واقعیت اعتراضات در عراق و لبنان/ ضعف در سیاست‌های تبلیغی ایران
کد خبر: 3854992
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۵۲
فرجی‌راد در گفت‌وگو با ایکنا تشریح کرد:

واقعیت اعتراضات در عراق و لبنان/ ضعف در سیاست‌های تبلیغی ایران

گروه سیاسی ــ عضو هیئت علمی گروه ژئوپلیتیک واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی با تشریح نقش عوامل داخلی و خارجی در آغاز و تداوم اعتراضات در عراق و لبنان، گفت: در حالی که آمریکا و عربستان از طریق فضای مجازی و برخی عوامل میدانی در حال تحریکات ضد ایرانی و تشدید آن هستند متأسفانه در داخل نیز سیاست‌های تبلیغی ما ضعیف بوده و نتوانستیم به خوبی واقعیت نوع تعامل ایران با عراق را برای مردم این کشور تبیین کنیم.

تحولات و اعتراضات مردمی در عراق و لبنان که ابتدا با مطالبات و خواسته‌های مشخص اقتصادی از دولت‌های این دو کشور آغاز شد با دخالت و هدایت برخی کشورهای خارجی سمت و سوی سیاسی پیدا کرده است. ایکنا در این باره گفت‌وگویی با عبدالرضا فرجی‌راد، عضو هیئت علمی گروه ژئوپلیتیک واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی، انجام داده که مشروح آن در ادامه می‌آید:

ایکنا ــ ریشه‌های واقعی تحولات عراق و لبنان در چیست و سهم عوامل داخلی و خارجی در بروز اعتراضات مردمی در این دو کشور چقدر است؟

پس از سقوط حکومت صدام، شیعیان و کردها در اتحاد با همدیگر قدرت را به دست گرفتند و سنی‌ها هم نسبت به این امر واکنش نشان دادند که منجر به بروز اتفاقاتی در آن سال‌ها شد که همه شاهد آن بودند. پس از ورود اهل سنت به جمع شیعیان و کردها، هر گروه و دسته‌ای در عراق سعی کرد با توجه به درآمدهای هنگفت نفتی که ناشی از صدور حدود 5 میلیون بشکه نفت بود، منافعی برای خود تعریف کند و لذا برای راضی کردن همه گروه‌ها و ایجاد آرامش در کشور حقوق‌های بالایی برای مقامات و مدیران کشور در نظر گرفته شد. برای نمونه حقوق نخست‌وزیر و وزرا در عراق حدود 40 و 30 هزار دلار است و به تناسب مقامات پایین‌تر حقوق کمتر از این دریافت می‌کنند. همین تبعیض اگر به کل جامعه عراق و بخش‌های مختلف دولتی و حکومتی تعمیم داده شود و در کنار آن سوء استفاده‌های گروه‌ها و دسته‌ها در نظر گرفته شود که هر یک بخش‌هایی را از کشاورزی، صنعت، دامداری، خدمات و ... در اختیار خود گرفته‌اند می‌توان به دلیل اصلی انباشت و تراکم فساد در عراق و اعتراضات امروز مردم و به ویژه جوانان پی برد. در این وضعیت سهم معناداری از این ثروت عظیم به مردم نمی‌رسید و همین مسئله را می‌توان عامل اولیه این اعتراضات دانست.

اما بخش دیگر این اعتراضات و تداوم آن ریشه در دخالت عوامل خارجی دارد. غربی‌ها، به ویژه آمریکایی‌ها و برخی کشورهای منطقه مانند عربستان و امارات در طی دوران پس از صدام، تلاش زیادی کردند نزدیکی دولت‌های عراق را به ایران کاهش دهند یا از بین ببرند و چندین بار در انتخابات و حوادث مختلف سعی کردند ارتباط ایران و عراق قطع شود. تا اینکه آقای حیدرالعبادی به نخست‌وزیری رسید و آنها تا حدودی موفق شدند ارتباطات ایران و عراق را کاهش دهند، اما در نهایت نتوانستند روابط دو کشور را قطع کنند تا اینکه انتخابات برگزار شد و آقای عبدالمهدی به قدرت رسید. با رسیدن آقای عبدالمهدی به نخست‌وزیری نه تنها ارتباط عراق با ایران قطع نشد بلکه تقویت شد. یکی از اهدافی که آمریکایی‌ها با تشدید فشارهای اقتصادی به ایران دنبال می‌کردند این بود که همکاری‌های اقتصادی ایران و عراق قطع شود.

همانطور که می‌دانید بخش عمده‌ای از صادرات ایران و ارز مورد نیاز کشور از طریق روابط اقتصادی با عراق تأمین می‌شود. آمریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای‌اش فکر می‌کردند اگر این منبع تأمین ارز ایران قطع شود اهداف آنان از تحریم‌ها علیه ایران تأمین می‌شود. اما به خاطر بعضی ارتباطات دستگاه حکومتی و برخی گروه‌ها در عراق با ایران این تعاملات قطع نشد. لذا آمریکایی‌ها با همکاری متحدان عرب که مسلط به زبان عربی بودند در اتفاقات اخیر از طریق فضای مجازی وارد فاز تحریکات ضد ایرانی در عراق شدند. ضمن اینکه آمریکا و اسرائیل با باز شدن راه «ابوکمال» در عراق که تهران را به مدیترانه در سوریه و لبنان و مرز اسرائیل وصل می‌کرد احساس خطر کردند و به همین دلیل مسئله «اسقاط نظام» در تظاهرات عراق مطرح شد.

در واقع دشمنان ایران و عراق دیدند که با فراگیر شدن شعار «اسقاط نظام» است که به دو هدف آخر، قطع صادرات ایران به عراق و بستن راه «ابوکمال» می‌رسند و لذا شعارها از طریق فضای مجازی تندتر هم شد و هر چه زمان می‌گذرد بر حجم شعارهای هدایت‌شده علیه ایران با دروغگویی، مبالغه و تحریک مردم افزوده می‌شود. مجموعه این عوامل داخلی و خارجی باعث شد که این التهابات و آشوب‌ها در عراق شکل بگیرد و ادامه پیدا کند.

آنچه در عراق اتفاق افتاد هم‌زمان در لبنان نیز اجرا شد و این هم برای تحقق هدف سومی بود که قبلاً عرض کردم تا مسیر تهران به عراق و لبنان کاملا از طریق مرز ابوکمال قطع شود. لذا مشاهده می‌شود که شعارها در لبنان مانند عراق است و معترضان اکنون شعار «اسقاط نظام» را سرمی دهند و این بدان معناست که قدرتی که با ایران متحد است کنار برود و قدرتی بر سر کار بیاید که روابط عراق و لبنان با ایران را کاهش داده یا قطع کند.

ایکنا ــ نوع مواجهه جمهوری اسلامی ایران با تشدید تحریکات ضد ایرانی امریکا و عربستان در حوادث عراق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

متأسفانه برنامه درستی برای آگاه‌سازی مردم عراق و تبیین نوع تعامل ایران با عراق وجود ندارد. باید به بخشی از مردم عراق که تحت تأثیر تحریکات ضد ایرانی هدایت‌شده از سوی آمریکا و عربستان قرار گرفتند، بیان کرد که جمهوری اسلامی روابط اقتصادی سالمی را با عراق انجام می‌دهد و اگر ایران در چند ساله اخیر به عراق برق صادر نمی‌کرد همین چند ساعت برق را هم نداشتند. یا باید برای آنها تبیین کرد اگر ایران بغداد را از دست داعش نجات نمی‌داد، همین کسانی که علیه ایران شعار می‌دهند و به کنسولگری ایران حمله می‌کنند به دست داعش از بین رفته بودند. همچنین اقتصاد شهری ماند کربلا وابستگی شدیدی به میلیون‌ها گردشگر مذهبی ایران دارد و اگر این روند در کربلا ادامه پیدا کند بسیاری از اهالی همین شهر که برنامه‌‌های اقتصادی و تجاری در این رابطه دارند ضرر می‌کنند. اما متأسفانه تبلیغات ما ضعیف است و لازم است این مسائل به اطلاع آنها برسد.

جمهوری اسلامی ایران نه مانند آمریکایی‌ها نفت عراق را می‌دزدد، نه ناامنی به عراق آورده است و نه اینکه میلیون‌ها گردشگر ایرانی مزاحمتی ایجاد کرده‌اند و اتفاقا پیوند دو ملت را تقویت کرده‌اند. لذا حتما باید برنامه ریزی قوی فرهنگی ـ تبلیغی در این باره انجام دهیم. البته ما قبل از این باید فکر این روزها را می‌کردیم. بالاخره ایران با کشورهای عربی از جمله عراق سال‌ها مشکل داشته است. درست است که اشتراکات مذهبی پیوندهایی بین ما ایجاد کرده، اما باید به پذیرفت اقدامات و تحریکات برنامه‌ریزی شده برای قطع این پیوندها در جریان است که به نظر من فعلا موفق به انجام این کار شده‌اند.

ایکنا ــ آیا برخی موضع‌گیری‌های حساسیت برانگیز در داخل را در تشدید تحریکات ضد ایرانی دشمنان در عراق و لبنان مؤثر می‌دانید؟

به اعتقاد من در سیاست خارجی طی یکی دو ماه گذشته اشتباهات تبلیغی زیادی داشتیم. مورد اول در مسئله ترکیه و کردها بود که موضع ما در برخی بخش‌های کشور خیلی تند بود. جمهوری اسلامی ایران تجاوز به خاک هر کشور را محکوم می‌کند. اما حضور ترکیه در شمال سوریه به نوعی به نفع اهداف و سیاست‌های ایران، بشار اسد و روسیه بود. زیرا اولاً منجر به خروج نیروهای نظامی آمریکا شد و ثانیا باعث شد دولت سوریه بر بخش‌های عمده‌ای از شمال کشورش مسلط شود و این امر کردهای شمال سوریه را به دولت مرکزی نزدیک کرد و همکاری‌هایی بین این دو شکل گرفت. متأسفانه برخی اظهارات تند داخلی باعث بر هم خوردن روابط نزدیک و استراتژیک ایران و ترکیه شد و اردوغان هم اظهارات تندی علیه ایران کرد و در ادامه هم شاهد حرکاتی در تبریز بودیم و اینها نشانه‌های خوبی نیست.

مورد دوم ضعف سیاست خارجی ما در همین مسائل عراق و لبنان بود که برخی اظهار نظرها در داخل عملا به منافع ملی کشور ضربه زده و بهانه‌ای برای تحرکات ضد ایرانی در این کشورها شده است. مسائل استراتژیک و ژئوپلیتیک با مسائل سیاسی تفاوت عمده‌ای دارد. در کشور ما متأسفانه همه مسائل، سیاسی دیده می‌شود. سیاسی دیدن مسئله مانند کف روی آب است ولی نگاه استراتژیکی و ژئوپلیتیکی مانند عمق آب است که خیلی از آن را نمی‌توان دید. همین عدم دقت و نداشتن دانش کافی باعث می‌شود برخی افراد همه مسائل را سیاسی و زودگذر ببینند. در حالی که برخی مسائل استراتژیک و ژئوپلیتیک است و ابعاد عمیقی دارد و باید اجازه دهند متخصصان امر در این زمینه نظر دهند و منافع کشور را در نظر بگیرند تا براساس آن تصمیم‌گیری شود.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha