به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، آئین تجلیل از خادمان و پیشکسوتان نشر عصر امروز 4 بهمنماه با حضور احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران، مجید غلامی جلیسه، مدیر عامل خانه کتاب، حجج اسلام محمدرضا زائری، محمدعلی مهدویراد و جمعی از اهالی کتاب و نشر برگزار شد.
مجید غلامیجلیسه، مدیرعامل خانه کتاب در این مراسم با اشاره به سابقه 400 ساله ایران در حوزه نشر گفت: در طی قرون گذشته در هر دوره بزرگان و خادمانی در این حوزه داشتهایم که به تنهایی بار توسعه کتاب و کتابخوانی را به دوش کشیدهاند و موجب گسترش این فرهنگ شدند.
وی افزود: اگر تاریخ نشر را با دقت مرور کنیم متوجه یک خلأ جدی در حوزه نشر میشویم که با کمال تأسف پیشکسوتان و خادمان نشر را مکتوب کرده و شکل آکادمیک برای آن تعریف کنیم و به نسل بعدی انتقال دهیم و این دانش را بیش از پیش توسعه ببخشیم.
غلامی جلیسه در ادامه عنوان کرد: آگاهی از سابقه نشر چندان زیاد نیست و این ضعف اساسی در حوزه نشر به وجود آورده است که باید برای آن فکری شود و تنها ناشری که خاطرات خود را در این حوزه به چاپ رسانده، مرحوم عبدالرحیم جعفری است، در حالی که ناشران هزاران کتاب چاپ میکنند، اما یک کتاب درباره خود به چاپ نمیرسانند. از این رو توجه ویژه به ثبت و ضبط داشتههای این ناشران در اولویت خانه کتاب قرار گرفته و در این زمینه موفق شدیم بیش از 60 عنوان در حوزه تاریخ نشر چاپ کنیم و امروز این افتخار را داریم که در آئین تجلیل از خادمان نشر کتاب «تاریخ شفاهی نشر» را رونمایی کنیم و گامی رو به جلو در این راستا برداریم.
وی در ادامه یادآور شد: خانه کتاب، آمادگی دارد تا هر یک از ناشرانی که مایل باشند سابقه نشر خود را در قالب کتاب یا مقاله به چاپ برسانند آنها را مورد حمایت قرار دهد.
نصرالله حدادی، نویسنده و پژوهشگر در ادامه این مراسم پس از رونمایی کتابش «تاریخ شفاهی ایران» عنوان کرد: این کتاب، مجلدات بعدی هم دارد و در نگارش آن هیچ انتخاب و گزینشی از میان ناشران نداشتم و تنها ملاک انتخابم این بود که به سراغ ناشرانی بروم که قبل از 22 بهمن 57 فعالیت میکردند.
وی افزود: امروز وضعیت کتاب و کتابخوانی به بدترین شکل خود رسیده است و شمارگان کتاب به 20، 50 و 100 نسخه رسیده که جای بسی تأسف است. اما با این اوضاع بزرگانی هستند که راه پدران خود را در حوزه نشر ادامه میدهند.
حدادی ادامه داد: در جلد دوم این کتاب همانطور که با انتشارات «طهوری» که از ادامه فعالیت ناامید شده بود، شروع کردم، این بار به سراغ «پسران نشر» خواهم رفت که در حال حاضر در تجریش فروشگاهی دارند که میتوانند آن را اجاره داده و یا بیش از 6 میلیارد تومان به فروش برسانند اما راه پدران خود را ادامه میدهند که باید این فعالیت را ارج نهیم.
این نویسنده تصریح کرد: وقتی یک کتابفروشی بسته میشود در یک زندان گشوده خواهد شد. اگر کتابفروشی «طهوری» بسته شود باید آن را یک فاجعه ملی به شمار آوریم. کتابفروشیهای بسیاری در بازار وجود دارد که نباید تصور کنند مسئولیتی در قبال جامعه خود ندارند، بلکه همه در برابر ترویج فرهنگ کتابخوانی مسئولیم؛ چرا که جامعه از این فقر فرهنگی به شدت در رنج است.
وی در ادامه بیان کرد: چند روز پیش در برنامهای رادیویی دعوت شده بودم که مجری تأکید کرد که درباره سلفیبگیران حادثه پلاسکو صحبت نکنم و من گفتم که چرا نباید صحبت کنم. همانطور که از اهدای خون و هدیه گل و روش کردن شمع برای آتشنشانها سخن میگوییم باید درباره مسائلی هم گلایه کنیم.
در ادامه این مراسم منوچهر حسنزاده مدیر نشر مروارید گفت: ناشر از ستونهای فرهنگ جامعه و پیاده نظام توسعه فرهنگی است. ناشر کشاورز و باغبان نیست، اما اوست که جامعه را با کاشتن بذر دانش به فضل و فیض میرساند. نمایشگاه کتاب تهران که هر ساله برگزار میشود و عده زیادی از مردم مراجعه میکنند، باید از سوی هنرمندان و مستندسازان مورد توجه قرار گیرد و مستندهایی از آن تهیه شود که به نظر میرسد مورد غفلت قرار گرفته است.
احمد مسجدجامعی در ادامه این مراسم گفت: اگر نگارش و چاپ خاطرات آتشنشانها در دستور کار قرار گیرد، ارزشمند است. همین که ماشینهای آتشنشانی برای انجام عملیات راه میافتند چهار آتشنشان اعزام میشوند که هر یک وظیفهای دارند و در نهایت باید سلسله مراتبی طی شود و فرمانده گروه باید دورههای بسیاری را بگذراند. در این عملیاتهای رخدادهایی را شاهد هستند که میتوان آنها را نگارش و تدوین کرد.
وی افزود: ثبت این خاطرات میتواند نوعی قدردانی معنوی از آنها باشد، از این رو باید خاطرات آتشنشانها هم ثبت و ضبط شود و هم فیلمهایی از آن ساخته و گزارشهای به جامعه ارائه شود تا بیش از پیش نسبت به وظایف و دشواری کار آنها آگاه باشند.
مسجدجامعی ادامه داد: پس از حادثه پلاسکو بسیاری از مردم به سمت مراکز انتقال خون حرکت کردند و استقبال خوبی صورت گرفت همانگونه که در دفاع مقدس این صحنهها را شاهد بودیم، به همین دلیل این وقایع که به صورت شفاهی وجود دارد باید ثبت شود به ویژه کسانی که در عملیاتهایی مانند پلاسکو حضور داشتهاند.
وی در ادامه با بیان اینکه در میان خادمان کتاب باید از دو شخصیت یاد کنم، عنوان کرد: نخستین آنها مرحوم حسن حبیبی است که اولین لوحها با امضای وی اعطا میشد و ایشان نسبت به متن لوحها حساس بودند؛ از این رو تا زمانی که معاون اول بود لوحها با امضای وی اهدا میشد. از طرف دیگر مرحوم هاشمی رفسنجانی نیز زمانی که رئیس جمهور بود پیشنهادی برای ناشران برگزیده سال ارائه کردم که این موضوع قبلا وجود نداشت و باید گروهبندیهایی صورت میگرفت و آئیننامهای برای آن تدوین میشد؛ از این رو ناشران در گروههای خصوصی، دولتی، تهرانی، شهرستانی، کودک و ... معرفی میشدند.
مسجدجامعی گفت: فکر میکردم برترین های نشر باید متفاوت باشند و برای اینکه این تفاوت احساس شود، رئیسجمهور باید جایزه ناشر برتر را امضاء کند و سپس آن را اهدا کند تا ارزش و اعتبار نشر و کتاب بیش از پیش نمایان شد؛ اما باید وی را متقاعد میکردم، با توجه به اینکه دسترسی به رئیس جمهور چندان آسان نبود با دفترشان وارد مذاکره شدم اما نپذیرفتند، به همین دلیل سعی کردم خودم وارد گفتوگو با آقای هاشمی شوم؛ از این رو وقتی این موضوع را با وی در میان گذاشتم و از فداکاری و صبر ناشران گفتم، هر چند ناشران را میشناخت، پذیرفت.
وی ادامه داد: آقای هاشمی رفسنجانی شخصیت اقتصادی و سیاسی بودند، اما در حوزه فرهنگ و هنر نیز کارهایی انجام دادهاند که کمتر گفته شده و مردم از آنها کمتر باخبر هستند، به همین دلیل این کارها هم باید ثبت شود.
وی در ادامه تأکید کرد: کار نشر باید به ناشران واگذار شود و گفتوگو میان ناشران و ارشاد برقرار باشد و کتابگردی یکی از مصادیق همین گفتوگوها است، کار راحتی نیست اما برای حل مشکلات باید این گفتوگوها استمرار داشته باشد. به عنوان مثال ورود به عرصه جهانی نشر و کپیرایت مهم است، اما نیازمند آموزشهایی است و اگر این آموزشها نباشد و حتی اگر قانون هم اجازه دهد به جایی نخواهیم رسید.