مسئولیت اجتماعی دانشگاه آموزش سواد محیط زیستی است/ آسیب تعلق نداشتن به محیط
کد خبر: 3927548
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۷
در نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش سواد زیست محیطی» مطرح شد؛

مسئولیت اجتماعی دانشگاه آموزش سواد محیط زیستی است/ آسیب تعلق نداشتن به محیط

عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی گفت: در دانشگاه به این نتیجه رسیدیم که بنا به مسئولیت اجتماعی دانشگاه سواد محیط زیستی را به صورت عملی به دانش‌آموزان یاد دهد. برای این امر ما از مدرسه‌ای که نزدیک دانشگاه است، آغاز کردیم.

آموزش سواد زیست محیطی

به گزارش ایکنا، نشست نقد و بررسی کتاب «آموزش سواد زیست محیطی» دوشنبه، 14 مهرماه، با حضور مهسا شیخان، مترجم؛ مهتاب پورآتشی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی و حسین محمودی، عضو هیئت علمی پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه شهید بهشتی، به همت مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم به صورت مجازی برگزار شد.

در ابتدای این نشست شیخان با بیان اینکه مسئله محیط زیست امروزه به یکی از مسائل مهم جهانی تبدیل شده است، گفت: این امر مبحث آموزش سواد زیست محیطی را به یک الزام تبدیل کرده است. مبحث سواد همواره در قالب نوشتن و خواندن قلمداد شده است، از قرن هجدهم به بعد دنیای مدرن و الزامات آن برخورداری از سواد را به یک الزام تبدیل کرد. از آن زمان به بعد این مفهوم دست‌خوش تغییراتی شده است. این واژه یک درک میان‌رشته‌ای است؛ یعنی پهنه‌ای از رشته‌های در کنار هم هستند که به مسائل زیست محیطی باید بپردازند.

وی در ادامه افزود: سواد زیست محیطی در دهه 60 مطرح شد و چند ویژگی دانش، آگاهی، شناخت، نگرش و ارزش، عواطف و فعالیت مسئولانه را در مقابل محیط زیست مطرح شد و از آن زمان تاکنون حدود سی مدل از این دانش مطرح شده است. بنابراین با حوزه‌ای بسیار گسترده مواجهه هستیم با توجه به مطالعات میدانی که در جهان انجام شده است و مطالعاتی هم که ما هم انجام داده‌ایم، جالب بود که در سطح بین‌المللی و داخلی بیشترین نتایج حاکی از این بود که افراد از سطح آگاهی زیست محیطی بالایی برخوردارند، اما از سطح مهارت پائینی برخوردار هستند. به این ترتیب نمی‌توانند کنش مناسبی را از خود به جای بگذارند. و این خلائی است که وجود دارد.

مترجم کتاب سواد زیست محیطی یادآور شد: این کتاب همان چیزی است که در حوزه مطالعات خلأ وجود دارد و آن را پر می‌کند. در سراسر کتاب گفتگویی با هدف ارائه تجارب و به‌کارگیری این مدل را نشان می‌دهد و نشان می‌دهد که دانشجویان و استادان و ... را چگونه باید همراه کرد. این کتاب می‌تواند مدل بسیار خوبی برای جا انداختن فرهنگ محیط زیستی و فکر کردن به محیط زیست باشد تا این فرهنگ در بین دانشجویان جا بیفتد و در ادامه به جامعه سرایت کند.

مهتاب پورآتشی دیگر سخنران این نشست با بیان اینکه محیط زیست گنجینه گرانب‌هایی است که باید از آن محافظت کنیم و از این لحاظ برای ما اهمیت بسیاری دارد، گفت: اشتباه نیست اگر بپذیریم رفتار انسان با طبیعت مانند یک تیغ دو لبه است، اگر این رفتار را درست نکنیم این گنجینه را از دست خواهیم داد. برای اینکه با محیط زیست خودمان آشتی کنیم باید افرادی را پرورش دهیم که دارای سواد زیست محیطی باشند. به همین دلیل است که قرن بیست و یک را می‌توان قرن محیط زیست نامید. اصطلاح سواد زیست محیطی ابتدا در سال 1968 با این پرسش که چگونه شهروند صاحب سواد زیست محیطی را شناسایی کنیم مطرح می‌شود.

عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش عالی در ادامه افزود: بنابراین باید به عنوان یک هدف مهم سواد زیست محیطی برای دانشجویان مطرح شود، اما یک شهروند دارای سواد زیست محیطی باید چه سوادی داشته باشد؟ یک فرد چه مطالب و با چه روش و ابزاری باید این سواد را فرابگیرد؟ این پرسش‌هایی است که انتظار می‌رود در این کتاب به آنها پرداخته شود. کتاب در 2010 از سوی دانشگاه «ایندینیا» منتشر شده است. کتاب از لحاظ اینکه تجارب متخصصان محیط زیستی است بسیار ارزشمند است.

وی یادآور شد: این کتاب راه حلی برای مخاطبان مطرح نمی‌کند. در ضمن مخاطبان خود را هم مشخص نمی‌کند که چه کسانی هستند. در واقع راهبردها و رهنمودهایی برای سیاست‌گذاری خاص و سرراستی را به مخاطبان ارائه نمی‌دهد. برای توسعه پایدار باید سه مولفه اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی را در نظر گرفت کتاب علیرغم اینکه داعیه توسعه پایدار دارد، اما بیشتر بحث‌های محیط زیستی می‌کند و مولفه‌های دیگر را مطرح نمی‌کند پرسش این است که آیا توسعه پایدار و محیط زیست یکی هستند؟

به گفته پورآتشی، گردآورندگان تعریف جامعی از سواد زیست محیطی ارائه نمی‌کنند و به نظر می‌رسد بیشتر تکیه‌شان بر دانش محیط زیستی بوده است. در عین حال کتاب می‌تواند راهنمای خوبی برای دانشگاه‌ها برای افزایش سواد زیست محیطی باشد. در ترجمه هم از واژه‌های یکسانی استفاده نشده است، مثلاً در جایی از تدریس و در جای دیگر از آموزش استفاده شده است. همچنین در ابتدای کتاب بهتر بود مقدمه مترجمان می‌آمد.

حسین محمودی دیگر سخنران این نشست ضمن قدردانی و تشکر از مترجمان و درست اندرکاران کتاب و موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: کتابی خواندنی است بیشتر در آن شعفی می‌بینید که افرادی در دانشگاه به خلاقیتی رسیده‌اند و دوست داشتند آن را جار بزنند. ترجمه روان است و برای آن زحمت زیادی کشیده شده است. مهم‌ترین انتقادم از این سبک ترجمه این است که وقتی می‌نویسیم یا ترجمه می‌کنیم باید خواننده را در نظر بگیریم و از واژه‌های قلمبه و سلمبه استفاده نکنیم البته این واژه‌ها در این کتاب بسیار کم است. این کتاب در کل بسیار خوب ترجمه شده است. اما چون نویسندگان متفاوت هستند و ادبیاتشان هم متفاوت است این امر ترجمه را بسیار سخت می‌کند.

وی در ادامه افزود: در اینجا عزیزانی را داریم که بسیار طرفدار محیط زیست هستند و از طرفی دیگر عزیزانی نیز داریم که طرفدار جامعه هستند و محیط زیست را در نظر نمی‌گیرند، در صورتی که ما نیازمند اعتدال در این امر هستیم وقتی داریم کاری درباره محیط زیست انجام می‌دهیم باید جامعه را در نظر بگیریم. سواد زیست محیطی اگر در انتخاب‌هایمان نیاید به هیچ دردی نمی‌خورد. مثلا حکایت اینکه از پلاستیک کمتر استفاده کنیم، از این دست مثال‌ها در کتاب زیاد است و این کتاب به ما یاد می‌دهد که ما دانشجویان، استادان و... چگونه یک گفتگو ایجاد کنیم تا بتوانیم در رفتارهایمان آن را نشان دهیم.

محمودی یادآور شد: سال‌ها است که دانشگاه سبز مطرح شده است و برنامه‌هایی هم ریخته شده است. کارهایی هم در دانشگاه شهید بهشتی در ارتباط با کارهای محیط زیستی انجام شده است. کارهایی را هم به صورت میدانی در سطح شهر انجام داده‌ایم. در دانشگاه شهید بهشتی به این نتیجه رسیدیم که دانشگاه بنا به مسئولیت اجتماعی خودش سواد محیط زیستی را به صورت عملی به دانش‌آموزان یاد دهد. برای این امر ما از مدرسه‌ای که نزدیک دانشگاه است آغاز کردیم.

وی افزود: کتاب کمک می‌کند که محیط زیست اگر در اقتصاد ما قابل لمس نباشد به هیچ عنوان در رفتار نمی‌نشیند. در صفحه 18 کتاب می‌بینیم که چقدر خوب وارد زندگی و امر غذا می‌شود. یکی از مهم‌ترین موضوعات در محیط زیست حس مکان است که مورد علاقه ماست. ما هنوز پدیده‌ای به نام زباله‌ریزی از ماشین داریم. در کار میدانی که ما در سطح شهر تهران انجام دادیم مشاهده کردیم که افرادی با گران‌ترین ماشین‌ها و افرادی هم با قدیمی‌ترین ماشین‌ها این کار را می‌کردند، وقتی با آنها صحبت کردیم متوجه شدیم که آنها مشکل سواد زیست محیطی ندارند، اما تعلق خاطری به مکان ندارند. یکی از علت‌ها این است که ما نظام محله را از بین بردیم و احساسی به محله نداریم در صورتی که قبلا احساس به محله داشتیم، در واقع الان خیلی خوش نشین هستند. یکی از بزرگترین علت‌های مشکلات محیط زیستی که به رفتار نمی‌نشیند همین تعلق نداشتن به مکان است.

محمودی در پایان بیان کرد: ما هویت معماری خودمان را از دست داده‌ایم و مثلا معماری‌ای که در یزد بود را از دست داده‌ایم، اما این کتاب می‌گوید که می‌توانیم با هنر معماری بومی‌مان بسیار به حفظ محیط زیست کمک کنیم.

انتهای پیام
captcha