به گزارش ایکنا، هفته گذشته تخریب منازل تعدادی از حاشیهنشینان شهر کرمانشاه و فوت پیرزنی به نام آسیه پناهی و انتشار تصاویری از درگیری این زن با مأموران شهرداری منجر به انتقادات بسیاری از عملکرد شهرداری منطقه شد. تخریب خانه حاشیهنشینان و افراد بیبضاعت و از سوی دیگر عدم برخورد با مفسدان و زمینخواران و گاه جنگلخواران که آسیبهای اقتصادی بیشتری در پی دارد همواره مورد انتقاد مردم و فعالان مدنی بوده است؛ به ویژه اینکه بنیانگذار کبیر انقلاب همواره انقلاب اسلامی را انقلاب مستضعفان نامیدند و بر لزوم حمایت از کوخنشینان و مقابله با کاخنشینان تأکید کردند.
بیشتر بخوانید:
برای بررسی بیشتر این موضوع با حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا(س)، به گفتوگو نشستیم که وی در ابتدا گفت: واقعیت این است که الان زمان حاکمیت کاخنشینان است. بسیاری از کسانیکه تصمیمگیران اصلی مملکت هستند همه از بالاشهرنشینان کشورند و همگی خودشان از این وضعیت منتفع میشوند و زندگی گروههای پایین درآمدی برایشان مطرح نیست.
وی ادامه داد: ماجرای شهرک باستی هیلز در لواسان را به یاد داریم. متأسفانه علیرغم اینکه بسیاری از خانههای ساخته شده در آنجا و جاهای دیگر به صورت غیرقانونی ساخته شده تخریب نمیشود، اما آلونکی را که متعلق به یک خانواده بیسرپرست است به راحتی تخریب میکنند. چنین اقداماتی قطعاً پیامدهای مخربی برای مملکت دارد.
تحقق عدالت اجتماعی مستلزم استقرار نهادهایی است که متأسفانه فعلاً در کشور مستقر نیستند و به همین دلیل فقط با شعار نمیتوان انتظار داشت وضعیت مردم بهبود پیدا کند
این کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تبعات تخریب منازل افراد بیبضاعت، یادآور شد: این اقدامات باعث بیاعتمادی مردم میشود؛ به ویژه کسانیکه حامیان اصلی نظام سیاسی بودهاند و هستند همین اقشار پایین جامعهاند اما گروههای مختلف اشرافی بر نظام تصمیمگیری کشور حاکم شدهاند.
راغفر ادامه داد: مصرفگرایی منحط و مبتذلی که امروزه بر جامعه حاکم است، عمدتاً به خاطر نقش کسانی است که صاحبان سرمایههای تجاری و مالی هستند. بسیاری از این ثروتها هم از روی زد و بند و ارتباطاتی که فرصتهای دستیابی به اعتبارات بانکی را برای بسیاری از آنها فراهم کرده حاصل شده است و از این طریق به ثروتهای کلانی دست یافتهاند.
عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا(س) بیان کرد: کسانیکه در درون ساختار قدرت بودند به ویژه برخی وزرا در 15 سال گذشته منافع بسیار بزرگی را صاحب شدهاند. خیلی از آنها شعارهای بسیار تند و افراطی دفاع از محرومان و مستضعفان نیز سر دادهاند اما الان از سرمایهداران بزرگ کشورند. برخی نیز شعارهای بازار آزاد و امثالهم سر میدهند و آنها هم از منتفعان این رانتهای بزرگ بودهاند و سرمایههای کلانی را به جیب زدهاند.
این کارشناس مسائل اقتصادی یادآور شد: نگرانی این دسته از مسئولان برای مردم به ویژه طبقات محروم جامعه نیست و به همین دلیل شاخصهای عدالت در کشور در این مدت به شدت تضعیف شده و به نظرم بیش از این نیز تضعیف خواهد شد، چراکه با شعار نمیتوان عدالت را محقق کرد، در حالی که بسیاری از مفاد قانون اساسی به مسئولیت اجتماعی حکومت و دولت در ارائه آموزش و پرورش و بهداشت رایگان، فراهم کردن فرصتهای اشتغال برای همه مردم و مهیا کردن سرپناه و مسکن برای گروههای پایین جامعه تأکید میکند.
راغفر ادامه داد: متأسفانه به علت سفتهبازی و سوداگری بر روی زمین و مسکن، بسیاری از افرادی که در درون ساختار قدرت، چه در دولت و چه نهادهای بیرون از آن، هستند توانستهاند که قیمت مسکن را آنچنان افزایش دهند که اساساً دسترسی به مسکن برای بسیاری از طبقات متوسط در کلانشهرها تبدیل به یک رؤیا شده است. این اقدامات زمینههای نارضایتی بسیار گستردهای را در جامعه فراهم میکند اما از سوی دیگر سرمایههای بادآوردهای که یکشبه حاصل شده، علاوه بر اینکه سرمایههای بیشتری را برای صاحبان آن فراهم کرده، نفوذ آنها را هم بیشتر کرده است.
وی افزود: به همین دلیل علیرغم شعارهایی که در دولت، مجلس و حتی دستگاه قضایی مطرح شده، در عمل شاهد عملکرد درستی نبوده و نیستیم. تحقق عدالت اجتماعی مستلزم استقرار نهادهایی است که متأسفانه فعلاً در کشور مستقر نیستند و به همین دلیل فقط با شعار نمیتوان انتظار داشت که وضعیت مردم بهبود یابد. در این شرایط که دولت و حاکمیت و بانک مرکزی سیاستهای بسیار هولناک تورمزا را در پیش گرفتهاند، چندان امیدی نداریم که در این اوضاع و احوال چیزی برای کشور و مردم و مستضعفان حاصل شود.
راغفر در پایان گفت: چندان به بهبود این وضعیت امیدوار نیستم، مگر اینکه ارادهای بسیار جدی در نظام سیاسی شکل بگیرد تا جلوی این اشرافیگری، که بنیانگذار جمهوری اسلامی بسیار بر خطرات آن تأکید کردند، گرفته شود. امروز شواهد آن را بعینه در جامعه میبینیم و متأسفانه خطراتی که بنیانگذار انقلاب متذکر میشدند در کمین جامعه و حکومت است.
انتهای پیام