نرمش قهرمانانه؛ راهبرد ایران برای ثبات جایگاه در جهان
کد خبر: 3525602
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۱:۲۰
ضیایی عنوان کرد:

نرمش قهرمانانه؛ راهبرد ایران برای ثبات جایگاه در جهان

گروه بین‌الملل: علی‌اکبر ضیایی با تبیین راهبردهای ایران برای حفظ امنیت و ثبات جایگاه در جهان، سیاست نرمش قهرمانه مقام معظم رهبری در مذاکره با غرب و آمریکا به معنی عدم سازش با استکبار و حفظ روحیه انقلابی را از جمله این راهبردها برشمرد.

سیاست نرمش قهرمانانه؛ راهبرد ایران برای ثبات جایگاه در جهان
علی‌اکبر ضیایی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مالزی و کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌و‌گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) مسائل مختلفی از جمله راهبردهای ایران برای حفظ امنیت و ثبات جایگاه در جهان، نقاط قوت و اقتدار ایران اسلامی و تدابیر داهیانه رهبر معظم انقلاب را در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی را تبیین کرد که از نظر می‌گذرد:
ایکنا: ابتدا بفرمایید مهم‌ترین راهبردهای جمهوری اسلامی برای حفظ امنیت و ثبات جایگاه ایران در غرب آسیا از نظر شما کدام است؟
ـ مهم‌ترین راهبرد جمهوری اسلامی ایران برای حفظ امنیت و جایگاه ایران در غرب آسیا و دیگر نقاط جهان پاسداری از اصول و ارزش‌هایی است که ذیلا به آنها اشاره می‌شود:
1ـ دفاع از حقوق مظلومان به دور از ارزش‌گذاری قومیتی، ملی، مذهبی، فرقه‌ای و حتی دینی که در رأس آن دفاع از حقوق مردم فلسطین بوده است.
2ـ استکبارستیزی و مبارزه با روحیه تک قطبی آمریکا و زیاده طلبی‌های استکبار و صهیونیسم جهانی، سیاست نرمش قهرمانه مقام معظم رهبری در مذاکرات با غرب و آمریکا به معنی عدم سازش با استکبار و حفظ روحیه انقلابی بوده است.
3ـ سیاست عدم مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر؛ این سیاست توانسته است جایگاه بین‌المللی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه ارتقاء دهد و نمونه خوبی برای دفاع از منافع ملی در چارچوب احترام به حقوق دیگر کشورها به شمار می‌آید.  
4ـ احترام به انجام مذاکرات به جای به کارگیری زور و قدرت در مناسبات بین‌المللی.
ایکنا: تقویت ابزارهای دفاعی یک کشور در مقابله با تهدیدهای دشمن چه نقشی در اقتدار جایگاه آن کشور دارد؟
ـ ایران بر اساس جایگاه ژئوپلیتیک خود و با توجه به تجربه هشت ساله جنگ تحمیلی حق دارد از اقتدار خود با تقویت ابزارهای نظام دفاعی محافظت کند و آنچه تاکنون در کشورمان اتفاق افتاده است بر اساس احترام به قوانین بین‌المللی و حسن همجواری و دفاع از مرزها و امنیت مردم بوده و هیچ‌گاه از این افتدار نظامی علیه منافع دیگر کشورها استفاده نشده و تهدیدی برای دیگر ملل به شمار نیامده است.
به علت همین سیاست اصولی بوده است که ایران به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای NPT پیوسته و با وقوع انقلاب اسلامی ایران نیز اعلام شده که به کارگیری سلاح‌های کشتار جمعی از جمله سلاح‌های هسته‌ای در دکترین جمهوری اسلامی ایران نه از نظر اعتقادی و نه امنیتی جایگاهی ندارد؛ این در حالی است که دشمنان این انقلاب چون رژیم صهیونیستی به هیچ یک از این معاهدات بین‌المللی احترام نگذاشته و امنیت کشورهای اسلامی را تهدید می‌کنند. ایران با همراهی‌کردن اعضای معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و کشتار جمعی و همکاری فعال با کشورهای عضو جنبش عدم تعهد توانسته است جایگاهی قابل احترام برای نظام دفاعی مشروع برای خود کسب کند.
ایکنا: به تعبیر رهبر معظم انقلاب امروز جمهوری اسلامی قدرتی اثرگذار در منطقه و نیز سطح جهان است، شما نقاط قوت و اقتدار ایران اسلامی را در چه چیزهایی می‌بینید؟
ـ نقاط قوت و اقتدار جمهوری اسلامی ایران همان دو محوری است که بنیان نهضت امام خمینی را تشکیل می‌دهد و آن مبارزه با ظلم و استکبار و دیگر دفاع از حقوق مظلومان جهان بوده است و این دو محور همواره در سخنان مقام معظم رهبری برای پاسداشت از دستاوردهای انقلاب و رشد و تعالی ارزش‌های انقلابی در سراسر جهان مورد تأکید بوده است. اگر ارزش‌های انقلاب اسلامی تنها در جهت حفظ منافع ملی تعریف می‌شد، در آن صورت هرگز این انقلاب جایگاهی در میان بسیاری از ملل جهان نمی‌داشت.
ایکنا: نقش حمایتی ایران از جنبش‌ها و انقلاب‌های استقلال‌طلبانه و آزادی خواهانه دیگر کشورها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ـ همان گونه که در ابتدای مصاحبه یادآور شدم یکی از مهم‌ترین اصول سیاسی نظام ما عدم دخالت در امور دیگر کشورهای منطقه و احترام به حاکمیت قانونی آنها بوده است، اما ارزش‌های انقلاب اسلامی که برگرفته از تعالیم حیات‌بخش اهل بیت علیهم السلام است، راه خود را در میان قلب‌های ملل جهان ادامه می‌دهد و موانع و سدهای محکم معاندان و مخالفان حاکمیت عدالت جهانی را درهم می‌شکند و اگر فرزندان انقلاب اسلامی ایران هم به هر دلیلی از این غافله عقب بمانند، پیام اسلام و معنویت و مبارزه با ظلم و استکبار در مسیر خود تا ظهور امام زمان(عج) که اصلی مورد قبول همه شیعیان و اهل سنت است، ادامه خواهد یافت.
ایکنا: تدابیر داهیانه رهبر معظم انقلاب را در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی چگونه ارزیابی می‌کنید؟  
ـ اگر نخواهیم به مصادیق بی‌شمار تدابیر مخلصانه (و نه داهیانه) مقام معظم رهبری در طول دوران انقلاب اسلامی پس از رحلت امام خمینی(ره) نگاهی بیافکنیم در این مختصر نمی‌توانیم، گزارشی ارائه کنیم و به همین علت تنها به رهنمودهای ایشان در مذاکرات 5+1 دولت با رهبران سیاسی آمریکا و غرب اشاره می‌شود. در تمامی جلساتی که هیئت دولت و اعضای مذاکره کننده هسته‌ای با ایشان داشتند به این نکته تأکید می‌ورزیدند که نظام جمهوری اسلامی ایران در همه دوران خصومت‌های غرب با انقلاب اسلامی به عنصر مهم عقل‌گرایی و اعتدال در سیاست خارجی پایبند بوده و همواره از عهدشکنی‌های غربیان متضرر شده است و اگر بی‌اعتمادی روند مذاکرات را با کندی مواجه کرده است، این بی‌اعتمادی نتیجه سیاست‌های یک جانبه غرب و آمریکا در اعمال تحریم‌های ظالمانه بر مردم شریف کشورمان و بر اساس گزارش‌های مغرضانه بوده و نظام جمهوری اسلامی ایران در همه بحران‌های بین‌المللی که از نظر سیاسی، اقتصادی و نظامی بر ما تحمیل کرده‌اند بر حفظ کرامت انسانی، حقوق بشر و حفظ مصالح همجواری و احترام به قوانین بین‌المللی و جامعه بین‌الملل تأکید کرده است و موفقیت برجام نیز در وهله اول منوط به احترام آنان به بندهای مورد توافق و انجام تعهدات مصرح در توافقنامه در برداشتن تحریم‌های بانکی و مانند آن است.
سخنان مقام معظم رهبری و پیش‌بینی‌های معظم له از همان نخستین سخنرانی‌ها و جلسات هیئت مذاکره‌کننده ایرانی با ایشان مطابق با واقعیت بوده و با توجه به آگاهی ایشان از ساختار سیاسی کشورهای غربی و آمریکا و احاطه به مسائل بین‌المللی و منطقه‌ای می‌بینیم که دیدگاه‌های معظم له در مسئله برجام مطابق با واقع بوده و ما باید در عملی‌کردن همه بندهای توافقنامه با احتیاط بیشتری عمل کنیم و در حقیقت راستی آزمایی دول غربی و هیئت‌های مذاکره‌کننده در انجام تعهدات باید در اولویت سیاست خارجی ما باشد.
ایکنا:
جمهوری اسلامی پیام استقلال و آزادی را به جهانیان منتقل کرده و الگوی مقاومت را به مردم جهان ارائه داده است. کشورهای غرب آسیا تا چه اندازه از این مهم الگوبرداری کرده‌اند؟

ـ این پیام خواسته یا ناخواسته به کشورهای غرب آسیا منتقل شده و به خوبی ابعاد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی آن را شناخته و هر یک بر اساس منافع خود با آن برخورد کرده‌اند، بدین معنی که برخی کشورهای منطقه بدون احترام به آرای مردم خود بر اساس نظام قبیلگی کشوری را اداره می‌کنند و این پیام انقلاب نمی‌تواند منافع یک قبیله خاص را تأمین کند، بدیهی است که پیام جهانی و انسان‌دوستانه انقلاب یعنی حمایت از مظلومان و حاکمیت مردم بر سرنوشت خود به عنوان یک تهدید برای حاکمان آن کشورها محسوب می‌شود.

حکومت‌هایی هم هستند که احترام بیشتری برای آرای مردم و مشارکت آنان در قدرت قائلند و برای حفظ جایگاه حزبی خود در رقابت‌های سیاسی تلاش می‌کنند که از انقلاب اسلامی ایران الگوبرداری و رقابت مثبتی را با نظام اسلامی ایران آغاز کنند، اما آنچه مسلم است پیام انقلاب اسلامی ایران عموما رویکردی مردمی داشته و مردم کشورهای غرب آسیا با هر مذهب و منشی برای ارزش‌های دینی و پیام‌های انسانی و جهانی انقلاب اسلامی احترام خاصی قائل هستند و نوع درخواست‌ها و تقاضاهای مردم منطقه غرب آسیا پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران تغییر جدی یافته و همین امر سبب شده است که جنبش‌های اسلامی در کشورهای غرب آسیا جان تازه‌ای یافته و بتوانند در حیات سیاسی کشور خود نقش بیشتری ایفا کنند به گونه‌ای که قبل از پیدایش انقلاب اسلامی چنین درخواست‌ها و تقاضاهایی وجود نداشته است.

ایکنا: اگر جمهوری اسلامی ایران نبود، هیچ‌گاه محور مقاومت شکل و جان نمی‌گرفت، نظر شما چیست
؟
ـ به نظر من اگر جمهوری اسلامی ایران نبود، مقاومت به گونه‌ای که اکنون مقتدارنه در مقابل رژیم اسرائیل ایستاده است، شکل و جان نمی‌گرفت، اما باید بدانیم که مقاومت یک حرکت و جنبش سیاسی و دینی و برگرفته از تعالیم اهل بیت علیهم السلام است که با ظهور و پیدایش انقلاب اسلامی و هدایت‌های مدبرانه شخصیت‌هایی مخلص و انقلابی چون سید حسن نصرالله(دبیرکل حزب الله لبنان) قدرت گرفته و مایه فخر جهان و اسلام شده است.

شرایط فکری و معنوی جوانان مقاومت به گونه‌ای است که اگر بر فرض محال دشمنان نظام مانع حمابت ما از این جریان شوند که البته امری ناشدنی و ناممکن است، زیرا حمایت ما از مقاومت ریشه در اعتقادات ما دارد، این مقاومت با اتکای به ارزش‌های انقلابی برگرفته از نهضت امام حسین علیه السلام و پیام‌های جاودانه امام راحل و پیوند قلبی جوانان آن با رهبری انقلاب اسلامی به راه خود در محافظت از مرزهای اسلامی و دفاع از حقوق مظلومان و مقابله با تجاوزات رژیم اشغالگر قدس ادامه خواهند داد.
ایکنا: پروژه ایران‌هراسی غرب در برهه کنونی به برجسته‌کردن نقش تروریست‌ها در برهم زدن امنیت کشورها منجر شده، این سیاست غرب تا چه اندازه موفق بوده است؟
ـ با قدرت‌یافتن جریان‌های تروریستی القاعده و داعش و جبهه النصره و مانند آنها که در سازماندهی آنها استکبار و رژیم اسرائیل صف‌بندی کرده‌اند، پروژه نخ‌نمای ایران‌هراسی و به دنبال آن شیعه‌ستیزی با شکست مواجه شده است. سیستم‌های اطلاعاتی کشورهای جهان از جمله کشورهای با اکثریت مسلمان در طرح‌های نظارتی و مقابله با افراط‌گرایان و تروریست‌ها به دنبال سرنخ از جمهوری اسلامی ایران نیستند، زیرا تحولات دهه اخیر به خوبی نشان داده است که همه فتنه‌ها و عملیات تروریستی در ساختار فکری وهابیت و نظام‌های اطلاعاتی اسرائیل برای مقابله با مقاومت اسلامی تعریف می‌شود و این امری است که در عمل و نه در نظام تبلیغاتی به دنبال آن هستند، اما از آنجایی که 37 سال رسانه‌های صهیونیستی و استکباری بر طبل ایران‌هراسی کوبیده‌اند، به راحتی نمی‌توانند از این سیاست دست کشیده و طرفداران خود را عامل این نابسامانی امنیتی در جهان معرفی کنند.

ایکنا: در حال حاضر ایران به‌عنوان مهم‌ترین وزنه در رویارویی با گروه‌های تروریستی منطقه مطرح است، چرا غرب تلاش می‌کند ایران را مولد جریان‌های تروریستی قلمداد کند؟

ـ باید بین غرب تبلیغاتی و غرب متفکر و عقلانی تفکیک قائل شویم، همچنان‌که مردم غرب نیز به دو گروه عمده عوام و اهل تفکر و بینش تقسیم می‌شوند، جریان‌های سیاسی غرب حتی مخالفان انقلاب اسلامی به خوبی می‌دانند که صحنه‌گردان جریان‌های تروریستی افراط‌گرا به کدام کشور در خاورمیانه بازمی‌گردد، اما سودهای کلان نفتی و لابی‌های آن کشور با صهیونیست‌ها برای مقابله با نفوذ انقلاب اسلامی و مقاومت، مانع از حقیقت‌گویی کشورهای غربی شده است و البته تکلیف رسانه‌های غربی نیز که بیشتر تحت تأثیر کارتل‌های اقتصادی هستند نیز روشن است و نباید از آنها انتظار داشته باشیم که از ایران و مقاومت حمایت کنند و سخنی علیه لابی‌های صهیونیستی بزنند. اما عموم مردم اعم متفکران و غیر آنان در غرب به این حقیقت دست یافته‌اند که اعتقادات و نظام اخلاقی ایرانیان در طول تاریخ به گونه‌ای است که هرگز با حرکات تروریستی و سازمان‌های خشونت‌طلب افراط‌گرا سازگاری ندارد و تاریخ و تمدن ایران اسلامی همواره بیانگر و گواه راستین برای روحیه صلح طلبی و انسان‌دوستانه ایرانیان بوده است.

ایکنا: همگامی کشورهای مرتجع عربی در پروژه ایران‌هراسی غرب را چگونه تفسیر می‌کنید؟

ـ برخی کشورهای مرتجع عربی همگام با رژیم صهیونیستی برای مقابله با بیداری اسلامی و حفظ جایگاه قبیلگی و سنتی خود به هر کاری دست می‌زنند و بسیاری از جریان‌های افراط‌گرای تروریستی در عصر کنونی محصول ترس حکومت‌های مرتجع از بیداری جوانان مسلمان در احقاق حق خود برای مشارکت در ساختار سیاسی هستند.

ایکنا: عربستان به‌عنوان پررنگ‌ترین بازیگر در صحنه اقدامات ضدایرانی و شیعی چه سودی از پروژه ایران‌ستیزی غربی‌ها می‌برد؟

ـ کشورهای مرتجع عربی نقش مهمی در هدایت گروه‌های افراط‌گرا در سوریه و عراق داشته و اگر غرب در برهه‌ای از تاریخ با تحریک نظام تبلیغاتی اسرائیل چنین می‌پنداشت که عربستان و متحدانش می‌توانند در تغییر ساختار سیاسی در منطقه متناسب با منافع غرب عمل کنند و به همین علت نیز کمک‌های اطلاعاتی به آنان برای تغییر نظام سیاسی سوریه و دخالت در امور عراق ارائه می‌داد، اما اکنون به خوبی دریافته‌ است که این حکومت‌ها از انجام این مأموریت شکست خورده و در عمل زمینه برای گسترش خطر جریان‌های افراطی به گونه‌ای غیر قابل کنترل در جهان فراهم شده است. باید اعتراف کرد که هم اکنون کشورهای اروپایی به علت اشتباه در محاسبات نظامی و اطلاعاتی خود با چالش خطر داعش مواجه شده و باید هزینه بسیاری برای مقابله با آن بپردازند. به همین علت می‌توان گفت که طرح ایران‌هراسی و شیعه‌ستیزی نمی‌تواند مانع از کشف حقیقت در حمایت برخی شیوخ عرب از جریان‌های افراطی بوده باشد.

ایکنا: در پایان بفرمایید چرا سیاستمداران آمریکایی مهم‌ترین برنامه‌های تبلیغاتی خود را در راستای سیاست‌های ضدایرانی قرار داده و به تعبیر مقام معظم رهبری مسابقه بدگویی از ایران گذاشته‌اند؟

ـ این بدگویی از ایران سرپوشی بر شکست‌های استراتژیک آمریکا در طرح ایران‌هراسی است و باید این سؤال را اکنون مطرح کرد که چرا آمریکا و سیاستمداران آن به دنبال اخذ غرامت از عربستان برای حمله یازده سپتامبر هستند و آیا تاکنون هیچ عملیات تروریستی در جهان توسط ایران سازماندهی شده است که چنین ترسی از ایران را در میان مردم خود تبلیغ می‌کنند؟

captcha