رعایت مسائل شرعی در بازار و تحقق بازار تراز اسلامی، همواره مورد تأکید علما و بزرگان دینی بوده و توصیههای بسیاری را در این رابطه بیان کردهاند. از سوی دیگر موضوع مهم در زمینه بازار اسلامی، آشنایی تجار و بازاریان با احکام و قواعد فقهی است که در این زمینه نیز نقش حوزههای علمیه باید پررنگتر از وضعیت کنونی باشد.
برای بررسی بیشتر اهمیت توجه به مسائل فقهی در بازار و همچنین وضعیت کنونی بازار اسلامی در کشور، با حجتالاسلام والمسلمین هادی مزینانی، کارشناس مسائل شرعی و رئیس مرکز فرهنگی خانواده ناجا که مهمان ما در استودیو مبین خبرگزاری ایکنا بود به گفتوگو نشستیم که متن این مصاحبه در ادامه میآید:
ایکنا ــ موضوع بحث ما درباره آموزش احکام فقهی به تجار و بازاریان است. لطفاً توضیح دهید که آموزش مسائل فقهی به بازاریان چه اهمیتی دارد و دیدگاه دین مبین اسلام در این باره چیست؟
قدر مُسَلَم اعتقاد ما این است که دین مبین اسلام در تمام زوایای زندگی انسان، جاری و ساری است و برای هر بحثی، دستورات خاص خود را دارد. یکی از عمدهترین مسائلی که در زندگی انسان میتواند اثرگذار باشد موضوع درآمد، کسب و کار و فعالیت اقتصادی است. در حوزه اقتصادی، دین مبین اسلام دارای احکام و دستوراتی ویژه است که اگر انسان آن را رعایت کند، هم سلامت کار خودمان تضمین شده و هم تبعاتی که از داد و ستد اقتصادی قرار است حاصل شود به گونهای برنامهریزی خواهد شد که هیچ گونه مخاطرهای حتی برای طرف مقابل هم نداشته باشد.
گام اولی که میخواهیم در بحث دینی به حوزه کسب و کار نگاه کنیم، بایدها و نبایدهایی است که شرع مقدس اسلامی برای یک فعالیت اقتصادی تعریف کرده است. اگر هم بخواهیم به تاریخچه این موضوع نگاه کنیم باید اشاره کنیم که بسیار معروف است که وجود نازنین امیرالمؤمنین(ع) در بازار حرکت میکردند و صدای ایشان بلند میشد و میفرمودند: «یا معشر التجّار الفقه ثم المتجر؛ ای جامعه تجار و معاملهگر! اوّل یادگیری مسائل شرعی تجارت» ای کسانیکه کسب و کار و فعالیت اقتصادی میکنید نباید از یک نکته کلیدی غفلت کنید که همانا آموزش احکام است. در واقع میفرمودند اول دین و احکام فقهی مرتبط با تجارت را یاد بگیرید و سپس به فکر داد و ستد باشید.
علت این موضوع این است که چه بسا به واسطه ندانستن و جهل به مسئله، معاملهای را انجام دهیم که تبعاتی را به وجود بیاورد که این تبعات از نظر شرعی دچار اشکال باشد و مثلا خدای نکرده مالی حرام یا ظلم و اجحاف در حق کسی باشد و ثمره مال حرام هم که بر کسی پوشیده نیست. حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در روز عاشورا و مباحثی که در کربلا رقم خورد بارها مردم را ارشاد کرده و بارها برای سپاه عبیدالله ابن زیاد صحبت کردند اما نکته مهم و کلیدی این بود که آن حضرت فرمودند: من هرچه میگویم شما متوجه نمیشوید و این به واسطه لقمههای حرامی است که وارد زندگی شما شده است.
اثر لقمه حرام این است که چشم و گوش انسان را نسبت به این واقعیت زندگی ما میبندد که این یک زندگی مادی و فانی است و قرار است به آخرت باقی برسیم لذا اگر حق را هم بشنویم دیگر توجهی به آن نخواهیم کرد. یک قطره خون باعث میشود که یک دیگ غذا نجس شود و لذا اگر سرمایه هنگفتی هم داشته باشیم و مقدار اندکی مال حرام وارد آن شود تمام آن سرمایه را تباه میکند و تبعات این لقمه حرام در زندگی باقی خواهد ماند؛ مگر آنکه آن را پاک کنیم.
ایکنا ــ دین اسلام چه دستوراتی را در این باره صادر کرده است؟
از این بابت، شرع مقدس اسلام دستورات بسیار زیبایی و در قالب چارچوبی را بیان میکند و از جمله شرایط داد و ستد و فعالیت اقتصادی و حتی تبلیغی که راجع به کالا میکنید را بیان میکند که اگر قضاوت عادلانه و نگاهی بیطرفانه به موضوع داشته باشیم حقیقتاً محال است کسی این موارد را رعایت کند و بعداً بگوید که من ضرر کردم یا به طرف مقابلم ضرر زدم. یکی از دغدغههایی که امروزه خانوادهها در حوزه مسائل اجتماعی و به ویژه اقتصادی دارند این است که واقعاً نمیدانند کدام کالا را باید بخریم که تبلیغ آن با واقعیت موجودی کالا یکی باشد.
در بسیاری از موارد، از دارو گرفته تا یک وسیله خوراکی تا مابقی کالاها، آنچه گفته میشود با خروجی آن متفاوت است. شرع مقدس اسلام میگوید «تدلیس» حرام است. منظور از تدلیس هم این است که واقعیت را فراتر از آن چیزی که هست بیان کنیم. ما در حدی میتوانیم تبلیغ کنیم که آن خصوصیات در کالایی که عرضه میکنیم وجود داشته باشد. اگر این شفافیت را در حوزه فعالیتهای اقتصادی انجام دهیم دیگر کسی نمیگوید که این کار را انجام دادم یا فلان کالا را خریدم و ضرر کردم.
گاهی اوقات در تبلیغات برخی کالاها گفته میشود که فلان مدت مثلاً ده روز زمان دارید تا آن را پس بیاورید و ما هم پس میگیریم اما زمانیکه به فروش میرسانند و شما با هر شمارهای که تماس میگیرید کسی پاسخگو نیست. علت این وضعیت این است که تعهد شرعی و دینی پشت این ماجرا نبوده است و همچنین آن ضمانتی که باید در ارائه خدماتی که جنسش را فروخته و باید به مردم ارائه میکرد وجود ندارد.
اگر میگوییم که باید فعالیت اقتصادی را در چارچوب فقهی و شرعی ساماندهی کنیم به این علت است که فضای اعتماد بسیار محکم و طرفینی بین فروشنده و خریدار را به وجود بیاوریم و کسیکه میخواهد خرید کند این کار را با طیب خاطر انجام دهد و آن کسی هم که میخواهد کالای خود را به فروش برساند مطمئن باشد آن خصوصیاتی را که تبلیغ کرده، عیناً در کالای وی وجود دارد.
تبعات این وضعیت هم حاکم شدن آرامش در فضای جامعه خواهد بود. در چنین شرایطی، هم کار اقتصادی خود را انجام دادهایم و هم اینکه تبعاتی را به وجود نیاوردهایم که خدای ناکرده جوّ نارضایتی و مسائلی از این قبیل را در پی داشته باشد.
ایکنا ــ الان وضعیت آشنایی تجار و بازاریان با احکام فقهی را چطور ارزیابی میکنید؟
در گذشته در سیره بزرگان و صحبتهایی که حتی بین کسبه و به ویژه بازاریان تهران مطرح میشد نشان میدهد که اساساً بازار محل حضور علما بوده است. در روایت هم آمده که کسبه و تاجر دوست خدا هستند. مرحوم حاج مرشد چلویی، کسی است که هر زمان صحبت از مباحث معرفتی میکنیم این بزرگوار را در موضوع معرفت دینی در فعالیت اقتصادی مثال میزنیم. علت این مثال زدن این است که وی کسی بوده که هم فعالیت اقتصادی کرده و هم این چارچوب را رعایت کرده است.
اگر واقعاً یک فضای دینی در حوزه اقتصادی ما حاکم بود قطعاً نکاتی که امروز مردم در حوزه دادوستدها و خرید و فروشهای بازار شاهد هستند رقم نمیخورد. منشأ اینکه خدای ناکرده جنس نامرغوب عرضه شده و تبلیغات ما با کالای عرضه شده متفاوت باشد همین ماجرا است. البته بنده نمیخواهم بگویم همه فعالیتهای اقتصادی ما دچار این مشکل است اما بخشی از زوایای فعالیتهایی که امروز با عنوان خدمات اقتصادی به مردم ارائه میشود با چنین چالشهایی مواجه هستند و اگر هم میخواهیم آن را برطرف کنیم باید سراغ گفتمانسازی در این مورد برویم که هم انسان هم فعالیت اقتصادی کند و هم دوست خدا باشد.
دوست خدا شدن زمانی تحقق پیدا میکند که به باید و نبایدهایی که خداوند برای ما تعیین کرده عمل کنیم. کسبه بازار تهران دستهای گرهگشایی بودهاند که در بسیاری از موارد، مشکلات مردم را حل میکردند. بحمدلله امروز هم چنین افرادی وجود دارند و از جمله در گلریزانهایی که برای آزادی زندانیان بدهکار مالی برگزار میشود این کسبه پای کار هستند. ستاد تأمین جهیزیه برای اقشار نیازمند جامعه نیز وقتی اعلام نیاز میکند بسیاری از بازاریان پای کار آمده و هر کدام بخشی از این جهیزیه را تأمین میکنند.
اگر چنین چیزهایی نبود که سنگ روی سنگ بند نمیشد اما انتظاری که از یک جامعه اسلامی و دینی داریم و آن هم در حکومتی که پرچم مکتب اهل بیت(ع) را برافراشته نگه داشته است فراگیر شدن این گفتمان در بین تمام جامعه اصناف و فعالان اقتصادی است تا انشاءالله به سمت و سویی برویم که این مسئله پررنگ شده و آن رنگ خدا که زیباترین رنگ در حوزه اقتصادی است نمود پیدا کند.
ایکنا ــ اکنون دولت و اتاق اصناف متولی آموزش احکام فقهی به بازاریان هستند. چقدر در این زمینه به حوزههای علمیه بها داده میشود؟
به عنوان یک گلایه باید عرض کنم که وقتی یک واحد صنفی میخواهد برای فعالیت خودش مجوز بگیرد برای موضوعاتی همانند بهداشت آن محیط توجهات زیادی صورت میگیرد و حتی بازرس هم فرستاده میشود. خود آن شخص هم باید برود آزمایش بدهد و باید یک دوره هم در این مورد آزمایش ببیند. توجه به آزمایش بسیار خوب است اما نکته مهمتر این است که برای این قسمت، دغدغه ایجاد کرده و برنامهریزی هم کردهایم اما برای قسمت مهمتر که همانا ادامه این فعالیت است برنامههای قابل توجهی نداریم.
کدام واحد صنفی مسائل فقهی را به آن مجموعه خودش آموزش میدهد؟ قطعاً اگر از حوزه خواسته شود میتواند برای تمام این مسائل، احکام فقهی و استفتائات مرتبط با آن را ارائه دهد. بحمدالله در دین محدودیتی نداریم. در قرآن کریم هم آمده است: «وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ؛ و كليدهاى غيب تنها نزد اوست جز او كسى آن را نمىداند و آنچه در خشكى و درياست مىداند و هيچ برگى فرو نمىافتد مگر اينكه آن را مىداند و هيچ دانهاى در تاريكيهاى زمين و هيچ تر و خشكى نيست مگر اينكه در كتابى روشن ثبت است». (الانعام/ 59) اما درد ما در جایی است که یا برخی نمیخواهند و یا احساس نیاز نکردهاند و به سمت چنین چیزی نیامدهاند.
اگر این آموزشهای فقهی را به عنوان چارچوب اصلی صدور مجوز برای یک واحد صنفی قرار دهیم تا مسائل فقهی در حوزه کاری خودشان را به خوبی فرا گیرند و از حوزه هم درخواست کمک شود، قطعاً حوزه علمیه میتواند به صورت تخصصی، سرفصلهای فقهی هر فعالیت اقتصادی و صنفی را در مدت زمان مناسب ارائه دهد.
ایکنا ــ برخی از بازاریان و اصناف هم گلایه دارند که تمام امور در این زمینه در اختیار خود دولت است و بهای چندانی به ما در زمینه آموزش احکام فقهی داده نمیشود. به نظر شما تا چه اندازه ضرورت دارد که نقش دولت کمتر شده و نقش بازاریان در این زمینه پررنگتر شود؟
اینکه توقع داشته باشیم همه ریلگذاریها را دولت انجام دهد و اگر هم در جایی نبود دنبال دولت بگردیم و مثلاً بگوییم دولت در این زمینه دخالتی نکرده است توجیه زیبایی نیست. ما باید خودمان در این زمینه احساس تکلیف کنیم. برای مثال باید هر واحد صنفی در این زمینه احساس وظیفه و اقدام کند و اگر نشد، خود آن کاسبی قصد شروع فعالیت اقتصادی دارد برای آموزش احکام فقهی اقدام کند.
همه مردم را نمیتوانیم آنگونه که میخواهیم به رنگ خودمان دربیاوریم. باید هر شخصی از خودش شروع کرده و رفتار خود را مدیریت و ساماندهی کند و به همین ترتیب سایر افراد جامعه چنین برنامهای را در زندگی اجرایی کنند. در این شرایط بدون دخالت و برنامهریزی دولت خواهیم توانست به یک جامعه سالم برسیم چراکه هرکسی از خودش شروع کرده است.
اگرچه انتظار ما این است که دولت اسلامی باید نقش فعالتری در این زمینه داشته باشد اما بحمدلله با توجه به مشغلههای دولت، گاهی اوقات جامعه ما در اسلامیت و مدنیت از دولت جلوتر است و اگر در مواردی که دولت حمایت نکند، مردم اقدام کنند مطمئن باشند که برکات آن را در زندگی خود خواهند دید.
گفتوگو از اکبر ابراهیمی
انتهای پیام