به گزارش ایکنا؛ جلسه سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین سیدیدالله یزدانپناه، استاد سطوح عالی حوزه و مدرس برجسته عرفان و فلسفه، امروز 9 اردیبهشتماه، با موضوع فلسفه روزهداری برگزار و به صورت زنده از طریق صفحه اینستاگرام به نشانی https://www.instagram.com/nafahat.eri منتشر شد که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
در روزهای قبل در باب فلسفه روزه، یکی از مباحث مرتبط با فلسفه روزه رمضان را بحث میکردیم. اولاً بیان شد که اساس همه عبادات برای آن است که انسان را به رضوان الهی برساند. بیانی که امام سجاد(ع) در صحیفه فرمودند که راههای احسان خدا یعنی این تشریعات به ویژه عبادات برای آن است که انسان را به رضوان الهی برساند. این فلسفه نهایی است و اگر بنگرید، میبینید که در آنجا مسئله مغفرت و مسئله پاک شدن اعمال انسان و مسئله ثواب و ... نیز آمده است و منکر اینها نیستیم، اما آنچه کمال انسانی است، مسئله رضوان الهی است؛ یعنی آنجا است که انسان باید رحل اقامت بگزیند و استقرار پیدا کند و مقصد نهایی این است که انسان به رضوان الهی دست یابد.
اگر کسی بخواهد به مقصد برسد، خداوند راههایی را تشریع کرده که از جمله روزه ماه مبارک رمضان است و در این باب نیز این تعبیر آمده است که روزه برای من است و من جزای انسان روزهدار میشوم. معنایش رضوان و رسیدن به خدا است. ثواب بر آن مترتب است و درست است که انسان در این ماه باید مغفرت پیدا کند و از اول ماه مغفرتها شروع میشود، اما لطف نهایی که انسان باید به آن برسد، همین رضوان است.
روزه یک عبادت تَرکی است و تَرک صبری است و صبر بر تَرک است. انسان یک دسته از اوامر را ترک میکند؛ یعنی مشتهیات خوردن و آشامیدن را ترک میکند تا اینکه به رضوان برسد. اما چطور میشود به رضوان رسید؟ بیان علامه این بود که ایشان میگفت اولین چیزی که باید بدان توجه کرد، این است که باید اشتغالات را از بین برد. بندگانی هستند که خدا شرایط را برایشان ایجاد میکند، اما باز هم اینها اشتغالات را ترک نمیکنند.
علامه فرمود و ما نیز بیان کردیم که اساساً نفسِ گرسنگی، خود اثر دارد. هنگامی که انسان گرسنگی مفید میکشد، به وقتش میبیند که روح، قدرت پرواز پیدا کرد. تمام اشتیاق پرنده پرواز است و حالا اگر او را روی زمین آورید و به دانه بند شود، حال پرواز او گرفته میشود. بنابراین، شما اگر دانه را از او بگیرید، خودش پرواز میکند. همینقدر که به روح اجازه میدهید که از دست تدبیر بدن و هضم غذا دست بردارد، به حال خودش آنسویی است و مایه تقریب میشود.
حضرت علی(ع) فرمود اگر میخواهید این نفس را به اسارت درآورید و عادت آن را بشکنید، بهترین کمک، گرسنگی است که نفس را رام میکند و نمیگذارد نفس به این تعشقات خود بپردازد. نفس، قوت و غذایش را به تبعیت به دست میآورد و اگر کسی به نفس میدان میدهد و تا او گفت اجرا میکند، نفس قوی میشود و با عدم پیروی کردن از نفس میشود این وضعیت را از بین برد، همچنین روزه گرفتن هم یک راه است که گرسنگی نفس را بیحال میکند.
در روایت دیگری فرمود که بهترین غذا گرسنگی است. در کتاب مصباح الشریعه تعبیر میکنند بهترین غذای روح، گرسنگی است. آنها که تجربه دارند، میبینند که چقدر آزاد و رها میشوند و حالت تعلق آنها گرفته میشود و در حدیث دیگری از امام صادق(ع) است که فرمود نزدیکترین چیزی که باعث میشود بنده به خدا نزدیک شود، موقعی است که شکمش خالی میشود.
آیتالله بهجت میگفت که شما اگر «لا اله» را خوب بگویید، «الا الله» خودش میآید، چون به لحاظ فطری بر توحید مفطور هستیم و شما اگر اشتغالات را بردارید، رسیدهاید و علتش زمینهای است که داریم. دستورات ایشان نیز عمدتاً این است که گناه نکنید و خیلی تأکید میکرد و میفرمود هر کس پیش ما میآید و چیزی میخواهد، نمیداند که اگر همین گناه را ترک کند، تمام میشود. البته ایشان یک ترک گناهی را مطرح کرده که اگر کسی ترک کند واقعاً رسیده است. چون ترک گناه ایشان، در اعتقادات نیز هست و راهش نیز مراقبه شدید است. اما اصل حرف درست است که برخی دیگر از بزرگان نیز همین را میگویند. بنابراین نفی کثرات و مشکلات و تعلقات، مهم است و گرسنگی این کار را میکند.
برخی اوقات در ماه رمضان این حالت دست میدهد. گاهی یک نفر صبح یا ظهر یا دم غروب آزاد میشود یا گاهی دم غروب برخی خیلی خوب آزاد میشوند. وقتی این حال دست داد، خود را به چیز دیگر منصرف نکنید. روزه و ماه رمضان اثر دارد و بهترین وقت دست میدهد، اما انسان ممکن است که برود و تلویزیون ببیند. باید از وقت سرحالی استفاده کرد. حال با عبادت یا قرآن و ذکر باشد. وقتی این حالت دست میدهد، نکند که آن را حرام کنیم. بنده میبینم بسیاری از افراد به اموری عادت کردند و فکر میکنند فقط باید روزه گرفت و به احوال توجه ندارند. شاید برخیها تا آخر شب باید کار کنند و خدا به آن هم برکت میدهد، اما عرض من این است که وقت خلوت که پیدا میشود و زمینه حالش پیدا شد، کمی اگر ادامه دهیم، میبینیم که راحت است.
در مقابل نیز داریم که دورترین حالت انسان به خدا زمانی است که شکمش پر است. این یکی از مجاری شیطان است که راه مقابله با آن نیز گرسنگی کشیدن است. کسانی که روزه میگیرند این گرسنگی، خود بسیار مفید است. به ویژه در یک زمان خاص هم قرار گرفتهایم و نفس زمان نیز اثر دارد. به ویژه که شریعت نیز مقارنات فراوانی را به ما یاد داده که عبارت از دعا و انفاق و ... است.
یک بیانی را برخی از بزرگان دارند که به تجربه سلوکی گفتند که هر کس چند روزی ریاضت بکشد، آن صفای فطری درون خود را نشان میدهد. ریاضت معنایش واضح است و مراد ریاضتهای غیر شرعی نیست و میتوان روزه را برایش مثال زد. برخی میگویند با این ریاضتها دل لطیف میشود. در روایات است که مثلاً میگویند کسی که بیمار میشود، بیماری برای مومن تحفه خدا است، چون بیماری انسان را لطیف میکند.
برخی از امور ما را لطیف میکند، از جمله دردها و مصیبتها. پیری نیز لطافت میآورد و خیلی از خانوادههای شهدا اینطور هستند که شهید دادهاند و لطیف شدهاند. برخی از مادران شهدا بعد 25 سال همچنان گریه میکنند و لطیف هستند. روزه رمضان نیز اینطور است و نفس را تحت فشار قرار میدهد و روح را آزاد میکند. برخی میگویند اگر چند روز ریاضت بکشید، صفای فطری، خودش را نشان میدهد. صفای فطری مساوی با رسیدن به عوالم بالاتر است. میگویند آن عالم، عالم صفا است و اگر صفا پیدا کردید، به آن نزدیک میشوید. گاهی اوقات شارع میفرماید میخواهید دلتان نرم شود، روی سر یتیم دست بکشید. لذا سنخ آن عالم، لطافت است و لطافت انسان را به آنجا میکشد.
انتهای پیام