سالهاست که کشورهای مخالف اسلام درصدد فعالیت بر ضد مسلمانان هستند که از جمله این اقدامات میتوان به مبارزه با حجاب در برخی کشورها، عدم ارائه مجوز تأسیس مسجد و تربیت مبلغان تفرقهافکن بین مذاهب اسلامی اشاره کرد. در همین راستا با حجتالاسلام محمدسعید بهمنپور، معاون سابق کالج اسلامی لندن، به گفتوگو نشستیم که متن آن را در زیر ملاحظه میکنید.
تا جایی که اطلاع دارم حوزه علمیهای در کمبریج برای تربیت طلاب علوم دینی به راه افتاده که از منظر دولت قابل قبول است. ظاهر امر این گونه است که علمای کشورهای دیگر مثل هند، پاکستان یا کشورهای عربی که به انگلستان میآیند، تحصیلات خود را در مدارس سلفی گذراندهاند و تندرو و رادیکال هستند.
به عقیده انگلیسیها، چنین افرادی مسائل جامعه این کشور را به خوبی درک نمیکنند. از این رو انگلستان درصدد برآمده است تا مسلمانانی را که در همین جامعه رشد کرده و علاقه دینی دارند، به ائمه جماعات مساجد تبدیل کند و نگذارند امام و مبلغی از خارج کشور بیاید. البته ارتباط انگلیسیها بیشتر با اهل سنت است.
تبلیغ در خارج از کشور دو وجه دارد؛ یکی برای مسلمانان و دیگری غیرمسلمانان. تبلیغ برای مسلمانان نیز مهم است، برای مثال در انگلستان 500 هزار نفر شیعه وجود دارند که به تبلیغ، مراسم مذهبی و سخنران نیازمندند. اهل سنت نیز به مراسم مخصوص خود مثل نماز تراویح و ... نیاز دارند. اعزام مبلغ و سخنران برای مسلمانان نیز حائز اهمیت است.
خدمترسانی به مسلمانانی که در خارج از کشور هستند و برآوردن نیاز آنان مسئله مهمی است که مشکلی در این باره وجود ندارد. مسلمانان زبان ما را متوجه میشوند. وقتی از ایران مبلغ شیعی اعزام میشود که به زبان بومی آنان نیز صحبت میکند، مسئلهای ایجاد نمیشود. اعتقادات برای این افراد واضح و قابل درک است.
مشکل این است که آیا با غیرمسلمانان نیز میتوان برای تبلیغ اسلام ارتباط برقرار کرد؟ این موضوع جای بحث دارد. معمولاً کسانی که مسلمان شدهاند، از بین غیرمسلمانان و رادیکالها هستند که نمیدانند اسلام چیست. برای مثال فرد مورد نظر یک سال است که مسلمان شده و اطلاعاتی هم درباره این دین و مذاهب مختلف ندارد و اظهار میکند که شیعیان کافر هستند. این فرد تحت تریبون آزاد رسانههای تفرقهافکن چنین مطلبی را بیان میکند.
بسیاری از افرادی که در کارزار داعش شرکت کردند، از اروپا به عضویت این گروه تروریستی درآمدند؛ چه مسلمانانی که از این قاره به گروه ملحق شدند و چه تازه مسلمانانی که از این قاره رفته بودند. این افراد فهم دقیق و عمیقی از اسلام ندارند. ما حتی اگر زبان مشترک هم داشته باشیم، نحوه برقراری ارتباط با غیرمسلمانان که از فرهنگهای دیگر هستند برایمان مشکل است، زیرا مفاهیمی که ما به کار میبریم برای آنان آشنا نیست.
من وقتی در جمع شیعیان از امام حسین(ع) صحبت میکنم آنها سابقه شناختی 30 و 40 ساله از این امام دارند و اشک میریزند؛ در حالی که سخن از رشادتها و حماسه حسینی در میان غیرمسلمانان چنین بازتابی نخواهد داشت.
کریس یوور، از جمله مبلغانی است که اسلام را برای غیرمسیحیان تبیین میکند. وی کتابی را نیز برای آشنایی با اسلام برای غیرمسلمانان تدوین کرده است. او مطرح کرد که حتی نوع جملهبندی در مباحث تبلیغی و ترویجی برای غیرمسلمانان اهمیت دوچندان داشته و بسیاری تعابیر برای آنها غریب است. این مطلب بیانگر آن است که آنچه ما مبلغان ایراد میکنیم، باید قابل درک باشد و ما در این راستا کار بسیاری داریم تا بتوانیم تبلیغی اثرگذار باشیم.
انقلاب اسلامی ایران باب فعالیتهای ترویجی و تبلیغی اساسی را باز کرده، در حالی که ما فقط جنبههای سیاسی و اقتصادی را میبینیم. درهای زیادی برای انجام کارهای عمیق باز شده که تبیین اسلام برای غیرمسلمانان یکی از آنهاست. متأسفانه مبلغان و خطیبانی فعال در حوزه ارتباطات با غیرمسلمانان که مسلط به زبان مقصد نیز باشد، نداریم تا بتوانیم اسلام را به ایشان به درستی تبیین و مفاهیم مورد نظر را مبتنی بر علم ارتباطات تبلیغ و ارائه کنیم.
در این راستا باید مبلغانی تربیت شوند که مسلط به فرهنگ بومی باشند. برای مثال لطیفههای ایرانی را انگلیسیزبانها متوجه نمیشوند و ما نیز لطیفههای آنها را، زیرا پسزمینههای فرهنگی متفاوتی در لطیفههای هر دو طرف وجود دارد. بر همین اساس باید به تدریج با تبادل نظر و رفت و آمد، فرهنگ یکدیگر را درک کرد و این اقدام درازمدت و طولانی و نیازمند زمان است.
یکی از این اقدامات، تغییر دید سیاسی در جهان، طرح استکبار و جهانخواری، و دنیاگرایی و آخرتگرایی است؛ موضوعاتی که از دیدگاههای اساسی ما به شمار میآید. روی مفاهیم اسلامی اقدامات بسیاری صورت گرفته که احداث پژوهشگاه در قم و شهرهای مختلف و تأسیس بنیادهای تحقیقاتی از این جملهاند که زمینه ارتقای سطح فرهنگی و فکری مردم را ایجاد کرده است.
مردم ظاهر را میبینند که تغییر نکرده، ولی اتفاقاتی در حال روی دادن است. اینکه دین با دموکراسی هماهنگ باشد موضوع جدیدی است و برای همین افراد نمیتوانند باور کنند که جمهوری، اسلامی هم باشد. در این دموکراسی مطرح شده است که دین میتواند در بطن جامعه باشد و در اداره آن شرکت کند.
قرآن و اسلام مربوط به گذشته نیست و اکنون هم میتواند جامعه را اداره کند. امام خمینی(ره) بارها گفت که اسلام قادر به اداره جامعه است. بسیاری از افراد این را که مدرنیته و اسلام با هم سازگار هستند قبول ندارند، برای همین است که بسیاری از افراد سعی به سازش دادن دین و مدرنیته دارند که این اقدام به بهای از بین رفتن اصول اساسی اسلام انجام میشود.
انجام چنین اقدامی غیرممکن است. بر این اساس کارهایی که در دست انجام داریم نیازمند زمان و در دست وقوع است و طول میکشد که نتیجه بدهد. در گام نخست انقلاب این مبانی را پایهگذاری کردیم و در گام دوم به استقرار و ثبوت میرسیم. اثرات بزرگی را میتوان بر جهانیان از عامه مردم و غیرمسلمانها گذاشت.
مطالعه بیشتر مردم کشورهای اروپایی محدود به روزنامه و امثال آن است و خیلی عمق ندارد. البته رمان تأثیر بسیاری بر ساخت فکری افراد از نظر ارزشی دارد. همچنین، یکی از مسائلی که ذهن ارزشی جهان غرب را شکل داده، رمانهایی است که 100 تا 200 سال پیش نوشته شده است. با توجه به این موضوع کار بسیاری باید انجام شود تا ذهن دنیاگرا به ذهن آخرتگرا تمایل پیدا کند. البته در این راستا معجزاتی نیز رخ میدهد.
چنین معجزهای را در تشییع پیکر شهید سردار قاسم سلیمانی میتوان دید. در غرب هم ممکن است معجزه روی دهد و انسانهای خالص و پاک در کشورهای اروپایی نیز وجود دارند. البته تبیین اندیشههای اسلامی برای غیرمسلمانان دشوار است و آنان با اندیشههای عمیقی که در آنجا ریشه دوانده است رشد کردهاند.
این تربیت بیشتر روی اهل سنت متمرکز است. نگرانی انگلیسیها به خاطر روحانیون تندرو است، ولی شیعه انگلیسی چیست؟ این شیعه انگلیسی مبلغی است که در کشورهای دیگر تربیت شده و به انگلستان آمده، نه افرادی که تحت تربیت شیعه قرار گرفته باشند و این افراد با پشتیبانی انگلستان یا آزادی عملی که این کشور به آنها میدهد فعالیت میکنند و انگلستان دست این مبلغان را برای انجام برخی فعالیتها باز گذاشته است. البته در انگلستان نباید در عرصه نفرتپراکنی در رسانهها فعالیتی انجام شود. این اقدام ممنوع است و اگر رسانهای در این باره فعالیت کند، تلویزیون بسته میشود.
پیروان تشیع انگلیسی صبح تا شب نفرتپراکنی میکنند و مستقیم به خلفای اهل تسنن ناسزا میگویند و به نفرتپراکنی در میان مسلمانان میپردازند. با این حال هرچه به مؤسسهای که مسئول نظارت بر رسانه است این موضوع گوشزد میشود، اقدامی نمیکند.