به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، رئیس مرکز تخصصی امامت، امروز، 12 مردادماه، در نشست علمی «مبانی، رویکردها و نوآوریهای کلامی شهید صدر» که در این بنیاد برگزار شد، گفت: شهید صدر از نوادر دوران معاصر است که حتی اندیشههای او در حوزه علمیه آن چنان که باید مورد اهتمام نیست. ایشان در آستانه بلوغ علمی به دست رژیم سفاک بعثی به شهادت رسیدند؛ بنده تردید ندارم اگر ایشان سالهایی میماند و اندیشه میکرد و مینوشت امروز میراث گرانسنگ بیشتری در اختیار داشتیم.
سبحانی افزود: آغاز حرکت علمی او مواجهه با اندیشه و مکاتب رقیب است؛ ما بیشتر شهید صدرِ فقهی و اصولی را دیدهایم، ولی همه آثار اصلی ایشان ناظر به یک دغدغه و مسئله و بنیاد فکری در زمانه خود او بود. او در جریان مارکسیسم که بیشترین تلفات را از بدنه جوان شیعه گرفت و فاجعه بزرگ تاریخی است، ولی شهید صدر با فلسفتنا و اقتصادنا در برابر این جریان ایستاد. بدنه اصلی حزب بعث عمدتاً شیعه بودند و جریان تشیع در لبنان با وجود اندیشه مارکسیسم، نسل بزرگی از جوانان شیعه را جلب کرد که باید در جای خود بررسی شود. همان طور که در ایران هم تلفات زیادی در میان جوانان سالم، پاک و باهوش از ما گرفت.
مدیرعامل بنیاد فرهنگی امامت اظهار کرد: نهاد و بنیاد شهید صدر بر محور تفکر، بینش و اعتقادسازی بنا شده و اگر کسی میخواهد او را قرائت کند، باید به این عنصر توجه داشته باشد؛ هرجا صدر با یک مسئله اجتماعی و فکری برخورد میکند یا مسیر درس را عوض کرده و یا تعطیل میکند و به آن مسئله میپردازد؛ این نکته در طول زمان با حیات علمی او همراه است و خط فکری و مکتبی او قابل بررسی است.
سبحانی بیان کرد: شهید صدر دغدغه جدی در مورد امامت و ولایت داشته که در آثار مختلف او کاملاً روشن است. ایشان نظریه امامت را دنبال کرده گرچه نقدهایی هم بر آن وارد است؛ طرح کلی ایشان در نظریه امامت، تبیین امامت از درون اصل رسالت است. او تلاش کرد تا نشان دهد امامت رویه دوم رسالت است و بدون طرح امامت، فهم رسالت و بدون رسالت فهم امامت ممکن نیست. ایشان مسئله امامت را جداییناپذیر از رسالت میداند و کسی که فهم درستی از رسالت داشته باشد میتواند امامت را فهم کند؛ او معتقد است اگر کسی سیره و سخنان پیامبر(ص) را به صورت واقعی دنبال کند بیتردید حکم میکند، حتماً بعد از پیامبر(ص) طرح و فرایندی پیشبینی شده وجود داشت تا این رسالت به فرایند خود نزدیک شود و آن استمرار رسالت در نظام وصایت است.
استاد حوزه علمیه افزود: او کتاب «بحثٌ حول الولایة» را نوشت که شریعتی مقدمه آن را نقد کرد و وقتی این نقد به نجف رفت، وی هم پاسخی نوشت. فضا آن چنان به نفع شریعتی داغ بود که نزدیکان مرحوم صدر توصیه کردند که این کتاب (پاسخ به شریعتی) نباید در ایران چاپ شود، بنده معتقدم که اگر متن کتاب عبدالله فیاض، نقدهای صدر و نقد شریعتی بر بحث صدر در یکجا جمع شود گویای نظر دقیق صدر نسبت به مسئله امامت است. آیات غدیر از جمله 67 مائده «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ» مؤید آن است که اگر رسالت پیامبر(ص) را میخواهیم باید امامت امام علی(ع) را هم داشته باشیم و بدون امامت، آن هم تمام نیست.
سبحانی با بیان اینکه صدر از شخصیتهای نادر دوران معاصر است که به روششناسی و متدلوژی توجه کرد، ادامه داد: در حوزه منطق استدلال، مرحوم صدر در عصر خود با دو منطق حاکم مواجه بود؛ یکی منطق ارسطویی و دیگری منطق تجربی پوزیتیویستی؛ او معتقد است که ارسطو برای صورت منطق ارائه داد، ولی در مورد ماده چنین چیزی نیست. ارسطو خواست در برهان و جدل به چگونگی بحث یقین بپردازد، ولی صدر منطق ارسطو را نقد و روش و شیوه او در تبیین استدلال ناکافی میداند و نام این منطق را منطق توالد ذاتی میداند که مبنای آن قطع اصولی است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: مرحوم صدر در میان دو یقین ارسطویی و یقین امامیه و معتزلی دومی را انتخاب میکند و البته معتقد است که توالد ذاتی میتواند این منطق را کامل کند؛ وی روشن کرده که راه رسیدن به یقین ممکن است و لزوما هم یقین ارسطویی نیست. ایشان معتقد است که این منطق، راه را در حوزه فهم دین و مطالعات اسلامی باز میکند. صدر معتقد است که با دو منطق موجود تجربی و ارسطویی نمیتوان حوزه مطالعات اسلامی مانند عقاید و تاریخ و فقه را پیش برد؛ اینکه او نشان میدهد برهان نظم، استدلالی و یقینی است، همین مسئله از منظر ارسطویی، یقینی نیست؛ خیلی تلاش شده دلیل نظم را برهانی کنند، ولی نشده است، زیرا مبتنی بر مشاهدات است، لذا برهان نظم در منطق ارسطویی، برهان نیست.
سبحانی تصریح کرد: ایشان با منطق توالد ذاتی برهان نظم را یقینی میداند. به اعتقاد صدر، یقین حقیقی واقعی خودش تولید یقین میکند. صدر معتقد است که مهمترین روششناسی حوزه مطالعات اسلامی رویکرد توالد ذاتی است و اگر بسیاری از حوزه مطالعات اسلامی مکتوم مانده چون روششناسی درستی برای این دسته از مطالعات نداریم.
وی اضافه کرد: تاریخ از دامنه مطالعات حوزه علمیه بیرون رفت و همین سبب شده تا برخی برپایه همین مطالعات تاریخی در بیرون حوزه، اعتقادات ما را از بین ببرند؛ حوزه به مطالعات تاریخ بیتوجه است، زیرا آن را یقینی نمیداند؛ در حالی که قرآن و اهل بیت(ع) به مطالعات تاریخی توجه داشتهاند؛ لذا بیمهری به تاریخ به ما ضربه زده است و صدر معتقد است که از طریق منطق توالد ذاتی میتوان تاریخ را احیاء کرد.
وی تأکید کرد: همه مباحث امامت وی، مربوط به تاریخ است، ولی تاریخ نیست، بلکه وی تاریخ را منبع و مصدر فهم تفکر اسلامی میداند؛ یعنی استدلال ایشان بر حقانیت ولایت و امامت مبتنی بر فهم عمیق تاریخی مبتنی بر توالد ذاتی است؛ روششناسی وی جمع شواهد و قرائن است که مجموعه آن، یقین ایجاد میکند. وی معتقد است کسی اگر حیات پیامبر(ص) و گزینههای بعد از آن را مطرح کند، میداند پیامبر(ص) برای بعد از خود طرحی برای امت دارد که وصایت عامه است.
رئیس مرکز تخصصی امامت با بیان اینکه موج استبصار در جهان عرب به دنبال آثار شهید صدر ایجاد شد، اظهار کرد: کسی که منطق او را میبیند منطق همسان با دنیای امروز است؛ وی عمیقترین مباحث امامت و جدیترین نقدها را وارد کرده و آن را در ظاهر تاریخی بیان کرده است. امامت در تاریخ تفکر شیعه رویکردهای زیادی داشته است، ولی دو رویکرد یعنی امامتپژوهی تطبیقی و مطالعات درونمتنی و امامشناسی تبیینی وجود داشته که عمدتاً محدثینی مانند مجلسی، شفتی و ... آن را داشتهاند. شهیدصدر معتقد است خط مطالعات تاریخی امامت باید در کنار دو رویکرد دیگر گشوده شود که میتوان از درون مستندات تاریخی واقعیت رسالت و حیات پیامبر(ص) را امامت اثبات کرد.
انتهای پیام