به گزارش ایکنا، کتاب «زایو» رمانی از مصطفی رضایی است که با رویکردی آیندهنگارانه چهره ایران در ۱۴۲۰ شمسی را روایت میکند. زمانی که کشوری به نام اسرائیل از روی نقشههای بینالمللی حذف شده و جمهوری اسلامی ایران یکی از ابرقدرتهای دنیاست. این رمان علمی ـ تخیلی است و در دورانی رخ داده که یک ویروس وحشتناک به نام «زی. اُ.» یا «زایو» سراسر دنیا را فراگرفته است.
همچنین، این ویروس بیشتر کشورهای دنیا را آلوده کرده و رسانهها اعلام کردهاند که هیچ راهی برای ساختن ضد ویروس نیست و نیمی از جمعیت زمین به واسطه گسترش این بیماری مردهاند. از جانب فلسطین گزارشی به ایران میرسد که در آن به وجود یک آزمایشگاه مشکوک در اعماق زمین در منطقهای در فلسطین اشاره میشود.
دکتر علی پارسا، محقق و میکروبشناس ایرانی، برای یافتن سرنخهایی از زایو و نجات ساکنان زمین از دست این میکروب کشنده با گروهی آموزشدیده برای رفتن به این آزمایشگاه آماده میشوند، اما در طول مسیر با اتفاقات عجیبی روبهرو میشوند که باعث آشنایی آنها با یک تیم حرفهای بینالمللی در حوزه شناسایی و مبارزه با بیماریهای میکروبی میشود. از جمله اینکه در میانه سفرشان به فلسطین وسیلهنقلیه آنها سقوط میکند. تنها چیزی که نصیبشان میشود اسارت، ضرب و شتم، ناامیدی، تنهایی و غربت است، اما گروه نجات بینالملل آنها را فراری میدهد. سفر به آفریقا، آمریکا و اروپا تکههای معما را کمکم کنار هم میگذارد تا دکتر پارسا آخرین قدم را بردارد.
زایو از معدود رمانهای علمی ـ تخیلی فارسی است که کپی نوشتههای غربی نیست و برای مخاطب یک آینده روشن را ترسیم میکند. آیندهای که پیامهای مهمی را به او منتقل میکند. این روزها که در بحران شیوع کرونا هستیم، فرصت خوبی است که این کتاب را بخوانیم و به آینده روشن، که چندان دور نیست، امیدوار باشیم.
در بخشی از کتاب آمده است: «نتایج تحقیقات بخش استراتژی و اسناد ما، این رو مشخص کرد که تمام این جنگها و استفاده از سلاحهای میکروبی و این آخری، یعنی تست ویروس زایو در کشورهای استعمارشده، همه و همه، مثل شاخههای یک درخت به یکدیگر وصل میشن. همه اینها به یک فکر ختم میشن! فرانس خندهای کرد و گفت: حتی میشه گفت به یکی دو اسم! ساشا نگاه از فرانس گرفت و آرام گفت: چندنفر سرمایهدار!»
همچنین در بخش دیگری آمده است: هیچ راه حلی برای نفوذ به ساختار ویروس نیست. بنا بر نتایج آزمایشهای ما، ویروس زایو، ویروسی به شدت هوشمند و مخرب است. سرعت بالای تکثیر و سرایت ویروس، همه ما را وحشت زده کرده. ما ناامید دست به دعا برداشتیم. مردم دنیا اکنون شاهد مرگ خواهند بود. ما تمام تلاشمان را کردیم. تنها راه نجات، مهاجرت است. باید کره زمین را ترک کرد. هشدار میدهیم: ما همه تلاش خود را کردیم. اکنون علم دنیا به انتها رسیده، به یک بنبست عظیم. روند گسترش ویروس در دنیا در دو سال اخیر به روشنی نشان میدهد که اگر وضع همینطور پیش برود، تا چند سال دیگر آدمی روی کره زمین وجود نخواهد داشت و سکوت بزرگی جهان را فرا خواهد گرفت.
اما رمان این طور ناامیدکننده پیش نمیرود، اتفاقاتی رخ میدهد که نوید روشنی از پس تاریکی است، زیرا در بخش دیگری از این رمان میخوانیم: دقایقی به طول نینجامید، که آنها جلو راهرو ورودی حفاری ایستادند. افراد چراغ قوههایشان را روشن کردند و وارد راهرو تاریک و نمناک زیرزمین شدند. دیگر هیچ صدایی به گوش نمیرسید. هیچ هیاهویی نبود. هیچ نوری نبود. هیچ نسیمی نبود. تنها سکوت بود و بوی مرگ. بوی یک فتنه. بوی یک شر مطلق. بوی تعفنی که یک حیوان فاسد پس از مرگ از خود به جا میگذارد و این بو باید پاک میشد.
باید هر چه زودتر این آخرین سلول سرطانی هم از بین میرفت و از جسم دنیا کنده و محو شود. دکتر پارسا جلو ورودی تونلی تنگ و باریک ایستاده، و به عمق سیاه آن خیره شده بود. سپس «یا على» گفت و اولین قدم را به داخل آن گذاشت. اما کسی چه میدانست؟
شاید فردا تیتر اول روزنامهها این بود: «دنیا در برابر زایو به زانو درآمد!»
یادآور میشود؛ رمان «زایو» نوشته مصطفی رضایی از نویسندگان جوان در زمینه ادبیات انقلاب اسلامی و در ژانر علمی ـ تخیلی است که مخاطبان بسیاری را به خود جلب کرده و این اثر به همت انتشارات کتابستان معرفت به چاپهای متعددی رسیده است.
انتهای پیام