ابراهیم فروزش، کارگردان سینما، در گفتوگو با ایکنا سینمای کودک را ژانری فراموششده توصیف کرد و گفت: هر ژانری در سینما دو متولی دارد؛ بخش دولتی و بخش خصوصی. در بخش دولتی فیلمهای کودک عملاً کنار گذاشته شده است و تولیدی در این عرصه وجود ندارد. بدون تولید طبیعتاً این سبک از فیلمسازی فراموش میشود. البته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که پیشتر عهدهدار تولیدات این حوزه بود، هرازگاهی فیلمی را روانه بازار میکند، اما به دلایل کمی و کیفی این آثار عملاً فرصتی برای دیده شدن پیدا نمیکنند.وی افزود: سینمای کودک هم بخش دیگری است که میتواند در این عرصه فعالیت کند. این بخش به دلیل وابستگی به فروش بیشتر متمایل به آثاری است که در آن کسب درآمد مطرح است. پس تعهدی برای تولید فاخر در این زمینه نمیبیند. اگر هم در این بخش فیلمی تولید شود آن اثر ویژه کودک نیست، بلکه درباره کودک است تا فروش فیلم را تأمین کند.
دیدن فیلم بزرگسال برای کودکان سم است
این فیلمساز با بیان اینکه کودکان مخاطب آثار بزرگسال شدهاند، گفت: یکی از آسیبهای جدی در حوزه کودکان، تماشای فیلمهای بزرگسالان است. این اتفاق هم در تلویزیون رخ میدهد و هم در سینما، هرچند برخی فیلمها رده سنی برای تماشاگران خود انتخاب میکنند، اما عملاً این راهکار به جای حصول نتیجه، سبب شده است کودکان و نوجوانان بیشتر به تماشای فیلمهای بزرگسالان متمایل شوند. بپرسید تماشای فیلمهای بزرگسال از سوی کودکان چه مشکلاتی در پی دارد؟ پاسخ کاملاً روشن است، زیرا کودک به دلیل ندیدن فیلمهای دلخواهش از سینمای ایران بیزار میشود و به محصولات متنوع خارجی روی میآورد.
فروزش تأکید کرد: جالب است در ایامی که مدارس بازگشایی میشود، نهادهای فرهنگی به فعالیتهای صرفاً نمایشی و بیخاصیت روی میآورند و مثلاً اعلام میکنند که روی وسایل مدرسه کودکان نباید تصاویر کارتونی یا ابرقهرمانهای خارجی وجود داشته باشد اما این اقدامات نتیجه مطلوبی به همراه ندارد زیرا رفتارهای نمایشی معمولاً نتیجه مطلوب ندارند و کودک قهرمان وطنی ندارد که بخواهد جایگزین قهرمانان دیگر کند. بهترین راهکار برای رفع این مشکل تولید متناسب در این حوزه است. تولیدی که همهجانبه و در طولانیمدت باشد تا ذائقه مخاطب به سمت محصولات داخلی متمایل شود.
این فیلمساز متذکر شد: نکته حائز اهمیت در این قبیل آثار فضاسازی است. باید بتوانیم برای کودک دنیای فانتزی خلق کنم و از واقعیتپردازی صرف دوری کنیم. این قبیل محصولات بارها مورد محک قرار گرفتهاند و همه میدانند که این آثار کارکرد لازم را ندارند زیرا رؤیاپردازی را به دست فراموشی سپردهاند. اما آثاری نظیر «گلنار»، «کلاه قرمزی» یا «دزد عروسکها» برای کودکان آن دوره بسیار جذاب بودند و توانستند فروشی خیرهکننده داشته باشند.
مستقیمگویی ممنوع
کارگردان فیلم «کلید» تأکید کرد: فیلمسازان کودک باید به شدت از پیامرسانی مستقیم پرهیز کنند. کودک امری را که خارج از درکش باشد و نتواند آن را حلاجی کند نمیپذیرد و نه تنها آن را نمیپذیرد، بلکه نسبت به آن واکنش منفی نشان میدهد. این مشکل در آثار بسیاری وجود دارد، اما برای توقفش کاری صورت نگرفته است.
وی درباره الزام پرداختن به ادبیات داستانی در سینمای کودک گفت: داستانهای بسیار زیبایی در ادبیات کهن ما وجود دارد که برای کودک جذاب است و دنیای فانتزی آنها را شکل میدهد. مثلاً داستانهای شاهنامه یکی از این ذخایر است، ولی در این باره اثر در خوری تولید نشده است. معدود انیمیشنهایی هم که در این رابطه ساخته شده به لحاظ گرافیکی قابل مقایسه با آثاری خارجی نیستند. پس چگونه انتظار داریم کودکی که محصولات سه بعدی را میبیند با آثار سطح پایین ارتباط برقرار کند. این در حالی است که ما نشان دادهایم هرگاه بخواهیم میتوانیم انیمیشنها یا فیلمهای خوبی تولید کنیم، اما افسوس که عمده آثار تولیدی درباره کودک است نه برای کودک.
کارگردان فیلم «مرد کوچک» با بیان اینکه در ساخت فیلم کودک حتماً باید به نیازها نسل امروز پرداخت، تأکید کرد: چندین اثر دهه شصت و هفتاد به موفقیت خوبی در آن دوران دست یافتند اما نمیتوان گفت که برای دستیابی به نتیجه مطلوب باید همان آثار در زمان حال تکرار شوند، چون اگر چنین اتفاقی رخ دهد نتیجه کاملاً برعکس خواهد بود، زیرا سلیقه کودک امروز را نمیتوان با بچههای آن دوران سنجید. در دهه شصت کودکان محصولات متنوعی در اختیارشان نبود تا بتوانند انتخاب کنند، پس با فیلمهایی که فانتزی آنها را تأمین میکرد ارتباط برقرار میکردند، اما در زمان حال فیلم و انیمیشنهای فراوانی تولید میشوند. به همین جهت باید با تکنیک و ساختار جذاب در این حوزه ورود کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که میتوان برای کودکان آثاری با محتوای دینی تولید کرد، گفت: در بخشی از سخنان به پیامها اشاره داشتم. موضوع دینی اگر خارج از نیازها و سلیقه کودک باشد آن را درک نکرده و به آن واکنش نشان میدهد. درباره موضوعات دینی هم چنین شرطی وجود دارد، یعنی باید مفاهیم مورد نظر را به زبان کاملاً کودکانه به مخاطب منتقل کرد. اما در پیششرط در بسیاری از آثار رعایت نمیشود.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام