آسیب‌های ورود مترجمان تازه‌کار
کد خبر: 3871445
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۰۷
آسیب‌شناسی ترجمه کتاب/۱

آسیب‌های ورود مترجمان تازه‌کار

گروه ادب ــ یک مترجم با اشاره به افزایش ترجمه‌هایی با کیفیت نازل در بازار نشر، گفت: در حال حاضر بسیاری از مترجمان تازه‌کار قدم به این عرصه گذاشته‌اند که به دلیل ترجمه شتاب‌زده و نداشتن دانش کافی در ترجمه سبب ضربه زدن به اعتماد خواننده حرفه‌ای شده‌اند.

آسیب‌های ورود مترجمان تازه‌کار/ مترجم جامعه‌شناس باشدبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ آمار‌ خانه کتاب نشان می‌دهد که تعداد آثار ترجمه‌ای در قیاس با تألیفی افزایش زیادی یافته است و این نشان از نبود سیاست‌گذاری در حوزه نشر به طور عام و ترجمه به طور خاص دارد. برای آسیب‌شناسی حوزه ترجمه با بیژن اشتری، یکی از مترجمان حرفه‌ای در حوزه تاریخ ادبیات جهان، گفت‌وگو کردیم که در ادامه از نظر می‌گذرد؛

ایکنا ــ بسیاری از آثار ترجمه‌شده کیفیت نازلی دارند. به نظر شما دلیل وجود ترجمه‌های شتاب‌زده در بازار چیست؟

در حال حاضر بسیاری از مترجمان تازه‌کار قدم به این عرصه گذاشته‌اند. اگر نگاهی به بازار کتاب داشته باشید، خواهید دید که کتاب‌های بسیار زیادی، اندکی پس از انتشار نسخه اصلی آن‌ها ترجمه و روانه بازار نشر می‌شوند که واقعاً شگفت‌انگیز است، زیرا من به عنوان مترجم حرفه‌ای می‌دانم که ترجمه یک کتاب ۳۰۰ – ۴۰۰ صفحه‌ای به حدود یک سال زمان نیاز دارد.

از این رو این ترجمه‌ها به لحاظ کیفی ضعیف بوده و به اعتماد خواننده حرفه‌ای کتاب آسیب زده است. بنابراین در حال حاضر با تعداد بالای عناوین ترجمه شده و از نظر کیفی بسیار نازل مواجه هستیم. این موضوع در حوزه ادبیات داستانی بیشتر دیده می‌شود، زیرا بین ناشران ایرانی رقابت وجود دارد تا هر چه سریعتر کتاب‌های پرفروش آمریکا و اروپا را ترجمه و منتشر کنند و در نتیجه کمیت را فدای کیفیت می‌کنند.

ایکنا ــ آیا برای ورود به عرصه ترجمه باید به توانایی‌های خاصی دست یافت یا صرف دانش ترجمه کافی است؟

در درجه اول مترجم باید به زبان و ادبیات فارسی اشراف داشته باشد و این امر مستلزم یک عمر مطالعه است. دومین توانایی تسلط به زبان مقصد است، اما شرط اول ضروری‌تر از دومی است. سوم اینکه مترجم باید بتواند انتخاب صحیحی در ترجمه داشته باشد و آگاه باشد که چه کتابی برای جامعه‌اش مناسب است، یعنی آگاهی از جامعه و شناخت مخاطبان و نسل کتابخوان حائز اهمیت است. مترجم با داشتن این سه توانایی می‌تواند دست به ترجمه بزند و کار و تلاش مستمر او را به مترجم خوبی مانند محمد قاضی، نجف دریابندری و ... تبدیل می‌کند.

ایکنا ــ با وجود اینکه ترجمه می‌تواند به غنای فرهنگی بینجامد، ممکن است گرایش بیشتر به آن و پیشی گرفتن آثار ترجمه‌ای از تألیفی‌ آسیب‌زننده باشد. آیا این دو باید متوازن باشند؟

کشور‌های در حال توسعه مانند ایران، ناگزیر به علم، فن، تکنولوژی و ... نیاز دارند، طبیعی است که باید متون علمی، ادبی، هنری و ... باید ترجمه شود تا از علوم روز و پیشرفت‌های آن آگاه شوند؛ برای مثال اینکه ژاپن به یک کشور پیشرفته تبدیل شده مربوط به ترجمه است که سبب شده ده‌ها هزار عنوان کتاب ترجمه شود؛ بنابراین کشور ما نیز به شدت به این امر نیاز دارد، اما باید دقت شود که چه مسائل و مباحثی از جهان متمدن گرفته شود. به هر حال مترجمان، ناشران و روشنفکران جامعه باید این دانش و قدرت تشخیص را داشته باشند که چه متونی برای جامعه ضروری‌تر است و مسلماً ترجمه بی‌رویه نه تنها به حوزه تألیف، بلکه ترجمه نیز آسیب‌ می‌زند.

ایکنا ــ دولت باید در عرصه فرهنگ و نشر سیاست‌گذار باشد. وقتی وضعیت نشر، ترجمه، تألیف و ... نابسامان است یا نظارت درستی بر ترجمه آثار وجود ندارد و از یک اثر ده‌ها ترجمه یا کپی ترجمه را می‌بینیم، همه این‌ها را می‌توان ناشی از نبود سیاست‌گذاری دانست؟

تصور می‌کنیم همه کار‌ها باید از سوی دولت انجام شود و همه نگاه‌ها به سمت آن است، در حالی که این ذهنیت اشتباه است، زیرا دولت باید نقش کم‌رنگتری در امور داشته باشد. در بسیاری از کشور‌های اروپایی که رفاه، فرهنگ، پیشرفت و ... وجود دارد، نقش دولت در آن‌ها کمرنگ‌تر است، اما در کشوری که نقش دولت‌ها پررنگ‌تر بوده به قهقرا رفته‌اند. از این رو باید این ذهنیت را اصلاح کرد، زیرا دخالت دولت در امور یک مانع است و باید شرایط را برای فعالیت ناشران، نویسندگان، مترجمان و ... فراهم کند.

البته پیوستن به کنوانسیون برن و ملزم شدن به رعایت قانون کپی‌رایت اقدامی زیرساختی است که از عهده دولت برمی‌آید و اگر این اتفاق بیفتد دیگر شاهد انتشار ده‌ها ترجمه از یک اثر و هدررفت سرمایه‌های کشور نخواهیم بود. همچنین دولت شرایطی را برای فعالیت بیشتر چاپخانه‌ها فراهم کند یا کاغذ ارزان و مناسب را در دسترس ناشران قرار دهد؛ بنابراین دخالت دولت در امور نرم‌افزاری کمک‌کننده نیست و باید بخش خصوصی تقویت شود.

متأسفانه بخش خصوصی در کشورمان ضعیف است، زیرا بخش اعظم اقتصاد کشور در دست دولت است و بخش خصوصی نتوانسته چه در بخش اقتصادی و چه حوزه‌های دیگر شکل بگیرد؛ بنابراین با تقویت بخش خصوصی می‌توان به حل شدن مشکلات زمینه‌های گوناگون امیدوار بود.

گفت‌وگو: سمیه قربانی

انتهای پیام
captcha