به گزارش ایکنا؛ هفتاد و هشتمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «تاریخ اسلام» ویژه پاییز 98 به صاحبامتیازی دانشگاه باقرالعلوم(ع) و مدیرمسئولی شمسالله مریجی منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «مناسبات اجتماعی و تعاملات فکری امامیه با خوارج در عصر صادقین(ع) (94-148 ه.ق)»، «بازشناسی تاریخ آغاز پرداخت و دریافت خُمس؛ بررسی انتقادی دیدگاه بازتاب یافته در کتاب «مکتب در فرایند تکامل»»، «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه؛ مطالعه موردی کتاب الحجه در کافی»، «تأثیر سادات آلزباره بر گسترش تشیع در نیشابور در قرن چهارم هجری»، «نگاهداری یا از میان بردن آثار تاریخی با موضوعیت مجسمه و نقاشی از منظر فقهی و حقوقی»، «تحلیل بحران اقتصادی مصر در سالهای 796 تا 806 قمری؛ نمونهای از روش تاریخنگاری مقریزی (د.845 ق)»، «قلندران حیدری در جامعه خراسان عهد مغول و ایلخانی»، «عوامل گسترش هژمونی شیعه در عصر صفویه».
تحلیل گفتمان حدیثی شیعه
در چکیده مقاله «تحلیل گفتمان حدیثی شیعه؛ مطالعه موردی کتاب الحجه در کافی» میخوانیم: «نقش خوانشهای گوناگون میراث حدیثی شیعه در شکلدهی به کنش کاربران گفتمانهای شیعی و کشمکشهای گفتمانی بر سر تفسیری صحیح از این میراث، بازاندیشی جوامع حدیثی را بسیار ضروری ساخته است. بررسی کتاب الحجه از مجموعهحدیثی کافی به عنوان یک نمونه برای این بازاندیشی با بهرهگیری از روش تحلیلِ انتقادیِ گفتمان، موضوع مقاله حاضر است. بر اساس پیشفرض این روش، هر متن فقط برساخته بافتار تاریخی خود نیست و میتواند با یک کنش بیناگفتمانی به یک راهبرد گفتمانی آفرینشگر تبدیل شود و نقشی برسازنده نسبت به بافتار تاریخی خود اجرا کند. کاربست این روش برای تحلیل کتاب الحجه نشان میدهد که شیخ کلینی (د.329ه.ق) به منظور یافتن راهی برای برونرفت از بحرانهای جامعه شیعه در عصر غیبت صغرا که با فراگیر شدن عقلگرایی شیعی همزمان بود، دست به کنشی بیناگفتمانی زد. بر این اساس، او در کنار پذیرش دیدگاه حدیثگرایان قم درباره علم ائمه(ع)، میکوشید از برداشت متهم به تقصیر آنان فاصله بگیرد و با برجسته ساختن باورهای معطوف به وحیانی و الهامی بودن منابع علم ائمه(ع)، حیاتی تازه به عقل شیعی در آن شرایط بحرانی دهد.»
عوامل گسترش هژمونی شیعه در عصر صفویه
در طلیعه مقاله «عوامل گسترش هژمونی شیعه در عصر صفویه» آمده است: «ابعاد فرهنگی ـ مذهبی دوران صفویه (907 – 1187ق) و ریشههای اندیشهای آن، کم و بیش به وسیله پژوهشگران بررسی گردیده است. با این حال، کاربست برخی نظریهها میتواند نگاههای تحلیلی و تعلیلی را برای واکاوی دورههای تاریخی و گذارهای فرهنگی قوت بخشد. مقاله حاضر میکوشد براساس نظریه هژمونی گرامشی به عنوان یکی از مهمترین نظریههای سیاسی _ فرهنگی قرن بیستم میلادی و با تکیه بر اسناد تاریخی و روش توصیفی تحلیلی، عوامل هژمونی فرهنگی شیعه را در دوران صفویه بررسی نماید. بر اساس یافتههای این مقاله، مواردی مانند توسعه سازمان روحانیت در نقش یک نهاد اندیشهمحور، حمایت از فقهای برجسته به عنوان نخبگان فرهنگی برای گسترش مذهب رسمی حکومت، ترویج آیینهای مذهبی برای کامیابی در رویارویهای فرهنگی و اهتمام به مقدسات شیعه با هدف یکسانسازی فرهنگ عامیانه از عوامل ایجاد این هژمونی بوده است.»
انتهای پیام