مسئله استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان از 4 نوامبر سال جاری میلادی تاکنون واکنشها و بازتابهای گوناگونی را در عرصه بینالملل داشته است. پس از استعفای حریری به نظر میرسید که لبنان بار دیگر با یک بحران سیاسی مواجه و صحنه تحولات جدیدی خواهد شد. شکل سناریو به گونهای بود که علیرغم کتمان مقامات سعودی، تحت بازداشت بودن سعد حریری در ریاض روز به روز بیشتر احساس میشد. اما دیری نپایید که با افزایش فشارهای منطقهای و بینالمللی بر عربستان سعودی، حریری بالاخره در 22 نوامبر توانست که به لبنان باز گردد. وی پس از آن که وارد بیروت شد، استعفای خود را به حالت تعلیق در آورد و بدین ترتیب سناریوی ریاض در قبال لبنان و منطقه با یک بنبست سیاسی در معادلات بینالمللی روبهور شد.
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در این باره گفتگویی را با «آلپتکین دورسوناغلو» کارشناس و تحلیلگر ترکیهای در زمینه مسائل غرب آسیا انجام داده است که مشروح آن از نظر میگذرد:
چرا برخی از کارشناسان بر این عقیدهاند که عربستان سعودی در پشت پرده موضوع استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان قرار دارد؟
اگر سعد حریری با طی مراحل قانونی استعفای خود را اعلام میکرد، مطرح کردن این موضوع که سعودیها در پشت پرده این قضیه قرار دارند، تنها در حد یک ادعا باقی میماند. اما حریری نامه استعفای خود را در لبنان و با طی مراحل قانونی به رئیس جمهور کشورش تقدیم نکرد؛ بلکه در پایتخت عربستان سعودی و در یک برنامه زنده از طریق شبکه تلویزیونی العربیه این موضوع را به زبان آورد. به همین دلیل بیان این موضوع که استعفای حریری بنابر تمایل سعودیها بوده یک ادعا نیست و به عنوان واقعیتی عینی تلقی میشود.
چه دلایلی را میتوان برای اثبات دخالت عربستان سعودی در ماجرای استعفای نخست وزیر لبنان مطرح کرد؟
نحوه و زمان استعفا و دلایل اعلام شده توسط حریری و همچنین مواضع سعودیها حکایت از آن دارد که نخست وزیر لبنان تنها نقشی را که به او دیکته شده بود ایفا کرد. زمانبندی این استعفا نشان میدهد که حریری تنها 12 ساعت قبل از استعفایش خبردار شده بود. زیرا وی ساعاتی پیش از این که در ریاض پایتخت عربستان سعودی اتهاماتی را علیه ایران و حزبالله مطرح کند، با آقای علی اکبر ولایتی دیدار و به خاطر حمایتهای ایران از لبنان تشکر کرده بود. از طرفی دیگر سعد حریری به مدت 2 هفته نمیتوانست از عربستان خارج شود. در واقع سعودیها مانع از بازگشت وی به لبنان میشدند که در ادامه با مداخله فرانسه خانواده وی را به گروگان گرفته و به حریری اجازه دادند که به پاریس برود.
شما دلایل دست داشتن عربستان سعودی در استعفای حریری را مورد بررسی قرار دادید؛ اکنون این سؤال به ذهن خطور میکند که سعودیها با آغاز این سناریو در پی ابلاغ چه پیامی به کشورهای منطقه و جهان بودند؟
سعودی ها نقششان را در استعفای حریری به طور آشکار اجرا و با این اقدام به خانواده حریری، جامعه اهل تسنن لبنان، متحدین منطقهای، اسرائیل و دوستان غربیشان پیامهایی را صادر کردند. پیام سعودیها برای آنان این بود: «ما تعیین میکنیم که نخست وزیر سنی لبنان باید چه کسی باشد و ما هم وی را عزل میکنیم. اگرچه گروههای مسلح مورد حمایت ما در عراق، سوریه و لبنان، در مقابل ایران و حزبالله و متحدین آنان شکست خوردهاند، اما هنوز از این بازی کنار نکشیدهایم.» سعودیها همچنین میخواستند که به خاندان حریری این پیام ویژه را نیز القا کنند: «ما رئیس شما هستیم و بها حریری برادر سعد را به جای او تعیین میکنیم». این پیام ریاض، لبنان، غربیها و اسرائیل را نیز مورد خطاب قرار میداد. یعنی عربستان سعودی این هدف را داشت که در نزد آمریکا و اسرائیل خود را رئیس سنیهای لبنان نشان دهد و به آنها بگوید که هر زمانی بخواهد میتواند این کشور را با بیثباتی مواجه کند.
گزارشها نشان میدهد که عربستان سعودی در مسئله یمن با شکستهای زیادی مواجه شده است، اما علی رغم این موضوع هنوز به ماجراجویی در منطقه ادامه میهد. برخی از کارشناسان نیز از احتمال تکرار سناریویی مشابه یمن در لبنان سخن میگویند. نظر شما در این باره چیست؟
در باره استراتژی جدید سعودیها میتوان گفت که این با پیام سعودیها به اروپا، آمریکا و اسرائیل رابطه مستقیم دارد. وادار کردن حریری به استعفا این سوال را در ذهن ایجاد میکند که آیا سناریوی یمن این بار در لبنان تکرار خواهد شد یا خیر؟ اولین سناریوی استعفای سعودی در مقابل چشمان جامعه بینالملل منجربه ویرانی یمن شد. سعودیها همانند لبنان در یمن نیز ادعای ریاست دارند. آنان آنقدر در یمن نفوذ داشتند که در سال 2011 میلادی موجب کنارهگیری علی عبدالله صالح از مقام ریاست جمهوری و به قدرت رسیدن منصور هادی شدند. عربستان سعودی که از سال 2011 تا سال 2015 تحت عنوان شورای همکاری خلیج فارس در همه امور سیاسی یمن مداخله میکرد، در سال 2014 نیز موجب شد که دوره ریاست جمهوری منصور هادی به مدت یک سال دیگر تمدید شود. اما آنان در ماه ژانویه سال 2015 میلادی با این ادعا که حوثی ها کودتا کردهاند، منصور هادی را مجبور به استعفا کردند. حوثیها برای این که خلأ حکومتی ایجاد نشود، از منصور هادی خواستند که تا انتخابات آتی استعفا ندهد. پس از آن که منصور هادی استعفایش را پس نگرفت، آنان برای رفع این خلأ حکومتی از گروههای سیاسی درخواست کردند که یک شورای ریاست جمهوری تشکیل دهد. گروههای سیاسی درحال رایزنی برای تشکیل شورای ریاست جمهوری بودند که منصور هادی در فوریه 2015 از صنعا به عدن رفته و استعفای خود را پس گرفت و همچنین در مارس 2015 خواستار مداخله نظامی از طرف نیروهای خارجی شد. یعنی در اصل این سعودیها بودند که در ژانویه 2015 وی را مجبور به استعفا کرده و در ماه فوریه همان سال از وی خواستند که استعفایش را پس بگیرد. همچنین در ماه مارس به وی دیکته کردند که خواستار ورود نیروهای کشورهای دیگر به یمن شود. در جریان اخیر سعودیها میخواستند که برای لبنان نیز سناریوی یمن در سال 2015 را تکرار کنند، اما این بار حتی بیشتر از بحران یمن رسوایی به بار آوردند. زیرا در تاریخ 22 نوامبر سعد حریری پس از آن که به لبنان رسید استعفایش را به حالت تعلیق درآورد و بدین ترتیب طرح سعودیها برای لبنان نقش برآب شد.
در این جا این بحث مطرح میشود که چرا عربستان سعودی لبنان را به عنوان محلی برای ایجاد بحرانی جدید در غرب آسیا انتخاب کرد؟
ممکن است عربستان آرزوی تشکیل ائتلافی همانند ائتلاف ضد یمن را در لبنان و سوریه برای مقابله با ایران و حزبالله داشته باشد، اما احتمالا چون حتی عقل سعودیها نیز متوجه غیر ممکن بودن این امر شده است، چنین نقشهای را طراحی کردند:
الف – ایجاد درگیریهای مذهبی به وسیله بی ثباتی سیاسی ناشی از استعفای حریری و تبدیل این وضعیت به یک بحران اجتماعی در لبنان.
ب: متهم کردن ایران و حزب الله به دلیل بحران پیش آمده و دورکردن حزبالله از کابینه و انزوای این جنبش.
ج: تحریک اسرائیل به مداخله نظامی در لبنان به بهانه این بحران اجتماعی و تأثیرات امنیتی آن در منطقه.
همانطور که شما نیز به آن اشاره کردید سعد حریری پس از بازگشت به لبنان استعفایش را به حالت تعلیق در آورد. با توجه این اتفاق سؤالی که ایجاد میشود این است که آیا سعودیها توانستند به اهدافی که از ماجراجویی در لبنان پیشبینی کرده بودند، دست یابند؟
اظهارات حریری در مورد علت پس گرفتن استعفایش در واقع نشان داد که حس ریاست عربستان در لبنان با وضعیت اسفبارتری از مسئله یمن مواجه شده است. حریری طی سخنانی در 22 نوامبر گفت: «میشل عون , رئیس جمهوری لبنان از من خواست که فعلا از این کار دست نگه دارم. من هم به درخواست وی پاسخ مثبتی داده و استعفایم را به حالت تعلیق در آوردم. امیدوارم این اقدام راه را برای مذاکرات سازنده هموارتر کند. باید از نزاعهای منطقهای و بینالمللی دوری گزینیم. باید از هرچیزی که به برادران عربمان ضرر میرساند فاصله بگیریم. من برای اصلاح حکومت به دنبال همکاری با تمامی گروههای سیاسی هستم و تاکید میکنم که در راستای پیشرفت لبنان و مصون ماندن از جنگها و بحرانهای منطقهای برای همکاری با رئیس جمهور آمادگی دارم. وضعیت کنونی کشورمان تلاش وافر همگان را میطلبد.»
در واقع پس گرفتن استعفای حریری شکستی برای نفوذ عربستان در لبنان بود؛ اما این به معنای شجاعت و یا استقلال حریری نیست. برای این که به میزان شجاعت و استقلال حریری در مقابل سعودیهای پی ببریم، بررسی نکته زیر کفایت میکند: حریری که تا 12 ساعت پیش از استعفایش از چیزی خبر نداشت، با فشار فرانسه توانست از عربستان سعودی که خانواده وی را به گروگان گرفته بود خارج شود. وی حتی استعفایش را پس از بازگشت به لبنان پس گرفت. موضوعی که نشان داد فرانسه بیشتر از عربستان سعودی روی اهل تسنن لبنان نفوذ دارد، با سفر جبران باسیل وزیر امور خارجه لبنان به پاریس علنیتر شد. جبران باسیل که در عین حال داماد میشل اون نیز هست در زمانی که سعودیها حریری را به گروگان گرفته بودند، راهی پاریس شد. فرانسه نیز برای آزادی حریری به سعودیها مهلت داد و میشاون نیز رسما اعلام کرد که عربستان حریری را بازداشت کرده است.
در اوایل آغاز این ماجرا برخی از کشورها مسئله بازداشت حریری را تنها یک ادعا تلقی میکردند. چه عواملی موجب شد که بسیاری بر این باور دست یابند که نخست وزیر لبنان واقعا بازداشت شده است؟
مسئله بازداشت حریری توسط سعودیها یک روز پس از استعفای وی از طرف سید حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان به شکل یک سوال مطرح شد. سید حسن نصرالله با بیان این که حریری نه در بیروت بلکه در ریاض استعفا داده اعلام کرد که وی با شاهزادگانی که توسط بن سلمان ولیعهد عربستان بازداشت شدهاند در یک هتل به سر میبرد. دبیر کل حزبالله لبنان سپس این سوال را مطرح کرد که «آیا حریری تحت بازداشت است؟» در واقع سعودیها «بها حریری» برادر سعد را به جای وی تعیین کرده بودند، اما «بهیه حریری» عمه سعد حریری و مقامات ذینفوذ جریان المستقبل به این اقدام تحمیل شده واکنش نشان دادند. سعودیها نمیخواستند که سعد پیش از نخست وزیر شدن برادرش آزاد شود. اگر مخالفت خاندان حریری و مقامات المستقبل زیاد طول نمیکشید، مسئله بازداشت و یا گروگان گرفته شدن سعد حریری تنها به عنوان یک ادعا تلقی میشد. اما حزبالله و دیگر احزاب لبنان با توصیف این اقدام عربستان در قبال سعد حریری به عنوان یک اهانت و همچنین عجله نکردن جریان المستقبل برای انتخاب بها حریری برای مقام نخست وزیری موجب شد که بازداشت سعد حریری توسط عربستان کاملا آشکار شود.
سعودیها تا چه حد در مقابل ایران پیروز بودهاند؟ آیا آنان به موفقیتهای چشمگیری در منطقه دست یافتهاند؟
عربستان به بهانه جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه از سالهای 2005 در عراق، 2011 در سوریه و 2015 در یمن به زعم خود با ایران میجنگد. آزادی سازی شهر «راوه» آخرین منطقه تحت کنترل داعش در عراق و همچنین آزاد سازی شهر «بوکمال» در سوریه توسط نیروهای مقاومت به فرماندهی سردار قاسم سلیمانی و موضاعاتی نظیر هدف گرفتن ریاض با موشک توسط نیروهای یمنی حاکی از آن است که سعودیها در تمام جبههها مقابل ایران شکست خوردهاند. آنان برای جبران این شکست میخواستند که به همراه اسرائیل در لبنان به شکار ایران بروند که خود شکار شدند. زیرا سعودیها با این ماجرا نفوذ خود در میان اهل تسنن لبنان را به میران زیادی از دست دادند و فرانسه برای اولین بار نشان داد که نفوذ بیشتری دارد.
گفتگو از: مرتضی کریمی