کرونا؛ شاهدی بر ناکارآمدی منطق مناسک فرهنگی رایج
کد خبر: 3908039
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۶
آرش حیدری تبیین کرد؛

کرونا؛ شاهدی بر ناکارآمدی منطق مناسک فرهنگی رایج

عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ با بیان اینکه مناسک فرهنگی در الگوی نهاد‌های رسمی کارکرد واقعی خود را از دست داده است، گفت: کرونا ثابت کرد که نمی‌توان منطق مناسک فرهنگی را با الگوی قبلی دنبال و تحولات اجتماعی، نسلی و فرهنگی را تبیین کرد، زیرا نیازمند بازاندیشی عمیق در مکانیسم‌ها و رویداد‌های فرهنگی هستیم.

آشکار شدن ناکارآمدی منطق مناسک فرهنگی در بحران کرونابه گزارش ایکنا، نشست مجازی «بحران کرونا و سبک زندگی ایرانیان»، امروز چهارشنبه ۱۱ تیرماه، از سوی دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی با حضور آرش حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ و رضا صمیم، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، برگزار شد.
 

بیشتر بخوانید:


آرش حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه علم و فرهنگ، با بیان اینکه از منظر جامعه‌شناسی، باید به کرونا نه به عنوان نوعی بیماری بیولوژیک، بلکه به عنوان عاملی مؤثر در منطق روابط اجتماعی که ویرانگری و سازندگی به همراه داشته، توجه کرد، گفت: این بیماری در شکل کنونی نهادینه شده، در روابط ما خلل ایجاد کرده است. اگر از بازآرایی و تغییر رفتار‌های اجتماعی و تعاملات بگذریم، آن چیزی که کرونا در مواجهه با حیات اجتماعی آشکار می‌کند، نشان دادن عمق شکاف فاصله‌های اجتماعی و اقتصادی است. کرونا نشان داد نابرابری تا چه حد نمود دارد و در این میان، منابع درآمدی فرودستان شهری که از دستفروشی تا کار‌های خرد بود و نیاز‌های اقتصادی آن‌ها را تا حدی پوشش می‌داد، قطع شد.

‌کرونا منطق سرمایه‌داری را زیر سؤال برد

حیدری ادامه داد: کرونا نشان داد تا چه حد ایده سرمایه‌داری و الگوی اداره کردن حیات اجتماعی مطابق سرمایه‌داری، علیه اجتماع بوده و بازیگران منطق اقتصادی - اجتماعی نظام سرمایه‌داری، تا چه اندازه در بازتولید فرودستان عمیق عمل می‌کنند. کرونا درباره این شکاف تصریح می‌کند و علت و باعث آن نیست. مسئله بر سر شکافی است که در حوزه اقتصادی عیان بوده و به علت الگوی همه‌گیری بیماری و هجوم به ساحت اجتماعی، هر چه بیشتر، منطق فرادستان زیر سؤال می‌رود.

وی اضافه کرد: تصویری از جهان اجتماعی پیش روی ما گذاشته شده که گویی فقط از طریق تلاش برای نگه داشتن و حفظ خود می‌توانیم به حیات اجتماعی‌مان ادامه دهیم. سرنوشت مشترک آن چیزی است که به سبب کرونا، باورپذیر می‌شود. در ایده سرنوشت مشترک و هم‌سرنوشتی، کرونا از یک سو شکاف میان فرادست و فرودست را روشن می‌کند و از سوی دیگر، ایده سرنوشت مشترک را به نمایش می‌گذارد.

‌ایده سرنوشت مشترک و شایع شدن خودمراقبتی


این عضو هیئت علمی دانشگاه با بیان اینکه امروز ایده مراقب خود بودن تا حد زیادی در میان جوامع شایع شده است، گفت: تصور ما این است که صرفاً با خودمراقبتی می‌توانیم به حیات اجتماعی خود و بدون در نظر گرفتن ایده سرنوشت مشترک، ادامه دهیم. بحث بر سر این موضوع است که بدن‌های ما در لحظات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، به هم متصل است و این اتصال به قدری قوی است که با شیوع یک بیماری، سرنوشت همگان به هم گره می‌خورد. در چنین فضایی، باقی ماندن زندگی اجتماعی‌مان، مقید به کاستن و محو کردن شکاف عمیق فرادست و فرودست است، بنابراین ما نیاز به بازاندیشی عمیق در کد‌های فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و تربیتی داریم، چرا که همواره این تصور وجود داشت که باید بتوان کارآفرینان و انسان‌های با تفکر اقتصادی خوب تربیت کرد و فراموش کرده بودیم زندگی ما پیش از مهم بودن وجه اقتصادی، اجتماعی بوده است. همواره به سمت بسط و گسترش خودشیفتگی حرکت کردیم و می‌خواستیم انسان خودمحوری را تربیت کنیم که بتواند از پس خود بربیاید. کرونا به ما نشان داد باید در جهت وارونه کردن کد‌های فرهنگی گام‌های مهمی برداشت.

به گفته این جامعه‌شناس، بازاندیشی در فرهنگ زندگی عمومی و اجتماعی، از اثرات دیگر کروناست، این بیماری نشان داد، حضور در اجتماع، چقدر به هویت ما معنا می‌بخشد. پس از شیوع کرونا و در بسیاری از گزارش‌ها، این مسئله روشن شده که تا چه اندازه فاصله‌گیری اجتماعی به لحاظ روانی فروپاشنده است.

حیدری درباره ادامه فعالیت نهاد‌های فرهنگی رسمی در کشور بیان کرد: مدت‌ها بود که مناسک فرهنگی در الگوی نهاد‌های رسمی، کارکرد واقعی خود را از دست داده بود؛ شعائری که برای بالا بردن بیلان‌های فرهنگی به جای آورده می‌شد. کاری که کرونا کرد این بود که به آشکارا روشن کرد منطق مناسک فرهنگی با الگویی که پیش از این پیگیری می‌شده، دیگر نمی‌توان دنبال شود. در مکانیسم مواجهه با حیات اجتماعی، کرونا به ما هشدار داد که از یک‌ جایی به بعد با مناسک فرهنگی رایج نمی‌توان با تحولات اجتماعی، نسلی و فرهنگی برخورد کرد و نیازمند بازاندیشی عمیق در مکانیسم‌ها و رویداد‌های فرهنگی هستیم، مکانیسم‌هایی که در زندگی اجتماعی ما گرفتار تصلب شده و در وضعیت کرونا و پساکرونا، دنباله‌روی این مکانیسم‌ها امکان‌پذیر نیست.

از بین رفتن ‌فرصت و قدرت ارتباط با دیگران


سپس رضا صمیم، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، با بیان اینکه هر دو ایده خوش‌بینانه و بدبینانه به کرونا وجود دارد، گفت: چند نکته قابل تأمل است، درباره شیوع کرونا و به سبب آن اقبال جامعه به فضای مجازی و آسیب‌های آن کمتر صحبت شده است. ما جامعه‌شناسان از انحلال امکان مواجهه هراس داریم و یا به بیان دیگر از انحلال موقعیت‌مندی؛ مواجهه واژه خوبی است، چون وجه و چهره در آن وجود دارد. این پیامد فاجعه‌بار کروناست، ما مدام مواجهه را در موقعیت‌های مختلف زندگی تجربه می‌کنیم و در جریان مواجهه می‌آموزیم که چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. برقراری پیوند با دیگران، تنها چیزی است که در ید قدرت ماست. در موقعیت و وضعیت انحلال مواجهه، فرصت و قدرت ارتباط با دیگران را از دست می‌دهیم. استخدامِ اصطلاح فاصله‌گذاری اجتماعی، هوشمندانه بود، چراکه از ما می‌خواهند چگونگی امر اجتماعی تحت کنترل ما نباشد، چیزی که قبلاً در مواجهه بدن‌ها به دست خودتان بوده و جامعه‌سازی را رقم می‌زده است.

صمیم با تأکید بر اینکه ترسی که ما از یکدیگر پیدا کردیم مخرب است، ادامه داد: جامعه و امر اجتماعی، در حال تبدیل به پدیده‌ای غیرانسانی است و این رخدادی خطرناک است. در شرایط فعلی، وقوع امر اجتماعی برای نیرو‌های کنترل‌گر مسئله‌ساز است و به ازای ارتباط بدن‌ها با یکدیگر، نوعی انرژی در سطح اجتماع تولید می‌شود که کنترل‌ها بیشتر شود. در صورت ادامه وضعیت روانی ناشی از ترس، فضا برای غیر دموکراتیک کردن جوامع وجود دارد. اکنون بیش از گذشته منابع قدرت مخفی‌تر شده‌اند؛ به واسطه تمرکززدایی ساختار‌های به ظاهر بوروکراتیک، مخفی شدن منابع تمرکز قدرت رقم می‌خورد.

وی با اشاره به اینکه در مورد وضعیت ایران قضیه تفاوت دارد و انحلال موقعیت و مواجهه ممکن است یک رویه مثبت داشته باشد، گفت: این رویه به این دلیل است که در مناسبات اقتصادی ایران، کنترل‌گر اجتماعی اعظم، دولت است، نه بازار.

صمیم درباره فضای فرهنگی نهاد‌های رسمی نیز بیان کرد: تلقی ما از امر فرهنگی، همواره امری تربیتی بوده است، به عبارتی تلقی معاونت‌های فرهنگی در کشور از مخاطبان، جمعیتی تربیت نشده و یا بی‌تربیتی است که باید به جمعیتی بافرهنگ و باتربیت تبدیل شود. این تلقی را باید کنار بگذاریم، کرونا این موضوع را به روشنی آشکار کرد که این رویکرد را باید کنار گذاشت. معاونت فرهنگی مجموعه‌ای برای حمایت از بروز خلاقیت‌هاست، اما آیا می‌توانیم این مناسبات را تغییر دهیم؟

وی افزود: نسل قدیم همواره نسل جدید را وجودی تربیت نشده می‌داند که باید مطابق اصول خود او را تربیت کند. باید این رابطه را تغییر دهیم و کرونا این درنگ را ایجاد کرد و آخرین ضربه را به اسلوب‌های فرهنگی ما زده و این تلنگری مثبت بوده است. تا پیش از شیوع کرونا، استفاده از تکنولوژی و فناوری مطلوب بود، اما امروز این فضا در انحلال موقعیت و از بین رفتن امر اجتماعی، مخرب و مضر است. جامعه‌شناس باید به این موضوع نگاه بدبینانه داشته باشد، چراکه انسان از خلق امر اجتماعی، خلع ید شده است. درنگ کرونا باعث شد متوجه شویم که کارشناسان آی‌تی توانایی مدیریت امر اجتماعی شرایط کنونی را ندارند و باید به سراغ جامعه‌شناسان برویم.

در این نشست مهدی عباسی، مدیرکل دفتر مطالعات فرهنگی و سرپرست سازمان دانشجویان جهاددانشگاهی، گفت: می‌توان پیش‌بینی کرد که منطبق بر شرایط فعلی، به سمت استفاده بیشتر از فضای مجازی خواهیم رفت. تحولات در شیوه زیست ایرانیان در حوزه‌های مختلف و با توجه به وضعیت پیش آمده، شتاب بیشتری پیدا می‌کند و این مسئله در فضای مجازی نمود بیشتری پیدا کرده است. به نظر می‌رسد باید مزایا و معایب اتفاقاتی را که در جامعه در حال رخداد است بررسی کرد، چراکه با پدیده‌هایی مواجهیم که از پیش آمادگی مواجهه با آن‌ها را نداشته‌ایم.
انتهای پیام
captcha