رویکرد تفسیری آیت‌الله خزعلی و واژه‌شناسی در «انوار جاودان»
کد خبر: 3363168
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۳
یوسفی‌مقدم در گفت‌وگو با ایکنا تشریح کرد:

رویکرد تفسیری آیت‌الله خزعلی و واژه‌شناسی در «انوار جاودان»

گروه اندیشه: رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن با اشاره به سابقه تفسیری آیت‎الله خزعلی، اظهار کرد: جلسات تفسیر آیت‌الله خزعلی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، جلسه‌ای جامع و قابل قبول برای فضلای حوزه علمیه قم بود.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی، صاحب تفسیر «انوار جاودان» صبح امروز دار فانی را وداع گفت. کتاب «حمد» نوشته ایشان نیز با موضوع نگرشی بر نکات تفسیر سوره حمد و برخی نکات دیگر نیز اسفند سال گذشته رونمایی شده بود.

حجت‌الاسلام و المسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن چندی پیش در گفت‌وگوی مفصلی با خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، به بیان نکاتی درباره انوار جاودان در تفسیر قرآن، تألیف آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی پرداخته بود که به مناسبت درگذشت آیت‌الله خزعلی مجددا منتشر می‌شود.

سابقه تفسیری آیت‌الله خزعلی
یوسفی مقدم با اشاره به سابقه تفسیری آیت‎الله خزعلی، گفت: آیت‌الله خزعلی از جمله مفسران قرآن کریم هستند که در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی درس تفسیر ایشان درس تفسیر جامع و قابل قبولی برای فضلای حوزه علمیه قم بود و کسانی که اهل فضل و کمال بودند به طور معمول سعی بلیغی داشتند که در درس تفسیر آیت‌الله خزعلی حضور پیدا کنند و از این درس پر مایه و پر محتوا غافل نمانند.
وی ادامه داد: مجموعه بحث‌های تفسیری آیت‌الله خزعلی جمع‌آوری شد و این مجموعه بحث‌های تفسیری به مرکز فرهنگ و معارف قرآن سپرده شد و این مرکز هم آن مباحث را استخراج کرد و به صورت متنی تفسیری تحت عنوان انوار جاودان در تفسیر قرآن منتشر کرد.
یوسفی مقدم با بیان این‌که این تفسیر در دو جلد منتشر شده است، بیان کرد: در این تفسیر سوره مبارکه حمد به طور کامل و همچنین سوره مبارکه بقره تا آیه 33 تفسیر شده است. البته به ما اطلاع دادند که ایشان بحث‌های دیگری هم در ادامه دارد که قرار شد به دست ما برسد، اما متأسفانه به دست ما نرسید. ولی همین مقداری هم که انجام گرفته است برای جامعه قرآن‌پژوه و علاقه‌مندان به تفسیر قرآنی بسیار می‌تواند مفید واقع بشود.

ارزشمندی روش تفسیری انوار جاودان/ انوار جاودان؛ الگویی برای تألیف یک تفسیر جامع
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن روش تفسیری آیت‌الله خزعلی را در تفسیر انوار جاودان روش بسیار ارزشمندی خواند و گفت: به نظر من اگر تفسیری با همین روش ادامه پیدا کند تفسیر جامع و پرباری در حوزه علمیه پدید خواهد آمد.

روشمندی علمی؛ یکی از ویژگی‌های مهم برای تفسیر
وی با اشاره به ویژگی‌های ضروری برای یک تفسیر مطلوب بیان کرد: یکی از ویژگی‌های مهم برای تفسیر این است که برخوردار از روشمندی علمی باشد. بدیهی است که اگر تفسیر از یک روش در پرداختن به معارف قرآن برخوردار نباشد ساحت بحث به روی مهمان‌های ناخوانده فراوانی گشوده می‌شود؛ به این معنا که یک سلسله مباحثی طرح می‌شود که این مباحث گاه ممکن است ارتباطی به موضوع تفسیر نداشته باشد یا ارتباط عمیقی نداشته باشد.

ناروشمندی تفسیر ممکن است به انحراف در تفسیر منجر شود
یوسفی مقدم ادامه داد: مباحثی که غیرمرتبط با تفسیر هستند گاهی چنان جایی در تفسیر پیدا می‌کنند که به ادبیات تفسیری تبدیل می‌شوند و خواننده و پژوهشگر را در مسیر انحراف قرار می‌دهند و یک مجال و فضایی برای تنفس درست در اختیار مخاطب قرار نمی‌دهد و مخاطب را در مسیری بسیار مشکل‌ساز و انحرافی در حوزه تفسیر قرار می‌دهد. بنابراین یک مسئله بسیار مهمی که در حوزه تفسیر لازم است این است که تفسیر از یک روشمندی علمی برخوردار باشد.
وی افزود: دانش تفسیر دانش بسیار سترگی است که بسیاری از مطالعات اسلامی و بسیاری از فعالیت‌های دینی از این منبع، یعنی از منبع تفسیر آیات قرآن کریم، سرچشمه می‌گیرد. بنابراین بسیار مهم است که تفسیر از یک روشمندی علمی و سازوکار منطقی درستی برخوردار باشد.

هر گونه روشمندی در تفسیر مفید نیست
یوسفی مقدم البته با خاطرنشان کردن این مسئله که هر گونه روشمندی نمی‌تواند مفید باشد، بیان کرد: روشمندی‌ای مفید است که بر پایه مختصات تفسیر و علوم قرآن استوار باشد.
وی در این باره اظهار کرد: به طور مثال اگر بحثی علوم قرآنی در حوزه تفسیر باید گشوده شود، این بحث باید با مبانی علوم قرآن باز شود. در واقع علوم قرآن حوزه‌های مختلف و متفاوت دارد و اندیشمند تفسیری باید به این حوزه‌های متفاوت علوم قرآنی آشنایی داشته باشد تا بتواند آن بحث مربوط به علوم قرآنی را از آب دربیاورد. یا اگر بحثی مربوط به معارف قرآن است خود این بحث هم باز روشمندی به خصوصی دارد. در هر صورت مختصات تفسیر باید در روش تفسیر مورد توجه قرار بگیرد والا صرف روشمندی در تفسیر برای تفسیر مفید نیست. بنابراین روشمندی‌ای که مبتنی بر پایه‌های اختصاصی تفسیر باشد یکی دیگر از ویژگی‌هایی است که باید در تفسیر مورد توجه قرار بگیرد.
وی افزود: این‌هایی که عرض کردم و این ویژگی‌ها چیزهایی است که در تفسیر آیت‌الله خزعلی وجود دارد.

جایگاه روش تفسیر قرآن به قرآن و روایات در تفسیر انوار جاودان
یوسفی مقدم همچنین با اشاره به بحث تفسیر قرآن به قرآن، گفت: بسیاری بر این باور هستند که ما باید منهج قرآن به قرآن را مورد توجه قرار بدهیم، اما به این نکته هم باید توجه کرد که ما نمی‌توانیم از اندیشه‌های اهل بیت(ع) در حوزه تفسیر بی‌نیاز باشیم. آن‌ها دیده‌بان و هدایت‌کنندگان به فهم درست قرآن بوده‌اند و ما می‌توانیم با اندیشه‌های اهل بیت(ع) به عنوان مسیریاب توجه کنیم و اندیشه‌‌های اهل بیت(ع) می‌تواند برای ما حکم مسیریاب داشته باشد و ما با این نگاه به سراغ روایات آنان برویم. این هم یکی دیگر از ویژگی‌های تفسیر مطلوب است.
وی با اشاره به این مطلب که در تفاسیر مختلف به گونه‌های متفاوتی با مسائل مطرح شده برخورد شده است، در مورد تفسیر انوار جاودان، گفت: صاحب این تفسیر در بحث‌های خود کاملاً بحثی روشمند ارائه می‌دهد و ثانیاً روشمندی بر پایه مختصات دانش تفسیر قرار گرفته است؛ یعنی هم مختصات مربوط به حوزه علوم قرآن و هم مختصات مربوط به حوزه تفسیر معارف قرآن در نظر گرفته شده است. همچنین توجه ایشان به روایات نیز در عین ارائه یک تفسیر قرآن به قرآن قابل توجه است.
وی در مورد ویژگی آخر بیان کرد: وقتی که شما به سراغ تفسیر آیت‌الله خزعلی می‌روید احساس می‌کنید که ایشان یک تفسیر قرآن به قرآن دارد. خب تفسیر قرآن به قرآن برای ایشان یک اصل است و ایشان برای فهم مراد یک آیه از آیات خداوند، انباشتی از آیات هم موضوع را در کنار هم قرار می‌دهد و با تجزیه و تحلیل آیات مشابه و به اصطلاح مقارن از نظر مفهوم، به مفاد آن آیه شریفه دست پیدا می‌کند؛ که در حقیقت نوعی روشمندی و پایه برای دستیابی به تفسیر صحیح موضوعی است.
یوسفی مقدم ادامه داد: خب این یک روش بسیار مهمی است و ایشان کاملاً به این نکته توجه دارد و وقتی که آیه‎ای را می‌خواهد مورد بررسی قرار بدهد حتماً به سراغ آیات مشابه و آیات هم موضوع و آیاتی که از نظر معانی مقارن با یکدیگر هستند می‌رود و آن‌ها را کنار هم قرار می‌دهد و بر این اساس به تفسیر قرآن و آیات قرآن می‌پردازد، اما ایشان در عین حال از توجه به معارف اهل بیت(ع) و اندیشه‌های اهل بیت غافل نیست؛ به این معنا که مسیریابی در معارف اهل بیت(ع) را مورد توجه قرار می‌دهد و با این توجه به سراغ روایات تفسیری می‌رود و با برداشت بسیار جالب از روایات تفسیری آن‌ها را در خدمت تفسیر قرآن کریم قرار می‌دهد. خب این هم یکی از ویژگی‌های بسیار مهم تفسیری آیت الله خزعلی است.

واژه‌شناسی در تفسیر انوار جاودان
وی در ادامه به روش واژه‌شناسی آیت‌الله خزعلی پرداخت و گفت: ایشان برای واژه‌شناسی یک مسیر بسیار منطقی را در پیش می‌گیرد. می‌دانید که یکی از مشکلات در حوزه تفسیر واژه‌شناسی قرآن کریم است و این که واژه‌های قرآن چه معنایی می‌توانند داشته باشند. آیت‌الله خزعلی برای فهم معنای یک آیه به نگاه‌های اصحاب لغت، به دقت توجه می‌کند. در همین زمینه سعی می‌کند آن نکته‌هایی را هم که در شأن نزول آیه بوده است مورد توجه قرار بدهد. در کنار این قضیه تلقی‌هایی که در عصر نزول از یک واژه وجود داشته است، آن تلقی‌ها را هم مورد توجه قرار می‌دهد.
یوسفی مقدم ادامه داد: بنابراین آیت‌الله خزعلی سه عرصه را برای فهم معنای یک واژه در قرآن کریم مورد توجه قرار می دهد؛ یک عرصه مفهوم‌شناسی لغوی، که استنباط فهم صحیح از یک واژه را از منابع لغوی میسر می‌سازد، عرصه دوم این است که واژه‌های قرآن بی‌ارتباط به شأن نزول نیستند و ایشان این نکته را هم مورد توجه قرار می‌دهد و در عین حال ایشان آن تلقی‌ای را هم که در عرف و جامعه در عصر نزول از واژه‌ها داشته‌اند مورد توجه قرار می‌دهند و این روش بسیار منطقی و صحیح برای دریافت مفاد یک واژه در قرآن کریم است. بنابراین آیت‌الله خزعلی در حوزه واژه‌شناسی هم مسیری منطقی و منتهی به یک به تعبیری واژه‌شناسی دقیق و صحیح و بی‌پیرایه انتخاب کرده‌اند و ما می‌توانیم در همین بحث‌های تفسیری که ایشان داشته‌اند این مسئله را مورد توجه قرار بدهیم.
وی در پایان این بخش از این گفت‌وگو بیان کرد: در مجموع من احساس می‌کنم که مشی‌ای که جناب آقای خزعلی در تفسیر پیموده‌اند، مشی‌ای کاملاً حساب شده و مبتنی بر یک روش علمی است؛ روش علمی‌ای که خود مبتنی بر مختصات تفسیر قرآن کریم است و در عین حال ایشان سعی کرده‌اند در فهم معنای آیه آن تعاطی و تعامل میان آیات هم موضوع را مورد توجه قرار بدهند و از طرف دیگر به اندیشه‌های اهل بیت(ع) به عنوان مسیریاب و به عنوان اندیشه‌هایی که می‌توانند راهگشا، راهنما و هدایتگر به سوی مفاهیم آیات شریفه قرآن باشند توجه کنند و در واژه‌شناسی آیات قرآن کریم هم مسیری منطقی را با سه ضلع بسیار دقیق طی می‌کنند؛ ضلع واژه‌شناسی لغوی و ضلع توجه به نکته‌های نهفته در شأن نزول و ضلع تلقی‌های عصر نزول از هر واژه در آیات قرآن کریم.
وی افزود: بر همین اساس من فکر می‌کنم اگر ما با همین روش به تفسیر آیات قرآن بپردازیم می‌توانیم به نکته‌های عمیق، دقیق و کارگشا در عرصه معارف قرآن دست پیدا کنیم.
رئیس مرکز فرهنگ و معارف قرآن روش تفسیری آیت‌الله خزعلی را در تفسیر انوار جاودان با توجه به روشمندی علمی آن، روش بسیار ارزشمندی خواند و گفت: صاحب این تفسیر در بحث‌های خود کاملاً بحثی روشمند ارائه می‌دهد و روشمندی آن هم بر پایه مختصات دانش تفسیر قرار گرفته است؛ یعنی هم مختصات مربوط به حوزه علوم قرآن و هم مختصات مربوط به حوزه تفسیر معارف قرآن در نظر گرفته شده است. همچنین توجه ایشان به روایات نیز در عین ارائه یک تفسیر قرآن به قرآن قابل توجه است.

روش قرآن به قرآن؛ روش پایه در تفسیر انوار جاودان
یوسفی مقدم در مورد روش تفسیری آیت‌الله خزعلی در تفسیر انوار جاودان، بیان کرد: منهج ایشان تفسیر قرآن به قرآن است، اما این‌گونه نیست که مناهج دیگر از نظر ایشان نادیده گرفته شود، بلکه سایر مناهج نیز تا آن جا که بتواند ایشان را در فهم آیات قرآن کمک کند، مورد توجه قرار می‌گیرد، اما اصل و پایه را بر منهج قرآن به قرآن، آن هم به سبک انباشت و جمع‌آوری آیات هم‌موضوع قرار می‌دهد و این روش را در پیش می‌گیرد.


توجه به مختصات دانش تفسیر و مختصات دانش علوم قرآنی؛ ثقل توجه آیت‌الله خزعلی در تفسیر
وی در مورد رویکرد آیت‌الله خزعلی و این‌که با چه هدفی به ارائه تفسیر پرداخته است، اظهار کرد: آیت‌الله خزعلی در تفسیر خود وارد بحث‌های بسیار زیادی در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و تربیتی شده است و بحث‌های زیاد و قابل توجهی هم در این رابطه‌ها دارد، اما با توجه به این که این بحث‌ها برای فهم تفسیر اصل نیستند و اصل این است که ما در تفسیر از یک روشمندی منطقی برخوردار باشیم، به نظر آیت‌الله خزعلی مفاد هر آیه را صرف نظر از این که خود آیه مفادی اجتماعی یا سیاسی یا فرهنگی و ... دارد، باید روشمند تفسیر کرد و یا به تعبیر صحیح‌تر مختصات دانش تفسیر و مختصات دانش علوم قرآنی را در تفسیر آیات قرآن مورد توجه قرار داد.

امکان انحراف در تفسیر با تکیه بر مبانی رویکردی خاص در تفسیر
یوسفی مقدم ادامه داد: ما گاهی اوقات برای فهم یک آیه یک رویکرد اجتماعی داریم، اما بدون توجه به مختصات تفسیر، تمام همّ و غمّ‌مان آن رویکرد اجتماعی‌مان می‌شود. این امر تفسیر را از مسیر منطقی خود خارج می‌کند و چه بسا ممکن است که برداشت‌های انحرافی نصیب مفسر شود. اما اگر پایه‌های تفسیر مورد توجه قرار بگیرد و روشمندی‌ای در کار باشد که بر پایه‌های دانش تفسیر و دانش علوم قرآنی استوار باشد و در عین حال مناهج قرآن به قرآن و قرآن به روایات هم مورد غفلت مفسر قرار نگیرد و در واژه‌شناسی هم ویژگی‌ها و اضلاعی که ایشان مورد توجه قرار می‌دهد، مورد توجه قرار بگیرد، آن وقت است که تفسیر می‌تواند بر پایه و مبانی علمی استوار باشد؛ حالا چه رویکرد اجتماعی باشد، چه رویکرد کلامی باشد و چه رویکردهای مختلفی که مطرح است.

تفسیر به رأی، تطبیق و تفسیر
وی با بیان این‌که مفسر نباید با مبانی رویکردی کلامی یا رویکردی اجتماعی یا با مبانی سیاسی که در جای دیگر این مبانی نهادینه شده‌اند، به سراغ آیات قرآن کریم برود، اظهار کرد: این امر باعث می‌شود که مفسر با عینکی خاص وارد فهم آیات قرآن بشود. اگر ما این مسئله را تفسیر به رأی نتوانیم نامگذاری کنیم، به یقین این همان تطبیق است و نه تفسیر.
وی افزود: به تعبیر علامه طباطبایی این کار تطبیق است؛ به این معنا که من سعی کرده‌ام آیات قرآن را بر دیدگاه خودم و بر مبانی فکری از پیش تعریف شده خودم تطبیق بدهم.

کشف مراد خداوند در قرآن در گرو روش تفسیری است، نه رویکرد
یوسفی مقدم عنوان کرد: اگر ما صرف نظر از هر رویکرد در حوزه تفسیر قرآن، بر پایه مبانی تفسیر و مبانی علوم قرآنی و بر پایه منهجی منتخب یا مناهجی منتخب یا منهج جامع شامل مناهج گوناگون، و در مجموع اگر بر پایه یک روشمندی علمی با چنین مبانی‌ای وارد تفسیر شویم، آن گاه تفسیر ما با هر رویکردی که باشد، نتیجه آن نتیجه قرآنی است و نتیجه آن کشف مراد خدا در حوزه اجتماعی، در حوزه کلامی، در حوزه سیاسی و ... است.
وی با بیان این‌که آیت‌الله خزعلی نیز چنین اهتمام و توجهی دارد، اظهار کرد: ایشان همه همّ‌شان بر این است که مفسر باید با یک مبانی علمی و با یک روشمندی علمی وارد تفسیر بشود. با این روشمندی علمی که وارد تفسیر شد آن وقت شما با هر رویکردی که وارد شدید اما با این مبنا و با این روشمندی نتیجه درستی عاید شما می‌شود.

گشودن مسیر منطقی کشف مراد الهی؛ مقصود آیت‌الله خزعلی از ارائه مباحث تفسیری
یوسفی مقدم در پاسخ به این پرسش که رویکرد خود ایشان در تفسیر چه بوده است و آیا قصد آیت‌الله خزعلی فقط این بوده است که یک نمونه تفسیر روشمند ارائه کنند؟ بیان کرد: به نظر می‌آید که همین طور است و ایشان که در حوزه داشتند این تفسیر را تدریس می‌کردند، می‌خواستند فضلا را در یک مسیر منطقی برای کشف مراد خداوند از آیات قرار بدهند.
وی افزود: ایشان می‌خواستنه‌اند در واقع به فضلا نشان دهند که با هر روشی وارد تفسیر نشوند و اگر روشی هم انتخاب کردند این روش بر پایه مختصات دانش تفسیر و دانش علوم قرآن باشد و در عین حال بگویند که شکل برخورد با آیات هم‌موضوع چگونه باید باشد و چگونه باید ما از روایات برای فهم مراد خداوند استفاده کنیم و این که اگر با واژه و لغتی در قرآن کریم مواجه شدیم این لغت را چگونه باید واکاوی کنیم تا بتوانیم به مراد خدا در این لغت دست پیدا کنیم.


یوسفی مقدم با بیان این که روشی را که آیت‌الله خزعلی در تفسیر پیش گرفته است می‌توان به عنوان روش جامع در فهم مراد خدا و در تفسیر قرآن کریم نام گذاشت، این روش را مبتنی بر چند اصل اساسی دانست و اظهار کرد: اصل اول همان گونه که عرض کردیم این است که آیت‌الله خزعلی به مختصات دانش تفسیر توجه دارد. اصل دوم هم این است که به روایات اهل البیت(ع) نگاه ویژه‌ای دارد و این روایات را هدایتگر می‌داند و نگاه مسیریابی به روایات اهل البیت(ع) دارد. مسئله بعدی هم این است که ایشان سعی می‌کند که روایات هم‌موضوع را کنار یکدیگر بگذارد و از یک تعاطی علمی میان آیات هم‌موضوع در قرآن کریم به یک نتیجه علمی از مفاد آیه‌ای از  آیات قرآن کریم دست پیدا کنند. در عین حال هم ایشان در واژه‌شناسی روش خاصی دارد که سه ضلع دارد و آیت‌الله خزعلی با تجزیه و تحلیل و گردش علمی در این سه ضلع که توضیح آن پیش از این داده شد، به نکات دقیق لغوی در آیات قرآن کریم دست پیدا کرده است.

ناتمام ماندن «انوار جاودان»
وی در مورد این که چه نقدهایی می‌توان در رابطه با این تفسیر مطرح کرد، گفت: نقدهایی در چند مسئله ممکن است مطرح باشد. یکی این که این تفسیر متأسفانه نشد که کامل شود و به اصطلاح فرصتی به ایشان داده نشد که این تفسیر کامل شود و امیداوریم که خدا کمک کند و این تفسیر به نوعی بالاخره کامل شود؛ حالا توسط ایشان یا افراد دیگری که این مسیر را با انتخاب همین شیوه پیش ببرند.

منهج جامع در تفسیر منهج اجتهادی است/ نقدی به نوع استفاده از روایات در انوار جاودان
یوسفی مقدم نقد دوم را با توجه به روش تفسیر انوار درخشان مطرح کرد و گفت: من تعبیر روش جامع را برای روش تفسیر آیت‌الله خزعلی داشتم که ایشان در آن پایه‌ها و مبانی‌ای را به کار می‌گیرد که یک روش جامع دارد، اما جامعتر این است که تفسیر از منهج اجتهادی برخوردار باشد، به این معنا که در منهج اجتهادی مفسر از تمام مناهج بهره می‌گیرد؛ هم از منهج قرآن به قرآن، هم از منهج قرآن به روایات، هم از منهج قرآن به عقل، و در این منهج همه ابزارهای صحیح علمی قرآنی همه باید مورد توجه باشد.

نمی‌توانیم در تفسیر صرفاً یک نگاه مسیریاب به روایات داشته باشیم
وی با بیان این که ما نمی‌توانیم به روایات صرفاً یک نگاه مسیریاب داشته باشیم، اظهار کرد: درست است که روایات برای ما جنبه آموزشی و تعلیمی دارند، اما بالاخره هر روایت در هر آیه‌ای و ذیل هر آیه‌ای که وارد بشود در جهت تفسیر آن آیه برمی‌آید. در این جا آن روایت باید مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و از نظر سندی و از نظر دلالی مورد بررسی دقیق قرار بگیرد و پس از بررسی صحت و سقم و اعتماد کامل به یک روایت، آن روایت است که می‌تواند مرجع نهایی در تفسیر آیه شریفه باشد. 
وی با اشاره به این مطلب که البته روایات نیز این گونه نیست که مفهومی از مفاهیم آیه را اختصاص به مورد خاص و زمان خاص بدهند، عنوان کرد: معمولاً روایات هم نگاهی شامل به همه مصادیق و به همه زمان‌ها و مکان‌ها دارند، ولی در هر صورت ما باید نگاهی عمیقتر به روایات در حوزه تفسیر داشته باشیم.

نمی‌توان تفسیری بالاتر از تفسیر روایات ارائه داد
یوسفی مقدم همچنین ضمن تأکید بر جایگاه تفسیر قرآن به قرآن، بیان کرد: این مسئله هم که باید آیات هم‌موضوع در کنار یکدیگر جمع بشوند تا این که مفاد یک آیه به طور دقیق استخراج بشود ضرورت است، اما مسئله روایات مسئله بسیار مهمی است و ما روایات را باید در حوزه تفسیر اصل قرار بدهیم و پس از روایات است که می‌توانیم به منابع دیگر توجه کنیم.

استفاده از منهج روایی در انوار جاودان می‌توانست دقیقتر باشد
وی افزود: من می‌خواهم این را عرض کنم که آن منهجی را که باید در پیش بگیریم منهج جامع اجتهادی است و منهج جامع اجتهادی هم این است که ما آیات را ببینیم و منهج عقل را هم مورد توجه قرار بدهیم و منهج روایی را هم مورد توجه قرار بدهیم، اما در جایی که روایت تفسیری از آیه شریفه کرد، این روایت اگر از نظر سند و دلالت تمام بود، دیگر بالاتر از آن مفهومی برای تفسیر وجود نخواهد داشت.
وی در پایان گفت: در هر صورت انوار جاودان تفسیری بسیاری خوب است که از روش جامعی برخوردار است، اما جامعتر همان است که تفسیر از یک روش اجتهادی برخوردار باشد که مبتنی بر همه مناهج تفسیری باشد و البته در خصوص روایات منهج باید دقیقتر و عالمانه‌تر باشد و باید توجه داشت که اگر روایتی تفسیری از آیه شریفه داد که از نظر سند و دلالت تمام بود دیگر فوق آن تفسیر نمی‌توان تفسیری ارائه داد.

captcha