير منازعات مذهبی و قومی و طايفه ای و مخالفت با تشيع بوده است. در اين بين ابن مردويه عالم علوی همچون صاحب بن عباد و ابو نعيم چاره ای جز تقيه نداشت. متاسفانه مقبره اين شخصيت شيعه مذهب كه بسياری از علما همچون شمس الواعظين و علامه امينی در كتاب الغدير از احاديث ايشان در دفاع از حديث غدير فراوان استفاده كرده اند در محله فروشان تخريب شده است. بديهی است با بازسازی مقبره ابن مردويه در حقيقت شيعيان و دوستداران اهل بيت (ع) عشق خود را به امام علی(ع) و خاندان مطهر ايشان اثبات می كنند.

توصيف بنای ابن مردويه در املاك ديميتريون فروشان:

تا مدت ها پيش بنای خشتی در محله فروشان و در املاك ديميتريون وجود داشت كه به بالا دو مرده معروف بود اما امروز چيزی جز چند جرز و پاره ديوار از آن باقی نمانده است مردم فروشان پيرامون مقبره عقايد زير را دارند:

1- اقامتگاه جنيان

2- پناهگاه دزدان

3- غسالخانه

4- آرامگاه دو عالم شيعه و سنی

5- آرامگاه دو عالم گبر و سنی

6- در قديم زنان در شبهای جمعه در آن شمع و آتش می افروختند

7- در زمان ظل السلطان گنجی از آن به سرقت رفته است.

در فروردين سال 1379 نگارنده طی چند مرحله بازديد از بنا متوجه شدم كه در زير جرز يكی از ديوارهای مقبره دهليزی است كه به اتاقی با آثار سوختگی شديد منتهی می شود، در پايه بنا به همراه استاد محمدرضا نوروز تولايی خشتهايی به ابعاد 10 × 40 × 40 مشاهده شد استخوان های انسانی در كف بنا دفن شده بودند كه حكايت از نوعی تدفين ثانوی به شيوه ايران باستان بود اين استخوان ها به وسيله آقا دكتر مجيری پزشك عمومی استخوان انسانی تشخيص داده شد.

مقبره ابن مردويه در املاك ديميتريون قرار دارد. ديميتريون تنها كلمه يونانی در استان اصفهان است كه از اسطوره ديميتر گرفته شده است. ديميتر الهه باروری گياهی است و نماد گندم و محصولات كشاورزی می باشد.

می دانيم كه آتشكده های ايرانی قبل از ظهور اسلام با شيوه خاصی ساخته می شده است ساختمان آتشكده بدين گونه بوده كه يك گنبد خانه در ميان داشته و يك راهرو بر گرد آن می گشته است و در پيشگاه اين گنبد خانه پادياف يا جايگاه شستشو بوده است در گذشته آتش در زير گنبد نگهداری می شده ولی كم كم اين جايگاه از ميانه ساختمان به كناری رفته است. وجود خشت های 10 × 40 × 40 و سوختگی زير جرز ديوار نشان دهنده ساسانی بودن پايه های اين بنا است.(سبك معماری پارتی)

اين بنا دارای يك درايگاه اصلی رو به روی گنبد خانه و دو مردگرد قرينه وار در دو سوی درايگاه مختص زنان بوده است تا به خوبی از رانش گنبد پيشگيری كند. پس از ورود به حياط در روبرو ايوانی به سبك مساجد كوشكی قديمی به چشم می خورده است. نمای ديوار های گنبد خانه در پايه ها و جرز بنا با خشت و لاشه سنگ و ملات گل به ابعاد 4 × 22 × 22 و نيز 5 × 25 × 25 و 10× 40 × 40 سانتيمتر ساخته شده اند. اين بنا شباهت بسياری با بنای چهل دختران روستای سين دارد و جالب است بدانيم در مقابل هر دوی اين بناها رشته قناتی عبور می كرده است. رشته قنات روبروی بنای ابن مردويه به روزگار پادشاهی فيروزشاه و حكمران محل آذر شاپورگان هرستانی ساخته می شود. در كف بنا آثار تزئينات فرو ريخته كاشی معرق لاجوردی با ابعاد 4 × 9 مخروطی به چشم می خورد.

در زير بنای گنبد دار سردابی وجود داشته است كه به احتمال زياد مقبره ابن مردويه در آن قرار داشته است. آثار گريو خشتی گنبد هنوز مشهود است كه نشان می دهد ترنبه بنا از نوع ساده بوده است. از ايوان به بعد و قسمتی از پشت گنبد در قسمت شمالی بنا با خشت های 5 × 23 × 23 شبيه قلعه بياضه خور و بيابانك به صورت دو طبقه بنا گرديده است. ساير ويژگی های اين بنا عبارت است:

كاربرد آجر به ابعاد 4 × 11 × 22 در ستون های محراب، آجرهای محراب به ابعاد 11 × 22 × 22 محراب در غرب بنا واقع است و ارتفاع محراب طول 2 متر و عمق 80 سانتيمتر، برای اجرای ديوار چينی از خشت های متفاوت با اندازه های متغير استفاده شده است مثلا خشت های 6 × 25 × 25 بنای ابن مردويه شبيه خشت های نارين قلعه نايين است و نيز كاربرد خشت های 8 × 28 × 28 در پايه های بنا، ضخامت ديوار 30/21 ، جرز بنا با خشت های 6 × 26 × 26 شبيه بنای چهل دختران روستای سين.

در بنای ابن مردويه می توان سه سبك معماری را تشخيص داد:

1- سبك معماری ساسانی يا وجود خشت های يك ارش در يك ارش و لاشه سنگ ها در پايه بنا (نوع لاشه سنگ ها پاك تراش نيستند)

2- سبك معماری خراسانی با ويژگی درآيگاه خفته و قوس ناوی شكل و نيز دو مردگرد با طاق ناوی آهنگ يا كوره پوش در دو سوی ورودی بنا.

3- سبك معماری رازی در شيوه كاشيكاری محدود معقلی و نيز بنای گنبدخانه.

احتمالا از اين بنا در پيش از دوران اسلامی همچون بنای سين به عنوان معبد آناهيتا استفاده می شده است و كنار اين معبد، كاخ هارون هفت و نيز دژ مستطيل شكل ديمير دژ قرار داشته است. اين بنا پس از دوران اسلامی تبديل به مسجد شده و پس از فوت ابن مردويه شيعيان جسد او را به سرداب بنا منتقل كرده و آن جا دفن می كنند.

مرحوم آيت ا... العظمی ملاحيدر علی مجتهد و مفسر قرآن و دوست و يار سيد جمال الدين اسدآبادی در روزهای عيد غدير خم در اين بنا حاضر می شدند و سوره مائده را تلاوت می نمودند. از سوی ديگر به نقل از تعدادی از پيشكسوتان شهر آنها از پدران خود شنيده بودند كه اشعاری توأم با گل و بته بر روی سنگ قبر ابن مردويه كه دلالت بر عشق او به امام علی(ع) است (مثل سنگ قبر ابونعيم در قبرستان آبخشان) حك شده بود.

***

ابن مردويه شيفته معصومين(ع) بوده است

حجت الاسلام موسوی- رييس دفتر فرهنگ اسلامی دانشگاه آزاد خمينی شهر

ابن مردويه از شخصيتهای بزرگی است كه خمينی شهر افتخار دارد مدفن اين عالم بزرگ است. برای اينكه گوشه ای از بزرگی اين مرد وارسته را بشناسيم بايد دو موضوع را مورد توجه قرار بدهيم اينكه ايشان هم محدث بزرگی است و هم مفسر جليل القدری. كتاب تفسير كبير يا تفسير ابن مردويه حاكی از آن است كه ايشان تا چه اندازه در تفسير قرآن صاحب نظر بوده است.

حدود هزار روايت از ابن مردويه در كتابهای حديثی ما نقل شده كه همين حكايت از ثقه بودن او در نزد علمای شيعه می كند.

تا قرن هفتم هجری هنوز اصفهانی ها حاضر نبودند زير بار تشيع بروند و متعصبانه هم مقاومت می كردند تا جايی كه ابوبكر خوارزمی از ادبای قرن چهارم هجری در كتاب خودش می نويسد خدايا ما را دچار چند چيز نكن از جمله تعصبات ناصبی گری اصفهان.

در اين فضا ابن مردويه در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم حضور داشته در آن دوره با وجود اين همه تعصبات ناصبی گری كه كسی جرات نداشت نام اميرالمومنين (ع) را ببرد ايشان كتاب مناقب اميرالمونين(ع) را می نويسد، آن گونه كه نقل كرده اند اين كتاب سه جلد بوده كه متاسفانه ما امروز تنها يك جلد از آن را در اختيار داريم. در اين جلد هم رواياتی است كه در كتابهای ديگر به نقل از كتاب ابن مردويه نقل شده است. موضوعات اين كتاب را من اشاره می كنم كه نشان می دهد بعيد است چنين شخصی سنی باشد چرا كه امروزه سنيهايی كه حتی معتدل هستند ابا دارند اينگونه روايات را نقل كنند. موضوعات از اين قرار است:

فی انه اول من اسلم، فی كناه، فی القابه، فی محبت نبيه اياه و تحريره فی اغيمانه و ورعه، فی علمه، زهده و امانته، فی انه اقرب الناس من رسول ا...، اختصاصهی بنجو النبی(ص)، حديث طير، حديث سدالابواب، جهاده بعد زمن، حديث رد الشمس، تشبيهه بالانبياء و الصالحين، جهادهه بعد زمن الدعوه، شهادته، فضائل زوجهه فاطمه، فضايل الحسن و الحسين(ع)، فضائل اهل بيت(ع)،

اين شخصيت به احتمال زياد شيعه هست و اگر هم شيعه نباشد از كسانی است كه بسيار شيفته معصومين(ع) بوده و ما بايد اين علاقه را در آن موقعيت خاص و ويژه ارج بنهميم. نقل است اصفهانيها به خاطر تعصب زيادی كه داشتند اجازه نمی دهند اين محب اهل بيت(ع) را در اصفهان دفن كنند برای همين ابن مردويه را تشييع می كنند و در خمينی شهر كه رگه هايی از شيعه گری داشته دفن می كنند چنين شخصيتی بايد تجليل و مورد احترام باشد. مبادا يك عالم بزرگی كه جايگاه او و زحمات زيادی برای نقل فضايل اهل بيت كشيده ناديده گرفته شود.
captcha