«قرآن و عترت، وحدت اسلامی، آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی» عنوان روز 18 بهمن در تقویم دهه فجر امسال است که شاید بتوان گفت از پرتکرارترین مفاهمیم و واژگان در بیانات امام(ره) بوده است. امام خمینی(ره) از ابتدای شروع نهضت تا هنگام رحلت بر وحدت کلمه در داخل و وحدت جهان اسلام تأکید فراوان داشته و این دغدغه نیز دقیقاً با استناد مستقیم و غیر مستقیم به آموزهها و آیات قرآن بوده است.
امام(ره) اساساً حفظ و تداوم انقلاب اسلامی را در رو حفظ وحدت در داخل دانسته و در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود نیز بیان میدارند: «بی تردید رمز بقاء انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است و رمز پیروزی را ملّت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن انگیزۀ الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی و اجتماع ملّت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد. اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید و در مقابل این انگیزه که رمز پیروزی و بقاء آن است، فراموشی هدف و تفرقه و اختلاف است. بیجهت نیست که بوقهای تبلیغاتی در سراسر جهان و ولیدههای بومی آنان تمام توان خود را صرف شایعهها و دروغهای تفرقهافکن نمودهاند و میلیاردها دلار برای آن صرف میکنند... امروز و در آتیه نیز آنچه برای ملّت ایران و مسلمانان جهان باید مطرح باشد و اهمّیت آن را در نظر گیرند، خنثی کردن تبلیغات تفرقهافکن خانه برانداز است. توصیۀ اینجانب به مسلمین و خصوص ایرانیان به ویژه در عصر حاضر آن است که در مقابل این توطئهها عکس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممکن افزایش دهند و کفار و منافقان را مأیوس نمایند.»
زن در آیینه اندیشه امام(ره)؛ هدایتگر و رشددهنده فردی و اجتماعی
الزامات فردی و اجتماعی تمدن اسلامی از نگاه امام خمینی(ره)
در واقع از نگاه امام(ره)، وحدت در داخل و در جهان اسلام به هم پیوند خورده و ایران به منزله بخشی از جغرافیای جهان اسلام اگر وحدت درونی را حفظ کند موفق به تحقق وحدت اسلامی خواهد شد و حتی فراتر از آن وحدت را تنها راهکار حفظ «اسلام و حکومت الله» معرفی میکنند.
حال شاید این سؤال بنیانی مطرح شود که امام خمینی(ره) چه تعریفی از وحدت ارائه میدهند و چگونه به آن مینگرند؛ «البته دو تفکّر هست باید هم باشد، دو رأی هست باید هم باشد، سلیقههای مختلف باید باشد لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اگر در یک ملّتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است... اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جار و جنجال اینها باید باشد لکن نتیجه این نباشد که ما دو دسته بشویم دشمن هم. باید دو دسته باشیم در عین حالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم.» (صحیفه امام، ج 21، ص 47) و این همان وحدت در عین کثرت است که برخاسته از تفکر و رویکرد فلسفی صدرایی امام خمینی(ره) است؛ یعنی ایشان از یکسو نبود اختلاف سلیقه را مذموم دانسته و از طرفی اختلاف سلیقه را هم عاملی برای دشمنی و به وحدت نرسیدن در عرصههای کلان نمیدانند.
البته این تأکید امام (ره) بر وحدت قطعاً نمیتواند مبنای دینی و قرآنی نداشته باشد و ایشان به وضوح با استنناد به آیات مختلف قرآن به این امر اشاره میکنند. آنجا که میفرمایند: «این الآن یک نعمتی است که خدا به ما داده که همه مطمئناً، برادروار پیش هم نشسته ایم، حرفهایمان را می زنیم، این را حفظش کنید.» (همان، ج 10، ص 155). در اینجا امام با استناد به آیه 103 سوره آل عمران؛ «وَ اذکُرُوا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِه إخوانًا» از تعبیر «نعمت» برای وحدت استفاده میکنند.
در جای دیگر امام(ره) از تعبیر «معجزه» برای وحدت بهره میجویند؛ «این وحدت کلمهای که در تمام اقشار ایران پیدا شد معجزه بود. کسی نمیتواند این را ایجاد کند؛ این معجزه بود. این امر الهی بود. این وحی الهی بود نه کار بشر.» (همان، ج 6، ص 310) که آن هم مستند به آیه 63 سوره انفال؛ «وَ أَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِم لَو أَنفَقتَ ما فِی الأَرضِ جَمیعًا مآ الفّتَ بَینَ قُلُوبِهِم وَ لکِنَّ اللهَ أَلَّفَ بَینَهُم» است.
دو آیه معروف دیگری که امام(ره) برای وجوب و ضرورت وحدت و نه یک انتخاب و امر مستحبی، بدان اشاره میکنند: «و لَن یَجعَلَ اللهُ لِلکافِرینَ عَلَی المُؤمِنینَ سَبیلاً» و «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقُوا». بر این مبنا ایشان میفرمایند: «مسلمین به حکم اسلام باید ید واحده باشند که بتوانند دست اجانب و مستعمرین را از دخالت در کشور خود قطع کنند.» (همان، ج 2، ص 403) و «اگر مسلمین به حسب امری که خدای تبارک و تعالی فرموده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقُوا» اگر به همین یک امر و نهی عمل می کردند، تمام مشکلاتشان- مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادیشان -رفع می شد؛ و هیچ قدرتی نمی توانست با آن مقابله کند.» (همان، ج 9، ص 129) یا در جایی دیگری میفرمایند: «قرآن کریم فرموده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرَّقُوا» این یک دستور است؛ دستور الزامی است، امر است؛ مشتمل بر یک امر است و یک نهی.» (همان، ج 8، ص 422)
امام(ره) همچنین با بهرهمندی از آیه «انّما المؤمنون اخوة» به تشریح مفهوم برادری مؤمنین پرداخته و میفرمایند: «مؤمنین سرتاسر دنیا برادرند به حسب حکم قرآن. و برادرها برابرند و در شادی و غم هم مشترک اند. در اسلام همین برادری است که مبدأ همۀ خیرات است... اسلام، قرآن، عقد اخوت بین ما انداخته است: «المؤمنون اخوة» مؤمنون، همه، نه ترک و نه فارس و نه عرب و نه عجم و نه هیچ جا، همۀ مؤمنین برادرند. این قرآن است.» (همان، ج 11، ص 367) و «اسلام، احکام اخلاقی اش هم سیاسی است. همین حکمی که در قرآن هست که مؤمنین برادر هستند، این یک حکم اخلاقی است، یک حکم اجتماعی است، یک حکم سیاسی است... این یک حکم اخلاقی است که در آن حکم اجتماعی هم هست و علاوه بر این جهات سیاسی دارد. جهات سیاسی آن همین بود که همه دیدید که ملت ایران وقتی که با هم مجتمع شدند و برادروار با هم در کنار هم بودند و همه توجه به برادری اسلامی خود داشتند، قدرتهای بزرگ نتوانستند در مقابل این برادرها؛ در مقابل اینهایی که مجتمع با هم شدند، نتوانستند در مقابل اینها قیام کنند و تاب مقاومت بیاورند؛ همه راه خودشان را گرفتند و رفتند.» (همان، ج 13، ص 131)
لذا وحدت اسلامی در نگاه امام(ره) به لحاظ شرعی یک واجب دینی و قرآنی و به لحاظ سیاسی یک واجب راهبردی است. در واقع در تفکر امام(ره) رفع مشکلات جهان اسلام از جمله مجموعه عقبماندگیهای داخلی و غلبه بر جبهه کفر و استکبار از مسیری جز وحدت دنیای اسلام حول محور قرآن و عترت به مثابه عامل ایجابی و هدف قرار دادن استکبار به مثابه عامل سلبی محقق نخواهد شد.
امام(ره) اما صرفاً برای تبیین مقوله تنها به ضرورت تحقق و وجوب آن اکتفا نکرده و موانع عملی و راهکارهای تحقق آن را نیز تشریح میکنند تا فقط از منظر نظری به این امر راهبردی نپرداخته باشند: «مشکل... مشکل دولتهاست با هم، چرا باید دولتهای اسلامی با هم اینطور باشند که هر کدام به طرف دیگر بکشند؟ چرا باید یک کشورهایی که دارای همه چیز هستند و دارای همه جور قدرت هستند، اسرائیل با آن عده کم بیاید و به آنها اینطور حکمفرمایی کند؟ چرا باید اینطور باشد؟ جز این است که ملّتها از هم جدا و از دولتها جدا و دولتها از هم جدا و یک میلیارد جمعیت مسلمین با همه تجهیزاتی که دارند نشستهاند و اسرائیل آن جنایات را به لبنان میکند و به فلسطین میکند و آنها نشستهاند و تماشا میکنند؟ تماشاگر هستند؟ آن قدر صدای برادرهای ما از آنجا بلند است و ما گوش میکنیم و نشستیم تماشاگر هستیم. کی ما باید قدرت خودمان را بیابیم؟» (همان، ج 10، ص 417)
در واقع امام(ره) مانع اصلی را وجود دولتهای وابسته به غرب و شرق میدانند که اساساً در مسیر تنازع و اختلافافکنی قدم برمیدارند و لذا همین وابستکی به بیگانه این حکومتها را از ملتهای خود نیز جدا کرده است و تا چنین وضعیتی بر جهان اسلام حاکم باشد تحقق وحدت امری ناشدنی به نظر میرسد. لذا امام(ره) راهکار غلبه بر این مانع را سرنگون کردن حکومتهای مستبد دستنشانده دشمنان اسلام و بیداری و آگاهی ملتها میدانند و میفرمایند: «از طرفی وطن اسلام را استعمارگران و حکام مستبد و جاهطلب تجزیه کردهاند. امّت اسلام را از هم جدا کرده و به صورت چندین ملّت مجزا در آوردهاند... ما برای این که وحدت امت اسلام را تأمین کنیم، برای اینکه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهای دستنشاندۀ آنها خارج و آزاد کنیم راهی نداریم جز اینکه تشکیل حکومت بدهیم. چون به منظور تحقق وحدت و آزادی ملتهای مسلمان بایستی حکومتهای ظالم و دستنشانده را سرنگون کنیم و پس از آن حکومت عادلانۀ اسلامی را که در خدمت مردم است به وجود آوریم.» (امام خمینی، حکومت اسلامی، ص 36)
از طرفی امام(ره) برای اینکه آگاهی و بیداری در امت اسلامی برای مقابله با سیاستها و طرحهای تفرقه افکنانه استکبار و حکومتهای وابسته به آن در جهان اسلام ایجاد شود به بیان ضرورت توجه شیعه و اهل سنت به نقاط مشترک و پرهیز از دامن زدن به اختلافات میپردازند و میفرمایند: «از ملیگرایی خطرناکتر و غم انگیزتر، ایجاد خلاف بین اهل سنت و جماعت با شیعیان است و القای تبلیغات فتنهانگیز و دشمنیساز بین برادران اسلامی و ایمانی است و بحمدالله تعالی در انقلاب اسلامی ایران هیچ اختلافی بین این دو طایفه وجود ندارد و همه با دوستی و اخوت در کنار هم زندگی میکنند و اهل سنت که در ایران جمعیتاش بیشمارند... و دارای علما و مشایخ بسیار هستند، با ما برادر و ما با آنها بردار و برابریم و آنان با نغمههای نفاقافکنانهای که بعضی جنایتکاران و وابستگان به صهیونیسم و آمریکا، ساز نمودهاند، مخالفند. و برادران اهل سنت در کشورهای اسلامی بدانند که این عمال وابسته به قدرتهای شیطانی بزرگ، خیرخواه مسلمین و اسلام نیستند و لازم است مسلمانان از آنها تبری کنند و به تبلیغات نفاقافکنانه آنان گوش فراندهند. من دست برادری به تمام مسلمانان متعهد جهان میدهم و از آنان میخواهم که به شیعیان با چشم برادری عزیز نگاه کنند و با این عملشان همانند همیشه نقشههای شوم اجانب را خنثی کنند.» (صحیفه امام، ج 13، ص 209)
امام(ره) برای تحقق وحدت اسلامی در عرصه میدانی نیز با نامگذاری آخرین جمعه ماه رمضان به نام روز جهانی قدس و تأکید بر ابعاد سیاسی حج در کنار ابعاد عبادی آن و برگزاری مراسم برائت از مشرکین، اقدامات اساسی و عینی را برای تحقق عملیاتی وحدت و گذار آن از مرحله ایده انجام دادند که توانسته برکات و ثمرات فراوانی را برای وحدت دنیای اسلام در پی داشته باشد که یکی از ملموسترین این دستاوردها مقابله و مخالفت عمومی در جهان اسلام با جریان تکفیری و افراطگرایی از قبیل داعش بوده است و این چیزی نیست جز ثمره همان دغدغهمندی و آگاهیبخشی قرآنی امام(ره) و مجموعه شخصیتهای معتقد و باورمند به وحدت اسلامی.
انتهای پیام