هنر تلاوت قرآن، هنری است معنوی و شرقی كه طالب آن برای استاد شدن در اين فن، به مهارتهای بسيار زيادی نيازمند است. اين هنر، هنريست خاص و وابسته به اعجاز ظاهری قرآن، برای تبليغ وحی الهی و جذب مستمع و مقدمهای واجب برای تدبر در قرآن و در نتيجه كسب خير دنيا و آخرت.
در اين راستا حضرت امام خامنهای، رهبر فرزانه انقلاب میفرمايند: «تلاوت قرآن با صوت و الحان زيبا، بايد به عنوان مقدمهای ضروری برای خشوع دلها و ايجاد آمادگی برای درك و فهم معارف قرآنی، مورد توجه قرار گيرد.»
هنر تلاوت، هنری آوازيست كه جايگاهی شرقی داشته و البته بدليل تجويد خاص قرآن و تنفس ممتد در حين تلاوت با ديگر آوازها در اين مكتب، متفاوت است. استاد اين فن ضمن اجرای نغمههايی در گامهای مشخص با ريتم و مدگردانی آزاد در پی القای معانی قرآن به شنونده است. خشوع و حزن عرفانی در اين هنر از الزامات مقرء است.
بسياری از اساتيد و محققان در زمينه هنر تلاوت به يك دوران طلايی در كشور مصر (نيمه قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم) اشاره داشتهاند كه با ظهور اساتيدی غير قابل تكرار، اين هنر به اوج خود رسيده است. اين عزيزان در ضمن اشارهای به اساتيدی داشتهاند كه متاسفانه آثاری از آنها در دست نيست.
بنده يقين دارم كه اين اساتيد كه هماكنون آثار ارزشمندشان بعنوان مرجعی بسيار غنی در اختيار شاگردان و مشتاقان اين فن قرار دارد از اساتيدی بسيار بزرگ كه قرآن را به جهت ثواب و القای معانی به مستمع، تلاوت میكردهاند، بهره برده و بدين نقطه رسيدهاند.
به نظر اينجانب در همين دوران شكوفايی هنر تلاوت در مصر، خوانندگان و موسيقیدانان بزرگی هم در اين كشور پديد آمدند كه در فضای قرائت و مستمعين، تأثيرات هنری صرف ايجاد كردهاند. هر چند بسياری از موسيقیدانها و خوانندگان بزرگ مصر هم از هنر تلاوتهای بزرگان اين فن بهره بردهاند.
پيش از اين نيز در مباحث و مصاحبههای با رسانهها تأكيد كردهام كه بايد مراقب باشيم به سمت خواندن رديف صرف و پرداختن به موسيقی صرف در قرآن نباشيم، بلكه سعی كنيم از اينگونه تلاوتها درس گرفته و مقامات و گوشههای بكار گرفته شده در تلاوتشان را در خدمت قرآن قرار دهيم و با در نظر داشتن اصل خشوع و حزن در تلاوت، بدنبال معنامحوری در تلاوتهايمان باشيم.
«هنر تلاوت قرآن، هنری معنوی، سينه به سينه و استاد – شاگردی»
هنر تلاوت قرآن از يك نظام عرفانی، معنوی بنام نظام استاد – شاگردی تبعيت میكند.
شاگردان اين هنر از دوران كودكی به جلسات و مكتبخانههای حفظ و قرائت پای گذاشته و مراحل تكاملی در اين هنر معنوی را با كمك اساتيد مختلف فرا میگيرند.
در اين نظام، شاگردان بايد در محضر قرآن زانو زده و با گوش جان و رعايت ادب از استاد بياموزند. در اين نظام، استاد تنها يك معلم نيست بلكه يك راهنما و راهبر عاشق و سالك است كه شاگرد را به خالق عشق نزديك ساخته و از انحرافات و وسوسههای شياطين نجات میدهد.
طی اين مرحله بیهمرهی خضر مكن / ظلمات است بترس از خطر گمراهی
در اين سيستم، استاد با عشقی الهی و اخلاقی قرآنی بدون هيچ چشمداشت مادی با صرف وقت نسبتاً طولانی و صبر زياد با دلسوزی و ايثاری كمنظير به آموزش پرداخته و تنها به وجه عاطفی- انسانی شاگرد توجه دارد نه به ثروت و مقام خانوادگی وی!!
درس معلم اربود زمزمه محبتی / جمعه به مكتب آورد طفل گريزپای را
دراين نظام، شاگرد بلافاصله پس از طی گذراندن مراحلی هرچند ابتدايی، خود، استاد نوآموزان ديگر میشود و اين شجره طيبه روز بروز رشد نموده و پربارتر میشود و بطور مداوم به دادن ميوههای معنوی به جامعه اسلامی ادامه میدهد.
سيستم استاد – شاگردی در تعليم قرائت قرآن و علوم قرآنی تنها نظامی است كه استاد، همه فنون حتی فوت كوزهگری يا همان آخرين فن پهلوانی را به شاگردش آموخته و بسيار دوست دارد كه شاگردش در اين علوم بالاتر از او شود. استاد، تنها به فكر دادن زكوة علمش هست و آن را بطور كامل نشر میدهد. شاگرد هم پيوسته با ادب و احترام به استاد مینگرد و اگر احساس كند كه مطلبی را بيشتر از استاد میداند با لطائف الحيل، بصورت اشاره و غير مستقيم به او ارائه كرده و سپس بنام ايشان نشر میدهد.
حضرت علی (ع) حديثی دارند كه «من علمنی حرفاً فقد صيرنی عبدا؛ هركس (بطور عام) به من حتی يك حرف بياموزد، محققاً مرا بنده خويش ساخته است.»
فصل پايانی اين يادداشت اصولی است كه در سير تكاملی نظام استاد – شاگردی، در مقوله قرآن نقش مهمی را ايفا میكنند.
اصل اول: استاد، استاد است اگرچه تنها الفبای زبان قرآن را بياموزد.
خيلی از اوقات ما در بكارگيری واژه «استاد» دچار ترديد شده و بكارگيری اين لغت را يك امتياز ويژه برای عدهای خاص میپنداريم.
در صورتيكه همانگونه كه عرض شد، استاد در اين مكتب يعنی معلم عاشق!! و عاشقی مخلَص.
اصل دوم: لقب استاد در اين سيستم، نسبی و دارای مراتب مختلف است اما مهم اين است كه اين اصل، منافاتی با اصل اول ندارد.
اصل سوم: در اين سيستم استاد و شاگرد در هم حل میشوند و يكی میگردند و شاگرد خود تعليمدهنده و استاد متعلم میشود.
اصل چهارم: آموختن و آموزشديدن تا پايان عمر.
ز گهواره تا گور دانش بجوی. اين شعر كلامی از حضرت رسول(ص) است كه نشان از تداوم اين سيستم تا پايان عمر دارد.
در اين سيستم، غروری از جانب استاد وجود ندارد و سرتاسر وجود او خشوع و تواضع است. ايشان هميشه خود را متعلم و شاگرد اين صراط سراسر نور میداند. شاگرد هم بجهت رشد در يادگيری علوم و فنون اين هنر، تكبر نداشته و هنگامی كه به درجه بالايی میرسد، مغرور نشده و باز به دنبال يادگيری و آموختن علوم بینهايت اين رشته است و لذا در اين سيستم اساتيد و قاريان قرآن رقيب هم نبوده و رتبه علمیشان باعث اصطحكاك آرا و مجادله نمیشود.
اصل پنجم: شاگرد همواره در مقابل استاد، فروتن و مؤدب است و به ازای دانش فرا گرفته از استاد، بسيار به وی وفادار است.
شاگرد هيچگاه استادهای مراحل اوليهاش را از ياد نبرده و خود را تا ابد بنده ايشان میداند. در اين سيستم، شاگرد حق استادش را ناحق نكرده و در مراحل بالاتر و در محضر اساتيد ديگر، استادان مراحل اوليه آموزشش را كوچك نمیپندارد.
اصل ششم: استاد و شاگرد در اين سيستم بدنبال عمل هستند نه شعار و علم بیعمل. استاد همه عمرش را در تلاش است تا عامل به فرامين و احكام قرآن باشد و حقانيت كلام خدا را به شاگردانش اثبات نمايد.
اصل هفتم: استاد چون نشر علمش را ثوابی بزرگ میداند به دنبال ذخيره و حفظ و حمل معلوماتش نبوده و در ازای آموزشش بدنبال تقدير مالی يا معنوی شاگردانش نيست.
اصل هشتم: استاد بدنبال آگاه نمودن شاگردانش از حقايق خلقت است. او بدنبال انسان سازيست و در پی مريدپروری و محور شدن برای شاگردان نيست، استاد در اين سيستم گاه مرادست و گاهی مريد و هرگز نام استاد او را سرمست و مغرور نمیسازد و تنها محور را در خلقت، خدای قرآن میداند.
به اميد روزی كه مسئولان قرآنی كشور بیطرفانه، شأن همه دود چراغخوردهها، پيشكسوتان، معلمان و اساتيد هنر تلاوت را آنچنان كه لايق ايشان است، حفظ نموده و آنها را در اين فرآيند مقدس ياری نمايند؛ انشاالله.
يادداشت از جهانبخش فرجی؛ قاری بينالمللی
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _
توضيحات: در علم واژهشناسی، اينچنين بيان میشود كه واژه استاد از زبان پارسی در عربی به صورت استاذ وارد شده است و در فارسی ميانه به صورت اَوستاد (با سكون حرف واو) بوده و احتمالاً از ريشه ايستادن (اِستادن) برگرفته شده باشد. استاد كسی است كه میايستد و به دانشجويان نشستهاش درس میدهد.