به گزارش ایکنا، سهیل محمودی، شاعر و پژوهشگر ادب پارسی در بیست و دومین برنامه رمضانی «سوره تماشا» گفت:
سلام و بسیار سلام، درود و فراوان درود
من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانه مهمانکش روزش تاریک،
که به جان هم نشناخته، انداخته است،
چند تن ناهموار،
چند تن ناهشیار
نیما یوشیج، شاعر همعصر ما که بخشی از شعر او را خواندم، با نگاهی تلخ از زمانه سخت خودش سخن میگوید. نیما یکی از باهوشترین و شگفتانگیزترین شخصیتهای فرهنگ ایران است. او طرحی نو در انداخته و فضای متفاوتی ایجاد کرده است.
او شعر پارسی را پس از هزاران سال تغییر داده و به فضایی دیگر برده است و در صد سال اخیر، او یکی از مهمترین شخصیتهای ادب پارسی است و در شرایطی که از یک سو شاعران بزرگی، چون ملکالشعرای بهار و شهریار ایستادهاند، در سوی دیگر نیما ایستاده و حتی شهریار در فضاهایی پیرو نیما بوده است.
صداقت، سادگی و هوشمندی نیما موجب شده نکتههای نابی در شعر و نثر و حتی در آراء و نظریات او که در قالب نامهها یا یادداشتهایش در اختیار ماست، دیده شود.
او ما را به مسیری روشن و آموزنده هدایت میکند. گزیدههایی از یادداشتهای نیما به همت زندهیاد «سیروس طاهباز» منتشر شده و سپس شراگیم یوشیج این یادداشتها را کاملتر منتشر کرده است. نیما در این یادداشتها عقایدش را باز گفته و گاهی دیدارهایش با افراد را با طنز تلخی نقد کرده است. مثلاً در بخشی از این یادداشتها نوشته است؛ این هفته، خیلی به من سخت گذشت. کسی آمده بود که مثلاً نام قرآن را فراموش کرده و بعد سیدی آمد که میخواست بگوید سید نیست و کسی دیگر آمده بود که میگفت خدا مخلوق بشر است و بشر مخلوق خدا نیست و او با تلخی این انسانها را نقد کرده است.
در یکی از یادداشتها در حدود سالهای 36 یا 37 نوشته است؛ امشب مطهری در رادیو صحبت کرد. مرد پختهای است، مثل راشد است، عمیق سخن میگوید و بعد بخشی از سخنرانی استاد شهید مطهری را در یادداشتهایش آورده است.
از میان همین یادداشتها در مییابیم که نیما چقدر به قرآن، معارف وحیانی، پیامبر اسلام(ص) و به شخصیت نازنین امیرالمؤمنین(ع) دلبستگی دارد.
یکی از یادداشتهای او بسیار عجیب و تکاندهنده است، آن هم در سالهایی که از یک سو شور و شلوغی چپها در جامعه فراوان است و از سوی دیگر راستگرایان امور حکومتی را در دست دارند و این دو جریان از دو سمت به جنبههای اخلاقی و اعتقادی ایرانیان آسیب میزنند. نیما در آن زمان میگوید: از من میپرسند استالین انسان کبیر است یا حضرت علی(ع)! هزار و چند سال گذشته است که بشریت به حضرت علی(ع) افتخار میکند، اما از استالین چند سال گذشته است؟ احمقها نمیدانند تاریخ هم مثل انسان، جوانی و پیری دارد. بگذارید صد سال از استالین بگذرد بعد... و البته صد سال هم نگذشت و دیدیم که چه اتفاقی در جهان رخ داد.
روح نیمای بزرگ با پاکان و نیکان محشور باد.
انتهای پیام