زمینه‌های فرهنگی گناه
کد خبر: 3812709
تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۹
درس‌هایی از قرآن/

زمینه‌های فرهنگی گناه

گروه فعالیت‌های قرآنی ــ از زمینه‌های فرهنگی گناه می‌توان به جهل و ناآگاهی نسبت به آثار گناه، تأثیر محیط بر تربیت دینی، خطر مذهبی‌های جاهل در انجام مناسک دینی و خطر بدعت‌گذاری در دین دانست.

زمینه‌های فرهنگی گناهبه گزارش ایکنا؛ ویژه‌برنامه درس‌هایی از قرآن با سخنان حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی 29 اردیبهشت‌ماه 98 با موضوع «زمینه‌های فرهنگی گناه» از شبکه اول سیما پخش شد. طبق روال هرساله، این ویژه‌برنامه هر روز ماه مبارک به جز جمعه‌ها پخش می‌شود.
در ادامه مشروح برنامه درس‌هایی از قرآن را می‌خوانید؛
«بسم الله الرحمن الرحيم الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه»
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحثمان در این رمضان 97، پیرامون گناه و دوری از گناه بود. گناه و تقوا، حالا گناه زمینه‌هایی دارد وارد این بحث شویم. یک زمینه‌های فرهنگی دارد. یعنی علت اینکه یک انسان گناه می‌کند مربوط به تفکرش است. مثلاً جاهل است، یکسری از گناهان بخاطر جهل است. در مناجات داریم می‌گوید: «عصیتُکَ بجهلی» نمی‌داند.

جهل و ناآگاهی نسبت به آثار گناه

گاهی انسان گناه می‌کند و نمی‌داند، مثل بچه‌ای که سم می‌خورد و خودش را می‌کشد، نمی‌داند، از روی جهل. زشتی گناه را نمی‌داند. ما یکسری از گناهانی که می‌دانیم را نمی‌کنیم. مثلاً لخت مادرزاد در خیابان برویم. هیچکس این گناه را نکرده است. چرا که می‌دانیم چقدر زشت است. با بنزین خودمان را آتش بزنیم. این گناه را تا به حال نکردیم، چون می‌دانیم جزغاله شدن در آتش چقدر بد است. برویم روی منار خودمان را پایین پرت کنیم. این گناه را نکردیم، در خیابان آب‌های لجن درون جوب را بخوریم. این کار را نکردیم، یعنی یکسری از گناهان را نکردیم چون می‌دانیم چقدر آب لجن میکروب دارد. آتش زدن با بنزین چقدر سخت است. از منار پرت شدن چقدر سخت است. هرجا را بدانیم عیبش را گناه نمی‌کنیم. آنجایی که گناه می‌کنیم نمی‌دانیم عیب این گناه چقدر است. حضرت موسی تحت تعقیب قرار گرفت، پشت سرش لشگر فرعون بود، جلویش دریا بود. یاران موسی گفتند: الآن فرعونی‌ها به ما می‌رسند، ما هم راه فرار نداریم، جلوی ما دریاست و پشت سر ما دشمن است. موسی گفت: آن خدایی که به من گفته بیایید، بیایید ببینیم چه می‌شود. به دریا که رسید، خدا به موسی گفت: «اضْرِبْ بِعَصاكَ‏ الْبَحْرَ» (شعرا/63) عصایت را به دریا بزن، خشک می‌شود. اصحاب موسی آن طرف آب رفتند. فرعون هم به لشگرش گفت: ما هم برویم. فرعون که وارد شد، آب‌ها روی هم سوار شد و غرق شد. آن طرف آب دیدند بت پرست‌ها بت می‌پرستند.

تأثیر محیط بر تربیت دینی

به موسی گفتند: «يا مُوسَى‏ اجْعَلْ‏ لَنا إِلهاً كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (اعراف/138) با چشم خودشان دیدند که چطور معجزه شد، عصا به آب خورد و خشک شد و اینها عبور کردند و غرق نشدند و نجات پیدا کردند، باز به موسی گفتند: یک بت برای ما درست کن، ما می‌خواهیم بت پرستی کنیم. واقعاً انبیاء گرفتار چه آدم‌های لجبازی می‌شدند. با چشم خودش معجزه را می‌بیند. این دلیل بر این است که محیط در انسان اثر می‌کند یعنی خداپرستان وقتی به محیطی رسیدند که شرک است، گفتند: ما هم بت می‌خواهیم. به موسی گفتند: ای موسی تو برای ما بت درست کن. «يا مُوسَى‏ اجْعَلْ‏ لَنا إِلهاً» یعنی تو برای ما بت درست کن. این از آیاتی است که می‌گوید: محیط در آدم اثر می‌کند.

گاهی می‌خواهیم خانه بخریم، فکر می‌کنیم اینجا در آینده خیابان می‌شود، بلوار می‌شود، زمین چقدر گران می‌شود. حساب نمی‌کنیم فاصله این خانه با مسجد چقدر دور است. مردم این منطقه چه مردمی هستند؟ فضا چطور است. محیط در آدم اثر می‌کند. قرآن می‌فرماید: یک عده لحظه مرگ مورد خطاب فرشته‌ها قرار می‌گیرند و می‌گویند: «فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِين‏ فی الارض» (نساء/97) می‌گویند: ما آدم‌های مستضعفی بودیم. می‌گوید: مستضعف بودید باید هجرت کنید. چه کسی گفت در این محله باشید؟ چه کسی گفت در این شرکت باشی؟ چه کسی گفت در این دانشگاه باشی؟ اگر دخترت می‌رود دبیرستانی که نگران هستی، جایش را عوض کن. اگر این شغل تو را به گناه می‌کشد، شغلت را عوض کن. این محل، این خانه، این شرکت، خدا پرستان وقتی منطقه بت پرستان رفتند، حال و هوایشان عوض شد و گفتند: ما هم بت می‌خواهیم.

روابط آزاد جنسی، نشانه جاهلیت، نه تمدن

قرآن می‌فرماید: «أَ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ شَهْوَةً مِنْ دُونِ النِّساءِ بَلْ‏ أَنْتُمْ‏ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ» (نمل/55)قرآن می‌گوید: روی جاهلیت، سراغ لواط می‌رفتند. همجنس بازی بود و این هم برای غفلت است، برای جهل است. ضررها را نمی‌دانند و به اینجا کشیده می‌شوند. پس گاهی گناهان ما بخاطر جهل است، مثل بچه‌ای که سم می‌خورد و نمی‌داند چه هست. روایت داریم «الجهل معدن الشر» جهل هم معنای دیپلم و لیسانس نیست. ممکن است کسی تحصیلات دانشگاهی و حوزوی هم داشته باشد اما باز هم جاهل باشد، جهل یعنی در مقابل غرایز شکست می‌خورد. «الجهل اصل کل شر» هر شری ریشه‌اش در جهل است. امیرالمؤمنین فرمود: «ما قصم ظهري إلا رجلان‏» دو نفر کمر مرا شکستند، یکی «عالم متهتك» یکی عالم جسور و یکی «و جاهل متنسك» (غررالحكم، ص 48) بی سواد جاهلی که عبادت کند.

افرادی جاهل هستند ولی می‌خواهند عبادت کنند. نمی‌دانند! پیش خودش یک چیزی را خیال می‌کند و فکر می‌کند کار خوبی است. جاهل متنسک، ما یک کاری که می‌خواهیم بکنیم باید سند داشته باشیم، یا عقل بگوید، یا وحی بگوید، یکسری از چیزها را ما جزء دین نمی‌دانیم، دست افراد جاهل افتاده و افراد جاهل هم هرکسی چیزی رویش گذاشته است. در سخنرانی‌ها هست، در مداحی‌ها هست، در کتاب‌ها هست، در اقوال هست، هرکاری می‌خواهیم بکنیم باید سند داشته باشیم. چه کسی گفته است.

خطر مذهبی‌های جاهل در انجام مناسک دینی

کمر مرا دو نفر شکستند، حضرت علی می‌فرماید. یکی بی سوادهایی که مذهبی می‌شوند. می‌خواهد به حرم امام رضا بیاید از فاصله دور سینه خیز می‌رود، به خیال خودش دارد نسبت به امام رضا احترام قائل می‌شود، همه هم نگاهش می‌کنند، اگر کسی طوری زیارت برود که مردم نگاهش کنند این از مراجع بپرسید اشکال فقهی ممکن است داشته باشد، چون لباس شهرت حرام است. من بیایم عمامه‌ام را طوری ببندم که همه بگویند: این کیه؟ ریشی که همه بگویند: این کیه؟ انگشتر دستش باشد، صدای موبایلش را صدای گاو می‌گذارد. مریض است دلش می‌خواهد صدای زنگ موبایلش با همه زنگ‌ها فرق بکند. به مسجد می‌آید همه دعا می‌کنند می‌گوید: آمین. یکی می‌گوید: آمییین! مریض هستی مثل بقیه بگو آمین. طوری آمین می‌گوید نگاهش کنند. زنگ موبایلش، خانه می‌سازد نگاهش کنند. لباسش، دکمه‌اش، هرکس هر عملی انجام بدهد که با باقی آدم‌ها فرق داشته باشد، این مثل لباس شهرت است. لباس پنبه و پشم است. پنبه و پشم که گناه نکرده است. می‌خواهد بگوید: حرکتی کنی که نمود داشته باشد، یعنی با باقی‌ها فرق داشته باشد، زلفش را طوری درست می‌کند که همه نگاهش کنند. این به خیال خودش عشق امام رضاست، یا مثلاً روز عاشورا قمه می‌زند، همه بدنش را خونی می‌کند. می‌گوییم: بیا، راستش را بگو، سال می‌آید و می‌رود نماز جمعه می‌روی؟ امام حسین به نماز بیشتر اهمیت داده یا قمه زدن؟ چطور یک جایی دین را می‌گیریم و یک جایی را نمی‌گیریم. کمر مرا شکست، یکی عالم پررو و یکی جاهل مقدس.

حضرت فرمود: «لا تَرَي‏ الْجَاهِلَ‏ إِلا مُفْرِطاً أَوْ مُفَرِّطاً» (نهج البلاغه، حكمت 70) آدم‌های جاهل یا تند روی می‌کنند یا کندروی و میزان نیستند. کشور ما هم چهل ستون دارد هم بیستون، خوب بگو چهار ستون، هردو هم دروغ هست. می‌روی اصفهان چهل ستون را ببینی، می‌بینی بیست ستون بیشتر نیست. می‌گویی: این بیست تا است. شما چرا می‌گویید: چهل ستون؟ می‌گوید: بیست تا هم درون آب افتاده است. یعنی عکس ستون که در آب افتاده است را هم می‌شمارد. می‌رویم کرمانشاه بیستون را ببینیم، می‌بینیم بیستون نیست، یک کوه است، کوه ستون نیست؟ یکبار ریشش را از ته می‌تراشد و یکبار یک وجب ریش می‌گذارد. مریض هستی؟ یکبار به قدری با کسی رفیق می‌شود که بدون او بستنی نمی‌خورد، بدون او رستوران نمی‌رود، بدون او مدرسه و دانشگاه نمی‌رود، قربان هم می‌روند. یکبار هم می‌بینی یکسال، دو سال از هم جدا شدند و هیچ خبری از هم ندارند. حضرت فرمود: جاهل یا مُفرِط است یا مُفرَط. یعنی یا تند می‌رود یا کند می‌رود و میزان نمی‌رود.

برنامه بنی‌امیه برای مطیع کردن مردم

بنی امیه می‌گفت: به مردم توحید بگویید اما شرک را یاد ندهید. توحید یعنی از خدا هرچه می‌خواهی بگو. اما نگو اطاعت از غیر خدا شرک است، چون ما بنی امیه هستیم، می‌خواهیم دستور بدهیم و مردم اطاعت کنند. اگر شما بگویید: اطاعت غیر خدا شرک است، پس دستورات ما شرک است. شما هرچه می‌خواهید از خدا بگویید ولی از شرک نگویید. زمان شاه به آخوندها می‌گفتند: شما هرچه می‌خواهید روی منبر بگویید، سه چیز را نگویید. شاه، اسرائیل، آمریکا، این سه مورد را نگویید و به اینها نقد نزنید. بگویید شهرداری چه کرده، آموزش و پرورش چه کرده، فلان وزیر چه کرده است. از وزارتخانه‌ها به مسئولین دولتی، این سه مورد را کنار بگذارید، شاه و آمریکا و اسرائیل! معاویه می‌گفت: شما از خدا هرچه می‌خواهید بگویید، از شرک نگویید. چون معنای شرک این است که اطاعت غیر خدا شرک است. آنوقت ما دیگر نمی‌توانیم دستور بدهیم و مردم هم عمل نمی‌کنند.

آداب و رسوم و قوانین نادرست

بعضی از گناهان بخاطر قانون‌هاست و باید قانون عوض شود. ازدواج مشکل، از بس به ازدواج گیر دادیم، ازدواج یک پروژه شده است. جوان وقتی می‌خواهد ازدواج کند مثل اینکه می‌خواهد یک کوه بکند، از بس که در مهریه، در مسکن، در سربازی و اشتغال گیر می‌دهیم. چون هی گیر می‌دهیم سن جوان بالا می‌رود نزدیک 35، 37، دختر هم سنش 30، 29 می‌شود، 31، سن ازدواج بالا می‌رود. قانون را باید طوری کرد، قوانینی که... جمهوری اسلامی یک کارهایی کرده است. «وَ أَنْكِحُوا الْأَيامى‏ مِنْكُمْ وَ الصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ» (نور/32) «أنکحوا» یعنی همه بسیج شوید. دولت و ملت و شرکت و بانک و ارتش و سپاه، همه بسیج شویم قفل‌هایی که به ازدواج خورده است را باز کنیم.

ازدواج قفل دارد، ده پانزده تا قفل بزرگ است، باید این قفل‌ها را شکست تا ازدواج راه بیافتد. پسرها دست از سلیقه‌هایشان بردارند. دخترها دست از خواسته‌هایشان بردارند.

قانونی بودن مشروبات الکلی، در ایران نیست ولی در کشورهای دیگر هست. همین باعث می‌شود که انسان به راحتی گناه کند. قانونی بودن کورتاژ، کورتاژ ظلم است. کورتاژ حرام است. قانونی بودن ربا، غیر قانونی بودن امر به معروف و نهی از منکر، می‌گویند: به تو چه. هرکس هرطور بخواهد عمل می‌کند. تو حق امر به معروف نداری. اینها چیزهایی است که الحمدلله در کشور ما بخشی حل شده و بخشی حل نشده است. یکی از زمینه‌های فرهنگی گناه، تحریف و التقاط است. حدیث داریم اگر حق روشن شود مردم علاقه‌مند می‌شوند. باطل هم روشن شود مردم فرار می‌کنند، اما وقتی حق و باطل قاطی هم شد مردم گیج می‌شوند. ««ولكن يؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث» حدیث داریم، حق روشن جاذبه دارد و مردم به سمت آن می‌روند. باطل روشن هم مردم از آن فرار می‌کنند، وقتی حق و باطل قاطی شد، مردم قاطی می‌کنند. اینها زمینه‌های فرهنگی...

خطر بدعت‌گذاری در دین

گناه بدعت، در اسلام می‌گویند... بدعت یعنی چه؟ بدعت یعنی یک چیزی جزء دین نیست و می‌آوریم جزء دین می‌کنیم. اگر کسی یک چیزی را که جزء دین نیست، جزء دین کرد، حقش اعدام است. به کم فروش‌ها خدا یکبار گفته: «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ‏» (مطففین/1) به آدم‌هایی که در جامعه همدیگر را مسخره می‌کنند و نیش می‌زنند، یکبار گفته: «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة» (همزه/1) ولی کسی که دین تراش باشد، یک چیزی که جزء دین نیست، می‌نویسد می‌گوید: این جزء دین است. چیزی که جزء دین نیست، کسی می‌گوید: جزء دین است، این را در قرآن سه مرتبه گفته «ویلٌ». «فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ‏ عِنْدِ اللَّهِ‏» (بقره/79) سه مرتبه در یک آیه از سوره بقره، آیه 78 سه مرتبه گفته: «ویلٌ ویلٌ ویل» کم فروش یک مرتبه«وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ‏» نیش زن یک مرتبه«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَة» اما کسی دین تراش باشد، یعنی جزء دین نیست، این آقا سلیقه‌ای می‌گوید: این جزء دین هست. سلیقه‌ای است. اگر کسی سلیقه‌اش را در دین آورد و این را به اسم دین به مردم خوراند، سه مرتبه وای آمده و حقش در اسلام اعدام است.

دین تراشی، دین سازی و دین فروشی، تولید قوانین الهی به دروغ، اینها زمینه‌هایی است که بستر برای خیلی از گناهان است. خود ما هم گاهی دین تراشی می‌کنیم. می‌گوید: من نماز نمی‌خوانم ولی به فقرا کمک می‌کنم. دین جدیدی است. نماز نمی‌خوانم ولی به فقرا کمک می‌کنم. من خمس نمی دهم ولی در محله‌مان به دخترهای فقیر جهازیه می‌دهم. دین جدیدی است. همانطور که گفتند. امام به یک کسی گفت: دعا می‌کنی بگو: «یا مقلب القلوب» ایشان گفت: باشد، چشم. «یا مقلب القلوب و الابصار» امام فرمود: ابصار را ما نگفتیم. ما گفتیم: بگو یا مقلب القلوب، چرا از خودت چیزی روی آن گذاشتی؟ «یا مقلب القلوب و الابصار» امام به کسی گفت: این دعا را بخوان. «یحیی و یمیت» یعنی خدا هم زنده می‌کند و هم می‌میراند. این آقا چنین دعا کرد، گفت: «یحیی و یمیت و یمیت و یحیی» امام فرمود: من چه گفتم، تو چه می‌گویی؟ هرچه من گفتم بگو. چیزی از سلیقه خودمان اضافه کنیم قبول نمی‌شود. باید برخورد کنیم.

خدایا هرچه به عمر ما اضافه می‌کنی به عقل و ایمان و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیافزا. از تمام برکات این ماه، همه ما را بهره‌مند بفرما. توفیق شناخت نعمت‌ها و شکر آن را به ما مرحمت بفرما.

«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»

انتهای پیام

captcha