هفته حقوق بشر آمریکایی فرصت مناسبی است تا نگاهی مستند و مستدل به وضعیت حقوق بشر در آمریکا انجام شود و عملکرد حقوق بشری ایالات متحده در سطح داخلی و بینالمللی و تطابق رفتار و ادعاهای حقوق بشری دولتمردان آمریکایی مورد بررسی قرار گیرد.
لذا در این نوشتار با استفاده از اطلاعات، آمار و دادههای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره وضعیت حقوق بشر در آمریکا در سال گذشته میلادی تلاش میشود تصویر تقریباً روشنی از حقوق بشر آمریکایی در دو سطح داخلی و بینالمللی ارائه شود.
در سطح داخلی موارد نقض حقوق بشر در آمریکا را میتوان در مواردی چون نقض حیات شهروندان، محکومیتهای شدید قضایی، نقض حقوق اقلیتها، نقض حقوق زنان و نقض حقوق پناهجویان مشاهده کرد که هر یک از این موارد مصادیقی را نیز دربرمیگیرد.
ــ نقض حیات شهروندان؛ آزادی حمل سلاح، خشونت پلیس.
ــ محکومیتهای شدید قضایی؛ محکومیت به مرگ با روشهای غیرانسانی مانند تزریقهای مرگبار و صندلیهای اعدام الکتریکی.
ــ نقض حقوق اقلیتها؛ نقض آزادیهای مذهبی، نقض حقوق مسلمانان، تبعیض نژادی فزاینده به ویژه علیه سیاهپوستان.
ــ نقض حقوق زنان؛ اعمال خشونتهای جنسی و بهرهبرداری ابزاری از زنان در تبلیغات.
ــ نقض حقوق پناهجویان؛ ممانعت از ورود شهروندان جنگزده، لغو برنامه کودکان آمریکای مرکز و جدا کردن کودکان از مادران مهاجر.
در سطح بینالمللی میتوان نقض حقوق بشر را به سه دسته حمایت از تروریسم، مداخله در امور داخلی کشورها و سکوت در مقابل نقض حقوق بشر از سوی همپیمانان و متحدان آمریکا تقسیم کرد و مصادیق ذیل را میتوان برای هر یک برشمرد.
ــ حمایت از تروریسم؛ نقش مستقیم آمریکا در تأسیس و حمایت از گروههای تروریستی در منطقه غرب آسیا مانند داعش.
ــ مداخله در امور داخلی کشورها؛ تلاش برای انجام کودتا در ونزوئلا علیه دولت قانونی مادورو، اعمال و تشدید تحریمهای ظالمانه علیه ملت ایران با هدف ایجاد آشوب در داخل و تشکیل گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا برای پیگیری طرحهای ضد ایرانی.
ــ بیاعتنایی و سکوت در برابر نقض حقوق بشر از سوی متحدان؛ اعلام قدس به عنوان پایتخت اسرائیل و انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل در حمایت از اسرائیل، سکوت در قضیه قتل فجیع جمال خاشقچی، تداوم حمایتها از حملات و کشتار عربستان در یمن و تداوم فروش سلاح به این کشور، سکوت در قبال اهدام فجیع تنی چند از فعالان سیاسی منتقد رژیم آل سعود.
نکته جالب اینکه آمریکا با این کارنامه سیاه خود را در جایگاه قاضی و مطالبهگر وضیت حقوق بشر در سایر کشورها، به ویژه کشورهای مستقل، قرار داده و با نگاه سیاسی و ابزاری از حقوق بشر به مثابه اهرم فشار، تهدید و تحریم علیه این کشورها از جمله کشورمان استفاده میکند.
از این منظر لازم است تا کارنامه حقوق بشری آمریکا در قالب گزارشهای سالانه از سوی کشورهای مستقل و با همکای نهادهای بینالمللی حقوق بشری در مجامع بینالمللی، فضای رسانهای و افکار عمومی منعکس شود تا سطح آگاهیهای عمومی به عملکرد این رژیم در مقوله حقوق بشر افزایش یافته و امپراتوری رسانهای حامی جریان سلطه نتواند به راحتی اذهان عموم را در مورد نگاه حقوق بشری آمریکا فریب دهد و اغوا سازد.
اما آمار درباره مصادیق نقض حقوق بشر در آمریکا چه میگوید:
ــ سطح داخلی:
ــ آزادی حمل سلاح: 82 درصد کشتارها با سلاح گرم در سطح جهان در آمریکا رخ داده و 75 درصد کشتارها در آمریکا نیز با سلاح بوده که نسبت به سال قبل 30 درصد افزایش یافته است.
ــ خشونت پلیس: در سال 2018 نیروهای پلیس تنها در 14 روز مرتکب خشونت نشده و رقم خشونتهای پلیس در این یک سال به 1166 مورد رسید.
ــ محکومیتهای شدید قضایی: در 30 ایالت آمریکا همچنان مجازات اعدام به روشهایی مانند تزریقهای مرگبار و صندلیهای الکتریکی مجاز است و حدود 25 نفر در سال گذشته میلادی به این شیوهها اعدام شدند.
ــ نقض حقوق اقلیتها: در دوران ریاست جمهوری ترامپ فشار به اقلیتها و مهاجران به شدت افزایش پیدا کرده و تأکید ترامپ بر خطرات امنیتی پناهجویان و مهاجران باعث ایجاد تصویری خطرناک از این افراد در جامعه آمریکا شده که به تبع آن به افزایش خشونتها علیه آنها انجامیده است.
در کنار سختگیری در پذیرش مهاجران و کاهش آمار آنها به پایینترین میزان در 30 سال اخیر، اقدام ضد حقوق بشری دیگر ترامپ در این راستا لغو «برنامه کودکان آمریکای مرکزی» است؛ براساس این برنامه کودکان سه کشور السالوادور، گواتمالا و هندوراس که والدین آنها به طور قانونی به آمریکا مهاجرت کرده بودند میتوانستند به آنها بپیوندند.
از طرفی جدایی کودکان از والدین در مرز اقدام دیگری بود که موجب اعتراض شدید نهادهای حقوق بشری شد. امارهای غیررسمی شمار کودکان جدا شده از والدین را حدود 2600 کودک اعلام کرده است.
همچنین در این دوره اسلامهراسی روندی روبه گسترش داشته و بسیاری از اقدامات علیه مسلمانان و سازمانهای اسلامی بدون اقامه اتهام محکمهپسند انجام شده است.
از دیگر مهمترین موارد نقض حقوق اقلیتها مربوط به نژادپرستی به ویژه نسبت به سیاهپوستان است و این اقلیت 13 درصد به لحاظ معیشتی و جایگاه اجتماعی و شغلی در جایگاه پایینی قرار داشته و بیشترین میزان خشونت پلیس نیز نسبت به آنها اعمال میشود که حدود 3 برابر بیشتر از سفیدپوستان است.
ــ سطح بینالمللی:
ــ حمایت از تروریسم: global research در مقالهای سیاست آمریکا در غرب آسیا را اینطور تحلیل میکند که آمریکا با ایجاد گروههایی مانند القاعده و داعش به دنبال تسلط بر نفت منطقه و کاهش قدرت منطقهای ایران است و این پروژهای است که آمریکا به صورت مشخص از دهه 80 میلادی دنبال کرده است. در واقع سیاست آمریکا در غرب آسیا به نحوی بوده که آشوب و تنش در این منطقه به یک مسئله دائمی و همیشگی تبدیل شود.
در این راستا آمریکاییها در سال گذشته میلادی و پس از مشخص شدن شکست تروریستها در سوریه، با حملاتی به مراکز دولتی سوریه در صدد تجدید روحیه آنها برآمدند که نمونه آن حمله موشکی به مراکز دولتی سوریه در 25 فروردین 1397 بود که بیش از صد موشک به دمشق و حمص شلیک شد.
ــ مداخله در امور داخلی کشورها: این موضوع سیاست مستمر و دیرینه آمریکا به ویژه نسبت به کشورهای مستقثل بوده است و از این ظریق آمریکاییها تغییر نظام حاکم یا تضعیف و انزوای آن را دنبال میکردهاند.
نمونه بارز این دخالت آمریکا در سال گذشته در ونزوئلا رخ داد که آمریکا در جریان اعتراضات داخلی پس از انتخابات در این کشور، بلافاصله گوایدو، رهبر مخالفان مادورو و رئیس سابق مجلس ملی، ر به عنوان رئیسجمهور قانونی این کشور به رسمیت شناخت و در ادامه نیز پیشنویس قطعنامهای را تهیه و آماده ارائه به شورای امنیت کرد تا جامعه جهانی را وادار به حمایت از برگزاری انتخابات زودهنگام در ونزوئلا کند.
از سوی دیگر تشدید تحریمهای ظالمانه و فشار اقتصادی علیه ملت ایران با هدف ایجاد تنش و آشوب داخلی از دیگر اقدامات مداخلهجویانه و ضد بشری آمریکا در سال گذشته میلادی بود که همچنان و با شدت بیشتری تداوم دارد. برگزاری کنفرانس ضد ایرانی در ورشو لهستان در اواخر سال 1397 را نیز از دیگر مصادیق مداخله آمریکا در امور داخلی ایران و با هدف ایجاد اجماع جهانی علیه ایران بود که با ناکامی مواجه شد.
ــ بیاعتنایی به نقض حقوق بشر از سوی متحدان: آمریکا همواره نسبت به نقض حقوق بشر و جنایات ضد انسانی از سوی متحدان و همپیمانانش رفتاری دوگانه اتخاذ کرده و در مقابل آنها یا سکوت کرده و در حالتی بدتر از آن حمایت کرده است.
نمونه آشکار این مسئله موضع آمریکا در قضیه قتل فجیع جمال خاشقچی، روزنامهنگار منتقد عربستانی ساکن آمریکا، از سوی رژیم آل سعود بود که پس از سکوت اولیه واشنگتن در نهایت موضع حمایتی ترامپ از بن سلمان موجبب خشم و ناضایتی دولتمردان و افکار عمومی جهانی شد.
از دیگر موارد چشمپوشی آمریکا از نقض حقوق بشر از سوی عربستان، میتوان به جنایات و کشتار عربستان در یمن اشاره کرد که بر اثر آن بسیاری از زنان و کودکان بیگناه کشته شده و این کشور در اثر محاصره طولانی در معرض قحطی و شیوع بیماریهای واگیردار قرار گرفته است و در همه این جنایتها آمریکا نه تنها علیه عربستان موضعی نگرفته بلکه همچنان بر فروش سلاح از این کشور به اسم دفاع از این کشور در مقابل تعرض انصارالله ادامه میدهد.
در کنار عربستان، اسرائیل نیز در دوره ترامپ از حمایت ویژهتر آمریکا نسبت به قبل برخوردار شده است و ترامپ برمبنای منطق زور و بیتوجه به قواعد و قوانین مورد قبول همه کشورهای جهان، قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت، جولان را سرزمینی متعلق به اسرائیل دانست و با طرح معامله قرن عملاً به دنبال نابودی سرزمین فلسطین و محدود کردن آن به واحدی بسیار کوچک برآمده است. همچنین حمایت از اسرائیل در کشتار فلسطینیها در تظاهرات موسوم به بازگشت و خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل در اعتراض به محکوم شدن اسرائیل در این شورا از دیگر اقدامات حمایتی آمریکا در برابر نقض حقوق بشر از سوی اسرائیل است.
در مجموع باید گفت حقوق بشر برای آمریکاییها نه ابزاری برای ارتقای صلح و امنیت جهانی و بهبود کیفیت زندگی انسانهاست بلکه وسیلهای برای اعمال فشار و تحریم کشورهای مستقل و مخالف سیاستهای سلطهطلبانه این کشور است.
نکته حائز اهمیت این است که استفاده ابزاری از حقوق بشر در دوران ترامپ شکل عریانتر، بیپرواتر و ملموستری به خود گرفته و آمریکا در این دوره بدون هیچگونه توجهی به اعتراضات سایر کشورها، از جمله متحدان اروپایی خود، به طور کاملاً یکجانبه از نقض حقوق بشر از سوی اسرائیل و عربستان دفاع میکند و به راحتی تمام مقررات و قواعد حقوق بشری مورد پذیرش و اجماع جهانی را زیر پا میگذارد.
به جرئت میتوان گفت عملکرد حقوق بشری دولت ترامپ گویاترین و واضحترین توصیف از الگوی حقوق بشر آمریکایی است و لذا آمریکا به هیچوجه از صلاحیت و شایستگی لازم برای اظهارنظر درباره وضعیت حقوق بشر در سایر کشورها برخوردار نیست.
انتهای پیام