به گزارش خبرنگار ایکنا؛ همایش «طالقانی و زمانه ما» امروز، 22 آبان، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شد.
مصطفی ملکیان در این همایش به طرح بحث در زمینه رمز موفقیت برخی از روحانیون مانند طالقانی در ایجاد همدلی میان مردم پرداخت و بیان کرد: به ندرت روحانیونی یافت میشوند که در میان مخالفان دین هم افراد را برانگیزانند و بتوانند از حوزه روحانیت فراتر بروند و در مجالس دیگر نیز طرفداران و مدافعانی داشته باشند. اما چرا افرادی مانند طالقانی از این لحاظ در قیاس با دیگران ممتاز هستند و این توفیق را داشتهاند.
خود خوبانگاری
وی افزود: برای آسیبشناسی روحانیت و افراد مذهبی چند نکته مهم است. اولین نکته این است که یک پیشفرض ناگفته، اما بسیار عمیق وجود دارد که از همه باید فاصله گرفت مگر افراد دیندار؛ بنابراین بیدینان همه بد هستند، ثانیاً همه کسانی که به ادیان دیگر معتقد هستند بد محسوب میشوند، ثالثاً در میان مذاهب اسلامی نیز ما شیعه هستیم و دیگر فرق بد هستند، رابعاً در میان شیعیان نیز غیر از اثنیعشری، فرقههایی مثل زیدی و اسماعیلی بد هستند.
ملکیان با بیان اینکه اولین اثر این پیشفرض که ما خوبیم و بقیه بد هستند این است که به لحاظ عاطفی نمیتوانند همه انسانها را دوست داشته باشند، ادامه داد: این افراد فاقد این استعداد هستند که رحمةللعالمین باشند، با اینکه همیشه دم از این میزنند که پیامبر(ص) ما رحمةللعالمین است، اما مطلقاً نمیتوانند این گونه باشند و از دیگران فاصله عاطفی دارند، چون از نگاه اینها دیگران بد هستند؛ چراکه لقمه نادرست دارند یا نطفه نادرست دارند یا در فطرت آنها دستکاری شده است. این یک پیشفرض است که امثال طالقانی نداشتند. این پیشفرض را نداشتند که ما جزء جرگه معدود خوبان هستیم و بقیه بد هستند.
نگاه عوام و خواص
این پژوهشگر حوزه فلسفه و اخلاق تأکید کرد: نکته دیگر این است که تقریباً تا صد سال قبل واقعیت این بود که همه علوم و معارف در حوزههای علمیه تدریس میشد. بله، گاهی فنون در غیرحوزههای علمیه بود، هنرهایی نیز در غیرحوزهها بود، اما اگر از فن بگذریم، آنچه علم بود در حوزههای علمیه تدریس میشد. تا صد سال قبل این طور بود که در مدارس عادی علم نداشتیم و علم در حوزههای علمیه تدریس میشد. بنابراین فنون و هنرها را که کنار بگذاریم، علوم در حوزههای علمیه یاد داده میشد؛ لذا این پیشفرض بود که غیر از ما عوام هستند، چون علوم در آنجا بود و حساب و هندسه نیز در آنجا یاد داده میشد، حتی موسیقی به معنای نظریاش یاد داده میشد، چه رسد به فقه و اخلاق و کلام و فلسفه و عرفان؛ لذا اگر به حوزههای علمیه نمیرفتید، جزء عوام بودید. از این نظر مردم باید به خوبان و بدان تقسیم میشدند و در میان خوبان نیز اینها میگفتند که ما جزء خواص هستیم و بقیه هم خوب، اما عوام هستند.
وی ابراز کرد: صد سال است که مدارسی غیر از حوزههای علمیه تأسیس شده و اکنون بخش بسیار بسیار ناچیزی از علوم بشری در حوزهها تدریس میشود. بیش از 95 درصد از علوم در غیرحوزههای علمیه است. الآن به یک معنا میتوان گفت که همه جامعه خواص هستند؛ چون هر کدام از شهروندان در یکی از علوم و فنون دانش دارند، ولی هنوز آن پیشفرض از ذهن برخی بیرون نرفته است. شهید مطهری هم میگوید که روحانیون ما خواصِ عوام هستند و در میان عوام جزء خواص هستند.
طالقانی از سنخ خادمان بود
ملکیان بیان کرد: هنوز هم این پیشفرض در میان کسانی وجود دارد که با دیگران متکبرانه رفتار میکنند. از موضع بالا نگاه میکنند، چون گویا سینه آنها مجمع همه علوم است و دیگران هیچ چیزی در ذهنشان نیست و کاملاً عاری از هرگونه دانش است. از ارتفاع نگاه میکنند، ولو اینکه خودشان ندانند و همیشه هم سخنانشان این است که عالم را با جاهل بحثی نیست و غافل از اینکه الآن علم در سراسر مدارس غیرحوزههای علمیه ادغام میشود و بسیاری از کسانی که در حوزههای علمیه به سر میبرند، بسیار عوامتر از کسانی هستند که در غیرحوزه درس خواندهاند.
این پژوهشگر حوزه فلسفه و اخلاق تصریح کرد: این پیشفرض نیز در طالقانی نبود و میتوانست با دیگران از موضع برابر سروکار داشته باشد و از آنها سؤال و اظهار جهل کند و بگوید که نظر شما در این باب چیست. همچنین نکته دیگر این است که روحانیون باید خادم انسانها باشند و حوزههای علمیه خادمپرور باشند. ما به مدارس علمیه رفتهایم تا آداب مرئوس بودن را یاد بگیریم و طالقانی از سنخ خادمان بود.
انتهای پیام