حملات موشکی کابل؛ نتیجه نهایی کارنامه 4 ساله ترامپ در خاورمیانه
کد خبر: 3936692
تاریخ انتشار : ۰۲ آذر ۱۳۹۹ - ۱۵:۳۱
ایکنا گزارش می‌دهد:

حملات موشکی کابل؛ نتیجه نهایی کارنامه 4 ساله ترامپ در خاورمیانه

در روزی که حملات موشکی به کابل رخ داد، قطر آخرین ایستگاه آخرین سفر خاورمیانه‌ای مایک پمپئو در روزهای پایانی دولت ترامپ بود و به نظر می‌رسد که حملات موشکی کابل به نوعی کارنامه نهایی سیاست خارجی چهارساله ترامپ در افغانستان و به طور کلی در خاورمیانه بود.

به گزارش ایکنا، بعد از اینکه صبح روز گذشته، اول آذرماه کابل با صدای شلیک 23 موشک روز خود را آغاز کرد، گمانه‌زنی‌ها در مورد سرنوشت افغانستان و امنیت این کشور بعد از خروج نیروهای اشغالگر و گفت‌وگوهای بین‌الافغانی شکل گرفت.

آنطور که وزارت کشور افغانستان اعلام کرده 32 نفر بر اثر اصابت این موشک‌ها کشته شده‌اند و احتمال بالا رفتن تلفات وجود دارد. این حملات درست کمی پیش از دیدارهای جداگانه مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا با دولت افغانستان و طالبان رخ داد که در بحبوحه مذاکرات روند صلح بر سر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان برگزار شد.

 طالبان با استناد به مفاد توافقنامه خروج آمریکا که در ماه فوریه در قطر امضا شد، متعهد شده است که حملاتی علیه مناطق شهری در افغانستان انجام ندهد. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا پیش‌تر اعلام کرده بود که این کشور آخرین نیروهای آمریکایی را تا کریسمس از افغانستان خارج می‌کند؛ وعده‌ای که از سوی طالبان مورد استقبال قرار گرفت.

آنطور که گروه اطلاعاتی SITE، که اعلامیه‌های گروه تروریستی داعش را رصد می‌کند، گزارش داده این گروه مسئولیت حمله را بر عهده گرفت. بسیاری از کارشناسان این گروه را یکی از موانع اصلی برای رسیدن به صلح در آینده افغانستان می‌دانند.

 

خروج از افغانستان؛ مهر تأیید شکست سیاست ترامپ در خاورمیانه

 

در روزی که حملات موشکی به کابل رخ داد، قطر آخرین ایستگاه آخرین سفر خاورمیانه‌ای مایک پمپئو در روزهای پایانی دولت ترامپ بود و به نظر می‌رسد که حملات موشکی کابل به نوعی کارنامه نهایی سیاست خارجی چهار ساله ترامپ در افغانستان و به طور کلی در خاورمیانه بود. این درحالی بود که پنتاگون این هفته اعلام کرد که تعداد نیروهای آمریکایی را در افغانستان تقریباً به نصف (2500 نفر) کاهش می‌دهد.

عقب‌نشینی نیروهای آمریکایی در میان مقامات افغان که امیدوار به تغییر سیاست تحت نظر بایدن هستند، باعث بروز نوعی عدم اطمینان شده است و نیروهای امنیتی افغانستان در نبرد با طالبان هنوز به حملات هوایی ایالات متحده متکی هستند.

 

حملات موشکی کابل، نتیجه نهایی کارنامه 4 ساله ترامپ در خاورمیانه

 

در دوحه که میزبان گفت‌وگوهای صلح است، چندین ماه است که نمایندگان دولت افغانستان و طالبان چالش دارند و مذاکره‌کنندگان از هر دو طرف طی روزهای اخیر گفته‌اند که نزدیک به کسب موفقیت هستند. اما در نهایت تنها نتیجه حاصل شده افزایش حملات از سوی طالبان (برای گرفتن امتیازهای بیشتر در گفت‌وگوهای بین‌الافغانی) و در کنار آن داعش و در نهایت ناامنی بیشتر افغانستان است.

البته افغانستان تنها کشور خاورمیانه نیست که آمریکا از آن خارج می‌شود. حضور نظامی آمریکا در عراق بعد از اقدام به ترور و شهادت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه که یکی از کلیدی‌ترین عناصر در شکست دادن گروه تروریستی داعش در عراق بود؛ باعث واکنش دولت عراق شد و در نهایت پروسه خروج آمریکا از این کشور آغاز شد.

 

خروج از افغانستان چالشی برای دولت بایدن 

 

اما وضعیت فعلی چه معنایی برای آمریکا و سیاست خارجی این کشور دارد؟ Japan Times در مطلبی به قلم اِلی لِیک (Eli Lake)، ستون‌نویس بلومبرگ تلاش کرده است برای آن پاسخی بیابد.

در این مطلب نویسنده، با اشاره به خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و عراق آن را شکست تلاش‌های آمریکا در خاورمیانه دانسته و نوشته است: خروج کامل از افغانستان و همینطور از عراق، تحقیر آمریكا در صحنه جهانی بوده و احتمالاً مقدمه سقوط دو دولت منتخبی(در عراق و افغانستان) است كه آمریكا برای آنها خون و هزینه قابل توجهی سرمایه‌گذاری كرده است. به طور رسمی ، 4500 سرباز آمریکایی به 2500 نفر در افغانستان کاهش خواهد یافت. (حدود 500 نفر از 3000 آمریکایی در عراق نیز به خانه بازمی گردند.) در تئوری این به این معنی است که نیروهای باقیمانده به مأموریت ضد تروریسم علیه طالبان و جهادگران وابسته مانند القاعده و داعش ادامه خواهند داد.

اما این کاهش نیرو به معنای بروز مشکلات بسیار برای نیروهای افغان خواهد شد. به نوشته لِیک: این کاهش نیرو،  توانایی آموزش نیروهای افغان در این زمینه را به شدت کاهش می‌دهد. استخدام مخبرانی که اطلاعات جمع‌آوری شده از طریق ابزارهای فنی از جمله پروازهای هواپیماهای بدون سرنشین و رهگیری ارتباطات دیجیتال را فراهم می‌آورند، تقریباً غیرممکن خواهد بود. مهم‌تر از همه، کاهش نیروهای نظامی در این زمان، استراتژی دیپلماتیک آمریکا را تضعیف می‌کند. اوایل سال جاری، ایالات متحده درباره توافق موقت با طالبان مذاکره کرد که کاهش نیروها را به کاهش حملات طالبان و تعهد به مذاکره برای پایان دادن به جنگ خود علیه دولت در کابل گره زد. تعجبی ندارد، طالبان در واقع سرعت حملات خود را افزایش داده و در ماه اکتبر، واشنگتن پست گزارش داد که آن‌ها در هفته‌های گذشته حملات زمینی و بمب‌گذاری در 24 استان از 34 استان افغانستان را انجام داده‌اند. اکنون این گروه چه انگیزه‌ای برای پایان کارزار خود دارد؟

 

حملات موشکی کابل، نتیجه نهایی کارنامه 4 ساله ترامپ در خاورمیانه

 

به عقیده ستون‌نویس بلومبرگ کاهش نیروها در افغانستان چالش بزرگی برای دولت جدید آمریکا به رهبری بایدن است؛ عقب‌نشینی نیروهای ترامپ برای رئیس جمهور منتخب جو بایدن نیز چالش است. نزدیک به 11 سال پیش، هنگامی که بسیاری از افراد در دولت باراک اوباما از رئیس جمهور وقت خواستار افزایش نیرو در افغانستان بودند، بایدن مخالف این اقدام بود. معاون رئیس جمهور (بایدن) به رئیس خود توصیه كرد كه در عوض مأموریت آمریكا را تجزیه و تحلیل كند تا فقط اقدامات ضدتروریسم را انجام دهد. در زمینه امور خارجه، بایدن نوشت كه می‌خواهد جنگ‌های ابدی آمریكا را خاتمه دهد اما طرفدار خروج كامل از عراق و افغانستان نبود. وی گفت که نیروهای ایالات متحده باید متمرکز بر شکست القاعده و داعش باشند.

لیک افزود: اگر مشاوران نظامی بایدن (از جمله ژنرال استنلی مک کریستال که خواهان استراتژی بلند پروازانه برای افغانستان در سال 2009 بود) توصیه کنند که طرح ترامپ خطری غیرقابل تحمل برای باقی نیروهای آمریکایی در این کشور است، بایدن متوجه می‌شود که یکی از اولین اقدامات وی به عنوان رئیس جمهور، اعزام نیروهای بیشتر به جنگی است که وی می‌خواست 11 سال پیش به پایان برساند.

 

سرنوشت افغانستان در دست افغان‌ها است

 

در حدود 11 سال از حمله نظامی آمریکا به افغانستان گذشته و نه تنها القاعده و طالبان از میان نرفته‌اند، بلکه حالا از موضعی برابر با دولت قانونی افغانستان به پای میز مذاکرات با مقامات دولتی افغانستان می‌آیند. از سوی دیگر دولت افغانستان که تلاش زیادی برای مبارزه با فساد فراگیر داشت، همچنان با این معضل بزرگ درگیر است و حتی برخی جنگ‌سالاران جنگ داخلی افغانستان که در ابتدا وارد این دولت شده بودند، حالا در صفوف نیروهای وابسته به طالبان، القاعده و حتی داعش دیده می‌شوند. نتیجه این امر تبدیل افغانستان به گردابی از ناامنی و شرارت بین بازیگران داخلی و خارجی است. تجربه یازده‌ ساله حضور نیروهای بیگانه در این کشور نشان داده که حضور این نیروها در زمانی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از امروز بود هم نتوانسته معضل امنیت و فساد را در افغانستان حل کند و افغان‌ها تنها می‌توانند به مذاکرات بین‌الافغانی که به نوعی سرنوشت این کشور را به دست خود افغان‌ها می‌دهد، امید داشته باشند.

گزارش از محمدحسن گودرزی

انتهای پیام
captcha