حجتالاسلام والمسلمين سعيد بهمنی، عضو كميسيون پژوهش و آموزش عالی شورای تخصصی توسعه فرهنگ قرآن در وزارت علوم، تحقيقات و فناوری اطلاعات در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: در روزگار معاصر در سراسر جهان يك نوع معناگرايی در حال گسترش است، شايد بتوانيم اين معناگرايی را به نوعی عكسالعمل مادیگرايانه افراطی بعد از دوره رنسانس محسوب كنيم، اين معناگرايی به نحو افسار گسيخته و ناهنجار گسترش پيدا كرده كه نمونه بارز آن در فرقههای شيطانپرستی و عرفانهای كاذب مشاهده میشود.
وی ادامه داد: با قطع نظر از اين تحليل، اصل معنويتگرايی يك نياز فطری بشر است، ما در اسلام انسان را صاحب روح الهی میدانيم، اساساً انسان زمانی انسان میشود، كه روح الهی در آن دميده میشود، از همين جاست كه میگوييم، انسان از خدا آمده و به سوی خدا بازگشت میكند.
بهمنی با اشاره به رواج برخی جريانهای عرفانهای كاذب در دانشگاهها و محيطهای آكادميك گفت: در كشور ما هم به تبع جريانهای كلی جهان، معناگرايی فراز و فرودهای مختلفی داشته است، با قطع نظر از اينكه معناگرايی يك نياز فطری است و جريانات سياسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی اقتصادی میتوانند در معناگرايی اثرگذار باشند، پس مشاهده میشود كه در برخی موارد معناگرايی افراطی منحرف و افسار گسيخته به وسيله كانونهايی زيرزمينی مديريت میشوند، كه با اندكی تأمل رد پای استعمار انگليس و برخی كانونهای فساد و تباهی در آن كاملاً مشهود است.
عضو شورای تخصصی مهندسی فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی تصريح كرد: امروز به رغم اينكه شكلگيری نظام اسلامی معناگرايانه ايران در اوج خود به سر میبرد، كانونهای ياد شده بسيار علاقهمندند، اين معناگرايی به انحراف كشيده شود، رفتار آنها به گونهايست كه نشان میدهد، راهبرد آنها هر چيزی است، جز اسلام و به ويژه نفی فرهنگ ناب شيعه و اهل بيت(ع).
بهمنی با بيان اينكه كانونهای ياد شده اساساً مادیگرا و زمينیانديشاند، ولی بر طبل معنويت متحيرانه و بیهدف میكوبند، گفت: فرضيه من اين است كه اينها به رغم اينكه ريشههايی در فرقههای انحرافی دارند، مديريتشده و مهندسیشده به محيطهای آكادميك ما و در بين جوانان و دانشجويان نفوذ كرده و طبق شواهدی كه وجود دارد، اساساً در لابراتورهای سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی ساخته و رواج داده میشوند.
عضو هيئت امنای مؤسسه علمی فرهنگی بصيرت تصريح كرد: چندين سال پيش كتابهايی به نام عرفان سرخپوستی منتشر شد كه «كارلوس كاستاندا» راوی عرفان سرخپوستی بود، مطالعاتی آن زمان روی اين كتابها انجام شد كه نشان میداد، اين آثار كاملاً جعلی هستند و مراكزی خواستار تزريق اين نوع عرفانها به جامعه هستند.
بهمنی در پاسخ به اين پرسش ايكنا مبنی بر اينكه راهكارهای مقابله با رواج عرفانهای كاذب چيست؟ تأكيد كرد: مقابله با اين حركتهای انحرافی در گام نخست در دو قابليت اجرايی دارد، ابتدا بايد مطالعه كرده و مراكزی كه اين عرفانها را توليد و رواج میدهند، شناسايی كنيم. سپس با دو رويكرد علمی و امنيتی به مقابله با رواج عرفانهای كاذب در دانشگاهها و به طور كل در سطح جامعه بپردازيم.
وی در تشريح رويكرد علمی و امنيتی عنوان كرد: اين عرفانهای كاذب حق و باطل را به هم آميختهاند و تركيبی از حق و باطل را به عنوان يك عرفان جعل میكنند، مقابله با رويكرد علمی میتواند حق و باطل را از هم تفكيك كند و رويكرد امنيتی نيز لابراتوارهای كشت اين عرفانها را كشف و منهدم میكند. جنگ با معناگرايی در محيطهای كاملاً برنامهريزی شده مهندسی میشوند، بخشی از كار امنيتی و بخشی ديگر علمی است.
بهمنی ادامه داد: همچنين بحث عاطفی قضيه نيز بسيار حائز اهميت است، يك بعد مقابله با عرفانهای كاذب، چگونگی مواجهه با جوانان و دانشجويانی است كه بدان مبتلا شدهاند، اين افراد نبايد از جامعه طرد شوند و برخورد عاطفی بدی با آنها صورت گيرد، بلكه جامعه بايد ضمن ارائه شناخت صحيح از تفكر باطل در عرفانهای كاذب آنها را به عرفانهای اسلامی علاقهمند كرده و به آغوش جامعه بازگرداند. اساتيد و مربيان به ويژه روحانيون بايد با عاطفه و مهربانی تمام اين افراد را به آغوش معارف ناب و بلند دينی برگرداند.
بهمنی در پاسخ به اين پرسش كه نهادها و سازمانهای فرهنگی و در رأس آنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی تاكنون چه اقدامات سازندهای در اين زمينه انجام دادهاند، گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی در پشتوانه اصلی و در خط اصلی برنامهريزی كشور مولفههای مديريت را تآمين میكند، در ارزيابی كار شورای عالی انقلاب فرهنگی بايد ديد كه آيا قانون و سياست راهبردی كه منجر شود به تامين منابع لازم به ويزه منابع انسانی و نرمافزاری را تهيه كرده است يا خير؟ پس از آن بايد به سراغ دستگاههای اجرايی برويم.